#امام_هادی_علیهالسلام
باید چه گفت مدحت شاهی عظیم را؟
کو شعر تر که وصف کند این حریم را؟
کو یک گره که باز نگردد به دست او؟
کو حاجتی که خسته کند این کریم را؟
کوکوکنان نشسته به بامش، مگر کریم
با دست خویش دانه دهد یاکریم را
هوهوی پرچمش به تقرُّب کشانده است
تا سامرا به روی دو زانو نسیم را
یک جرعه از کنارهی دریای حکمتش
پرورده است حضرت عبدالعظیم را
با تیغ آبدیدهی نور هدایتش
سرکوب کرده خدعهی قوم رجیم را
هرگز به پادشاهی عالم نمیدهیم
حظّی که از گدایی او میبریم را
مدیون اوست مکتب قرآن و دین حق
در فتنهها صراط چنین مستقیم را
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem
عمریست نگاه چارهجویی داریم
در سینه دل ترانهگویی داریم
مایی که ندیده عاشق او شدهایم
جز دیدن او چه آرزویی داریم؟
#علی_سلیمیان
#شب_آرزوها
#لیلةالرغائب
#امام_زمان
#ظهور
eitaa.com/alisalimian_poem
با همین عزم که شد سورهی وَالتّین آزاد
میشود عاقبت امر، فلسطین آزاد...
#علی_سلیمیان
#فلسطین
#قدس
eitaa.com/alisalimian_poem
آی شیطانصفتان! هیبتتان پوشالیست
ژست آقای جهان بودنتان توخالیست
گرچه امروز رجزخوانیتان جنجالیست
حالتان لحظهی موعود چه بد احوالیست
میرسد لحظهی پایانی عیاشیتان
شده نزدیکتر از پیش فروپاشیتان...
#علی_سلیمیان
#نابودی_اسرائیل
eitaa.com/alisalimian_poem
#امام_جواد_علیهالسلام
در چنتهام به غیر دلی پرگناه نیست
در کولهبار آینهام غیر آه نیست
گفتم که از تو شعر بگویم ولی نشد
این رخت در قوارهی این روسیاه نیست
آقا! قلم به دست خودت، این تو این غزل
حالا که حال و روز دلم روبهراه نیست
در آستان مهر تو ای ساقیالجواد
حتی سر سبوشکنان بیکلاه نیست
از شدت فروغ دو خورشید کاظمین
فرصت برای جلوهی خورشید و ماه نیست
در پیشگاه دانش بیمنتهای تو
علم جهان به جز دو سه خط سیاه نیست
این همسر تو نیست که نوشانده زهر را؟
تصویر مبهم است ولی اشتباه نیست
ای ظالمان، جواب جگرگوشهی رضا
وقتی که پاره شد جگرش قاهقاه نیست
در زیر آفتاب رها شد تنت ولی
صد شکر پایمال عبور سپاه نیست
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem
جهاد قلم | علی سلیمیان
#امام_جواد_علیهالسلام در چنتهام به غیر دلی پرگناه نیست در کولهبار آینهام غیر آه نیست گفتم که
7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از شدت فروغ دو خورشید کاظمین
فرصت برای جلوهی خورشید و ماه نیست...
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem
🔅 انقلاب
قرار بود از این چشمه آب برداریم
نه اینکه تشنه شویم و سراب برداریم
قرار بود از این سفرهی پر از برکت
برای مسئلههامان جواب برداریم
قرار بود اگر ابر تیره را کشتیم
همه برابر از این آفتاب برداریم
بنا نبود که از باغ لالهها تنها
برای زینت دیوار، قاب برداریم
بنا نبود که از پایمال گلهامان
برای منفعت خود گلاب برداریم
بنا نبود به بیراههها کشانده شویم
به سمت مرگ و تباهی شتاب برداریم
چه شد که محو نفاق هزارچهره شدیم؟
قرار بود که از آن نقاب برداریم!
یقین از این شب تاریک و تار میگذریم
اگر قدم به سوی آفتاب برداریم
کجاست آن هیجان، آن شکوه، آن غیرت؟
مباد دست از این انقلاب برداریم
#علی_سلیمیان
#انقلاب_اسلامی
eitaa.com/alisalimian_poem
خودش دوباره تو را زود میبرد به حرم
تو عاشقی کن و بسپار کار را به #حسین
eitaa.com/alisalimian_poem
#امام_کاظم_علیهالسلام
🏴 یابابالحوائج
آن کاسه که زهر را به او داد گریست
زندان همه با ناله و فریاد گریست
زنجیر که دست و پای او را میبست
این بار به دست و پایش افتاد، گریست
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem
#حضرت_ابوطالب_علیهالسلام
کدام شعر به وصفش سر خطر دارد؟
به وصف او که خودش شعرهای تر دارد
تمام شعر جهان یک طرف، مقابل آن
قصیدهای که مدال از پیامبر دارد
بگو به قوم عرب مصرعی مشابه آن
بیاورد هرکس دعوی هنر دارد
به ارث برده علی از پدر دلیری را
به وقت معرکه چون شیر اگر جگر دارد
فضایلش را از فاطمه سوال کنید
عروس خانه از این رازها خبر دارد
کسی که گفته مسلمان نبود ابوطالب
بیاورد سند معتبر اگر دارد
به مدحت پدری که علیست فرزندش
سزاست کعبهی شعرم شکاف بردارد
به حول محور او واژه واژهی غزلم
قدم برهنه به رسم طواف بردارد
کسی که سینهی اشعار کفر را بدرد
اگر که تیغ بلیغ از غلاف بردارد
به پای مصرع شعرش نمیرسد حتی
جهان واژه اگر ائتلاف بردارد
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem
هدایت شده از جهاد قلم | علی سلیمیان
#پیامبر_اکرم_صلواتاللهعلیهوآله
🔸راز نهان
زمان از لحظهی آغاز او چیزی نمیداند
زمین از کهکشان راز او چیزی نمیداند
مَلَک از وسعت پرواز او چیزی نمیداند
بشر از قدرت اعجاز او چیزی نمیداند
کسی از عقل، از توصیف، از ادراک بالاتر
کسی که خاک پایش هست از افلاک بالاتر
کسی که نام او را آسمان دارد به سربندش
که در قرآن حبیب خویش میخواند خداوندش
نخواهد دید دنیا تا ابد مردی همانندش
دل از یاران که هیچ، از دشمنان دل برده لبخندش
جهان دارد هنوز از این تبسّم پند میگیرد
جهان را عاقبت روزی همین لبخند میگیرد
چه معراجی که هرشب از دل سجادهاش دارد
چه اسرار نهانی در نگاه سادهاش دارد
چه سرو باشکوهی قامت افتادهاش دارد
چه اعجازی که در آیات فوقالعادهاش دارد
که حتی مشرکان باآنکه از جان دشمنش بودند
کنار کعبه هرشب محو قرآن خواندنش بودند
میان قومی از جاهلترین مردم اقامت داشت
اگر آزار میدادند او را، استقامت داشت
اگر تهدید میکردند، او صبر و شهامت داشت
اگر تحقیر میکردند، با آنها کرامت داشت
غمش تنها سعادتمندی آحاد مردم بود
هزاران زخم میخورد و دمی نفرین نمیفرمود
شبی پرواز کرد، از آسمانها رفت بالاتر
از آدم رد شد، از عیسی و موسی رفت بالاتر
گذشت از عرش، از جبریل حتی رفت بالاتر
«دُنُوّاً وَاقتِرابا...» رفت بالا، رفت بالاتر
بدون پرده چندی با حبیب خود تکلم کرد
دعایی کرد اگر آنجا، دعا در حق مردم کرد
وجود نازنینش رحمةٌ لِلعالَمین است او
رخش شمسُالضُّحی و گیسویش حَبلُالمَتین است او
رسول بیقرین است او، امام راستین است او
خدا یا بنده؟ حیرانم! نه آن است او نه این است او
کسی از عمق این راز نهان سر درنیاورده
خدا در جمع خوبانش از او بهتر نیاورده
میان کل عالم یک نفر با او برابر بود
نه تنها مصطفی را جانشین بود و برادر بود
علی جان پیمبر بود و احمد جان حیدر بود
پیمبر شهر علم و مرتضی این شهر را در بود
به لطف مرتضی دارد پیمبر شرح صدرش را
ولی افسوس بعد از او ندانستند قدرش را
از این نعمت به روز واپسین پرسیده خواهد شد
چه شد بعد از پیمبر وضع دین؟ پرسیده خواهد شد
به جای او چه کس شد جانشین؟ پرسیده خواهد شد
چه آمد بر امیرالمومنین؟ پرسیده خواهد شد
خدا یاد بشر میآورد آن روز فطرت را
و بالا میبرد با هم کتابالله و عترت را
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem