جهاد قلم | علی سلیمیان
#امام_جواد_علیهالسلام در چنتهام به غیر دلی پرگناه نیست در کولهبار آینهام غیر آه نیست گفتم که
7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از شدت فروغ دو خورشید کاظمین
فرصت برای جلوهی خورشید و ماه نیست...
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem
🔅 انقلاب
قرار بود از این چشمه آب برداریم
نه اینکه تشنه شویم و سراب برداریم
قرار بود از این سفرهی پر از برکت
برای مسئلههامان جواب برداریم
قرار بود اگر ابر تیره را کشتیم
همه برابر از این آفتاب برداریم
بنا نبود که از باغ لالهها تنها
برای زینت دیوار، قاب برداریم
بنا نبود که از پایمال گلهامان
برای منفعت خود گلاب برداریم
بنا نبود به بیراههها کشانده شویم
به سمت مرگ و تباهی شتاب برداریم
چه شد که محو نفاق هزارچهره شدیم؟
قرار بود که از آن نقاب برداریم!
یقین از این شب تاریک و تار میگذریم
اگر قدم به سوی آفتاب برداریم
کجاست آن هیجان، آن شکوه، آن غیرت؟
مباد دست از این انقلاب برداریم
#علی_سلیمیان
#انقلاب_اسلامی
eitaa.com/alisalimian_poem
خودش دوباره تو را زود میبرد به حرم
تو عاشقی کن و بسپار کار را به #حسین
eitaa.com/alisalimian_poem
#امام_کاظم_علیهالسلام
آن کاسه که زهر را به او داد گریست
زندان همه با ناله و فریاد گریست
زنجیر که دست و پای او را میبست
این بار به دست و پایش افتاد، گریست
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem
#حضرت_ابوطالب_علیهالسلام
کدام شعر به وصفش سر خطر دارد؟
به وصف او که خودش شعرهای تر دارد
تمام شعر جهان یک طرف، مقابل آن
قصیدهای که مدال از پیامبر دارد
بگو به قوم عرب مصرعی مشابه آن
بیاورد هرکس دعوی هنر دارد
به ارث برده علی از پدر دلیری را
به وقت معرکه چون شیر اگر جگر دارد
فضایلش را از فاطمه سوال کنید
عروس خانه از این رازها خبر دارد
کسی که گفته مسلمان نبود ابوطالب
بیاورد سند معتبر اگر دارد
به مدحت پدری که علیست فرزندش
سزاست کعبهی شعرم شکاف بردارد
به حول محور او واژه واژهی غزلم
قدم برهنه به رسم طواف بردارد
کسی که سینهی اشعار کفر را بدرد
اگر که تیغ بلیغ از غلاف بردارد
به پای مصرع شعرش نمیرسد حتی
جهان واژه اگر ائتلاف بردارد
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem
هدایت شده از جهاد قلم | علی سلیمیان
#پیامبر_اکرم_صلواتاللهعلیهوآله
🔸راز نهان
زمان از لحظهی آغاز او چیزی نمیداند
زمین از کهکشان راز او چیزی نمیداند
مَلَک از وسعت پرواز او چیزی نمیداند
بشر از قدرت اعجاز او چیزی نمیداند
کسی از عقل، از توصیف، از ادراک بالاتر
کسی که خاک پایش هست از افلاک بالاتر
کسی که نام او را آسمان دارد به سربندش
که در قرآن حبیب خویش میخواند خداوندش
نخواهد دید دنیا تا ابد مردی همانندش
دل از یاران که هیچ، از دشمنان دل برده لبخندش
جهان دارد هنوز از این تبسّم پند میگیرد
جهان را عاقبت روزی همین لبخند میگیرد
چه معراجی که هرشب از دل سجادهاش دارد
چه اسرار نهانی در نگاه سادهاش دارد
چه سرو باشکوهی قامت افتادهاش دارد
چه اعجازی که در آیات فوقالعادهاش دارد
که حتی مشرکان باآنکه از جان دشمنش بودند
کنار کعبه هرشب محو قرآن خواندنش بودند
میان قومی از جاهلترین مردم اقامت داشت
اگر آزار میدادند او را، استقامت داشت
اگر تهدید میکردند، او صبر و شهامت داشت
اگر تحقیر میکردند، با آنها کرامت داشت
غمش تنها سعادتمندی آحاد مردم بود
هزاران زخم میخورد و دمی نفرین نمیفرمود
شبی پرواز کرد، از آسمانها رفت بالاتر
از آدم رد شد، از عیسی و موسی رفت بالاتر
گذشت از عرش، از جبریل حتی رفت بالاتر
«دُنُوّاً وَاقتِرابا...» رفت بالا، رفت بالاتر
بدون پرده چندی با حبیب خود تکلم کرد
دعایی کرد اگر آنجا، دعا در حق مردم کرد
وجود نازنینش رحمةٌ لِلعالَمین است او
رخش شمسُالضُّحی و گیسویش حَبلُالمَتین است او
رسول بیقرین است او، امام راستین است او
خدا یا بنده؟ حیرانم! نه آن است او نه این است او
کسی از عمق این راز نهان سر درنیاورده
خدا در جمع خوبانش از او بهتر نیاورده
میان کل عالم یک نفر با او برابر بود
نه تنها مصطفی را جانشین بود و برادر بود
علی جان پیمبر بود و احمد جان حیدر بود
پیمبر شهر علم و مرتضی این شهر را در بود
به لطف مرتضی دارد پیمبر شرح صدرش را
ولی افسوس بعد از او ندانستند قدرش را
از این نعمت به روز واپسین پرسیده خواهد شد
چه شد بعد از پیمبر وضع دین؟ پرسیده خواهد شد
به جای او چه کس شد جانشین؟ پرسیده خواهد شد
چه آمد بر امیرالمومنین؟ پرسیده خواهد شد
خدا یاد بشر میآورد آن روز فطرت را
و بالا میبرد با هم کتابالله و عترت را
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem
#امام_خامنهای_مُدّظلّهالعالی
زبانزد است در آفاق، سرو قامت تو
همیشه غبطهی کوه است استقامت تو
دلیل حیرت شمشیرها شهامت تو
مبارک است بر این انقلاب امامت تو
تمامقد، تو برای امام، آینهای
امام! حضرت سید علیّ خامنهای!
تو از سلالهی عشقی، مرام تو نبویست
بلاغتت زهرایی، شجاعتت علویست
به پشتوانهی تو خاک ما غیور و قویست
ولایت تو بدون گمان صراط سَویست
که رکن اصلی این انقلاب سرخ تویی
دلیل تابش این آفتاب سرخ تویی
به نطق، برتری از هر سخنوری به جهان
به فضل، نیست شبیه تو گوهری به جهان
ندیده چشم کسی چون تو رهبری به جهان
دوباره آمده گویا پیمبری به جهان
بساط مستی فرعونیان به هم خورده
معادلات نوین جهان به هم خورده
به پیشگاه تو هر فتنهایست نقش بر آب
نصیب دشمن این خاک نیست غیر سراب
به یک نگاه تو ما جملهایم مست و خراب
کجاست نابتر از آن دو چشم مست، شراب؟
فدای هیبت و آن اقتدار بیمانند
هزار جان گرامی فدای آن لبخند
نگاه تو به افقهای نور نزدیک است
شب است و گفتی از این شب عبور نزدیک است
و این که مقصد این راه دور، نزدیک است
اشاره کردی و گفتی ظهور نزدیک است
در آرزوی رسیدن به صبح آن روزیم
در این مسیر خطر کردهایم و پیروزیم
بهار میدمد از بعد این خزانسالی
چه مَطلَعُالبَرَکاتی، چه اَحسَنُالحالی
خبر ببین که به پا میکند چه جنجالی:
امام خامنهای مُدّظلّهالعالی
گرفت در بغلش آن ولیّ اعظم را
به دست حضرت قائم سپرد پرچم را
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem
#امام_حسین_علیهالسلام
🔰 شرح شهادتین
از غزلم جاری است رایحهی یاس
مدح حسین است شعر و قافیه عباس
عالم و آدم به زلف اوست گرفتار
در عجبم از کجاست این همه احساس؟
واژه به مدحش رسیده است به بنبست
شعر به وصفش کشیده است به وسواس
کیست؟ که شرح شهادتین نگاهش
از سر بسمالله است تا خود وَالنّاس
قاتل او شمر نه، که کوچه و سیلیست
بغض عمیقش طواف زخمی دستاس
از ثمر خون سرخ اوست که فرداست
باغ، سراسر پر از شکوفهی گیلاس
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem
#امام_حسین_علیهالسلام
🔰 چه حسینی
این خدا کیست حسین این همه دیوانهی اوست؟
وسط معرکه در سجدهی جانانهی اوست
آنچنان روز اَلَست از ته دل گفت بَلَی
تا ابد هرچه بلا هست به پیمانهی اوست
چه حسینی که همه مست نگاهش هستند
و اباالفضلِ علی ساقی میخانهی اوست
چه اباالفضل رشیدی که رسیدهست به عرش
دست آن کودک دردانه که بر شانهی اوست
آه از سورهی وَالفجر که در عاشورا
آخرین آیهی آن کودک دردانهی اوست
این حسین است که هرجا گرهی در کار است
چارهاش یک نظر رحمت ریحانهی اوست
این حسین است که معراج عزادارانش
سجده بر تربتی از خاک درِ خانهی اوست
اربعین چشم جهان دید چه شمعیست حسین
چقدَر زائر دلسوخته پروانهی اوست
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem
#حضرت_اباالفضل_علیهالسلام
🔰 شاهبیت
ماه در کنج شبستان تو سوسو میکند
باد دور پرچمت یاحق و یاهو میکند
آسمان با ابرهایش هر سحر در صحن تو
زیر پای زائرت را آب و جارو میکند
آنچه را یک عالم از انجام دادن عاجزند
خادم تو با اشارتهای ابرو میکند
ساعتی پیش از زیارت لال مادرزاد بود
این که بین جمعیت دارد هیاهو میکند
وزنه سنگین است و مردافکن ولی در معرکه
پهلوان با نام تو انگار جادو میکند
لاجرم ای شاهبیت بیمثال معرفت
لطف تو این کمترین را هم غزلگو میکند
این همه یک ذره از فضل اباالفضل علیست
روز محشر تازه دست خویش را رو میکند
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem