6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا سر بریده شده امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن و سوره کهف را میخواند ؟
#کلیپ
#دانشمند
#محرم
#امام_حسین
#شام_غریبان
❰@allaahhhh🖤🏴 ❱
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه مصور تقدیم به چشمان غمگین حضرت زینب سلام الله علیها🏴🏴
💔سپردمت به خدا و به ریگ های بیابان
💔سپردمت به غبار و به خار های مغیلان
💔سپردمت به وحوش و به شیر های درنده
💔به مردمان دهاتی به آهوان پریشان به گوش خاک سپردم تو را بپوشاند بد است این که ببیند کسی تو را عریان به باد گفتم اگر شد تنت بپوشاند که تا خمیده نگردد
دوباره مادرمان ..
◾️سپردمت به هر آنکس که بود
◾️اما تو سپردیم به که رفتی به دلقکان به کنیزان سپردیم به دو صد چشم پست نامحرم به شمر و خولی و اخنس به حرمله به سنان
❰@allaahhhh🖤🏴 ❱
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴یازدهــمِ مــحرم
🏴🖤حــــضرت زیــنب سلام الله علیها
🏴آغاز حــرکت اســرا و اهــل بیت «امام حــسین (ع)» به شــام. (61 ه . ق) ونــهضت حسینی
◼️ صبور باش دخترِ حیدر،پایان این شام سیاه غریبانه ات، روشنی طلوع آخرین خورشید آل محمد است...
◾️ کسی هست که زینب را دریابد؟
◾️ اَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوء
کیست در عالم که خواستهٔ مضطر را اجابت کند؟
✍🏻 زینب جان! به جبران این اضطرار از این پس ضمیر مرجع «اَمَّن یُجِیب» تو باش...
◾️هر که از این پس در هر کجای این عالم لب به «اَمَّن یُجِیب» باز کند، دانسته و ندانسته تو را میخواند... دیده و ندیده تو را منجی خویش مییابد.
🤲🏻 مضطر شدهایم و تنها تو را منجی یافتیم که از خداوند بخواهی فرج مولایمان را برساند
🤲أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪْألْفَرَج
❰@allaahhhh🖤🏴 ❱
#نهج_البلاغه
💠آن کس که قلبش با محبت دنیا پیوند خورده سه چیز او را رها نخواهد کرد: اندوه دائم، حرصى که هرگز او را ترک نمى کند و آرزویى که هیچ گاه به آن نخواهد رسید
📘#حکمت_228
❰@allaahhhh🖤🏴 ❱
سلام
*بخونین قشنگه*
🌔چند ویژگی منحصر به فرد امام حسین علیه السلام🌔
🌗--تنها امامی که شش ماهه به دنیا آمدند
🌗--تنها امامی که ازهیچ بانوییشیر نخوردند و تغذیه ی ایشان تنها توسط پیامبر اکرم (ص) صورت گرفته اسـت .
🌗--تنها امامی که روز ولادتشان،پدر و مادر و جد و نزدیکانشان برای ایشان گریه کردند
🌗--تنها امامی که در معرکه جنگ به شهادت رسیدنـد .
🌗--تنها امامی که در دعای توسل ازایشان به عنوان (ایّها الشهید)یاد شده با اینکه همه ائمه ما شهید شده اند.
🌗--تنها امامی که در زمان حیات خود پدر دو شهید شدند علی اکبر(ع) و علی اصغر (ع )
🌗— تنها امامیکهاربعین وزیارتاربعیندارند.
🌗— تنها امامیکه قبر مطهرشان بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تااثری ازآن باقی نمانَد! اما همچنان پابرجاسـت .
🌗— تنها امامیکه بدونغسل وکفندفن شدند
🌗— تنها امامیکهسرمبارکش ازبدنجدا شد.
🌗--تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه وشمشیر وسنگ بربَدن بهشهادت رسیدند.
🌗--تنها امامی که بعد از شهادتش،خانواده اش اسیر شدند.
🌗— تنها امامی که پدر و مادر و 9 نسلش معصوم بودند.
🌗--تنها امامی ک تولدش در ماهی است ک هیچ شهادتی درآن نیست و شهادتش در ماهی است که هیچ تولدی درآن نیسـت .
🌗--تنها امامی که خوردن خاک قبرش اشکال ندارد .
🌗--تنها امامیکه دعاتحتقبهایشان بهاجابت می رسـد .
🌗--تنها امامیکه امام زمان شبانه روز حداقل دو مرتبه بر او گریه می کند!
🌗--تنهاامامیکهسرعتووُسعت کشتی نجاتش از سایر امامان بیشتر اسـت .
🌗--تنها امامی که یک درِ بهشت به نام اوست: باب الحسین
خدایا به خون امام حسین(ع) قسمت میدهم هر کس این راکپی کردغم دلش رارفع کنو حاجت دلش را براورده کن. آمین
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّىسَلامُاللَّهِ[اَبَداً]ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُاللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِالْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ (ع)
هر چقدر به امام حسین (ع) ارادت دارید کپی کنید....
ميخواهیم تا آخر شب هزاران نفر به امام حسين سلام بدهند
خودم شروع ميکنم :
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین.
به اندازه ارادتت ارسال کن
❰@allaahhhh🖤🏴 ❱
وقایع بعد از شهادت امام حسین (ع)
سال 61 هـ ق عصر روز دهم محرم لشکر یزید بعد از اینکه امام حسین ـ علیهالسلام را به شهادت رساند به دستور فرماندهان خود دست به غارت و آتش زدن خیمهها و آزار و اذیت خاندان نبوت زدند، آن نامردمان به سوی خیمههای حرم امام حسین ( ع ) روی آوردند و اثاث و لباس ها و شتران را به یغما بردند و گاه دختران رسول خدا با آن بیشرمان بر سر جامهای در کشمکش بود و عاقبت آن لئیمان جامه را از آنها میربودند.
دختران رسول خدا ( ص ) از خیمهها بیرون آمده و میگریستند و در فراق حامیان و عزیزان خود شیون و زاری مینمودند.
بعد از این اهلبیت را با سر و پای برهنه و لباس به یغما رفته به اسیری گرفتند و آن بزرگواران به سپاه دشمن میگفتند که ما را بر کشته حسین ( ع ) بگذرانید. چون اهلبیت نگاهشان به کشتهها افتاد فریاد کشیدند و بر صورت خود زدند. بعد از این قضایا عمر سعد ملعون در میان یارانش جار کشید: چه کسی است که اسب بر پشت و سینة حسین ( ع) بتازد
ده کس داوطلب شدند و تن حسین ـ ( ع ) را با سمّ اسبان لگدکوب کردند.
و همان عصر عاشورا بود که عمر سعد سر مبارک امام حسین را با ( خولی بن یزید اصبحی لعنت الله علیه ) و حمید بن مسلم ازدی نزد عبیداله بن زیاد به کوفه فرستاد و سرهای یاران و خاندان او را جمع کرده و هفتاد دو سر بود و به همراهی شمر بن ذیالجوشن و قیس بن اشعث به کوفه فرستاد. سپس کشتههای خودشان را پیدا کرده دفن نمودند ولی جنازه بی سر و زیر پای اسبان لگدکوب شده امام حسین و یارانش تا روز دوازدهم محرم عریان در بیابان کربلا بود تا اینکه توسط قبیله بنیاسد و به راهنمائی امام سجاد ( ع ) دفن شدند.
شب یازدهم محرم را گویا اسرای اهلبیت در یک خیمه نیمسوخته سپری نمودند د ولی میتوان تصور کرد که چه شب سختی را بعد از یک روز پر سوز و از دست دادن عزیزان و غارت اموال و اسارت و سوختن خیمهها و اهانتها و... داشتهاند.
عمر سعد ملعون در روز 11 محرم دستور کوچ از کربلا به سوی کوفه را میدهد و زنان و حرم امام حسین را بر شتران سوار کردند در هنگام حرکت از کربلا عمر سعد دستور داد که اسرا را از قتلگاه عبور دهند. قیس بن قرّه گوید : هرگز فراموش نمیکنم لحظهای را که زینب دختر فاطمه ( س ) را بر کشته بر خاک افتاده برادرش حسین عبور دادند که از سوز دل مینالید... و امام سجاد ( ع ) می فرماید: ... من به شهدا نگریستم که روی خاک افتاده و کسی آنها را دفن نکرده، سینهام تنگ شد و به اندازهای بر من سخت گذشت که نزدیک بود جانم بر آید و عمهام زینب وقتی از حالم با خبر شد مرا دلداری داد که بیتابی نکنم گویا اسرای کربلا را دوبار به قتلگاه میآورند، یک دفعه همان عصر روز عاشورا بعد از غارت خیام و به درخواست خود اسرا و یک بار هم در روز یازدهم محرم هنگام کوچ از کربلا و به دستور عمر سعد و این کار عمر سعد شاید به خاطر این بود که میخواست اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ با دیدن جنازههای عریان و زیر آفتاب مانده شکنجه روحی به اسرا داده باشد.)
بعد از اینکه روز یازدهم محرم اسرا را از کربلا حرکت دادند به سوی کوفه به خاطر نزدیکی این دو به هم روز 12 محرم اسرا را وارد شهر کوفه نمودند گویا شب دوازدهم را اسرا در پشت دروازههای کوفه و بیرون شهر سپری کرده باشند در اثر تبلیغات عبیدالله بن زیاد علیه امام حسین ـ علیهالسلام ـ و خارجی معرفی کردن آن حضرت مردم کوفه از این پیروزی خوشحال میشوند و جهت دیدن اسرا به کوچهها و محلهها روانه میشوند و با دیدن اسرا شادی میکنند.
ولی با خطابههایی کوبنده ی که امام سجاد ـ علیهالسلام ـ و خانم زینب ـ سلامالله علیها ـ و سایرین از اسرا ایراد میکند و خودشان را به کوفیان و مردم میشناسانند و به حق بودن قیام امام حسین ـ علیهالسلام ـ اذعان میکنند شادی کوفیان را به عزا تبدیل میکنند. در طول مدتی که در کوفه و در میان مردم به عنوان اسیر جنگی حرکت میکردند سرها بالای نیزه بود و آنان که خیال میکردند اسرا از خارجیان هستند بر یزید عاصی شده و جسارت و اهانت میکردند، عدهای هم از نسب اسرا سؤال میکردند و بر یزید غشمگین میشدند اهل بیت امام حسین ( ع ) با وضع فجیهی وارد دارالاماره شدند و در مجلس عبیدالله بن زیاد که حاکم کوفه و باعث اصلی شهادت امام حسین داخل شدند ، این ملعون جلوی چشم اسرا و مردم با چوبدستی به سر مبارک امام ( ع ) میزد و خود را پیروز میدان قلمداد میکرد و کشته شدن امام حسین ـ علیهالسلام ـ را خواست خدا قلمداد مینمود. ولی با جوابها و خطبه های کوبنده ای که از جانب خانم زینب و امام سجاد ـ علیهالسلام ـ میشنید بیشتر رسوا میشد.
ادامه👇
دیدند که جان به جان آفرین تسلیم کرده بعد از اینکه مردم شام بوسیله خطابههای حضرت زینب و امام سجاد ـ علیهماالسلام ـ شناخت کامل از اسرای اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ یافتند یزید تحت فشار افکار عمومی و جهت جلوگیری از رسوائی بیشتر سه پیشنهاد از امام سجاد ـ علیهالسلام ـ را خواست اینکه سر امام حسین را پس دهد، چیزهائی که غارت شده برگردانند، اسرا را در صورت کشتن امام سجاد با یک فرد امین به مدینه روانه کند ولی یزید سر امام را پس نداد و از کشتن امام منصرف شد و پیراهن کهنه امام حسین ـ علیهالسلام ـ را با مقداری پول پس داد. و اجازه داد که اسرای اهلبیت در شام برای شهدای کربلا عزاداری کنند. بعد از اینکه مدتی اسرا در شام مقیم بودند یزید از قتنه مردم بیمناک شده و از نعمان بن بشیر، که قبلاً امیر کوفه بود، خواست فردی پارسا و امین همراه اسرا آنها را بنا به خواست خودشان روانه مدینه نماید. راوی میگوید: هنگامی که اهل و عیال امام حسین ـ علیهالسلام ـ از شام برگشتند و به عراق رسیدند از راهنمای کاروان خواستند که آنها را از راه کربلا عبور دهد و ایشان قبر امام حسین ـ علیهالسلام ـ را زیارت کنند و چند روزی بعد از رسیدن به کربلا مشغول عزاداری و سوگواری برای امام و شهدای کربلا بودند. گویا خروج اسرا از شام به طرف مدینه در بیستم صفر 61 بوده یعنی مدت 20 روز از ورود به شام تا خروج از آن طول کشیده، بعد از زیارت قبور شهدای کربلا راهی مدینه شدند و بالاخره زینبی که با برادران و اقوام خویش از مدینه خارج شده بود بدون برادر و خویشان و با رنج سفر و داغ شهداء و مصیبتهایی که در طول این مدت دیده بود وارد مدینه شد.
سرانجام حضرت زینب ( س ) بنا بر روایاتی یک سال و ۶ ماه بیشتر از واقعه کربلا نتوانست درد فراق را تحمل نماید
راویان مسبب وفات این بانوی بزرگوار را مسمومیت از جانب یزید ( لعنت الله علیه ) می دانند
ادامه👇
در خبرها آمده که ابن زیاد بعد از آنکه یک روز (یا چند روز بنا به روایتی) سرها را در کوچهها و محلههای کوفه گردانید، آنها را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد و بعد از آن اسرا را به سرپرستی مخضّر بن تعلبه عائذی و شمر بن ذیالجوشن به شام روانه کرد. دستور داد که امام سجاد را با غل جامعه دستها را بر گردن بستند و سوار بر شتر به سوی شام حرکت دادند. مدتی اسرا از کوفه و شام در حرکت بودند وقایع هایی اتفاق افتاده و تنها به برخی بیادبیهای حاملین سرهای مبارک از قبیل شراب اشاره دارند و در طول مسیر از شهرهای مختلف گذر میکردند
نقل شده که اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ را سه روز پشت دروازههای دمشق نگه داشتند تا شهر را آذینبندی کنند و آماده برای جشن و شادی نمایند. در بیشتر منابع نقل شده که روز اول صفر سر امام حسین ـ علیهالسلام ـ را همراه کاروان اسرا وارد دشمق کردند. واقعه دلخراشی که برای اسرا اتفاق افتاد این بود که علیرغم خواست آن بزرگواران مبنی بر ورود به شهر از جای خلوت و بطور جداگانه از سرهای مبارک
ولی ملعون دستور داد سرها جلوی کاروان اسرا و از دروازه ساعات که جمعیت انبوهی تجمع کرده بودند وارد کنند، و مردم غافل شام که از حقیقت ماجرا بیخبر بودند با مشاهده کاروان شادی و هلهله میکردند و بر سرها اهانت مینمودند. سفر شام برای اهلبیت امام حسین ـ علیهالسلام ـ بسیار تلخ و مصیبتهای دوران اسارت در این دیار، برایشان از سختترین مصیبتها بوده است. وقتی از امام سجاد ـ علیهالسلام ـ پرسیدند در سفر کربلا، سختترین مصیبتهای شما کجا بود، سه بار فرمودند: «الشام، الشام، الشام». در شام نیز اسرای آل محمّد ـ صلی الله علیه و آله ـ را در حالی که به ریسمان بسته شده بودند، به مجلس یزید وارد کردند، وقتی بدان حال در پیش روی یزید ایستادند، سر امام را در برابر یزید میگذارند و این صحنه از سوزناکترین صحنههایی است که برای امام سجاد و خانم زینب اتفاق میافتد. چرا که یزید ملعون بر سر امام توهین کرده و شماتت میکند و با قرائت اشعاری خود را پیروز میدان میداند و به مردم اجازه حضور میدهد و در آن مجلس به لبهای مقدس امام جلوی چشم اسرا خیزران میزند. گویا در این مجلس است که یک مرد شامی به خود اجازه میدهد و این جسارت بزرگ را میکند. دختر امام حسین به نام فاطمه را از یزید به کنیزی میخواهد و با پاسخ تند دختر امام و خانم زینب روبرو میشود و بعد از گفتگوئی میان حضرت زینب و یزید خانم زینب خطبهای در مجلس یزید ایراد میکنند و شجاعانه به اعمال پلید یزید اشاره میکند و یزید را در مجلس خود رسوا و خار میکند.
اسرا در مدتی که در شام بودند بنابر روایتی در یک خرابه صورت زندانی نگهداری میشدند و در این مدت یزید ملعون چندین مرتبه خواست که امام سجاد ـ علیهالسلام ـ را شهید کند که خانم زینب مانع میشدند.
در مقاتل آمده که یزید خطیبی خواست که در اجتماع مردم صحبت کند و از یزید و معاویه ستاش کند و به امام علی و فرزندان آن حضرت جسارت کند و در رابطه با پیروزی ظاهری یزید به اصطلاح سخنرانی کند و خطیب ایراد سخن کرد و اوامر یزید را اجرا نمود و به ذم امام حسین ـ علیهالسلام ـ پرداخت در این حین امام سجاد ـ علیهالسلام ـ فرمود: ای یزید! به من اجازه بده بالای این چوبها روم (منظور میزی بود که خطیب شامی روی آن صحبت میکرد) تا چند کلمهای صحبت کنم که موجب خشنودی خداوند و اجر و ثواب حضار باشد. یزید نپذیرفت. ولی مردم اصرار کردند تا امام به منبر رفت امام خطبهای خواند بعد از حمد و ثنای خدا خود را معرفی کردند، که اصل و نسبشان کیست به ماجرای کربلا و اسیری خود اشاره فرمودند. در مجلس غوغائی بر پا شد و همه علیه یزید همهمه میکردند یزید از مؤذن خواست که اذان بگوید. ولی امام از این اذان هم علیه یزید استفاده کرده و یزید را رسوا نمود.
از جمله وقایعی که برای اسرای اهلبیت در شام اتفاق افتاد بنا به گفته برخی منابع وفات دختر سه ساله امام حسین ـ علیهالسلام ـ است . از کامل بهائی نقل شده اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ شهادت پدران را از کودکان خردسال پنهان میداشتند. و به آنها میگفتند که پدر شما سفر کرده، تا اینکه شبی دختری از امام حسین ـ علیهالسلام ـ به نام رقیه از خواب بلند میشود و بهانه بابا را میگیرد و ضجه و ناله میکند و همه اهل خرابه با این کودک همنوا میشوند تا اینکه سر امام را در طشتی میآورند خانم رقیه سر را به بالین گرفته و با آن سر درد دل میکند. پدر بعد از تو محنتها کشیدم بیابانها و صحراها دویدم.
بعد از مدتی دیدند که سر به یک طرف افتاد و کودک هم طرف دیگر او را حرکت دادند.
❰@allaahhhh🖤🏴 ❱