💫 احساسات و عواطف حضرت سيدالشهداء (عليهالسّلام) در روز عاشورا
در اينجا لازم است تذكر داده شود كه: برخی از بیخردان میپندارند: وقايع روز عاشوراء بر سيدالشهداء عليهالسّلام امری عادی بوده است. رنج و زحمت و عَطَش و جَرْح و قَتْل و أسْر همۀ آنها اموری بسيار سهل و آسان بوده است. چون برای امام عليهالسّلام كه روحش ملكوتی میباشد، عطش و گرسنگی و زخم و آفتاب و شمشير برّان اثری ندارد. وی با وجود نورانی و تجرّدی خود در برابر همۀ اينها به عنوان برخورد با حَلْوا و شيرينی و سيرابی و امثالها مواجه میشود. آنگاه تعجّب میكنند كه: چگونه حضرت علیاكبر عرضه داشت: عطش مرا كشت، و سنگينی زره مرا بیتاب نمود؟!
آنگاه در جواب میگويند: پدرش با نهادن زبان خود، و يا انگشتری خود در دهان او، او را سيراب كرد، و مراد از سنگينی آهن، سنگينی زره نيست بلكه كنايه از عظمت لشگر آهنپوش و شمشير به دست آنهاست كه در برابر حملۀ او ممانعت به عمل میآورند.[1]
اين برداشت، برداشت نادرستی میباشد. سيدالشهداء عليهالسّلام بشر بوده است، و دارای بدن و جسم طبيعی بوده است. عطش را خوب ادراک مینموده است. زخم و جراحت را خوب میفهميده است. نالۀ الْعَطَش أطفال و نوحه و زاری زنان حرم را خوب میدانسته است. بلكه از امثال ما صدها برابر بيشتر. زيرا او انسان كامل بوده است، و به مقتضای كمال در انسانيّت، ظهور و بروز محبّت و مودّت به مخلوقات الهی و ادراك لوازم بدنی و طبيعی كه لازمۀ مقام جمع الجمعی میباشد، در وی عميقتر و ريشهدارتر بوده است.
آری عشق به خدا، و تفانی درقرآن و سنّت پيغمبر، و روش و منهاج ولايت علوی، و بصيرت و عمق درايت او به انحراف تاريخ و تفسير و حديث و غصب خلفای بيگانه از متن دين و معارف دين كه نوبت را به يزيد تبهكار رسانيدند، چنان عرصه را بر او تنگ نموده بود كه جز شهادت و جراحت و اسارت را داروی مفيدی برای هشداری مردم نمیيافت، و لهذا عاشقانه اين برنامه را پیريزی كرده و برای سرنگونی حكومت جبّارۀ بنیاميّه حركت كرد، حركتی لَا يَتَوَقَّفْ و بدون بازگشت، گرچه در ميان راه صحنهای همچون زمين طفّ و واقعۀ كربلا پيش آيد فَسَلَامٌ عَلَيْهِ ثُمَّ سَلَامٌ عَلَيْهِ ثُمَّ سَلَامٌ عَلَيْهِ. و اللَّعْنُ عَلَی عَدُوِّهِ، ثُمَّ اللَّعْنُ عَلَی عَدُوِّهِ، ثُمَّ اللَّعْنُ عَلَی عَدُوِّهِ.
اينک میبينيد: شهادت دو جگرگوشۀ وی: علیاكبر و طفل شيرخوار چطور بر او اثر گذارده است، و دنيا را در برابر چشمانش سياه نموده است. اما چون لِلّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ إلَي اللهِ میباشد عاشقانه آنها را میپذيرد و در آغوش میكشد:
▪️شهادت طفل شيرخوارۀ امام حسين (عليهالسّلام)
▪️فضائل و شهادت علیاكبر (عليهالسّلام)
📚 امامشناسی، ج۱۵، ص۳۱۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- مرحوم محدّث قمی در «نفثة المصدور في تجديد أحزان يوم العاشور»، ص 25 قضيّۀ توجيه آهن را به لشگر ذكر نموده است.
🆔 @allame_tehrani
💫 علیاكبر (عليهالسّلام) تربيت شدۀ دو مكتب حسن و حسين (عليهماالسّلام)
... تا آنكه محدّث میفرمايد: علیاكبر عليهالسّلام در دامن عمويش حسن و پدرش حسين عليهماالسّلام تربيت شده بود، و به آداب آن دو بزرگوار مودَّب گرديده بود، همچنانكه شاهد بر اين معنی است آنچه در زيارت معتبرۀ منقولۀ واردۀ در «كافی» و «تهذيب» و «من لايحضره الفقيه» خطاب به آن حضرت آمده است:
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ. «سلام خدا باد بر تو ای پسر امام حسن و امام حسين.»
تا آنكه گويد: به طوری كه در بعضی از مقاتل معتبره وارد شده است: حضرت سيدالشهداء محاسن خود را رو به آسمان بلند كردند، و لسان حال آن حضرت اين بوده است كه: مصيبتی فجيعه و داهيهای عظيمه بر من وارد شده است، و من فقط شكايت خودم و حُزن و غصّۀ درونيم را به سوی خدا میبرم. چرا كه دست در زير محاسن بردن و آن را گرفتن و به بالا حوالت دادن علامت هجوم حزن و كثرت اغتمام میباشد، همان طور كه رئيسالمحدّثين أبوجعفر بن بابويه قمی بدين نكته اشاره فرموده است.[۱]
باری از اين عبارت مرحوم محدّث برمیآيد كه: حضرت علیاكبر در دامان دو امام تربيت شده است، و مودّب به آداب هر يک از آن [دو] بزرگوار گرديده است، فلهذا حكم پسر هر دو امام را دارد، و شاهد، سلام بر اوست كه در آن به ابْنُ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ تعبير گرديده است.
در اينجا میگوئيم: اگر تربيت هر دو امام و آداب هر دو امام صددرصد يكی بود، و أبَداً تفاوتی نداشت، اين شرح و تفصيل موردی نداشت! و اگر حزن و غصّه در امام اثری ندارد، و امری است صوری، در اين صورت محاسن بر روی دست گرفتن و به خدا پناه بردن و شكايت از قوم عنيد را به او نمودن چه معنی دارد؟! نه! نه! البته اين طور نيست، و امام را روئينتن دانستن، و بدون حواس بشری فرشتهای پنداشتن، و جنگ و زخم و أسْر و نَهْب را دربارۀ او فقط امور شبيه به بازيچه و خيمه شببازی تصوّر نمودن، چقدر از واقعيّت به دور میباشد. سيدالشهداء عليهالسّلام با جميع امكانات و تعيّنات بشری، و با تمام قوا و جوارح قابل ادراک لذّتهای مادّی و طبيعی، و با وجود نفس وسيع و مُحِبّ رياست غريزی صرف نظر از رضای حقّ، از تمام اين منازل و مراحل عبور نمود، و همه را به خاک نسيان سپرد، و همه را فدای محبوب كرد، و با عشقبازی خداوندی پشت پا بر همهٔ عالم زد، و يک تنه تكسوار ميدان به سوی خدا كوچ كرد، و خيمه و خرگاه خود را از دو جهان بربست، و با لباسی كهنه و پاره، و بدنی سراپا جراحت بار نياز خود را در آستان قدس عزَّت ربوبی فرود آورد، صلّی الله عليك يا أباعبدالله!
📚 امامشناسی، ج۱۵، ص۳۴۱-۳۴۳
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- «نفثة المصدور في تجديد أحزان يوم العاشور»، ص 24 و ص 25.
🆔 @allame_tehrani
💠 حفظ حریم خاندان عصمت و تمایز بین ایشان و دیگران
⛔️ عدم جواز مقایسۀ دیگران با خاندان رسولاکرم صلّىاللهعلیهوآلهوسلّم
به طور کلّى [مرحوم علامه طهرانی] در حفظ حریم عصمت و تمایز بین عترت و خاندان حضرت رسول خدا صلّىاللهعلیهوآلهوسلّم و دیگران بسیار غیرت مىورزیدند و سعى میفرمودند حریم اختصاصى ایشان در همهٔ ابعاد حفظ شود.
اگر کسى دیگران را با ایشان مقایسه مىنمود آثار غضب در چهرهٔ مبارکشان نمودار مىشد و تذکّر میدادند. نمونههاى مختلفى از این قبیل در جلد اوّل این کتاب عرض شد.(۱)
میفرمودند: خداوند نسبت به اولیائش غیرت دارد و اگر کسى به مقایسهٔ ایشان با غیر بپردازد مورد عقاب قرار مىگیرد و اگر جاهل هم باشد آثار وضعى دارد.
📚 نورمجرد، ج۲، ص۴۵۳
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. رجوع شود به: نورمجرد، ج۱، ص ۳۳۲ و ۳۳۵ و ۴۹۲.
🆔 @allame_tehrani
🔴 مقام والای شهدای جنگ تحمیلی باعث جواز مقایسۀ آنان با شهدای کربلا نمیشود
🔺مقام شهدای کربلا برای هیچیک از شهدای طول تاریخ اسلام تحقق نیافته است
🔸ناراحت شدن مرحوم علامه (ره) از مقایسۀ شهداء با حضرت علیاکبر علیهالسّلام
اوائل انقلاب که افراد زیادى در راه برقرارى حکومت اسلام شربت شهادت نوشیدند و بعد از آن هم که جنگ تحمیلى آغاز شده بود و عدّهاى از جوانان پاک و مخلص در جبههٔ جنگ شهید مىشدند، برخى این شهدا را با شهداى کربلا مقایسه میکردند و گاه قدم را بالاتر نهاده آنها را با حضرت علىّاکبر سلاماللهعلیه قیاس مىنمودند، و این نوع مطالب در آن زمان بر سر زبانها افتاده بود و خطبا و سخنرانان مکرّر نظیر این تعابیر را بکار مىبردند.
علّامهٔ والد از این مسأله بسیار ناراحت مىشدند و میفرمودند: شهداى انقلاب و شهداى جنگ، آنانکه با اخلاص رفتند و واقعاً براى اسلام اقدام نمودند، حقیقةً شهید بوده و در نزد خداوند مقامى عالى دارند و بعضى از اینها انسانهائى بسیار با اخلاص و پاک و نورانى و داراى حالاتى خوش بودهاند و اخلاص و شهامت و رشادت آنها مىتواند الگوى جوانان مسلمان باشد، ولى این مطالب دلیل نمىشود ما حدود را مراعات نکرده و آنان را با شهداى کربلا مقایسه کنیم.
شهداى کربلا استثناى طول تاریخ هستند. اینکه حضرت در وصف آنان فرمودند: أَمّا بَعْدُ فَإنّى لا أَعْلَمُ أَصْحاباً أَوْفَى وَ لا خَیْراً مِنْ أَصْحابى، وَ لا أَهْلَ بَیْتٍ أَبَرَّ وَ لا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیْتى.(۱)
«امّا بعد، من اصحابى را باوفاتر و بهتر از اصحاب خویش و اهلبیت و خویشانى را نیکوکارتر و حق بهجا آورتر از خویشان خود نمىشناسم.»
یا حضرت أمیرالمؤمنین علیهالسّلام فرمودند: مُناخُ رِکابٍ وَ مَصارِعُ عُشّاقٍ شُهَدآءَ لا یَسْبِقُهُمْ مَنْ کانَ قَبْلَهُمْ وَ لا یَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ.(۲)
«این سرزمین کربلا محلّ فرودآمدن سواران و بر زمین افتادن عاشقانى شهید است که نه آنانکه پیش از ایشان بودهاند بر آنها سبقت میگیرند و نه کسانی که بعد از ایشانند به آنها ملحق مىشوند.»
این سخن مجاز و مبالغه نیست، بلکه حقیقت و واقعیّتى است که بیان فرمودهاند.
اینکه در زیارت خطاب به ایشان عرض مىشود: یا أَنْصارَ أَبیعَبْدِاللَّهِ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ الْمَظْلُومِ صَلَواتُاللَّهِعَلَیْهِمْأَجْمَعینَ، بِأَبی أَنْتُمْ وَ أُمّی طِبْتُمْ وَ طابَتِ الْأَرْضُ الَّتی فیها دُفِنْتُمْ وَ فُزْتُمْ وَاللَّهِ فَوْزاً عَظیماً.(۱)
«اى یاران اباعبدالله الحسین، شهید مظلوم -صلوات الله علیهم أجمعین- پدر و مادرم به فداى شما، پاک و طیّب شدید و زمینى که شما در آن مدفون گشتید نیز به واسطهٔ شما پاک و طیّب شد و قسم به خدا به فوز عظیمى دست یافتید.»
و أمثال این تعابیر بلند، نشانهٔ مقام لحوق ایشان به حضرت سیّدالشّهداء علیهالسّلام است و همهٔ ایشان در روز عاشورا به برکت نفس آن حضرت به مقام فناء رسیدند و رفتند و با آن حضرت یکى شدند.
چنین مقامى کجا براى دیگر شهداى اسلام در طول تاریخ تحقّق یافته تا بتوان آنها را با شهداى کربلا مقایسه نمود؟
📚 نورمجرد، ج۲، ص۴۵۳
ــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. الإرشاد، ج۲، ص۹۱
۲. بحارالأنوار، ج۴۱، ص۲۹۵، ح۱۸
۳. همان مصدر، ج۹۸، ص۳۶۲
🆔 @allame_tehrani
🔴 عدم جواز مقایسهٔ شهدا با حضرت علیاکبر علیهالسلام
اوائل انقلاب که افراد زیادی در راه برقراری حکومت اسلام شربت شهادت نوشیدند و بعد از آن هم که جنگ تحمیلی آغاز شده بود و عدّهای از جوانان پاک و مخلص در جبهۀ جنگ شهید میشدند، برخی این شهدا را با شهدای کربلا مقایسه میکردند و گاه قدم را بالاتر نهاده، آنها را با حضرت علیّاکبر سلاماللهعلیه قیاس مینمودند، و این نوع مطالب در آن زمان بر سر زبانها افتاده بود و خطبا و سخنرانان مکرّر نظیر این تعابیر را بکار میبردند.
... یکبار که در محضرشان (علامه طهرانی) بودیم سخنرانی یکی از افراد پخش میشد که فردی خوب و سلیمالنفس و زحمتکش بود و در راه اسلام خدمت میکرد. در خلال سخنرانی مطلبی بدین مضامین گفت که: اگر حضرت امام حسین علیهالسلام درعاشورا یک علیاکبر در راه خدا داد ما در این راه دهها علیّاکبر دادیم.
علّامه تا این سخن را شنیدند با حال تغیّر فرمودند: دهانت بشکند، دهانت بشکند! این جوانها تمام افتخارشان اینست که پیرو حضرت علیّاکبر بوده و خاکِ پای آن حضرت باشند.
... فرموده بودند: اگر چه این شخص مرد خوبی است و این حرف را از سر بیاطلاعی و کممعرفتی زده است، ولی خداوند وی را به خاطر این سخن مبتلا به مرگ در آتش میکند، و چنین هم شد و ایشان در حادثهای با سوختن از دنیا رحلت نمود.
میفرمودند: خداوند نسبت به اولیائش غیرت دارد و اگر کسی به مقایسۀ ایشان با غیر بپردازد، مورد عقاب قرار میگیرد و اگر جاهل هم باشد آثار وضعی دارد.
میفرمودند: شهدای انقلاب و شهدای جنگ آنانکه با اخلاص رفتند و واقعاً برای اسلام اقدام نمودند، حقیقةٌ شهید بوده و در نزد خداوند مقامی عالی دارند و بعضی از اینها انسانهایی بسیار بااخلاص و پاک و نورانی و دارای حالاتی خوش بودهاند و اخلاص و شهادت و رشادت آنها میتواند الگوی جوانان مسلمان باشد، ولی این مطالب دلیل نمیشود ما حدود را مراعات نکرده و آنان را با شهدای کربلا مقایسه کنیم.
📚 نورمجرد، ج۲، ص۴۵۳ تا ۴۵۷ (با تلخیص)
🆔 @allame_tehrani
🔸ناراحت شدن مرحوم علامه (ره) از مقایسهٔ شهداء با حضرت علیّاکبر علیهالسّلام
🔹افتخار جوانان شهید ما پیروی از حضرت علیّاکبر بوده است
▫️روایات دالّ بر علوّ مقام حضرت علیّاکبر علیهالسّلام
▪️مستفاد از روایات افضلیّت حضرت علیّاکبر بر تمامی شهدای کربلاست (ت)
... یکبار که در محضرشان (علامه طهرانی) بودیم، سخنرانى یکى از افراد پخش مىشد که فردى خوب و سلیمالنّفس و زحمتکش بود و در راه اسلام خدمت مىکرد. در خلال سخنرانى مطلبى بدین مضامین گفت که: اگر حضرت امام حسین علیهالسّلام در عاشورا یک علىّاکبر در راه خدا داد ما در این راه دهها علىّاکبر دادیم.
علّامه والد تا این سخن را شنیدند با حال تغیّر فرمودند: دهانت بشکند، دهانت بشکند! این جوانها تمام افتخارشان اینست که پیرو حضرت علىّاکبر بوده و خاک پاى آن حضرت باشند. تمام خوبان عالم را جمع کنید یک تار موى حضرت علىّاکبر هم نمىشوند.
میدانید حضرت علىّاکبر که هستند؟ حضرت علىّاکبر در مقام عصمت قرار دارند. و خطاب به آن حضرت عرض مىکنیم: جَعَلَكَ مِنْ أَهْلِ الْبَيتِ الَّذِينَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً.(۱)
حضرت علىّاکبر کسى هستند که وقتى به میدان رفتند حضرت امام حسین علیهالسّلام اشک ریختند و فرمودند: اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ وَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَيْهِ.(۲) آیا مىشود دیگران را با کسى که أشبهالنّاس به رسولالله هم از جهت صورت و هم از جهت سیرت است مقایسه نمود؟
میفرمودند: اگر تقدیر بر این بود که حضرت علىّاکبر بعد از حضرت سیّدالشّهداء علیهماالسّلام در قید حیات بمانند حتماً امامت به ایشان منتقل مىشد، و داستان ایشان با حضرت زینالعابدین علیهالسّلام مانند داستان حضرت امامزاده سیّد محمّد با امام عسکرى علیهالسّلام بوده است که امام هادى علیهالسّلام پس از رحلت سیّد محمّد به امام عسکرى علیهالسّلام فرمودند: يَا بُنَيَّ! أَحْدِثْ لِلَّهِ شُكْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِيكَ أَمْراً.(۳) «اى فرزند عزیزم، شکر جدیدى براى خداوند بهجا آور که خداوند امر تازهاى دربارهٔ تو حادث فرمود.»(۴)
حقیر شنیدم که فرموده بودند: اگرچه این شخص مرد خوبى است و این حرف را از سر بىاطّلاعى و کممعرفتى زده است، ولى خداوند وى را به خاطر این سخن مبتلا به مرگ با آتش مىکند، و چنین هم شد و ایشان در حادثهاى با سوختن از دنیا رحلت نمود.
📚 نورمجرد، ج۲، ص۴۵۵
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. قسمتی از زیارت وارده در شب و روز اول رجب و نیمهٔ شعبان که مضامینی عالی در وصف حضرت علیاکبر علیهالسلام دارد: السَّلامُ عَلَيكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الطَّيِّبُ الزَّكِيُّ الحَبِيبُ المُقَرَّبُ وَ ابنَ رَيحَانَةِ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيكَ مِن شَهِيدٍ مُحتَسِبٍ وَ رَحمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. مَا أَكرَمَ مَقَامَكَ وَ أَشرَفَ مُنقَلَبَكَ، أَشهَدُ لَقَد شَكَرَ اللَّهُ سَعيَكَ وَ أَجزَلَ ثَوَابَكَ وَ أَلحَقَكَ بِالذِّروَةِ العَالِيَةِ حَيثُ الشَّرَفُ كُلُّ الشَّرَفِ وَ فِي الغُرَفِ [السَّامِيَةِ] كَمَا مَنَّ عَلَيكَ مِن قَبلُ وَ جَعَلَكَ مِن أَهلِ البَيتِ الَّذِينَ أَذهَبَ اللَّهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطهِيراً، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيكَ وَ رَحمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ رِضوَانُهُ؛ فَاشفَع أَيُّهَا السَّيِّدُ الطَّاهِرُ إِلَى رَبِّكَ فِي حَطِّ الْأَثقَالِ عَن ظَهرِي وَ تَخفِيفِهَا عَنِّي وَ ارحَم ذُلِّي وَ خُضُوعِي لَكَ وَ لِلسَّيِّدِ أَبِيكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيكُمَا.(بحارالأنوار، ج۹۸، ص۳۳۸)
۲. اللهوف، ص۱۱۳؛ و بحارالأنوار، ج۴۵، ص۴۳
۳. کافی، ج۱، ص٣٢۶
۴. و خلاصهٔ کلام آنکه مستفاد از روایات شریفه و زیارتنامههای وارده ـ همانطور که از بیان حضرت والد قدس سره نیز به دست میآمد - اینست که در میان تمام شهداء کربلای معلا حضرت علیّاکبر سلاماللهعلیه اشرف و افضل میباشند، و این معنا منافات ندارد با آنچه که از حضرت امام سجاد علیهالسّلام روایت شده است که: و إِنَّ لِلعبّاسِ عِندَ اللَّهِ عزّوجلَّ مَنزِلَةً يَغبِطُهُ بها جميعُ الشُّهداء يومَ القِيامَةِ. «همانا برای حضرت عبّاس در نزد خداوند متعال جایگاهی است که همۀ شهداء در روز قیامت غبطهٔ آن را میخورند.» (بحارالأنوار، ج۴۴، ص ۲۹۸) زیرا این کلام شامل امثال حضرت امیرالمؤمنین و حضرت سیّدالشّهداء و حضرت علیّاکبر علیهمالسّلام که عین ایشان هستند نمیباشد.
🆔 @allame_tehrani
23.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️بالا بلند بابا...😭
▪️گیسو کمند بابا...😭
🎙حاج محمود کریمی
🆔 @allame_tehrani
💫 مقام حضرت عباس (علیهالسلام)
▪️امام سجاد (علیهالسلام):
رَحِمَ اللَّهُ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّى قُطِعَتْ يَدَاهُ فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ بِهِمَا جَنَاحَيْنِ يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ فِي الْجَنَّةِ كَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِيطَالِبٍ وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
خدا حضرت عباس را رحمت كند! حقاً كه امام حسين را بر خويشتن مقدم داشت و جان خود را فداى آن حضرت نمود تا اينكه دستهاى مباركش قطع شد. خداى مهربان در عوض دستهاى عباس عليهالسّلام دو بال به وى عطا كرد تا بوسيلهٔ آنها در بهشت با ملائكه پرواز نمايد. كما اينكه اين نعمت را نيز به جعفر بن أبىطالب عطا كرد. [همانا] عبّاس را نزد خداوند منزلتى است كه در روز قيامت همهٔ شهيدان بر آن رشک مىبرند.
📚 بحارالأنوار، ج٢٢، ص٢٧٤ / الأمالی و الخصال شیخ صدوق
🆔 @allame_tehrani
💫 بینشی ژرف و ایمانی راسخ
▪️امام صادق (علیهالسلام):
كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ صُلبَ الإيمانِ جاهَدَ مَعَ أبيعَبدِاللّٰهِ و أبلىٰ بَلاءً حَسَناً و مَضَى شَهيداً.
عموى ما عبّاس، داراى بينشى ژرف و ايمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسين عليهالسلام جهاد كرد و نيک آزمايش داد و به شهادت رسيد.
📚 عمدةالطّالب، ص۳۵۶ / در سوگ امیر آزادی (ترجمهٔ مثیرالأحزان)، ص۲۵۴
🆔 @allame_tehrani
💫 رسیدن به مقام توحید
محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیهالسلام به مقام توحید برسد. سَرَیان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیهالسلام است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنیهاشم أباالفضل العباس علیهالسلام است.
▪️عارف واصل مرحوم آیتالله قاضی
🆔 @allame_tehrani
🕋 کعبۀ اولیاء
حضرت اباالفضل العبّاس علیهالسلام را شاگردان ایشان (آیتالله قاضی قدّس سرّه) کعبۀ اولیاء میگفتند.
مرحوم قاضی پس از سیر مدارج و معارج و التزام به سلوک و مجاهدۀ نفس و واردات قلبیّه و کشف بعضی از حجابهای نورانی، چندین سال گذشته بود و هنوز وحدتِ حضرت حق تعالی تجلّی ننموده بود و مرحوم قاضی به هر عملی که متوسّل میشد، این حجاب گشوده نمیشد.
تا هنگامی که ایشان از نجف به کربلا برای زیارت تشرّف پیدا کرده و پس از عبور از خیابان عبّاسیّه و عبور از درِ صحن، در آن دالانی که میانِ در صحن و خود صحن است، شخص دیوانهای به ایشان میگوید: ابوالفضل کعبۀ اولیاء است.
مرحوم قاضی همینکه وارد رواق مطهّر میشود، حال توحید به او دست میدهد و تا 10 دقیقه باقی میماند؛
و سپس که به حرم سیّدالشهداء علیهالسلام مشرّف میگردد، در حالتی که دستهای خود را به ضریح مقدّس گذاشته بود، آن حال قدری قویتر دست میدهد و مدّت یک ساعت باقی میماند.
دیگر از آن به بعد مرتّباً و متناوباً و سپس متوالیاً حالت توحید برای ایشان بوده است.
رَزَقَنا بمحمّدٍ و أهلِبَیتِهِ و بحقّ الحسین و أخیه أبیالفضلِ العبّاسِ کَما رَزَقَه بِهِم و جَعَلَنا مِنَ الْمُتَّبِعینَ بِمِنهاجِهِ فی فَقْرِهِ إلی اللهِ و تَبَتُّلِهِ إلَیه و رَحمَةُ اللهِ و بَرَکاتُهُ [علیه].
✍ حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 «جنگ خطّی»، شمارهٔ ۱۸، ص ۲۶۹ و ۲۷۰ با تلخیص
🆔 @allame_tehrani
💫 منزلت حضرت عباس (علیهالسلام)
آقا قمر بنیهاشم علیهالسلام چنان مقامی دارد که هزاران نفر مثل سلمان باید کفشدارى و خاکروبى صحن و درگاه او را بنمایند.
📚 امامشناسى، ج14، ص148
🆔 @allame_tehrani