💎 عمل با اخلاص لازم است
اهتمام اوليای خدا از پيامبران و امامان به تكاليف شرعيّه موضوعيّت دارد، زيرا اين امور برای تقرّب به خدا و حصول ملكۀ تقوی و صفای باطن و اتّصاف به اسماء و صفات الهيّه است.
و اين همه اصرار آن بزرگواران، برای تزكيه و تهذيب نفس و تخلّق به اخلاق حميده و پيدايش عبوديّت تامّه است نه آنكه صرفاً عملی بدون محتوای معنوی و اخلاص بجا آورده شود و انسان نيز بدان دلخوش باشد. پس عمل با اخلاص لازم است.
فَمَن كَانَ يَرْجُوا لِقَآءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَ لَايُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً.[1]
«كسی كه اميد زيارت و ملاقات پروردگار خود را دارد بايد عمل صالح انجام دهد، و در عبادت پروردگارش شريک و انبازی قرار ندهد.»
📚 معادشناسی، ج4، ص232
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- قسمتی از آيۀ 110، از سورۀ 18: الكهف.
🆔 @allame_tehrani
🤲 دعایی که مرحوم قاضی سفارش کرده بودند در قنوت نمازها بخوانید!
دعایی است که مرحوم قاضی رحمةاللهعلیه به آقای حاج شیخ عبّاس قوچانی دامتبرکاته دستور دادهاند:
[۱] اللهُمّ ارزُقنی حُبَّکَ و حُبَّ ما تُحِبُّه، و حُبَّ مَن یُحِبُّکَ، و العَمَلَ الّذی یُبَلِّغُنی إلی حُبِّکَ، و اجعَل حُبَّکَ أحَبَّ الأشیاءِ إلَیَّ.(1)
[۲] اللهُمّ نَوِّر ظاهِری بِطاعَتِکَ، و باطِنی بِمَحَبَّتِکَ، و قَلبی بِمَعرِفَتِکَ، و رُوحِی بمُشاهَدَتِکَ، و سِرّی بِاستِقلالِ اتّصالِ حَضرَتِکَ، یا ذا الجَلالِ و الاکرام.(2)
[۳] اللهُمّ اجعَل فی قَلبی نوراً، و فی سَمعی نوراً، و فی بَصَری نوراً، و فی لِسانی نوراً، و فی یَدَیَّ نوراً، و فی رِجلَیَّ نوراً، و فی جَمیعِ جَوارِحی نوراً، یا نورَ الأنوارِ.(3)
[۴] اللهُمّ أرِنی الأشیاءَ کَما هِیَ.(4)
[۵] اللهُمّ کُن وِجهَتی فی کُلِّ وَجهٍ، و مَقصَدی فی کُلِّ قَصدٍ، و غایَتی فی کُلِّ سَعیٍ، و مَلجَئی و مَلاذی فی کُلِّ شِدَّةٍ و هَمٍّ، و وکیلی فی کُلِّ أمرٍ، و تَوَلَّنی تَولِّی عِنایَةٍ و مَحَبَّةٍ فی کُلِّ حالٍ، برَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
📚 مکتوبات خطی، جُنگ3، ص50
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▪️پاورقی ⬇️
🆔 @allame_tehrani
▪️پاورقی «پست قبل»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- اللهشناسی، ج١، ص۲۲۴، تعلیقه: «از جمله فقرات دعایی است که در قنوت نمازهای فریضه و نافله خوانده میشود و اوّل فقرۀ آن این است: «اللهُمَّ ارزُقنی حُبَّکَ و حُبَّ ما تُحِبُّهُ و حُبَّ مَن یُحِبُّکَ و العَمَلَ الَّذی یُبَلِّغُنی إلَی حُبِّکَ وَ اجعَلْ حُبَّکَ أحَبَّ الأشیاءِ إلَیَّ.»
همۀ این دعا را در بحرالمعارف، ص٣٠٩ ـ قسمتی را از حضرت رسول و قسمتی را از أمیرالمؤمنین علیهما الصّلاة و السّلام ـ آورده است؛ و نیز در مجموعهٔ مطبوعهای کوچک از حاج ملّا محمّدجعفر کبودرآهنگی قسمتی از آن موجود است.
آیت عظمای حقّ مرحوم حاج میرزا سیّد علی آقا قاضی ـ تَغمَّده الله برضوانه ـ به شاگردان خود دستور میدادهاند این دعا را در قنوت نمازهایشان بخوانند.»
2- لبّاللباب، ص١٢، تعلیقه: «از جمله فقرات دعای منسوب به أمیرالمؤمنین علیهالسّلام که حاج مولا جعفر کبوترآهنگی آن را شرح کرده و در کتاب کوچک جیبی طبع شده است.»
3- إقبالالأعمال، ص٧٢؛ اللهشناسی، ج١، ص۶۲، به نقل از رسالۀ عشق و عقل، با قدری اختلاف.
4- معادشناسی، ج۵، ص۱۰۷، تعلیقه: «دعای أمیرالمؤمنین با شرح آن به قلم حاج ملّا محمّدجعفر کبودرآهنگی که در کتاب کوچک جیبی طبع شده است.»
🆔 @allame_tehrani
🔰صراط مستقيم يعنی جمع ميان ظاهر و باطن
عدّهاى كه به ظاهر پرداخته و از عباديّات و اعمال حسنه فقط به فعل قالبى اكتفا كنند و از مغز و جوهره به پوست قانع گردند چقدر از كعبهٔ مقصود دور و از جمال و لقاى او مهجورند.
و همچنين عدّهاى كه به معناى فقط گرويده و از اتيان اعمال حسنه و عبادات شرعيّه شانه خالى كنند چقدر از متن واقع كناره بوده، و از حقيقت به مجاز، و از واقع به تخيّل و توهّم قناعت كردهاند.
مگر نه آنست كه نور خدا در تمام مظاهر عالم امكان سارى و جارى است؟ پس چرا بدن را از عبادت معاف داريم و اين عالم جزئى را از تجلّى انوار الهيّه تعطيل نمائيم؟ و به الفاظِ وصول و لبّ و مغز و عبادت قلبى اكتفا كنيم؟
آيا اين عبادت فقط از يكسو نيست؟
أمّا النّمَطُ الأوسط و امّت وسط آن دستهاى هستند كه جمع بين ظاهر و باطن نموده و تمام درجات و مراتب وجودى خود را به عبادت و انقياد حضرت محبوب واداشته و در اين سفر ملكوتى تجهيز مىكنند.
ظاهر را عنوان باطن، و باطن را جان و حقيقت ظاهر نموده، و هر دو را با يكديگر چون شير و شكر بهم درآميختهاند؛ از ظاهر، مرادشان وصول به باطن، و باطن را بدون ظاهر هباءً منثوراً شمارند.
اللّهُمَّ نوّر ظاهرى بطاعتک، و باطنى بمحبّتک، و قلبى بمعرفتک، و روحى بمشاهدتک، و سرّى باستقلال اتّصال حضرتک، يا ذا الجلال و الإكرام.(1)و(2)
📚 رسالهٔ لبّاللّباب، ص11
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- از جمله فقرات دعاى منسوب به اميرالمؤمنين عليهالسلام كه حاج مولى جعفر كبوترآهنگى آن را شرح كرده و در كتاب كوچک جيبى طبع شده است.
2- خداوندا ظاهرم را به طاعتت، و باطنم را به محبّتت، و قلبم را به شناختت، و روحم را به ديدارت، و سويدايم را به پيوستگى تامّ به حضرتت نور بخش، اى صاحب جلال و جمال.
🆔 @allame_tehrani
💫 غایت دین توحید است
غایت دین توحید است؛ و توحید صرف و خالص امری است بس عظیم، که بدون سالها مجاهده و تعبّد به نوامیس دینی و عبادت خالصانهٔ حضرت حق، و شهود وجدانی، و تقویت قوای ذهنی و تفکیری حاصل نمیشود.
📚 سرّالفتوح ناظر بر پرواز روح، ص۴۷
🆔 @allame_tehrani
💫 منزلگاه حقیقی انسان منزل تقویٰ است
🔰 تراوشات انسان متقی همه خیر و رحمت است
منزلگاه حقیقی انسان منزل تقویٰ است؛ یعنی حالتی که در آن انسان به جمیع شؤون انسانیّت رفتار نماید. و چون این ملکه حاصل گردد تراوشات از او همه خیرات و مبرّات عدالت و رحمت باشد، و اگر این ملکه پیدا نشود انسان در منزل حقیقی خود جای نگرفته و تراوشات او یا همه شرّ و ظلم بوده و یا توأم با شرّ و ظلم خواهد بود؛ برای آنکه افعال صادرۀ از بهائم (من حیث إنّها بهائم) از شهوت و غضب آثار انسان (من حیث إنّه انسان) نیست. بنابراین هر فردی که خود را اسیر آرزوها و آمال بنماید دیدۀ حقبین خود را کور کرده و از منزل حقیقی خود در مرتع بهائم جای گرفته است.
و کریمۀ شریفهٔ: ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللّٰهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَ لَاتَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ﴾(۱) منزلگاه واقعی انسان را نشان میدهد و میگوید: ای مؤمنین! قبل از آنکه شما را مرگ دریابد سعی کنید که در منزل حقیقی خود که تقویٰ است وارد شوید و بهترین مقام از مقامات آن را حائز گردید، در این صورت حظّی وافر از حیات خواهید برد؛ و الّا موتْ شما را نارس و به منزل نرسیده در خواهد یافت و انسانی با درجه و رتبۀ حیوان و بهیمه از دنیا میروید.
📚 أنوارالملکوت، ج۱، ص۴۱
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- سورهٔ آلعمران (٣) آیهٔ ١٠٢: [ای کسانی که ایمان آوردهاید، تقوای خدا را آن طور که باید و شاید و سزاوار مقام تقوای اوست بجای آورید و مبادا مرگ شما را فراگیرد مگر آن که شما در درجۀ أعلای اسلام و تسلیم باشید!]
🆔 @allame_tehrani
🔴 مانع سیر و سلوک در ملکوت
▪️پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم):
حَرَامٌ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبٍ عُزِّیَ بِالشَّهَوَاتِ أَنْ يَجُولَ فِی مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ؛
بر هر دلی كه به شهوتها آرام گرفته باشد، حرام است كه در ملكوت آسمانها گردش كند.
📚 تنبیهالخواطر، ج۲، ص۱۲۲
🆔 @allame_tehrani
🔸گرايش تند و شديد به امور اعتباری، انسان را از عالم معنیٰ و حقيقت دور میكند
▪️پستترين عوالم، حكومت منطق حسّ است
ورود اعتباريّات در صحنۀ زندگی انسان پيوسته دائرۀ فعّاليّتهای او را در زوايای مختلفۀ زندگی توسعه داده است.
كارهای حقيقی انسان توأم با يک سلسله امور اعتباريّه گشته و امور مصلحتی برای حفظ آبرو و رسيدن به اميال نفسانی و شؤون موهومۀ زندگی و رياست و مرؤوسيّت و مالكيّت و مملوكيّت و حبّ جاه و حسّ تفاخر و حبّ تكاثر، موجب شده بنیآدم دست به يک سلسله فعّاليّتهای دامنهدار و وسيعی بزنند.
گرايش تند و شديد به اين امور اعتباری، طبعاً انسان را از عالم معنیٰ و حقيقت دور میكند و آنطور كه بايد و شايد نمیگذارد به مقصودش برسد.
مثلاً شخصی كه برای ادامهٔ زندگی خود احتياج به غذا دارد، اصل غذا كه متكفّل امر حياتی اوست بسيار ساده و راحت بدست میرسد، ولی مشكلاتی عجيب و غريب از امور اعتباريّه او را احاطه میكند؛ میگويد چه غذائی انتخاب كنم كه آبرويم نرود؛ رفيقم مرا در آن حال ببيند از من انتقاد نكند، يا ميهمانی كه به منزل میآيد از من خرده نگيرد. اينها يک رشته امور اعتباريّه است كه با آن امر حقيقی ممزوج شده و بالنّتيجه عمل، شامل هر دو گونه از دستيابی به واقع و لحاظ امر اعتباری میگردد.
و چه بسا هست كه كثرت توارد و تزاحم امور اعتباری به حدّی است كه آن امر واقع را بكلّی از بين میبرد و در كام خود هلاک میكند.
تمام اموری كه در دنيا برای انسان پيش میآيد يا انسان بدانها دست میزند از قبيل خريد و فروش، صلح، هبه، وكالت، اجاره، مزارعه، مساقاة، مضاربه، نكاح، طلاق؛ بر اساس اعتباراتی شديد متورّم میگردد بهطوریكه چه بسا انسان برای حفظ آنها خود را در كام مرگ میكشاند، و آن تورّمهای اعتباری و مصلحتانديشیهای موهوم را با جان عزيز خود معاوضه و مبادله نموده و در شطرنج روزگار به رايگان میبازد.
اين عالم اعتبارات، أسفلُ السّافلين است، يعنی پستترين عوالم از سرحدّ حقيقت و متن واقع. چون انسانی كه در مسير تكاملی خود بايد صددرصد وجودش را با حقائق تطبيق دهد، و در سير بهرهيابی از موادّ حقيقيّۀ عالم و وصول به واقعيّات در نردبان صعود به ترقّيات روزافزون نائل گردد؛ كارش در انحطاط به جائی میرسد كه تمام عمر خود و سرمايۀ وجودی خود را از عقل و علم و حيات و قدرت، صرف گفتگوی داستانهای خيالی و افسانهای زيد و عَمرو میكند و برای آبرو به يک سلسله آرزوهای دراز كه معلوم نيست به آنها میرسد يا نمیرسد، دلبستگی پيدا میكند.
و برای وصول و كاميابی به آن منويّات و آرزوهای خياليّه دست به فعّاليّتهای تند میزند، و بالنّتيجه ميوۀ عمرش نارسيده و با دست تهی و از ثمرات حيات بهرهمند نگشته از دنيا میرود، و با حال انكسار و فتور بدين عمر گذشته مینگرد، حسرت و ندامت سراپای او را فرا میگيرد؛ چون در مقابل عمر ضايع شده و طومار درهم پيچيده و بانگ رحيل چه میتوان كرد؟!
📚 معادشناسی، ج1، ص19
🆔 @allame_tehrani
🔰 دين تنظيم كنندۀ روابط ميان امور حقيقی و اعتباری است
دين از طرف پروردگار آمده است تا سلسلۀ اعتباريّات انسان را در حدودی كه برای انسان منفعت دارد و مانع از ترقّی و تكامل او نمیگردد مشخّص و معيّن كند. بسياری از آنها را كه به درد او نمیخورد بلكه او را به جهنّم میكشد از دست او بگيرد و يک رشته دستوراتی كه انسان را به عالم هستی و حيات میرساند به او تعليم كند.
📚 معادشناسی، ج1، ص21
📍مشاهدهٔ متن کامل:👇
eitaa.com/allame_tehrani/4358
🆔 @allame_tehrani
🔰 دين تنظيم كنندۀ روابط ميان امور حقيقی و اعتباری است
دين از طرف پروردگار آمده است تا سلسلۀ اعتباريّات انسان را در حدودی كه برای انسان منفعت دارد و مانع از ترقّی و تكامل او نمیگردد مشخّص و معيّن كند. بسياری از آنها را كه به درد او نمیخورد بلكه او را به جهنّم میكشد از دست او بگيرد و يک رشته دستوراتی كه انسان را به عالم هستی و حيات میرساند به او تعليم كند.
كسانی كه طبق اين دستورات عمل میكنند ثمرۀ وجودی آنها به مرحلۀ كمال خود میرسد و از استعدادات و قوائی كه به آنها داده شده است حدّاكثر استفاده نموده قوای هستی خود را به فعليّت میرسانند. در اين صورت هنگام مرگ بشّاش و خندان بوده (چون از مراحل ابتدائيّۀ تكامل گذشته و به سِرّ عالم رسيدهاند) حقائق بر آنها منكشف گشته و با خدای خود ربط پيدا نموده و وجود جزئی خود را به كلّيّت اين عالم مربوط و در علم و حيات و قدرت كلّيّه مُنغمر و فانی شدهاند. و هيچ حال منتظرهای برای آنها باقی نمانده و از مردن هراس ندارند بلكه عاشق مردن و دلباختۀ مرگند كه آن عوالمی را كه در اينجا نديدهاند و بنا به مصلحتی از ايشان نهفته مانده است در پيش ببينند.
و كسانی كه به اين دستورات عمل نمینمايند و دوران عمر خود را به بازی مشغول و از دائرۀ اعتبار قدم فرا نمینهند، چون باطل دلهای آنان را مسخّر نموده و در لباس حقيقت و با صورتهای زينت دهندۀ خياليّه افكار آنان را به خود مشغول ساخته و بالأخره بدون كاميابی از ثمرات هستیبخش عالم واقع و وصول به مقصد خلقت و سرّ آفرينش و آشنائی با وطن اصلی و ربط با عالم كلّی و مناجات و انس با خدای خود بسر بردهاند؛ ناچار حركت آنها به عالم بعد توأم با ضعف و نقصان وجودی آنها بوده، با حال انكسار و شكستگی و همّ و غم و حسرت و اندوه بدون دريافت نتيجه، تشنهكام از اين عالم رحلت میكنند.
📚 معادشناسی، ج1، ص21
🆔 @allame_tehrani
🔰فرق مؤمن و كافر در پيروی از عقل و حسّ
كفّار هم بدنبال آب میگردند. كفّار هم بدنبال خدا میگردند. آنها هم گمشدهای دارند و برای بدست آوردن آن در حركت و جستجو و برای نيل به آن در تكاپو و تلاشند ليكن راه را گم كردهاند. راه، راه آب بايد باشد نه راه سراب. مؤمن بدنبال آب میرود و از راه آب به چشمۀ زلال و گوارای حقيقت دست میيابد و سيراب میشود؛ كافر برای رفع تشنگی و رسيدن به آب راه آب را بدست نسيان سپرده، راه سراب در پيش میگيرد، و برای زياد كردن اعتباريّات دنيا از جاه و مال و زن و فرزند و رياست و حكومت هر چه بيشتر میكوشد، و هر چه بيشتر بكوشد از راه حقيقت دورتر شده و به سراب نزديكتر، حرارت آفتاب و سوزندگی بيابان خشک جگر او را تشنه، عمر سپری، راه برگشت باقی نمانده، با نكبت و وبال در آرزوهای خود مدفون میگردد و خيالات و افكار باطل مقبرۀ او میشود.
📚 معادشناسی، ج1، ص23
🆔 @allame_tehrani
💢 تقسيم مراحل اعتباری در طول حيات انسان از نظر قرآن مجيد
در قرآن مجيد چقدر اين موضوع به شكل عالی و تشبيه لطيفی بيان شده است:
اعْلَمُوٓا أَنَّمَا الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكَاثُرٌ فِي الأمْوَالِ وَ الأوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ و ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرّاً ثُمَّ يَكُونُ حُطَاماً وَ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَهِ وَ رِضْوَانٌ وَ مَا الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَآ إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[1].
ببينيد خداوند علیّ أعلا چگونه حقيقت را برای انسان مجسّم میكند؛ میفرمايد: اين زندگی دنيا، اين زندگی كه بشر با اين صحنۀ وسيع از اعتبارات و خواستهها و آرزوها كه عمر خود را بر اساس آنها سپری میكند، و ساعات و دقائق خود را بر آنها منطبق مینمايد، و بالأخره با دست تهی از دنيا میرود، از پنج موضوع خارج نيست. اين زندگی كه حقيقةً مادون زندگی حيوانات و بهائم است، اين اعتباريّاتی كه بشر را بخود مشغول نموده و از حقائق دور نموده و از زيست درندگان پائينتر آورده است، مركّب است از لَعِب: بازی بدون خواهش نفسانی، و لَهْو: كارهائی كه انسان روی تمايلات نفسانی انجام میدهد و غرض عقلائی صحيحی بر آن مترتّب نيست، و زينَة: روی باطل و اعتبارات را به لباس حقيقت پوشانيدن و امور فانيه را بصورت امور باقيه جلوهدادن، وَ تَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ: خودپسندی نمودن و بر اساس تفاخر و مباهات امور زندگی خود را بنا نهادن، و تَكَاثُرٌ فِي الأمْوَالِ وَ الأوْلَادِ: پيوسته بدنبال زياد نمودن مقدار اموال و تعداد اولاد برآمدن.
مرحوم شيخ بهاءالدّين عاملی (ره) كلام لطيفی [2] در تفسير اين آيه دارد و میفرمايد: خداوند اين پنج مرتبه را به موازات سير عمر افراد بشر بيان فرموده است. چون انسان در اوّل مرحله از زندگی كه همان دوران صباوت است به بازی مشغول میگردد، و سپس در اوان بلوغ به لهو و امور مُشهيانه دست میزند، و در هنگام شباب و جوانی زينت به حدّ اعلا بدو روی میآورد، و در نيمۀ عمر به تفاخر و حسّ تفوّق میپردازد، و بالأخره در اوان پيری و شيخوخيّت داعيۀ زياد نمودن اموال و اولاد در سر او میافتد.
آری! انسان پس از گذرانيدن دوران صباوت و بلوغ دوست دارد به خود زينت ببندد. لباس خود را، شغل خود را، زندگی و مكان خود را، و بالأخره تمام متعلّقات خود را بنحوی ترتيب دهد كه نقش بقاء و بنحو ابديّت زيست نمودن، روی حقيقت فناء را بپوشاند و واقع امر در تحت اين نقشهای باطله مختفی و منتفی گردد. از اين مرحله كه بگذريم دوران تفاخر است، میگويد: قدرت من چنين است، مال من چنان است، علم من فلان است؛ حتّی با كمال جرأت به استخوانهای پوسيده و خاكستر شدۀ آباء و نياكان خود فخر میكند و رجز میخواند، و بر اشياء درهم شكسته و نقشههای پوسيده افتخار میكند و آنها را در موزههای مجلّل و باشكوه قرار میدهد و شعرهای حماسی میخواند. و بالأخره در آخر دوران زندگی نيروی وجودی خود را در زياد كردن مال و فرزند متمركز میكند.
انسان طبعاً هر چه عمرش زيادتر شود حريصتر میشود؛ در جوانی انفاق در راه خدا میكرد، حالا نمیكند؛ حسّ گذشت و ايثار داشت، حالا ندارد.
طبع بشر چنين است كه بر هر اساسی تربيت شود نفس او بر همان اساس متحجّر میگردد و احوال گذران او بصورت ملكات ثابته درمیآيد. البتّه چون خود را بر محور قانون دين و حقّ تربيت ننموده است لذا در آخر عمر نتيجۀ نفسانی او همان تراكم احوال و تحجّر خاطرات و افكار اوست.
📚 معادشناسی، ج1، ص24
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ آيۀ 20، از سورۀ 57: الحديد.
2ـ اين مطلب را علاّمۀ طباطبائی مُدّظلُّهالعالی در حاشيۀ رسالۀ مخطوطۀ «الإنسان فی الدّنيا» از شيخ بهائی نقل كردهاند. و نيز در تفسير «الميزان» ج19، ص188 ضمن تفسير اين آيه از سورۀ حديد، از مرحوم شيخ بواسطه نقل فرمودهاند.
🆔 @allame_tehrani
🔆 نور فاطمه 🔆
🔹پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله):
نُورُ ابْنَتِی فَاطِمَةَ مِنْ نُورِ اللّٰهِ وَ ابْنَتِی فَاطِمَةُ أَفْضَلُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض...
نور دخترم فاطمه (سلاماللهعلیها) از نور خداست، و دخترم فاطمه برتر از آسمانها و زمین است.
📚 بحارالأنوار، ج۱۵، ص۱۰
🆔 @allame_tehrani
🏴 یک پر چادر
دست انسان به یک پر چادر فاطمهٔ زهرا باشد، او را بس است.
▪️حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 سالک آگاه، ج۱، ص۱۷۹
🆔 @allame_tehrani
🔥 خلود در جهنّم
اهانت به كفش پاى آن طاهرهٔ مطهّره گناه كبيره است، و ارتكاب جرائمى به مقدار یکهزارم از جرائم آنها موجب خلود در آتش و موجب تبرّى و زوال تولّى خواهد بود.
✍ حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 «رسالهٔ مودّت»، ص۲۱۸
🆔 @allame_tehrani
صلوات خاصهٔ حضرت زهرا سلاماللهعلیها.mp3
2.57M
📜 صلوات خاصهٔ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
🎙حاج علیاصغر انصاریان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ، حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ، وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيائِكَ، الَّتِي انْتَجَبْتَها وَ فَضَّلْتَها وَ اخْتَرْتَها عَلَىٰ نِساءِ الْعالَمِينَ. اللّٰهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّها، وَ كُنِ الثَّائِرَ اللّٰهُمَّ بِدَمِ أَوْلادِها. اللّٰهُمَّ وَ كَما جَعَلْتَها أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدىٰ، وَ حَلِيلَةَ صاحِبِ اللِّواءِ، وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلَإِ الْأَعْلىٰ، فَصَلِّ عَلَيْها وَ عَلَىٰ أُمِّها [خَدیجَةَ الْکُبْریٰ] صَلاةً تُكْرِمُ بِها وَجْهَ أَبِيها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ تُقِرُّ بِها أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِها، وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هٰذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلامِ.
📚 مفاتیحالجنان
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 صلوات جناب محییالدین ابن عربی بر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
🎙مرحوم مؤذنزادهٔ اردبیلی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وَ (صَلَواتُ اللّٰهِ وَ مَلَآئِکَتِهِ وَ حَمَلَةِ عَرْشِهِ وَ جَمیعِ خَلْقِهِ مِنْ أَرْضِهِ وَ سَمآئِهِ) عَلَی الْجَوْهَرَةِ الْقُدْسیَّةِ فی تَعَیُّنِ الإنْسیّةِ، صورَةِ النَّفْسِ الْکُلّیَّةِ، جَوادِ الْعالَمِ الْعَقْلیّةِ، بَضْعَةِ الْحَقیقَةِ النَّبَویَّةِ، مَطْلَعِ الأنْوارِ الْعَلَویَّةِ، عَیْنِ عُیونِ الأسْرارِ الْفاطِمیَّةِ، النّاجیَةِ الْمُنْجیَةِ لِمُحِبّیها عَنِ النّارِ، ثَمَرَةِ شَجَرَةِ الْیَقینِ، سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینِ، الْمَعروفَةِ بِالْقَدْرِ، الْمَجْهولَةِ بِالْقَبْرِ، قُرَّةِ عَیْنِ الرَّسولِ، الزَّهْرآءِ الْبَتولِ؛ عَلَیْها الصَّلَوٰةُ وَ السَّلامُ.(۱)
📚 معادشناسی، ج10، ص66
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- جزو صلوات معروفهٔ محیىالدّین عربى است که ملّا محمّدصالح موسوى خلخالى آن را ترجمه و شرح کرده، و در قطع جیبى بنام «شرح مناقب» به طبع رسیده است؛ ص ١٧١ و ١٧٢.
📝 متن و ترجمهٔ صلوات
🆔 @allame_tehrani
🔰 #پخش_زنده_صوتی
🏴 مراسم عزاداری شهادت مظلومانهٔ حضرت فاطمهٔ زهراء (سلاماللهعلیها)
📍از طریق:
صفحهٔ «نورمجرّد» در آپارات:
https://www.aparat.com/Nooremojarrad_com/live
⏰ زمان:
پنجشنبه ۳جمادیالثانیه۱۴۴۶، حدود ساعت ۶:۲۵ صبح
💠 مکان:
بیت حضرت آیتالله حسینی طهرانی (مدّظلّهالعالی)
🆔 @allame_tehrani
4_5789728224107826527.mp3
5.64M
🥀روضهٔ حضرت زهرا🥀
(سلاماللهعلیها)
🎙حاج محمود کریمی
🆔 @allame_tehrani
enc_16398350934329388838425.mp3
3.39M
🥀گل چادر گلدارت...
🎙حاج محمود کریمی
🆔 @allame_tehrani