eitaa logo
کانال علامه طهرانی
3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
803 ویدیو
195 فایل
❤️عرفان با طعم زندگی❤️ 💎نشر آثار و معارف منتخب و ناب حضرت علامه آیت‌الله حسینی طهرانی (قدس سره) و سایر علما و عرفای بالله💎 ادمین: @Ya_bab_allah پیام ناشناس: daigo.ir/secret/allametehrani کانال خانواده و زندگی الهی: @ezdevaje_elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
3987925_نمونه.mp3
3.08M
🔉 نمونهٔ صوتی از کتاب صوتی «لمعات الحسین» (علیه‌السلام) 🔰مرحوم علامه طهرانی در پاسخ به اینکه کدامیک از کتب ایشان در نظرشان بهتر است می‌فرمایند: "بهترین کتاب من «لمعات الحسین» است؛ کتابی که عین عبارات سیدالشهداء را آورده و آن را ترجمه کردم و علت اینکه به رفقا می‌گویم که کلمات آن را قاب کنید این است که شما کلمات یک امام معصوم را همیشه در جلوی چشمتان داشته باشید." 🔉 فایل کامل کتاب صوتی 📥 دانلود کتاب صوتی از «طاقچه»: https://taaghche.com/audiobook/37702/ 🆔 @allame_tehrani
🔹تنها شعر مرحوم علامه حسینی طهرانی (قدس‌الله‌نفسه‌الزکیة)🔹 یکی از زیباترین و برترین اشعار دربارهٔ حضرت أباعبدالله الحسین علیه‌السلام، شعر «حسین است و بس» سرودهٔ حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (أعلی‌الله‌مقامه‌الشریف) است که تنها شعر معظم‌له می‌باشد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹اين شعر در مدح و ثناى سيّد و سالار جوانان بهشت حضرت سيّدالشّهداء أبى‌عبد‌الله‌الحسين (عليه‌الصّلوة‌و‌السّلام) است كه در شب ميلاد حضرت سروده شده و مردّف به جملهٔ زيباى «حسين است و بس» می‌باشد. 🔹در رابطه با اين شعر قضيّه‏اى از ايشان نقل شده است كه: روزى از ايشان سؤال مى‏شود: آيا غير از شعر «حسين است و بس» سرودهٔ ديگرى نيز داريد؟ 🔹ايشان در جواب با ملاحت و لطافت خاصّى می‌فرمايند: «حسين است و بس‏». 📚 «آیتِ نور»، ص۴۲۹ 🆔 @allame_tehrani
4_407654007696261307.mp3
1.96M
🔹شعر «نور خدا» از مرحوم علامه حسینی طهرانی (رضوان‌الله‌علیه) 🎙حاج جواد شکری 🆔 @allame_tehrani
▪️خیمۀ عزای سیّدالشهداء (علیه‌السلام) علاوه بر روزهاى شهادت که در منزل خودشان مجلس روضه برپا بود، دههٔ اوّل محرّم و کلّ ماه صفر نیز در منزل برخى از شاگردانشان روضه‌خوانى برقرار بود که ایشان هم شرکت می‌کردند. در اواخر به شاگردانشان سفارش فرمودند که براى برگزارى روضه‌هاى دهگى در حیاط منزل، به یاد خیام سیّدالشّهداء علیه‌السّلام، خیمه برپا کنند و عزادارى در تحت خیمه انجام شود و آنقدر براى این خیمه احترام قائل بودند که می‌فرمودند: رفقائى که براى برپا کردن یا جمع کردن خیمه مى‌روند بدون وضوء به آن دست نزنند. 📚 نورمجرد، ج۲، ص۴۷۲ 🆔 @allame_tehrani
🏴 گوشه‌ای از سیرۀ علّامه طهرانی در عزاداری برای حضرت سیّدالشهداء (علیه‌السلام) با وجود کهولت سنّ و درد مفاصلى که داشتند در مجلس عزاى حضرت أباعبدالله‌الحسین علیه‌السّلام همراه با عزاداران گاهى تا حدود چهل دقیقه سرپا مى‌ایستادند و عمامه را برداشته و سینه مى‌زدند و به پهناى صورت، اشک مى‌ریختند و گریهٔ ایشان مثل گریهٔ مرحوم آقاى انصارى بود؛ بدون صدا باران اشک بر گونه‌شان جارى مى‌شد و گاهى صورت و محاسن همه خیس مى‌گشت. به طلّاب نیز امر می‌کردند در عزاى حضرت سیّدالشّهداء یا عزاى حضرت رسول اکرم و أمیرالمؤمنین سلام‌الله‌و‌صلواته‌علیهم عمامه‌ها را بردارند و در عزادارى و سینه‌زنى شرکت کنند. 📚 نورمجرد، ج۲، ص۴۷۰ 🆔 @allame_tehrani
🔹وفاداری أصحاب سیدالشهداء اصحاب‌ سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌ گفتند: ما برنمی‌گرديم‌. حضرت‌ فرمود: من‌ بيعت‌ خود را از شما برداشتم‌. «آگاه‌ باشيد كه‌ من‌ اجازه‌ دادم‌ به‌ شما در رفتن‌، همهٔ شما برويد و من‌ گره بيعت‌ را از شما باز كردم‌ و ديگر تعهّدی بر شما ندارم‌. اينک شب‌ است‌، سياهی آن‌ شما را از أنظار پوشانيده‌ است‌، از اين‌ پوشش‌ استفاده‌ كنيد و مانند شتر راهواری شب‌ را برای سلامت‌ خود استخدام‌ كنيد.» هر يک از اهل‌ او از بنی‌هاشم‌ و نيز از اصحاب‌ در پاسخ‌ چيزی گفتند و اظهار شرمندگی نمودند، و از جمله‌ زُهَير بن‌ القَين‌ برخاست‌ و گفت‌: سوگند به‌ خدا كه‌ دوست‌ دارم‌ كشته‌ شوم‌ و سپس‌ زنده‌ گردم‌ و پس‌ از آن‌ دوباره‌ كشته‌ شوم‌ و همين‌ طور كشته‌ شوم‌ تا هزار بار و بدينوسيله‌ خداوند كشته‌ شدن‌ را از تو و از اين‌ جوانان‌ اهل‌بيت‌ تو بردارد.» در روز عاشورا برای جنگ‌ در راه‌ فرزند پيغمبر از يكديگر سبقت‌ می‌جستند، و زندگی برای آنها تلخ‌ بود، و جان‌ در بدن‌ آنها سنگينی می‌كرد، و بعضی با تقاضا و تمنّی اجازه‌ٔ نبرد می‌خواستند. 📚 «معادشناسی»، ج۲، ص۴۱ 📍مشاهدهٔ متن کامل:👇 eitaa.com/allame_tehrani/3796 🆔 @allame_tehrani
💫 وفاداری اصحاب سيدالشهداء عليه‌السلام و اشتیاق آنان به لقای خدای متعال اصحاب‌ سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌ گفتند: ما برنمی‌گرديم‌. حضرت‌ فرمود: من‌ بيعت‌ خود را از شما برداشتم‌. أَلَا وَ إنِّي‌ قَدْ أَذِنْتُ لَكُمْ فَانْطَلِقُوا جَمِيعاً فِي‌ حِلٍّ؛ لَيْسَ عَلَيْكُمْ مِنِّي‌ زِمَامٌ. هَذَا اللَيْلُ قَدْ غَشِيَكُمْ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلاً.[1] «آگاه‌ باشيد كه‌ من‌ اجازه‌ دادم‌ به‌ شما در رفتن‌، همهٔ شما برويد و من‌ گره بيعت‌ را از شما باز كردم‌ و ديگر تعهّدی بر شما ندارم‌. اينک شب‌ است‌، سياهی آن‌ شما را از أنظار پوشانيده‌ است‌، از اين‌ پوشش‌ استفاده‌ كنيد و مانند شتر راهواری شب‌ را برای سلامت‌ خود استخدام‌ كنيد.» هر يک از اهل‌ او از بنی‌هاشم‌ و نيز از اصحاب‌ در پاسخ‌ چيزی گفتند و اظهار شرمندگی نمودند، و از جمله‌ زُهَير بن‌ القَين‌ برخاست‌، فَقَالَ: وَاللَهِ لَوْدِدْتُ أَنِي‌ قُتِلْتُ ثُمَّ نُشْرِتُ ثُمَّ قُتِلْتُ حَتَّی‌ أقْتَل‌ هَكَذا ألْفَ مَرَّةِ، وَ أَنَّ اللَهَ عَزَّوَجَلَّ يَدْفَعُ بِذَلِكَ الْقَتْلَ عَنْ نَفْسِكَ وَ عَنْ أَنْفُسِ هَؤلَاءِ الْفِتْيَانِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ.[2] «زهير گفت‌: سوگند به‌ خدا كه‌ دوست‌ دارم‌ كشته‌ شوم‌ و سپس‌ زنده‌ گردم‌ و پس‌ از آن‌ دوباره‌ كشته‌ شوم‌ و همين‌ طور كشته‌ شوم‌ تا هزار بار و بدينوسيله‌ خداوند كشته‌ شدن‌ را از تو و از اين‌ جوانان‌ اهل‌بيت‌ تو بردارد.» در روز عاشورا برای جنگ‌ در راه‌ فرزند پيغمبر از يكديگر سبقت‌ می‌جستند، و زندگی برای آنها تلخ‌ بود، و جان‌ در بدن‌ آنها سنگينی می‌كرد، و بعضی با تقاضا و تمنّی اجازه‌ٔ نبرد می‌خواستند. در تاريخ‌ طبری گويد: فَوَقَفَ عابِسٌ أَمامَ أَبي‌عَبْدِاللَهِ عَلِيْهِ‌السَّلَامُ و قالَ: ما أمْسَی‌ عَلَی‌ ظَهْرِ الأرْضِ قَريبٌ وَ لا بَعيدٌ أَعَزَّ عَلَيَّ مِنْكَ، وَ لَوْ قَدَرْتُ أَنْ أَدْفَعَ الضَّيْمَ عَنْكَ بِشَي‌ءٍ أَعَزَّ عَلَيَّ مِنْ نَفْسي‌ لَفْعَلْتُ. السَّلَامُ عَلَيْكَ أشْهَدُ أَنّي‌ عَلَی‌ هُداكَ وَ هَدَی‌ أبيكَ. وَ مَشَی‌ نَحْوَ الْقَوْمِ مُصْلِناً سَيْفَهُ وَ بِهِ ضَرْبَةٌ عَلَی‌ جَبينِهِ، فَنادَی‌: أَ لا رَجُل؛ فَأحْجَمَعوا عَنْهُ لِأنَّهُمْ عَرَفوهُ أشْجَعَ النّاسِ فصاحَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ: ارْضَحوهُ بِالْحِجارَة، فَرُمي بِها فَلَمَّا رَأَی ذَلِكَ أَلْقَی دِرْعَهُ وَ مِغْفَرَهُ وَ شَدَّ عَلَی‌ النّاسِ وَ إنَّهُ لَيَطْرُدُ [3] أَكْثَرَ مِنْ مِأتَيْنِ ثُمَّ تَعَطَّفوا عَلَيْهِ مِنْ كُلِّ جانِبٍ فَقُتِلَ، فَتَنازَعَ ذَووا عِدَّةٍ في‌ رَأسِهِ فَقالَ ابنُ سَعْدٍ: هَذا لَمْ‌يَقْتُلهُ واحِدُ وَ فَرَّقَ بَيْنَهُمْ بِذَلِكَ.[4] «عابس‌ بن‌ شبيب‌ شاكری كه‌ از اصحاب‌ حضرت‌ سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌ بوده‌ و از معاريف‌ شجاعان‌ روزگار بود، در مقابل‌ آن‌ حضرت‌ ايستاد و عرض‌ كرد: در روی كرۀ‌ زمين‌ از نزديكان‌ و ارحام‌ من‌، يا از آشنايان‌ و غير نزديكان‌، هيچكس‌ در نزد من‌ عزيزتر و گرامی‌تر از تو نبوده‌ است‌؛ و اگر می‌توانستم‌ اين‌ ستمی را كه‌ اين‌ قوم‌ بر تو روا می‌دارند، با چيزی عزيزتر و گرامی‌تر از جان‌ خودم‌ از تو دور كنم‌، البتّه‌ می‌نمودم‌. سلام‌ بر تو، شهادت‌ می‌دهم‌ كه‌ من‌ بر منهاج‌ و هدايت‌ تو و پدرت‌ هستم‌؛ آنگاه‌ در حالی كه‌ بر پيشانی او ضربتی رسيده‌ بود با شمشير برهنه‌ به‌سوی لشگر حركت‌ كرد و صدا زد: أ لَا رَجُل‌؟ آيا مردی هست‌ كه‌ به‌ نزد من‌ بيايد؟ همگی از دور او فرار كردند؛ چون‌ به‌ شجاعت‌ او پی برده‌ و می‌دانستند كه‌ شجاع‌ترين‌ مردم‌ است‌. عمر بن‌ سعد فرياد برآورد: او را با سنگ‌ سنگباران‌ كنيد. لشگريان‌ گرداگرد او از هر طرف‌ او را هدف‌ سنگهای خود قرار دادند و پيوسته‌ به‌ سويش‌ پرتاب‌ می‌كردند. عابس‌ چون‌ چنين‌ ديد، زره‌ از بدن‌ خود افكند و كلاه‌خودِ را انداخت‌ و با شمشير برهنه‌ بر مردم‌ حمله‌ كرد و بيشتر از دويست‌ نفر كه‌ يكجا به‌ او حمله‌ می‌بردند، همه‌ را متواری ساخته‌ و فرار داده‌ و جريحه‌دار می‌نمود. در اين‌ حال‌ لشگر از چهار طرف‌ او را در پرّه‌ گرفت‌ و آنقدر سنگ‌ زدند تا جان‌ تسليم‌ كرد. (رضوان‌‌الله‌عليه‌) پس‌ از كشته‌ شدن‌، جماعت‌ بسياری در تسريع‌ بريدن‌ سر او و ربودن‌ آن‌ نزاع‌ كردند. عمر بن‌ سعد گفت‌: اين‌ مرد را شخص‌ واحدی نكشته‌ است‌؛ بلكه‌ تمام‌ لشگر در خون‌ او شريک بوده‌ است‌، و بدين‌ گفتار از بين‌ آنها رفع‌ تنازع‌ و تخاصم‌ نمود.» 📚 «معادشناسی»، ج۲، ص۴۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- «إرشاد» مفيد، طبع‌ سنگی (سنۀ 1285) ص‌250 2- همان مصدر، ص251 3ـ در بعضی از نسخه‌ها «يَكْرُدُ» ضبط‌ شده‌ است‌ و آن‌ نيز به‌ معنای يَطْرُد است‌. 4ـ «مقتل‌ مقرّم‌» طبع‌ نجف‌، ص‌288 به‌ نقل‌ از تاريخ‌ طبری؛ و «تاريخ‌ طبری» طبع‌ مصر (1358 هـ)، ج‌4، ص‌338 و 339 🆔 @allame_tehrani
▫️غلام روسفید سيّدالشّهداء عليه‌السّلام یک غلام داشتند به نام جَوْن. اين غلام مال أبوذر غفارى بود و او را به حضرت بخشيد. پس از واقعهٔ عاشورا جمعى بر معركه عبور می‌كردند، ديدند در كنار كشتگان یک بدن افتاده و بوى عطرى از آن متصاعد است كه مانند آن به مشامشان نرسيده است؛ اين بدن همان غلام سياه بود، سياه بود سفيد شده بود، بويش معطّر شده بود، ملحق شده بود به حضرت مولاى خود و مُطاع خود سيّدالشّهداء عليه‌السّلام. 📚 «معادشناسی»، ج۲، ص۱۰۳ 📍مشاهدهٔ متن کامل:👇 eitaa.com/allame_tehrani/3799 🆔 @allame_tehrani
🔰لحوق‌ «جَوْن‌» غلام‌ سياه‌ به‌ «سيّدالشّهداء» اصحاب‌ سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌ همگی با آن‌ حضرت‌ معيّت‌ پيدا كردند، حتّی آن‌ غلام‌ سياه‌؛ سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌ يک غلام‌ داشتند به‌ نام‌ جَوْن‌. اين‌ غلام‌ مال‌ أبوذرّ غِفاری بود و او را به‌ حضرت‌ بخشيد. و در فنّ تعمير اسلحه‌ مهارت‌ داشت‌. در شب‌ عاشورا كه‌ حضرت‌ در خيمۀ خود به‌ زمزمه‌ مشغول‌ بود و با اشعاری مترنّم‌ بود: يَا دَهْرُ أُفٍّ لَكَ مِنْ خَلِيلِ كَمْ لَكَ بِالإشْرَاقِ وَ الأصِيلِ مِنْ صَاحِبٍ وَ طَالِبٍ قَتِيلِ وَ الدَّهْرُ لَايَقْنَعُ بِالْبَدِيلِ وَ إنَّمَا الأمْرُ إلَي‌ الْجَلِيلِ وَ كُلُّ حَيٍّ سَالِكٌ سَبِيلِي‌ [1] اين‌ غلام‌ مشغول‌ آماده‌ كردن‌ سلاح‌ آن‌ حضرت‌ بود. حضرت‌ به‌ همۀ اصحاب‌ بشارت‌ معيّت‌ با خود را در عوالم‌ ديگر داد. غلام‌ سياه‌ باور نمی‌كند كه‌ خدا در روز قيامت‌ او را با امام‌ حسين‌ محشور گرداند؛ غلام‌ سراپا سياه‌، زبانش‌ درست‌ نيست‌، مال‌ مملكت‌ ديگر است‌، قد و هيكل‌ ندارد، لب‌ها درشت‌ و برگشته‌، موها مجعّد. ولی اين‌ها همه‌ برداشته‌ می‌شود؛ در عالم‌ معنی اتّحاد ارواح‌ است‌، سياهی برداشته‌ می‌شود، يک لباس‌ زيبا در برش‌ می‌كنند سفيد، و بدنش‌ مانند نقرۀ خام‌ می‌درخشد. پس‌ از واقعۀ عاشورا جمعی بر معركه‌ عبور می‌كردند، ديدند در كنار كشتگان‌ يک بدن‌ افتاده‌ و بوی عطری از آن‌ متصاعد است‌ كه‌ مانند آن‌ به‌ مشامشان‌ نرسيده‌ است‌؛ اين‌ بدن‌ همان‌ غلام‌ سياه‌ بود، سياه‌ بود سفيد شده‌ بود، بويش‌ معطّر شده‌ بود، ملحق‌ شده‌ بود به‌ حضرت‌ مولای خود و مُطاع‌ خود سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌. [2] 📚 «معادشناسی»، ج۲، ص۱۰۳ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- «إرشاد» مفيد، ص‌251؛ و «لُهوف‌» ص‌71؛ و مقتل‌ سيّدالشّهداء سيّد عبدالرّزّاق‌ مقرّم‌، ص‌239؛ و در «لهوف‌» اين‌ نيم‌ بيت‌ را اضافه‌ می‌كند: ما أقْرَبَ الْوَعْدَ مِنَ الرَّحيلِ 2ـ «مقتل‌ مُقرّم‌» ص‌289؛ و از مقتل‌ «عوالم‌» ص‌88 نقل‌ می‌كند كه‌ حضرت‌ دربارۀ او دعا كردند: اللهُمَّ بَيِّضْ وَجْهَهُ وَ طَيِّبْ ريحَهُ وَ احْشُرْهُ مَعَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عَرِّفْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ؛ فَكانَ مَنْ يَمُرُّ بِالْمَعْرِكَةِ يَشُمُّ مِنْهُ رآئِحَةً طَيِّبَةً أذْكَی مِنَ الْمِسْكِ. 🆔 @allame_tehrani
💬 نفی خواطر 💫 عنایت عظیم امام حسین (علیه‌السلام) به سالکین راه خدا اکثر افرادى که موفّق به نفى خواطر شده و توانسته‏اند ذهن خود را پاک و صاف نموده و از خواطر مصفّا کنند و بالأخره سلطان معرفت براى آنان طلوع نموده است در یکى از این دو حال بوده است: 1⃣ اوّل در حین تلاوت قرآن مجید و التفات به خوانندهٔ آن، که چه کسى در حقیقت قارى قرآن است و در آن وقت بر آنان منکشف مى‏شده است که قارى قرآن خداست جلّ جلاله. 2⃣ دوّم از راه توسّل به حضرت أباعبدالله الحسین علیه‌السّلام؛ زیرا آن حضرت را براى رفع حجاب و موانع طریق نسبت به سالکین راه خدا عنایتى عظیم است. ✍ حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدس‌اللـه‌نـفـسـه‌الـزکـیـة) 📚 رسالهٔ لب‌اللباب، ص۱۵۰ 🆔 @allame_tehrani
محمود+کریمی-+صل+الله+علی+ساکن+کرب+و+بلا-+اربعین+98.mp3
6.52M
🏴 صلی الله علی ساکن کرب و بلا 🎙حاج محمود کریمی 🆔 @allame_tehrani
12-mirzamohammadi-rozehshabe6-2(rasekhoon.net).mp3
5.27M
😭 قطعه‌ای از روضهٔ حضرت قاسم (علیه‌السلام) 🎙استاد میرزامحمدی 🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
💬 نفی خواطر 💫 عنایت عظیم امام حسین (علیه‌السلام) به سالکین راه خدا اکثر افرادى که موفّق به نفى خواط
💫 آثار عظیم توسّل به سیّدالشهداء حضرت سیّدالشهداء علیه‌السلام و توسّل و عرض ارادت به ساحت ایشان و عزاداری و سوگواری در ایّام شهادت آن سَرور عالمیان، نجات‌دهندۀ بشر از ورطۀ سقوط در درّۀ خودبینی و دوبینی و دیگر مفاسد ظاهری و باطنی است؛ و تمسّک به حبل ایشان، مایۀ نجات از غیر خدا و رسیدن به عشق و محبّت حضرت حق و معرفت خداوند و ادراک توحید حضرت حق است. 📚 «بادۀ توحید در کربلای عشق»، ص۵۱ 🆔 @allame_tehrani
جریان عشق الهی در کربلا❤️ عشق الهی در مکتب امام حسین (علیه‌السلام) عشق و شور و محبّت در سراسر جریان عاشورا و کربلا موج می‌زند؛ و به واسطۀ همین عشق و هَیَمان إلهی است که راه سَرور عشّاق، حضرت امام حسین علیه‌السلام آثاری این چنین در طلوع اکسیر محبّت در سینۀ دوست‌داران خویش دارد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حقیقةً این عشق الهی و ملکوتی حضرت أباعبدالله الحسین است که به تمامی اهل‌بیت و اصحاب آن حضرت سرازیر شده و همه را مندکّ در ذات الهی نموده است، که در جریان عاشورا به حدّی عشق و شور دارند و واله و شیدای لقاء پروردگارند که سر از پا نمی‌شناسند. ✍ حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 📚 «بادۀ توحید در کربلای عشق»، ص۴۴و۴۵ 🆔 @allame_tehrani
😭 اشک بر سیّدالشهداء (علیه‌السلام) 💫 ارزش گريه بر امام حسين (عليه‌السلام) ▪️حضرت امام صادق (علیه‌السلام): الْبُكاءَ وَ الْجَزَعَ مَكرُوهٌ لِلْعَبدِ في كُلِّ ما جَزَعَ ما خَلا الْبُكاءَ وَ الْجَزَعَ عَلی الْحُسَينِ بنِ عَليٍّ عليهماالسّلام فَإنَّهُ فِيهِ مَأجُورٌ. گریه و بی‌تابی برای بندۀ خدا در هر امر ناگواری ناپسند است؛ مگر گریه و بی‌تابی بر حسین بن علی علیهماالسلام که شخص نسبت به آن اجر دارد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ و مَنْ ذُكِرَ الْحُسَيْنُ عَلیهِ‌السَّلامُ عِنْدَهُ فَخَرَجَ مِنْ عَيْنِهِ مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ يَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّةِ. هر کس در نزد او امام حسین علیه‌السلام یاد شود، و از چشم او به اندازۀ بال مگسی اشک خارج شود، ثواب او به عهدۀ خداوند عزّوجلّ است، و به کمتر از بهشت برای او راضی نمی‌شود. 📚 «کامل الزیارات»، ص۱۰۰ 🆔 @allame_tehrani
▪️با شهیدان کربلا▪️ ▪️حضرت امام رضا (علیه‌السلام): يا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ يَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ فَقُلْ مَتَى مَا ذَكَرْتَهُ «يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً» ای پسر شبیب! اگر دوست داری مانند ثواب شهیدان رکاب حسین علیه‌السلام برای تو باشد، هر زمان به یاد او افتادی بگو: «يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً» (ای کاش من با ایشان بودم تا به بهرۀ عظیم نائل می‌گشتم.) 📚 «عیون اخبار الرضا علیه‌السلام»، ج۱، ص۳۰۰ 🆔 @allame_tehrani
🔹اگر می‌خواهی عاقبت بخیر شوی... ▪️حضرت امام صادق (علیه‌السلام): إِنْ أَرَدْتَ أَنْ يُخْتَمَ بِخَيْرٍ عَمَلُكَ حَتَّى تُقْبَضَ وَ أَنْتَ فِي أَفْضَلِ الْأَعْمَالِ فَعَظِّمْ لِلَّهِ حَقَّهُ أَنْ لَا تَبْذُلَ نَعْمَاءَهُ فِي مَعَاصِيهِ وَ أَنْ تَغْتَرَّ بِحِلْمِهِ عَنْكَ وَ أَكْرِمْ كُلَّ مَنْ وَجَدْتَهُ يَذْكُرُ مِنَّا أَوْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا ثُمَّ لَيْسَ عَلَيْكَ صَادِقاً كَانَ أَوْ كَاذِباً إِنَّمَا لَكَ نِيَّتُكَ وَ عَلَيْهِ كَذِبُهُ. اگر می‌خواهی پرونده‌ات با بهترین عملت بسته شود تا در حالی که در بهترین کارها هستی قبض روح شوی، حقّ خدا را بزرگ بشمار به این که نعمتهای او را در راه معاصی او مصرف نکنی، و با حلم او نسبت به خودت فریب نخوری. و هر کسی را دیدی که از ما یاد می‌کند یا خود را به محبّت ما متّصل می‌کند، اکرام کن؛ آنگاه اگر او در این ادعا صادق باشد یا کاذب بر عهدهٔ تو نیست، تو بواسطهٔ نیّتت بهره می‌بری و کذب او بر عهدهٔ خودش است. 📚«عیون أخبار الرضا علیه‌السلام»، ج۲، ص۴ 🆔 @allame_tehrani
🕌 راه نزدیک و مطمئن رسیدن به حقیقتِ توحید ✍ حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 📚 بادهٔ توحید در کربلای عشق، ص۴۳ 🆔 @allame_tehrani
49.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💬 داستان رسول ترک 🎙حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 🆔 @allame_tehrani
🏴 مرثیه‌خوانى و ذکر مصیبت ▪️حضرت امام رضا علیه‌السّلام مى‌فرمایند: مَنْ تَذَکَّرَ مُصابنَا وَ بَکَى لِما ارْتُکِبَ مِنّا کانَ مَعَنا فى دَرَجَتِنا یَوْمَ الْقِیَامَةِ. وَ مَنْ ذَکَّرَ بِمُصابِنا فَبَکَى وَ أَبْکَى لَمْ تَبْکِ عَیْنُهُ یَوْمَ تَبْکى الْعُیُونُ. وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحْیا فیهِ أَمْرُنا لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَموتُ الْقُلوُبُ.(۱) «هر کس مصیبت ما را به یاد آورد و به جهت آنچه در حقّ ما روا داشته شده اشک بریزد، در روز قیامت همراه ما و در درجهٔ ما خواهد بود. و هر کس مصیبت ما را به یاد دیگران آورد و خود بگرید و دیگران را بگریاند، چشم او در روزى که دیدگان گریان است، نخواهد گریست. و هر کس در مجلسى بنشیند که امر ما در آن إحیاء می‌گردد، قلبش در روزى که قلب‌ها مى‌میرد، نخواهد مرد.» 📚 نورمجرد، ج۱، ص۱۹۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۷۸، ح۱؛ و أمالی صدوق، ص۷۳، مجلس۱۷، ح۴. 🆔 @allame_tehrani
🏴 طریق الحسین (علیه‌السلام) ✍ حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 📚 بادهٔ توحید در کربلای عشق، ص۴۴ 🆔 @allame_tehrani
▪️شهادت حضرت علی‌اصغر (علیه‌السلام) علّامه والد رضوان‌اللـه‌عليه نسبت به حضرت علىّ‌أصغر عليه‌السّلام نيز معتقد بودند كه آن حضرت با إراده و اختيار خود شهادت را برگزيده و نداى پدر را لبيّک گفته و خود را فدا نمود. و در جلد پانزدهم امام‌شناسى، صفحهٔ ۳۱۸ و در روح‌مجرّد، صفحهٔ ۹۸ به اين امر اشاره فرموده‌اند. بنابراين حضرت على‌أصغر نيز در مدّت كوتاه عمر خود با قدم ايثار و اختيار به سوى خداوند حركت نموده و خود را فداى سيّدالشّهداء عليه‌السّلام نمود و اگر از سير آن حضرت مرتبه‌اى باقى مانده بود، در عوالم بعدى طىّ گرديد كه شايد نداى منادى در تسليت حضرت أباعبداللـه‌الحسين در شهادت على‌أصغر كه گفت : دَعهُ يا حُسينُ فإنَّ لَه مُرضِعاً فى الجَنَّةِ اشاره به همين سير استكمالى در عالم آخرت باشد كه موجب دفع حزن و اندوه آن حضرت از شهادت على‌أصغر قبل از به فعليّت رسيدن نفس طاهرش مى‌باشد. 📚 نورمجرد، ج۱، ص۳۳۳ 🆔 @allame_tehrani
🏴 شهادت اختیاری باری‌ دربارۀ طفل‌ شیرخوارۀ آن‌ حضرت که‌ شربت‌ شهادت‌ نوشید و مادرش‌ رباب‌ بود، حقیر در هیچ‌ یک‌ از مقاتل‌ نیافتم‌ که‌ نام‌ او علی‌ و یا علی‌اصغر باشد، آری‌ بعضی‌ او را به‌ اسم‌ عبدالله‌ ذکر نموده‌اند، ولی‌ آنچه‌ برای‌ حقیر امری‌ است‌ یقینی‌ آنکه‌ طفل‌ به‌ اراده‌ و اختیار خود شهادت‌ را گزید، و در برابر ندای‌ پدر لبّیک‌ گفت‌. و این‌ یکی‌ از اسرار جهان‌ خلقت‌ است‌ که‌ اطفال‌ دارای‌ ادراک‌ و اختیار و قوّۀ جاذبه‌ و دافعۀ معنوی‌ می‌باشند. فلهذا این‌ طفلِ رضیع‌، خود را در مسیر و منهاج‌ پدرش‌ همچون‌ پدرش‌ خود را فدا کرد. وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ صَارَ عَطْشَاناً وَ یَوْمَ ذُبِحَ فِی‌ یَدَیْ أبِیهِ قَبْلَ أنْ یُقَبِّلَهُ وَ یُوَدِّعَهُ. 📚 «امام شناسی»، ج۱۵، ص۳۱۸ 🆔 @allame_tehrani
33.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭 لالاییِ رباب این شد 😭 بخواب مادر دورت بگرده 😭 چشماتو روی هم بذاری 😭 عمو با آب برمی‌گرده... 🎙حاج محمود کریمی 🆔 @allame_tehrani
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 مثلاً تو رو تاب میدم... 😭 مثلاً به تو آب میدم... 🎙حاج محمدرضا بذری 🔉 فایل صوتی کامل 🆔 @allame_tehrani
🏴 شهادت‌ طفل‌ شيرخوارۀ امام‌ حسين‌ (عليه‌السّلام) طفل‌ رضيع‌ (شيرخوار) وی مادرش‌ رَباب‌[1] دختر امرؤالقَيْس‌ بن‌ عَدِیّ است‌، و مادر رباب‌ هِنْدُ الْهُنُود بوده‌ است‌. سيد بن‌ طاووس‌ می‌گويد: چون‌ حسين‌ عليه‌السّلام بر زمين‌ افتادن‌ جوانانش‌ و محبّانش‌ را نگريست‌، عازم‌ شد تا لشگر را برای ريختن‌ خون‌ قلب‌ خود ملاقات‌ نمايد، و با صدا ندا در داد: هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ‌اللهِ صلی الله‌ عليه‌ و آله ‌و سلم؟! هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللهَ فِينَا؟! هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللهَ بِإغَاثَتِنَا؟! هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللهِ فِي‌ إعَانَتِنَا؟! «آيا كسی هست‌ كه‌ دشمنان‌ را از حرم‌ رسول‌ خدا صلی الله‌ عليه‌ و آله ‌و سلم براند؟! آيا مرد موحّدی هست‌ كه‌ دربارۀ ما از خدا بترسد؟! آيا فريادرسی هست‌ كه‌ به‌ فريادرسی ما اميد در رضای خداوند ببندد؟! آيا كمک‌كننده‌ای هست‌ كه‌ در كمک كردن‌ به‌ ما اميد ثوابهای اخروی را داشته‌ باشد؟!» بر اثر اين‌ ندا صدای زنان‌ خيام‌ حَرم‌ به‌ ناله‌ و فرياد بلند شد. حضرت‌ نزديک خيمه‌ آمد و گفت‌ به‌ زَيْنَب‌: نَاوِلِينِي‌ وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّي‌ اُوَدِّعَهُ. فَأخَذَهُ وَ أوْمَأ إلَيْهِ لِيُقَبِّلَهُ، فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ الأسَدِيُّ - لَعَنَهُ اللهُ - بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِي‌ نَحْرِهِ فَذَبَحَهُ. «پسر كوچكم‌ را به‌ من‌ بده‌ تا با او وداع‌ كنم‌! پسر را گرفت‌ و خم‌ شد به‌ سوی او تا او را ببوسد، كه‌ حرملة‌ بن‌ كاهل‌ اسدی - لعنه‌ الله‌ - طفل‌ را با تير نشانه‌ گرفت‌. آن‌ تير در حلقوم‌ طفل‌ آمد، و او را ذبح‌ كرد.» در كمان‌ بنهاد تيری حرمله اوفتاد اندر ملايک غلغله‌ رست‌ چون‌ تير از كمان‌ شوم‌ او پرزنان‌ بنشست‌ بر حلقوم‌ او چون‌ دريد آن‌ حلق‌، تير جانگداز سر ز بازوی يدالله‌ كرد باز تا كمان‌ زه‌ خورده‌ چرخ‌ پير را كس‌ نديده‌ دو نشان‌ يک تير را شه‌ كشيد آن‌ تير و گفت‌ ای داورم داوری خواه‌ از گروه‌ كافرم‌ نيست‌ اين‌ نوباوۀ پيغمبرت از فصيل‌ ناقه‌ای كم‌ در برت‌ و چه‌ نيكو شاعر در گفتارش‌ اين‌ منظره‌ را مجسّم‌ نموده‌ است‌: وَ مُنْعَطِفٍ أهْوَي‌ لِتَقْبِيلِ طِفْلِهِ فَقَبَّلَ مِنْهُ قَبْلَهُ السَّهْمُ مَنْحَرَا «و چه‌ كم‌ مرد خم‌ شده‌ای كه‌ پائين‌ آمد تا طفلش‌ را ببوسد، وليكن‌ پيش‌ از بوسيدن‌ او، تير جانكاه‌ گلوی طفل‌ را بوسيد.» آن‌ حضرت‌ به‌ زينب‌ فرمود: خُذِيهِ، ثُمَّ تَلَقَّی الدَّمَ بِكَفَّيْهِ فَلَمَّا امْتَلَأتَا رَمَی بِالدَّمِ نَحْوَ السَّمَاءِ، ثُمَّ قَالَ: هَوَّنَ عَلَيَّ مَا نَزَلَ بِي‌ أنَّهُ بِعَيْنِ اللهِ! «بگير اين‌ طفل‌ را نگه‌دار، سپس‌ دو كفّ دستهای خود را زير خونها گرفت‌. چون‌ دو دست‌ پر شد از خون‌ آن‌ را به‌ آسمان‌ پاشيد و گفت‌: چون‌ چشم‌ خدا می‌بيند، آنچه‌ بر من‌ رسيده‌ است‌ سهل‌ می‌باشد!»[2] و در «احتجاج‌» وارد است‌ كه‌: چون‌ حضرت‌ تنها بماند و با او نبود مگر پسرش‌: علی بن‌ الحسين‌، و پسر دگری شيرخواره‌ كه‌ نامش‌ عبدالله‌ بود، حضرت‌ طفل‌ را گرفت‌ تا با او وداع‌ كند پس‌ ناگهان‌ تيری بيامد و بر بالای سينۀ او بنشست‌ و او را ذبح‌ كرد. حضرت‌ از اسب‌ به‌ زير آمد و با غلاف‌ شمشير خود قبری حفر كرد و طفل‌ را با خون‌ خود آغشته‌ نمود و او را دفن‌ كرد.[3]،[4] اين‌ طفل‌ شيرخوارۀ مذبوح‌ با سُكَيْنه‌ هر دو از يک مادر بودند. مادرشان‌ رَباب‌ دختر امرؤالقيس‌ می‌باشد كه‌ شرحش‌ گذشت‌. سيدالشهداء عليه‌السّلام به‌ قدری به‌ سكينه‌ و رباب‌ علاقمند بودند، و رباب‌ و سكينه‌ هم‌ نسبت‌ به‌ پدر و شوهر، تا جائی كه‌ ابن‌أثير در احوال‌ رباب‌ زوجۀ حسين‌ عليه‌السّلام آورده‌ است‌ كه‌: پس‌ از شهادت‌ حضرت‌ يک سال‌ تمام‌، سايۀ سقفی بر سر وی نيفتاد تا اينكه‌ بدنش‌ كهنه‌ شد و از غصّه‌ جان‌ داد. و گفته‌ شده‌ است‌: او مدت‌ يک سال‌ تمام‌ بر روی قبر امام‌ حسين‌ عليه‌السّلام توقّف‌ و اقامت‌ گزيد و سپس‌ به‌ مدينه‌ برگشت‌ و از شدّت‌ تأسف‌ بر آن‌ حضرت‌ جان‌ داد.[5] ⬇️ ادامـــه دارد... 🆔 @allame_tehrani