eitaa logo
کانال علامه طهرانی
3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
797 ویدیو
192 فایل
❤️عرفان با طعم زندگی❤️ 💎نشر آثار و معارف منتخب و ناب حضرت علامه آیت‌الله حسینی طهرانی (قدس سره) و سایر علما و عرفای بالله💎 ادمین: @Ya_bab_allah پیام ناشناس: daigo.ir/secret/allametehrani کانال خانواده و زندگی الهی: @ezdevaje_elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
💗هوالمحبوب سالک برای مرور دادن محبت خدا در دل باید پروردگار را با اسم محبوب در قلبش یاد کند. ▪️حضرت آیةالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه الله تعالی) 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😳 ما بالاترش رو داریم 📽️ حضرت آیةالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه الله تعالی) 🆔 @allame_tehrani
👑 گر گدای عشق باشی پادشاه عالَمی 🆔 @allame_tehrani
...عاشقی پیداست از زاری دل نیست بیماری چو بیماری دل علت عاشق ز علت‌ها جداست عشق اصطرلاب اسرار خداست عاشقی گر زین سر و گر زان سر است عاقبت ما را بدان سر رهبر است هرچه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آن گرچه تفسیر زبان روشن‌گر است لیک عشق بی‌زبان روشن‌تر است چون قلم اندر نوشتن می‌شتافت چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت عقل در شرحش چو خر در گل بخفت شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رو متاب... 📚 مثنوی معنوی 🆔 @allame_tehrani
رهبر معظم انقلاب: شعر مولوی معرفت توحیدیِ خالص است شعر مولوی یکسره عرفان و معنویت و حقیقت و اسلام ناب و معرفت توحیدیِ خالص است. کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی هیچ حدس می‌زدید که مال مولوی باشد؟ این مال مولوی است که هشتصد سال پیش گفته شده؛ کأنّه برای امروز گفته شده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با شعرا 30 اردیبهشت 1398 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مقام معظم رهبری: شعر مولوی معرفت توحیدیِ خالص است شعر مولوی یکسره عرفان و معنویت و حقیقت و اسلام ناب و معرفت توحیدیِ خالص است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با شعرا 30 اردیبهشت 1398 🆔 @allame_tehrani
🔹مقام معظم رهبری: مثنوی معنوی، اصول اصول اصول دین است یک بخش مهمی از شعر آئینی ما می‌تواند متوجه مسائل عرفانی و معنوی بشود. و این هم یک دریای عظیمی است. شعر مولوی را شما ببینید. اگر فرض کنید کسی به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسی نداشته باشد که خیلی از ماها دسترسی نداریم و اگر آن را کسی یک قدری دوردست بداند، مثنوی، مثنوی؛ که خودش می‌گوید: و هو اصول اصول اصول الدین. واقعاً اعتقاد من هم همین است. یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول... . ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیده‌ام همین است. ‫بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان ۱۳۸۷/۰۶/۲۵ - ۱۴ رمضان المبارک ۱۴۲۹ 🆔 @allame_tehrani
26.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 نظر مقام معظم رهبری و آیت‌الله شهید مطهری دربارهٔ «کتاب مثنوی جناب مولوی» یک بخش مهمی از شعر آئینی ما می‌تواند متوجه مسائل عرفانی و معنوی بشود. و این هم یک دریای عظیمی است. شعر مولوی را شما ببینید. اگر فرض کنید کسی به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسی نداشته باشد که خیلی از ماها دسترسی نداریم و اگر آن را کسی یک قدری دوردست بداند، مثنوی، مثنوی؛ که خودش می‌گوید: و هو اصول اصول اصول الدین. واقعاً اعتقاد من هم همین است. یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول... . ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیده‌ام همین است. ‫بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان ۱۳۸۷/۰۶/۲۵ | ۱۴ رمضان المبارک ۱۴۲۹ 🆔 @allame_tehrani
🔸مخالفان مولوی و عدم حظ وافر از قریحه عرفانی قول عرفا باطل نیست؛ ولی ما نمی‌توانیم قول ایشان را هضم کنیم؛ زیرا فهم قول آن‌ها ذوق عرفانی لازم دارد. چنانکه کثیری از ناس شعر ‏‏مثنوی‏‏ را‏‎ ‎‏جبر می‌دانند و حال آنکه مخالف با جبر است و علت آن این است که آقایان معنای جبر‏‎ ‎‏را نمی‌دانند. و چنانکه مرحوم حاجی نیز در شرح خود بر ‏‏مثنوی ‏‏نتوانسته در شرح و‏‎ ‎‏تفسیر، مرام مولوی را برساند؛‏ ‎زیرا حکیمی قول عارفی را بیان نموده بدون اینکه حظ‏‎ ‎‏وافر از قریحۀ عرفانی داشته باشد و بلاتشبیه مثل این است که ملحدی، مرام نبی‏‎ ‎‏مرسلی را شرح کرده باشد. بیان مرام شخصی، قریب‌الافق بودن با اعتقاد او را لازم دارد. برای شرح قول عارف رومی، مردی صوفی که یک نحوه کشف ذوقی داشته باشد لازم است که آن هم نه با نثر، بلکه با نظمی که از روی ذوق عرفانی برخاسته باشد، مانند نسیمی که از سطح آبی برمی‌خیزد، به شرح آن بپردازد. 📚 تقریرات فلسفه، ج۲، ص۱۹۸ 🆔 @allame_tehrani
💎 وصول به توحید بدون ولایت محال است ✍ علامه آیةالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قدس سره) حضرت آقا حاج سیّد هاشم حدّاد قَدّس الله روحَه میفرمودند: مرحوم آقا (آقای قاضی‌) به محیی‌الدّین عربی و کتاب «فتوحات مکّیّة‌» وی بسیار توجّه داشتند، و میفرموده‌اند: محیی‌الدّین از کاملین است‌، و در «فتوحات‌» او شواهد و ادلّه‌ای فراوان است که او شیعه بوده است‌؛ و مطالبی که مناقض با اصول مسلّمهٔ اهل سنّت است بسیار است‌. محیی‌الدّین کتاب «فتوحات‌» را در مکّهٔ مکرّمه نوشت‌، و سپس تمام اوراق آن را بر روی سقف کعبه پهن کرد و گذاشت یک سال بماند تا بواسطه باریدن باران‌، مطالب باطله‌ای اگر در آن است شسته شود و محو گردد، و حقّ از باطل مشخّص شود. پس از یک سال باریدن بارانهای پیاپی و متناوب‌، وقتیکه اوراق گسترده را جمع نمود مشاهده کرد که حتّی یک کلمه هم از آن شسته نشده‌ و محو نگردیده است‌. و ملّای رومی را هم عارفی رفیع مرتبه میدانستند، و به اشعار وی استشهاد می‌نمودند، و او را از شیعیان خالص أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام می‌شمردند. مرحوم قاضی قائل بودند که‌: محال است کسی به مرحلهٔ کمال برسد و حقیقت ولایت برای او مشهود نگردد. و میفرموده‌اند: وصول به توحید فقط از ولایت است‌. ولایت و توحید یک حقیقت می‌باشند. بنابراین بزرگان از معروفین و مشهورین از عرفاء که اهل سنّت بوده‌اند، یا تقیّه میکرده‌اند و در باطن شیعه بوده‌اند، و یا به کمال نرسیده‌اند. 📚 روح مجرد، ص۳۴۳ 🆔 @allame_tehrani
💠 نظر برخی بزرگان دربارهٔ مولوی و مثنوی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیخ بهایی من نمی‌گویم که آن عالیجناب هست پیغمبر، ولی دارد کتاب مثنوی معنوی مولوی همچو قرآن بر زبان پهلوی[=فارسی] مثنوی او چو قرآن مُدِل هادی بعضی و بعضی را مُضِل 📚 دانشنامه جهان اسلام؛ ج۴؛ ص۶۶۶ و روضات الجنات، ج۸، ص۶۸ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قاضی نورالله شوشتری مولانا از خُلّص شیعهٔ آل محمّد است. 📚 روضات الجنات، ج۴، ص۱۹۸ به نقل از «مجالس المؤمنین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ملاصدرا صدرالمتألّهین در آثار خود از مولانا با عناوینی چون «محقّق» و «عارف قیّومی» یاد می‌کند و اشعاری را از وی ضمن مباحث فلسفی و عرفانی خود نقل می‌نماید. 📚 الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج‌2، ص334 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ملامحسن فیض کاشانی کردم از روی بصیرت پیروی شش کتاب مثنوی معنوی برگرفتم زان بحار پُر دُرَر جوهری چند از فراید وز غُرَر 📚 مقدمهٔ سراج السالکین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حاج ملاهادی سبزواری مثنوی، تفسیر منظوم و سرّ مکتوم قرآن است. 📚 شرح مثنوی حاج ملاهادی سبزواری، ج۱، ص۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آیت‌الله قاضی مرحوم قاضی ملّای رومی را عارفی رفیع مرتبه میدانستند، و به اشعار وی استشهاد می‌نمودند، و او را از شیعیان خالص أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام می‌شمردند. 📚 روح مجرد، ص۳۴۳ من هشت بار تمام، از اول تا آخر مثنوی را مطالعه نمودم؛ هر بار معنایی متمایز از معنی و مفهوم مطالعهٔ قبلی برایم حاصل می‌گشت. 📚 مطلع انوار، ج۲، ص۱۱۷، تعلیقه این اشعار مثنوی، همان متن آیات و روایات است. من می‌میرم و می‌روم ولی شما از مثنوی دست نکشید. 📚 عارف ناشناخته، ص۱۳۴ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علامه طباطبایی مولانا عارف رازدان و خدابینی است که غواص اقیانوس معانی و معارف و قدوه اصحاب معرفت است. 📚 مجموعه رسائل، ج۲، ص۱۲۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علامه طهرانی عرفان حافظ و مولانا متّخَذ از روح قرآن کریم و روح نبوت و ولایت است. 📚 روح مجرد، ص۵۱۸ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آیت‌الله شهید مطهری مولوی حرفی غیر از قرآن ندارد؛ هرچه می‌گوید تفسیرهای قرآن است منتها از دیدگاه عرفانی. 📚 آشنایی با قرآن، ج۲، ص۱۸۲ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علامه جعفری انسان احساس می‌کند که سخن مولوی، چنگال‌های علمی و معرفتی انسان را که در محسوسات و پدیده‌های جهان عینی فرو رفته است، با ظرافت و مهارتی تام بیرون می‌کشد و انسان را متوجه درون خود می‌کند و آدمی تمامی این مطالب را در درون می‌یابد و حقیقتاً این امتیازی است که مولوی با داشتن آن، در میان تمامی عرفا و حکما از مقام والاتری برخوردار است. مولوی از خيل انبوه انسان‌ها، می‌خواهد از گفتار او زاد و توشه‌ای برگیرند و آنگاه روانهٔ مسافرت دیگری شوند که سفر به درون است. 📚 علل و عوامل جذابیت سخنان مولوی، ص۴۱ 🆔 @allame_tehrani
💠 نظر علّامه طهرانی درباره مولوی و حافظ عارف کامل حضرت علّامه طهرانی اعلی الله مقامه می‌فرمودند: ملّاى رومى یک شیعه محض و خالص بوده است. ما چرا راه دور برویم؟ اینک «مثنوى‏» او در دست است؛ ببینید تا چه سرحدّ مولانا أمیرالمؤمنین علیه السّلام را ستوده و از دشمنان آن حضرت مذمّت نموده است. و با اشارات و کنایات، غاصبان خلافت را مذمّت میکند و بعضى جاها با صراحت امّا بعنوان کلّى نه با خصوص لفظ و عبارت، آنان را محکوم می‌کند و مى‌‏کوبد. در چند جاى مختصرى که نامى از آنها برده است، آن‏قدر قبل از آن اسم و پس از آن مطالبى را در زشتى بداخلاقى و بدکیشى و بی‌ادبى و أمثالها شرح میدهد که: با دقّت مشهود است که مراد همین غاصبین خلافت مى‏باشند. خواندن‌ كتاب‌ «مثنوی» نفی ماعدای آنرا نمی‌كند. اينهمه‌ از كتب‌ اخلاق‌ و روايات‌ أئمّه‌ عليهم‌ السّلام‌ در منزل‌ داريم‌ و ميخوانيم‌. خواندن‌ قرآن‌ و جوشن‌ و مناجات‌های إلهيّه‌ همچون‌ دعای عرفه‌ و خمسة‌ عشر، نفی ولايت‌ نميكند و انسان‌ را سنّی نمی‌نمايد. براي‌ خدا گريستن‌ يا از شدّت‌ شوق‌ و يا از خوف‌ فراق‌ و هجران‌، از أشدّ طاعات‌ و مثوبات‌ است‌. گريه‌ بر خدا راه‌ گريه‌ بر امامان‌ را مسدود نمی‌كند. هم‌ انسان‌ برای خدا گريه‌ كند و هم‌ براي‌ امامان‌؛ چه‌ ضرری دارد. امّا انحصار گريه‌ برای امامان‌ و غفلت‌ از خدا و هجران‌ خدا و جمود چشم‌ و ديده‌ از اشك‌ براي‌ خدا امر مطلوبی نيست‌. 📚(روح مجرد، ص548) و در جای دیگری می‌فرمایند: عرفان حافظ شیرازی و ملّا محمّد مولوىّ‏ صاحب «مثنوی معنوی» مُخّ اسلام است‏. به طور کلّى کلمات اولیاى خدا و عرفاى بالله داراى رموز و اشارات و کنایاتى است که فهم آنها اختصاص به خود آنها و همطرازانشان دارد. از اشارات و رموز عارف عالیقدر اسلام خواجه حافظ شیرازى کسى میتواند اطّلاع پیدا نماید که هم درجه و هم مقام با او باشد. امّا صد حیف و هزار افسوس که ما قدر و قیمت این بزرگان را ندانستیم، و معانى اشعارشان را به امور مبتذل حمل کردیم، و یا اگر شرحى در احوال آنها نگاشتیم نتوانستیم از عهده شرح و شکافتن آن معانى و اسرار برآئیم؛ تا خارجیان و کفّار آمدند و براى خود عرفان ساختند، و عرفان را از اسلام جدا پنداشتند، و مقام عظیم عرفان و عرفا را که مخّ و اُسّ و ریشه اسلام است امرى مباین با تعلیمات دینى وانمود کردند، و براى ما عرفان ایرانى و هندى و رومى ساختند، و همه را خطّى در برابر خطّ اسلام، و راهى غیر از مسیر دین نمودار نمودند، و ریشه عرفان مولوى معنوى و حافظ شیرازى و مغربى و أمثالهم را عرفان ایرانى قلمداد کردند که با روح اسلام سازگار نباشد. اینها همه و همه نتیجه جمود و تحجّر و یک چشمى به مسائل دین نگریستن است؛ و حساب توحید را از عالم امر و خلق جدا نمودن و به أئمّه و لواداران عرفان به نظر موجودات ساخته ‏شده بدون تکلیف و مأموریّت نگریستن است که ما را دچار این مصیبت عظمى نمود؛ تا جائیکه اینک براى آنکه از آنها عقب نمانیم و در این بازى، محکوم و سرافکنده نگردیم، باید با هزار دلیل اثبات کنیم که عرفان حافظ و مولانا متّخَذ از روح قرآن و روح نبوّت و ولایت است. شما به یک یک از غزلهاى حافظ بنگرید و ببینید چگونه آن لطائف و حقائق معنوى را در کسوت عبارات گنجانیده، و با چه دقائق و اشاراتى میخواهد آن حقیقت منظور و مراد خود را ارائه دهد. رضوانُ الله علَیه رضواناً شاملاً. 📚(روح مجرد، ص518) و در جای دیگری نقل می‌کنند: یک روز مرحوم شهید مطهّرى رضوان الله علیه به من مى‏گفت: مرحوم راشد مى‏گفت: در مقام عظمت و استوارى کتاب «مثنوى‏» همین بس که پشتوانه قرآن است. (یعنى مطالب مثنوى‏ همچون دریاى عظیم حیاتى است که نگهدارنده و حافظ و پشتیبان حقائق قرآن است.) به ایشان گفتم: راشد در این سخن خطا کرده است. قرآن پشتیبان مثنوى و مثنویهاست؛ آن نیرودهنده و حیات‏دهنده و جاودان‏کننده این و اینها است. فورا گفت: بلى این‏چنین است. قرآن حیات بخشنده مثنوى است. 📚(نور ملکوت قرآن، ج‏4، ص188) 🆔 @allame_tehrani
نظر آیت‌الله سید جلال‌الدین آشتیانی درباره مولوی مرحوم آیت‌الله سیّد جلال الدین آشتیانی، گاهی از وی به «عارف و کاشف و محقّق متبحّر مولانا جلال الدین رومی»(۱) و گاهی به «شیخ عارف کامل، مولانا جلال الدین رومی»(۲) تعبیر می‌کند و چنین او را می‌ستاید و گاهی از لحاظ علمی نیز او را ستایش می‌کند و می‌فرماید: «شیخ عارف، مولانا جلال الدین رومی، به همین معنا (مسئله‌ای عرفانی) در کتاب خود تصریح کرده است و الحق در بیان این حقیقت، قیامت کرده است».(۳) 📚منابع: ۱- آشتیانی، سیّد جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی، قم، بوستان کتاب، چاپ پنجم، ۱۳۸۰، ص ۵۷۴. ۲- همان، ص ۷۴۶ ۳- همان، ص ۷۷۱ 🆔 @allame_tehrani
نظر علامه حسن زاده درباره مولوی علامه حسن زاده، در جای جای کتب و رسالات منتشر شده‌ از ایشان، از مولوی با عنوان «عارف رومی» یاد می‌کنند.(۱) و در پاسخ به سؤال «لطفاً بفرمایید نظر شما در مورد مشاهیر شعر و ادب‌، مثل مولانا، حافظ، سنائی، و دیگران چیست؟» فرموده‌اند: «این آقایان همه از مفاخر عالم علم و ادبیّات و فرهنگ و شعر و شاعری هستند. آنها بزرگانی هستند که نوعاً معارف قرآنی و مضامین عرفانی و نکات و مدارج انسانی را در سیر و سلوک، اعتلا و ارتقای انسان به نظم درآورده‌اند». و همچنین تأکید می‌کنند که امثال حافظ و مولوی، عالم به تمام علوم از قبیل فقه، اصول، حدیث، فلسفه بودند. ولی بعدها بیشتر در جنبه شعر شهرت پیدا کردند.(۲) 📚 منابع: ۱- قرآن و عرفان و برهان از هم جدائی ندارند، قم، انتشارات قیام، چاپ چهارم، ۱۳۸۱، ص ۷۶، ۷۵، ۴۹، ۴۷، ۳۲ ۲- گفتگو با علامه حسن زاده، به اهتمام محمّد بدیعی، قم، انتشارات تشیّع، چاپ سوم، ۱۳۸۲، ص ۳۸، و همچنین ر.ک: کیهان فرهنگی، شماره ۵، مرداد ۱۳۶۳ 🆔 @allame_tehrani
نظر آیت‌الله جوادی آملی درباره مولوی آیت‌الله جوادی آملی می‌فرمایند: «ممکن است فردی درباره معرفت دینی و یا عرفانی برخی از مشاهیر این علوم، اظهار نظر کرده و با مشاهده اشعار و آثار فردی، همچون ملّای رومی این گونه حکم کند که معرفت او معرفتی اشعری ـ افلاطونی است ... علّت این قضا و داوری ناصواب، ناآگاهی نسبت به مفاهیم و معانی بلندی است که ملّای رومی در مثنوی و دیگر آثار خود، اظهار نظر می‌کند. عارف بزرگواری چون ملّای رومی از شاگردان بنام شمس تبریزی است و شمس تبریزی از معاصران شارح فصوص، مرحوم محقّق ملّا عبد الرزاق کاشانی است و آنها هر دو از بزرگانی هستند که از طریق صدر الدین قونوی از تعلیمات ابن عربی بهره برده‌اند.»(۱) همچنین ایشان فرموده‌اند: «روایت شده است که إنّ من الشعر محکمةٌ و آن شعری است که در توحید، مدح و منقبت انبیاء و اولیاء و اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السّلام ـ، زهد و اندرز باشد. مانند اشعار حکیم غزنوی و حکیم رومی و حکیم عطّار.»(۲) 📚منابع: ۱- جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آیینه معرفت، اسراء، قم، بخش دوم، ثبات و تغییر معرفت دینی، معرفت عرفانی و کلام اشعری. ۲- جوادی آملی، عبدالله، در مقدمه «گنجور عشق» مدایح و مراثی اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ ، قم، اسراء. 🆔 @allame_tehrani
💠 مقدمهٔ مولوی بر مثنوی هذا کتاب المثنوی و هو أصول أصول أصول الدین فی کشف أسرار الوصول و الیقین و هو فقه الله الأکبر و شرع الله الأزهر و برهان الله الأظهر... 🆔 @allame_tehrani
💠 بخشی از مقدمهٔ کتاب شرح مثنوی حاج ملاهادی سبزواری هذا شرح... ...للتفسیر المنظوم و السر المکتوم، إذ کلّه کما تری بیان للآیات البینات و تبیان للسنن النبویات و قبسات من نور القرآن اللامع و... فیه کلّ الحکمة العنیقة و کلّه الحکمة الأنیقة و للّه درّ ناظمه حیث جمع بین الشریعة و الطریقة و الحقیقة... ...إن ذکر الفضل و الکمال فهو صدر الأفاضل و إن جیء بمقامات أهل العرفان و الحال فهو شیخ الأماثل. 🆔 @allame_tehrani
سلسله مباحث مولوی شناسی - پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر آثار حجة‌الاسلام و المسلمین وکیلی https://b2n.ir/mhva.molavi 🆔 @allame_tehrani
محیی الدین شیعه خالص.pdf
2.88M
📘محیی‌الدین؛ شیعهٔ خالصحجت‌الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمدحسن وکیلی محیی‌الدین ابن عربی حق بزرگی بر گردن عالمان شیعی دارد و فقط به برکت آراء و آثار او بود که توفیق معرفت اجمالی آیات و روایات معارفی شیعی فراهم شد. -------------------- در این کتاب با استفاده از ادله متقن و پرهیز از شواهد غیر اطمینان آور، به یکی از وجوه شخصیت ذوابعاد عارف کامل، جناب محیی‌الدین ابن عربی، یعنی تشیع ایشان پرداخته شده و به سؤالات و شبهات متعددی در این زمینه پاسخ داده است. هرچند محور اصلی این کتاب تشیع جناب محیی الدین است اما در ضمن آن به مذهب بزرگانی نظیر سنائی، عطار، ملای رومی، صدرالدین قونوی، قطب رازی و… نیز اشاره شده است. بی‌شک محیی‌الدین معصوم نبوده ولی خطاهای محیی‌الدین در کنار عطایای وی ناچیز است و آنقدر در آثار خود دُرّ و جواهر به ارمغان آورده که حد و حصر ندارد و اگر گرد و غباری هم بر آنست باید آن را کنار زد و آن جواهرات را از لابلای آن جدا کرد. البته اگر دیده‌ای جواهرشناس وجود داشته باشد. او حق بزرگی بر گردن عالمان شیعی دارد و فقط به برکت آراء و آثار او بود که توفیق معرفت اجمالی آیات و روایات معارفی شیعی فراهم شد و مخالفان وی از علامه مجلسی ثانی و شیخ احمد احسائی و تا آقا میرزا مهدی اصفهانی و… نیز خواسته یا ناخواسته بر سر سفره او نشسته‌اند. 🆔 @allame_tehrani
CamScanner ۱۰-۲۴-۲۰۲۲ ۱۴.۲۹.pdf
2.4M
🌸 قریحه و ذوق شعری علّامهٔ طباطبائی 🌷قصاید و غزلیّات علّامهٔ طباطبائی🌷 علّامهٔ استاد دارای روحی لطیف و ذوقی عالی و لطافتی خاص بودند. در اشعار عرب به شعرهای ابن فارض بخصوص به «نظمُ السُّلوك» آن که معروف به تائیّهٔ کبری است علاقه‌مند بودند. و در أشعار فارسی «دیوان خواجه حافظ شیرازی» را می‌ستودند و از أشعار عرفانی فارسی و عربی، گهگاهی برای دوستان غزلی آرام آرام می‌خواندند. و... علّامه دارای قریحهٔ شعر بوده و غزل‌های عرفانی آبدار که توأم با وَجد و حال، و سراسر عشق و اشتیاق است می‌سروده‌اند. و ما برای نمونه یک غزل از آنرا در اینجا می‌آوریم: مِهر خوبان دل و دین از همه بی‌پروا برد رُخ شَطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد تو مپندار که مجنون سرِ خود مجنون گشت از سَمَک تا به سِماکش کشش لیلَی برد من به سرچشمهٔ خورشید نه خود بردم راه ذرّه‌ای بودم و مِهر تو مرا بالا برد من خَسی بی سر و پایم که به سیل افتادم تو که میرفت مرا هم به دل دریا برد ... 📚 مِهر تابان، ص ۸۷ تا ۹۴ •(قسمت‌هایی از پاورقی‌ها یا متن که خارج از متن مربوطه بوده، حذف گردیده است.) 🆔 @allame_tehrani