🔴 سالک تصنّعی به درد نمیخورد؛ سالک باید نفس عملش سلوک باشد
... اصلاً تصنّع درست نیست! سالک تصنّعی بهدرد نمیخورد.
سالک باید نفس عملش سلوک باشد و آن قدر در دلش از آن مطالب و گمشدهها او را به خود مشغول کرده باشد که برای تفکّر و تصنّع و این طرف و آن طرف نگاه کردن و با این و آن مشغول شدن و سخن هرزه گفتن و داد و بیداد کردن و در مجلس صدا بلند کردن و امثال اینها مجال نداشته باشد.
اصلاً مؤمن باید وَقور باشد! وقتی که انسان را میبینند خود عمل انسان معرّف باشد. «فی المَکارِه صَبورٌ»(1)؛ «در ناملایمات باید صابر باشی.» هرچه سالک میتواند باید وقور باشد و صبور باشد!
وقور یعنی آرام باشد، سبکش متین و پسندیده باشد.
صبور یعنی وارداتی که بر او میشود از جا در نرود؛ نه اینکه وقتی برایش یک غذای لذیذی میآورند، او صبر کند تا آن غذا را آماده کنند. در غذای لذیذ خوردن صبر معنا ندارد؛ معنایش این است که اگر غذای لذیذ به او نرسید صبر کند، ناملایم شد صبر کند، حرف زشتی از شخصی شنید صبر کند؛ از پدر و مادر و خواهر و دوستان یک حرف درستی نشنید، یک حرف غیر درستی شنید، او با بزرگی خودش و با سعۀ صدرش بگذرد و تحمّل کند.
📚 آیین رستگاری، ص173
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- الکافی، ج٢، ص٢٣١.
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
💖 صاحبدل کیست؟ ❤️ به دل خودت مسلط باش 🎙حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدسالل
🔰خود را بشناس تا خدا را بشناسی!
آیات أنفُسی یعنی نفسِ خود انسان؛ انسان از خودش خدا را بشناسد، و این خیلی راه خوبی است که انسان از خودش خدا را بشناسد؛ خود را بشناس تا خدا را بشناسی!
مگر انسان از خودش میتواند خدا را بشناسد؟! بله! چون خدا از خودِ انسان به انسان نزدیکتر است و خدا وجودش با وجود انسان معیّت دارد؛ پس بنابراین: حقیقتِ وجودِ انسان مندکّ در ذاتِ خداست، اگر انسان درون خود را بگردد، خودش را پیدا کند، خدا را پیدا کرده است؛ پس راه خدا پیدا کردن، خود پیدا کردن است!
میگویند: فلان کس صاحبدل است، یعنی به دلِ خودش مسلّط شده است؛ دلهای ما از دست ما رفته است، دل بر ما مسلّط است، بدون اختیار ما افکار عجیب و غریب در دل ما میآید، امّا صاحبدل آن کسی است که دل خودش را به دست آورده است و نمیگذارد افکاری در قلب او وارد بشود، تسلّط بر دل دارد، این را میگویند: صاحبدل، صاحب ضمیر. صاحبدل آن کسی است که به معرفت نفس رسیده و خودش را پیدا کرده است، و خود پیدا کردن ملازم است با خدا پیدا کردن.
📚 تفسیر آیهٔ نور، ص199
🆔 @allame_tehrani
💎 معرفت به نفس یعنی: خداوند علیّ أعلیٰ به ذات انسان متّصل است
معرفتِ به نفس یعنی: خداوند علیّ أعلیٰ به ذاتِ انسان متّصل است و وجود انسان مندکّ و فانی در ذات پروردگار است. اگر انسان ذات خودش را به نحو اندکاک و فنا پیدا کند و به هستی خودش برسد که نیستی محض است، این نیستیِ محض در هستی محضِ پروردگار مندکّ شده، آن وقت به مقام هستی پروردگار میرسد و فنای در ذات پروردگار پیدا میکند.
و لذا در راه معرفت نفس و معرفت پروردگار، در روایات مطالب عجیب و غریبی از ائمّه علیهمالسّلام بیان شده است، که انسان اگر خداوند را بشناسد، به چه نعمتها و فوزهائی میرسد!
... این معرفت پروردگار علیّ أعلیٰ لذّتهائی دارد که اگر تمام لذّتهائی را که در دنیاست با هم جمع کنند، به اندازۀ یک لذّت از لذّتهای پروردگار نمیشود. تمام لذّتهائی که در دنیاست از جمالها، از کمالها، از نعمتها، از جواهرات، از اطعمه و اشربهای که خداوند علیّ أعلیٰ برای انسان خلق کرده است، و لذّتهای جمال، و لذّتهای صداهای موسیقی، و لذّتهای عطرها، و هرچه هست همه را جمع کنند، به اندازۀ یک لحظۀ آن لذّتی که عارف از مشاهدۀ محبوب و پروردگار میبرد، نمیشود؛ و راهش راهِ تزکیۀ نفس است.
📚 تفسیر آیهٔ نور، ص214
🆔 @allame_tehrani
💫 راه خداشناسی راه معرفت نفس است که آن هم به تزکیه حاصل میشود
راه خداشناسی راهِ معرفتِ نفس، و معرفت نفس هم به تزکیه است که انسان خودش را درست کند؛ تزکیه، تهذیب، اخلاق.
﴿قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَكَّىٰهَا * وَ قَدۡ خَابَ مَن دَسَّىٰهَا﴾؛ «فلاح و رستگاری از آن کسی است که تهذیب نفس کند و بدبختی و خسران از آن کسی است که نفس خویش را گول بزند».
﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡ لَايَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَيۡتُمۡ﴾؛
[«ای کسانی که ایمان آوردهاید مراقب خود باشید، اگر شما راه یافته باشید (گمراهی) گمراهان به شما زیانی نتواند رساند.»]
وقتی خودتان را اصلاح کردید میتوانید مردم را اصلاح کنید، نه اینکه خودتان گمراه باشید آنوقت بخواهید مردم را درست کنید! امر به معروف و نهی از منکر کنید! این خودش را نشناخته و اصلاح نکرده است، آنوقت چگونه میخواهد مردم را اصلاح کند؟! آیه اینطور میگوید، میگوید: راه اصلاحِ غیر، این است که اوّل خودت را اصلاح کنی؛ آن کسی که خود را اصلاح کرد میتواند غیر را اصلاح کند و الّا نمیتواند اصلاح کند.
خُب در اثر اینکه انسان خودش را اصلاح کند، کمکم شوائب خودپسندی و استکبار از انسان بیرون میرود. انسان میفهمد که خودش موجودی فقیر و محتاج و جاهل و عاجز و مرده است؛ و این نوری که بر او تابیده است و این قدرتی که در اوست و این علم و حیات و وجودی که دارد، مال خودش نیست، مال خداست. پس کسی که به این معنی پی ببرد به علم و قدرت و حیات خدا پی برده است و این معنیِ معرفت نفس است که ملازم است با معرفتِ ربّ.
📚 تفسیر آیهٔ نور، ص218
🆔 @allame_tehrani
🔹اصل حیات انسان بر محور امید داشتن به پروردگار است
... اصل حیات انسان بر محور امید است، و حضرت سجّاد علیهالسلام در این دعاها خیلی تکیه به امید و حسن ظنّ به پروردگار میکند که این را داشته باشد. انسان هر گناهی کند، تا هنگامی که امید در او هست قابل آمرزش است؛ امّا وقتی امید از بین رفت، دیگر مثل یخی است که باز میشود، دیگر قابل آمرزش نیست! چون امید، آن ریسمانی است که بین انسان و پروردگار متّصل است، وقتی امید بریده شد آن ریسمان بریده میشود. مثلاً انسان در ته چاهی گرفتار است و یک ریسمان هست که انسان را به بالا میکشد؛ توی این چاه، مار هست، عقرب هست، افعی هست، اژدها هست، در ته این چاه آب هست، و هزار مصیبت و گرفتاری هست، ولی انسان امید به این ریسمان دارد؛ ریسمان، ریسمان نجات است و میگیرد بالا میآید. تا هنگامی که دستش به این ریسمان است، اگر هزار تا آفت هم باشد، بالأخره دستش به ریسمان است یا او را میکشند بالا یا خودش بالا میآید؛ بالأخره این ریسمان، وسیلۀ نجات است. امّا اگر ریسمان بریده شد، به مجرّد بریده شدن ریسمان، وقوع در هلاکت و آفت است. و لذا انسان ریسمان را نباید از دست بدهد.
این ریسمان، ریسمان فقر و گدایی است که همیشه انسان باید امیدش به خدا باشد و آن حال التجاء و تضرّع و مسکنت را از خودش دور نکند؛ غرور، عُجب، خودپسندی او را نگیرد؛ همین که گرفت، آن ریسمان پاره می شود؛ یأس که پیدا شد آن ریسمان به کلّی پاره میشود و انسان ساقط میشود.
📚 شرح فقراتی از دعای ابوحمزه ثمالی، ج2، ص88
🆔 @allame_tehrani
🔴 گناهان عامل اصلی سوء ظنّ بالله
... گناهان موجب سوء ظنّ بالله میشود و آنچه انسان را در میان آتش میافکند، سوء ظنّ به خداست! پس بنابراین اگر سوء ظنّ به خدا انسان را در آتش میافکند، ضدّش که حسن ظنّ به خداست، منجی است دیگر! پس اگر انسان حسن ظنّ به خدا داشته باشد، خود حسن ظنّ به خدا موجب تکفیر گناهان و آمرزش سیّئات انسان میشود.
بر همین اصل است که خداوند علیّأعلیٰ وعده داده است و بر خود عهد کرده است که درگذرد از آن افرادی که حسن ظنّ به خدا دارند!
لذا حضرت در اینجا از این فقره خوب استفاده میکنند: «مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدتَ مِنَ الصَّفحِ عَمَّن أحسَنَ ظَنّاً؛» من متنجّزم، این مطلب را قرص گرفتم؛ کدام مطلب؟ این وعدهای را که تو دادهای که: کسانی که به تو حسن ظنّ داشته باشند تو از گناهان آنها اغماض میکنی و از معاصی آنها درمیگذری!
📚 شرح فقراتی از دعای ابوحمزه ثمالی، ج1، ص164
🆔 @allame_tehrani
💫 معنای قلب سلیم
سُفیان بن عُیَینه از حضرت امام صادق علیهالسّلام روایت میکند:
خدمت آن حضرت عرض کردم: در این آیۀ مبارکه که میفرماید: ﴿روزی میرسد که مال و فرزند به درد انسان نمیخورد مگر قلب پاک﴾، مراد از قلب پاک چیست؟
حضرت فرمودند: «القلبُ السَّلیمُ الَّذی یَلقیٰ ربَّهُ و لیسَ أحدٌ فیه سِواه! و کلُّ قلبٍ فیه شکٌّ أو شرکٌ فهو ساقطٌ! و إنّما أُمِروا بالزُّهدِ فی الدُّنیا لتفرُغَ قُلوبهم فی الآخِرة.»(۱)
«قلب سالم آن دلی است که وقتی به ملاقات خدا میرسد، هیچ چیزی در آن قلب جز خدا نیست! و هر دلی که در آن شک یا شرک باشد، از درجۀ اعتبار ساقط است (و آن قلب مریض و معیوب است و او را بهسوی خدا راه نمیدهند!) و مردم را در دنیا دعوت کردهاند که زهد پیشه کنید و زیاد به دنیا رغبت نکنید، برای اینکه دلها برای آخرت سالم بشود.»
دل انسان دو گنجایش ندارد:
﴿مَّا جَعَلَ ٱللَهُ لِرَجُلٖ مِّن قَلۡبَيۡنِ فِي جَوۡفِهِ﴾(۲)؛ «خدا در جوف یک انسان، دو دل نگذاشته است!»
انسان در راه توحید نمیتواند با دو دل حرکت کند! اگر دل از محبّت دنیا پر بشود و قلب انسان را خودنمایی، صیت، آوازه، جاه و سایر محبّتهای فانیۀ دنیا بگیرد، آن قلب دیگر ظرفیّت برای نورِ خدا ندارد؛ عمر سپری میشود و انسان نهاینکه دست خالی از دنیا میرود، بلکه با قلب آلوده و مریض میرود و قلب آلوده در آنجا عَقباتش سخت است.
📚 مبانی اخلاق، ج2، ص55
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- الکافی، ج٢، ص۱۶.
۲- سورهٔ أحزاب (٣٣) آیهٔ۴.
🆔 @allame_tehrani
🔴 خودت را ارزان نفروش!
تا انسان، انسان است باید کار انسانی کند؛ اگر اعمالی انجام بدهد که مادون درجۀ انسانیّت اوست، خود را ارزان فروخته است و از او مؤاخذه میکنند! انسان باید کار انسان کند، نه کار حیوان؛ اگر کار حیوان کند، خود را به حیوان معامله کرده است و در روز قیامت همنشین با انسانها نخواهد بود. انسان باید خود را در سطح انسانیّت بیاورد؛ سطح انسانیّت اینقدر بالا و شریف و عزیز است که خدای علیّ أعلیٰ خودش را در مقابل انسان معامله میکند! یعنی میگوید: مقام انسان اینقدر بالا است که اگر خود را به بهشت و به حورالعین عوض کند، کم است؛ به تمام بهشتها عوض کند، کم است؛ انسان باید خودش را با من معامله کند.
📚 مبانی اخلاق، ج2، ص59
📍مشاهدهٔ متن کامل:👇
eitaa.com/allame_tehrani/4328
🆔 @allame_tehrani
🔰 پاداش اعمال بر اساس هدف و مقصود انسان است
امیرالمؤمنین علیهالسّلام فرمودند:
تقوا (یعنی پاکی و مصونیّت و در عصمت درآمدن از هوای نفس) بهترین زاد و توشهای است که انسان را میرساند؛ دَعا إلیها أسمَعُ داعٍ و وَعاها خَیرُ واعٍ (1)؛ «عجب داعی و گویندهای این مطلب را به ما رساند!»
پیغمبر اکرم، خاتم الأنبیاء و المُرسلین که تمام ملائکۀ مقرّب و انبیای مرسل زیر نگین او هستند، در قرآن مجید به وحی الهی فریاد کرد: ﴿ٱتَّقُواْ ٱللَهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَ لَا تَمُوتُنَّ إِلّا وَ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ﴾(2)؛ خداوند علیّ أعلیٰ در باطن شما میزانی قرار داده است؛ هر کاری که میخواهید بکنید، با آن میزانِ باطن و با کتاب خدا و سنّت پیغمبر اندازهگیری کنید!
امروزه علم روشن است و کسی نمیتواند عذر بیاورد: «من نمیدانستم، نفهمیدم، کتاب در دست من نبود، کسی نبود که جواب سؤال من را بدهد، من پشت کوه زندگی میکردم، من مستضعفم و...» این حرفها پذیرفته نیست!
تا انسان، انسان است باید کار انسانی کند؛ اگر اعمالی انجام بدهد که مادون درجۀ انسانیّت اوست، خود را ارزان فروخته است و از او مؤاخذه میکنند! انسان باید کار انسان کند، نه کار حیوان؛ اگر کار حیوان کند، خود را به حیوان معامله کرده است و در روز قیامت همنشین با انسانها نخواهد بود. انسان باید خود را در سطح انسانیّت بیاورد؛ سطح انسانیّت اینقدر بالا و شریف و عزیز است که خدای علیّ أعلیٰ خودش را در مقابل انسان معامله میکند! یعنی میگوید: مقام انسان اینقدر بالا است که اگر خود را به بهشت و به حورالعین عوض کند، کم است؛ به تمام بهشتها عوض کند، کم است؛ انسان باید خودش را با من معامله کند:
﴿إِنَّ ٱللَهَ ٱشۡتَرَىٰ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَنفُسَهُمۡ وَ أَمۡوَٰلَهُم بِأَنَّ لَهُمُ ٱلۡجَنَّةَ﴾(3)؛ «خدای علیّ أعلیٰ جانها و مالهای مؤمنین را میخرد و در مقابل آن، بهشت میدهد.»
آن جان و مال در مقابل هر هدفی بوده است، همان بهشت به او داده میشود؛ اگر جَنّة اللِّقاء باشد و انسان جان یا مال را برای لقاء خدا بدهد، لقاء خدا دنبال اوست؛ یعنی خود خداوند هست و خود خدا انسان را خریده است و خودش را ثَمَن معامله قرار داده است. در اینصورت، انسان فروشنده شده است و خدا خریدار! مَبیع و مُثمَن و چیزی که فروخته است، مال و نفس اوست و آن چیزی که در مقابل این به فروش میرسد، بهشت است؛ و آن بهشت هم بر اساس اخلاص نیّات و درجات، تفاوت میکند.
📚 مبانی اخلاق، ج2، ص58
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- نهجالبلاغة (صبحی صالح)، ص١٦٩، خطبهٔ١١٤.
2- سورهٔ آلعمران (٣) آیهٔ ١٠٢. امامشناسی، ج١٣، ص٣١٠:
«تقوای خدا را آنطور که باید و شاید و سزاوار مقام تقوای اوست بجای آورید! و مبادا مرگ شما را فرا گیرد، مگر آنکه شما در درجۀ أعلای اسلام و تسلیم باشید!»
3- سورهٔ توبه (٩) آیهٔ ١١١.
🆔 @allame_tehrani
🌪 سنت امتحان
آن مقدار ايمانی را كه خداوند سبحانه از مردم میخواهد، مجرّد گفتار: ءَامَنَّا بِاللَهِ (ايمان به خدا آورديم) نمیباشد؛ بلكه ايمانی است كه تندبادهای فتنهها و تغييرات زمانها آن را نتواند تكان بدهد. و آن، چنان حقيقتی بايد بوده باشد كه با توارد بلايا و امتحانات، خوب و مستحكم گردد و مستقرّ و پابرجا شود؛ و با تراكم مصائب و محنتها باثباتتر و استوارتر گردد. بنابراين، مردم هيچگاه به مجرّد قول ءَامَنَّا بِاللَهِ بدون آنكه امتحان شوند و در بوتهٔ آزمايش روند و آنچه در باطن نفوسشان از حقيقت ايمان يا لكّهٔ كفر وجود دارد به ظهور برسد، يله و رها نخواهند بود. و البتّه خداوند میداند آنان را كه با قدم صدق در راه ايمان گام نهادهاند، و نيز میداند آنان را كه با دروغ، ايمان ظاهری آوردهاند.
بناءً عليهذا، فتنه و امتحان و مشكلات در راه توحيد، سنّتی است الهيّه كه ابداً راه گريز و گزيری در آن موجود نمیباشد.
📚 اللهشناسی، ج1، ص326؛ به نقل از «الميزان في تفسير القرءَان» طبع آخوندی، ج16، ص101
🆔 @allame_tehrani
🔴 كسی كه توقّع لقاء خدا را دارد بايد كمر همّت به جهاد بربندد
... لقای خداوند امری است حتمی، و برای حصول آن لازم و واجب است تا مردمان اميدوار، بدان كمر همّت بر ميان بندند، و پای راستين در مِضمار اين ميدان بنهند و با قدمی استوار و عزمی راسخ اين راه را طیّ كنند، و از هيچ آفتی و عاهتی به هراس درنيايند، و از هيچ مشكل و رادع و مانعی كه بر سر راهشان قرار گيرد از راه متوقّف نشوند و با حول و قوّهٔ الهی آن مانع را بر كنار بنهند، و از امتحانهای گوناگون كه لازمهٔ طیّ اين طريق میباشند در وحشت نيفتند؛ تا با مدد خداوندی به وصال او نائل آيند. اين راه اختصاص به امّت پيامبر آخر زمان ندارد؛ در جميع امم سالفه و پيشينيان از مؤمنان به پيامبران، مطلب از همين قرار بوده است. از بهانه آوردن نتيجهای حاصل نمیشود، و از «از امروز به فردا افكندن» ثمری به دست نمیآيد، و از سرپوش جهل و حماقت بر روی ديدهٔ عقل نهادن نوری در دل پديدار نمیگردد. آخر خداوند با چه بيانی بيان كند؟! و با چه اصرار و ابرامی مطلب را حالی نمايد؟! و با چه تأكيد و توبيخی جاهلان را دانا، و خوابروندگان را بيدار، و غافلان را هشيار فرمايد؟! والله و تالله و بالله اگر در تمام قرآن كريم نبود مگر همين چند آيهٔ اخير مذكوره در اوائل سورهٔ عنكبوت كه تفسيرش را اجمالاً از حضرت استاد فقيد الفقه، و فقيد العلم و العرفان، و فقيد البصيرة و الشّهود، گوش داديم و خوانديم؛ برای ما كافی بود تا چه رسد به باقی آيات و جميع قرآن كه سراسر آن از وحدت حقّ و وجود واجبالوجود بحث دارد و لقای وی را با اصرح بيان و اظهر دلالات به ما گوشزد مینمايد.
📚 اللهشناسی، ج1، ص335
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
💫 نمونهٔ انسان کامل مرحوم حضرت علامه طهرانی (رحمةاللهعلیه) حضرت زینب (سلاماللهعلیها) را نمونهٔ
💫 برترینها
💐 ولادت باسعادت حضرت زینب (سلاماللهعلیها)
در تمام عالم بشريّت غير از علىّ بن أبىطالب و اولاد طاهرينش و غير از دخت رسولالله فاطمهٔ زهراء و دختر برومندش سرّ أميرالمؤمنين: زينب كبرى، در زير اين آسمان نيلىفام چه ميزانى افضل و اشرف براى مردان و زنان سربرآورده است؟ آن درجه از طهارت و پاکى سرّ و ضمیر و قلب و نفس و خیال و حسّ، آن فتوّت و جوانمردى، آن ایثار و گذشت، آن محبّت در جلال خدا، آن عبودیّت و بندگى، آن معرفت و علم غزیر و جوشان.
📚 «معادشناسی» ج۸، ص۱۷۶
🆔 @allame_tehrani