آل یاسین
🌵روایت اسرای مفقود الاثر– رحمان سلطانی🌿 💢قسمت پنجاه و نهم: مسابقه دوِ با مانع پاراالمپیک💢 با ورود
🌵روایت اسرای مفقود الاثر– رحمان سلطانی🌿
💢قسمت شصتم: هیچکس خودشو نمیدید💢
میدون جنگ بود و دو طرف تو این مبارزه تلاش می کردن یه طرف برای کمتر کتک خوردنو طرف دیگه حریصانه برای بیشتر زدن و عقده خالی کردن. چشمتون روز بد نبینه هر چی باشه جون آدمیزاد شیرینه و اونام هیچ رحم و مروتی نداشتن.
گر چه نسبت به خیلیای دیگه تونستم مسیر پر از موانع رو سریعتر طی کنم ولی در عین حال جایی از بدنم نبود که ضربه ای به اون نخورده باشه. تو اون شرایط و دقایق کوتاه با وجود اینکه با حداکثر سرعت می دویدم ولی انگار خط پایانی نبود و طول تونلِ مرگ کیلومترها به نظر می رسید و انگار ساعتا طول می کشید که به آخر برسی و این خاصیت لحظات سخته که بسیار کند سپری میشه. انگار زمان متوقف شده بود. هر چه بود تموم شد و هنوز زنده بودم و نفس می کشیدم ، حداقل شکر خدا استخونام سالم بودن و جایی نشکسته بود. با هر هول و ولایی بود به انتهای مسیر رسیده و داخل آسایشگاه شدم. با خودم می گفتم این منم؟ دور از جونِ بچه ها ، مثل گله گوسفند، داخل آسایشگاه تلنبار شدیم و درها بسته شد. هنوز نمی دونستیم چه بر سرمون اومده! با فروکش کردن خشونت دشمن ، نگاهامون به یکدیگه دوخته شده بود و به سر و صورتای خونی و دست و پاهای پاره شده و بدنای سیاه شده از ضربات کابل و چوب نگاه می کردیم ، عجب صحنه ای بود. انگار هیچ کس خودشو نمیدید و همه زُل زده بودیم به همدیگه. مات و مبهوت از این همه شقاوت و سنگدلی دشمن و از این همه لطف الهی بخاطر زنده موندن بچه ها وسط اون مهلکه بزرگ. حالا که بعد از ۳۲ سال از اون ماجرا قلم بدست گرفته و دارم خاطراتمو می نویسم ، موی بدنم سیخ شده. مگه میشه لطف خدا نباشه و این همه افراد که اکثرشون مجروح و بدحال بودن از داخل اون صف طولانی عبور کنن و هنوزم همه زنده باشن. توصیفش هم سخته تا چه برسه به خود ماجرا. یخورده که گذشت و حرارت و گرمی بدنها فرو نشست ، آه و ناله مجروحا شروع شد. اونجا ناله کردن هم جرم بود و صدایی از مجروحی بلند می شد پشت بند آن رگباری از کابل بود که بر بدنش فرود میومد. هنوز داشتن دور و برمون مثل اجل معلق می گشتن.
ادامه دارد✅
@alle_yasen
🌹🌹🌹
🌸━═━⊰🍃🌻🍃⊱━═━🌸
📉در جلسه ای که برخی از فرماندهان
حضور داشتند نقشه منطقه عملیاتی
مرور شد یکی از فرماندهان طرح عملیات
را شرح داد و بعد گفت: با این برنامه ریزی
که کرده ام حتما پیروز می شویم .
🍎#ابراهیم لبخندی به او زد و گفت بگو
«اگر خدا بخواهد» شما تمام کارهایت را
دقیق انجام بده اما یقین داشته باش که
اگر خدا نخواهد به هیچ یک از اهداف
عملیاتی نمی رسید.
🔹همیشه در کلام ابراهیم عبارت
«ان شاء الله» شنیده می شد او معتقد
بود که کارهای ما اگر خدا بخواهد
به نتیجه می رسد.
✨وَلَا تَقُولَنَّ لِشَاْىْءٍ إِنِّى فَاعِلٌ ذَلِکَ غَداً (۲۳)
درباره هیچ چیز و هیچ کار، مگو که
من آن را فردا انجام مى دهم.
✨ إِلَّا أَن یَشَآءَ اللَّهُ وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیت
َ وَ قُلْ عَسَى أَن یَهْدِیَنِ رَبِّى لِأَقْرَبَ مِن
ْ هَذَا رَشَدا (ً۲۴)
مگر آنکه (بگویى:) اگر خدا بخواهد.
و اگر فراموش کردى گفتن: ان شاءاللّه،
همین که یادت آمد پروردگارت را یاد
کن و بگو: امید است که پروردگارم مرا
به راهى که نزدیک تر است، راهنمایى
کند. «سوره کهف»
💠═════️◇◈◇
🕊 @alle_yasen════💠
•┈••✾◆🔹🔔🔹◆✾••┈•
🥀چقــدر از مَــنش این شهدا دور شـدیم
🌍آن قدر خیره به دنیا شده و کــور شدیم
🙏🏻معذرت از همـه خوبان و هـمه همرزمان
😔ما برای شهـــدا وصـــــله ی ناجور شدیم
💠═════️◇◈◇
🕊@alle_yasen
#خاطرات_شهید🌷
💠اگر ایشان درمنزل🏡 بود، حتما خود را برای انجام فعالیتی سرگرم میکرد. یا با بچه ها #بازی و یا در کارهای منزل کمک میکرد. گاهی ظرف🍽 میشست گاهی خانه راجارو میکشید. بچه ها نیز سرگرم بازی با #پدر می شدند و وقتی پدر نبود، بهانه گیری آنها بیشتر میشد.
💠نه تنهابا فرزندان خودمان، بلکه باتمام بچه ها👦 ارتباط خوبی داشت. در مهمانی ها بچه ها را جمع وبا خواندن #قرآن و شعر سرگرم و در نهایت نیز با تقدیم هدیه🎁 کوچکی خوشحالشان میکرد.
✍راوی: همسرشهید
#شهید_کمال_شیرخانی
@alle_yasen
🌹🌹🌹
❇️#یکی از رفقای هم دروه ای #حسین با انتشار این عکس نوشت:🌱
"تقریبا همیشه #حسین را در همین حالت می دیدیم.با درحال کار بود و یا در حالت کار.🌱
❇️اصلا #خستگی برایش معنا و مفهوم نداشت.بدن ورزیده و آماده ای داشت.درست #زمانی که همه خسته بودند شوخی های حسین گل می کرد و به همه #روحیه می داد.👌
❇️#استراحت حسین ماند برای بعد از شهادتش."🌱
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌼🍃
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@alle_yasen
چه زیبا گفت:
گاهی یک نگاه حرام شهادت را برای کسی که لیاقت شهادت دارد، سال ها عقب می اندازد. چه برسد به کسی که هنوز لایق شهادت نشده است!!
"شهید حسین خرازی"
@alle_yasen
🌹🌹🌹🌹
كاری كنيد
كه وقتی كسی
شما را ملاقات ميكند
احساس كند
كه يك شهيد را
ملاقات كرده است.
شهيد باشيم
تا شهيد شويم.
"شهید احمد کاظمی"
@alle_yasen
🌹🌹🌹🌹🌹
📢 #چقدر_تناقض؟!
👈🏿روحانی دیروز: آمریکا کدخدا است
روحانی امروز: این آمریکا،همان آمریکاییست که هواپیمامسافربریمان را زد
👈🏿ظریف دیروز: آمریکا میتواند سیستم دفاعیمان را نابود کند
ظریف امروز: آمریکا را قدرقدرت ندانیم
👈🏿اینا با این حجم از تناقض به درد اداره مدرسه نمیخورن؛سرنوشت ۸۰میلیون نفر جای خود
#لعنت_بر_هر_چی_بی_شرف
#سرطان_اصلاحات
#انتخاب_اشتباه
@alle_yasen