eitaa logo
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
248 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
10.7هزار ویدیو
72 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام علی(ع) : زشت ترین راستگویی ، تعریف انسان از خودش می باشد...🌱 [غررالحکم📚] 🖇 https://eitaa.com/almahdie
✨﷽✨ 🔰 مردم در دنيا دو گونه كار كنند : 1) گونه ای در دنيا، براى دنيا كار مى كند و دنيا چنانش به خود مشغول داشته كه به آخرتش نمى پردازد و مى ترسد كه بازماندگانش گرفتار فقر شوند و حال آنكه، خود از دنيا در امان است. چنين كسى عمر خود را براى سود ديگران تباه مى كند 2) گونه ای ديگر در دنيا براى آخرتش كار مى كند، پس بهره و روزی او از دنيا بى هيچ رنجى به دستش مى آيد. چنين كسى نصيب خود از دنيا و آخرت فراهم آورد و مالك دو سراى شود. (هم دنیا دارد هم آخرت) در نزد خداى هم آبرومند است و هر حاجت ، كه از او خواهد ، برآورد. 📚 نهج البلاغه حكمت ٤٦٩ https://eitaa.com/almahdie
✅ علامه امینی دامادی بنام سید غلامرضا کسایی گوگانی داشت که از شخصیت های پرفضیلت و اهل تقوا و درنهایت عدالت و وثاقت بوده است. ایشان از دوران طلبگی، در مدرسه علمیه خاطره ای عجیب نقل کرده است. وی می‌گوید که در آنجا یک خادم بی سواد داشت که بعد از کارهایش می‌رفت به طلبه‌ها هم کمک می‌کرد، کارهایشان را انجام میداد، حتی لباس های آنها را می شست و آفتابه شان را پر میکرد. بعد هم عبادت خودش را قشنگ بجا می‌آورد. داماد علامه امینی می گوید: یکبار برای وضو و نماز شب، به حیاط حوزه رفتم، که دیدم از حجره این پیرمرد، نور عجیبی روشن است و صدای سخن می آید. هاج و واج ماندم تا اینکه بخود آمدم و دیدم خبری از آن نور نیست. رفتم در زدم، و از او پرسیدم قضیه چه بوده ؟ اما او از اینکه با کسی حرف میزده را انکار کرد. اصرار کردم، گفت ولی باید قول بدهی تا جمعه چیزی نگویی و واکنش ات نسبت به همیشه تا جمعه با من فرق نکند (این موضوع، سحر چهارشنبه اتفاق افتاده بود) گفت حضرت مهدی آمده بودند از من تشکر و تفقد کردند بابت زحماتی که در اینجا کشیدم و بعد فرمودند یکی از رجال الغیب ما عمرش تمام است و چون با تقواتر از تو پیدا نکردم آمدم بگویم اثاثیه ات را برداری و بعد از او جانشین وی شوی ، اما تا جمعه چیزی نگو ! ایشان می‌گوید تا روز چشم از این پیرمرد برنداشتم ولی چیزی هم نگفتم ! جمعه دیدم لباسهایش را شست،غسل کرد، وضو گرفت و سر ظهر آمد صدا زد آی طلبه‌ها ! من رفتم، حلالم کنید و بعد غیب شد ! گفتم : بیایید😭 یکی از کبوتران حریم امام رفت 😭 طلبه ها که باور نمی کردند گفتند نه ! 🙄شاید جایی رفته! 👈 بعد ماجرا را برایشان گفتم . ✅ هم اینک هشتاد و اندی سال از آن ماجرا می‌گذرد و در طول این مدت احدی از آن خادم تبریزی نام و نشانی نیافته‌است. 👌 بنده و عبد خدا باشیم ! مال و سواد و... عاقبت بخیری نمی آورد! https://eitaa.com/almahdie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌺هــر لحظه این را به یــاد داشته باشید که انـــدازه ی مشـــکلات از قــــدرت خداونـــــد خیلــــی کوچکـــتر است پس با خودت زمزمه کن لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ🌺🌿 🌸🍃 https://eitaa.com/almahdie
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔞🔞هشدار 🔞🔞هشدار ⚠️⚠️به شدت دلخراش ⚠️⚠️ دلهاتون اگه لرزید، اشکتون بارید آه سینه تون رو به خدا بگید شاید ظلم ریشه کن بشه الله اكبر 😭😭😭😭 https://eitaa.com/almahdie
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍😋 سینه مرغ ۵۰۰ گرم سیر ۳ حبه تخم مرغ ۱ عدد ادویه ها:فلفل قرمز،پاپریکا، اویشن ۱ ق چ از هرکدوم / جوز هندی کمی،پودر زنجبیل ۱/۲ ق چ، نمک ۱ و ۱/۴ ق غ،تخم گشنیز ۱ ق غ آرد گندم ۲/۵ ق غ نشاسته گندم ۲ ق غ آب ۶۰ گرم روغن ۷۵ گرم قارچ ۲۵۰ گرم فلفل دلمه ای ۱ عدد پسته خام به مقدار لازم 🔺پسته رو کمی داخل اب خیس کنید . 🔺قارچ بلانچ شده و فلفل دلمه ای و پسته رو روی دستمال بزارید تا خشک بشه اصلا اب نداشته باشه. 🔺از قالب تفلون استفاده کنید و اگه قالبتون میچسبه داخلش سلفون بکشید. 🔺قالب رو تا جایی پر کنید که نیم سانتی متر فضای خالی داشته باشه و روی قالب رو با فویل بپوشونید. 🔺به مدت ۱:۳۰ ساعت داخل فر با دمای ۱۴۰ 🔺وقتی که کالباس سرد شد داخل یخچال بزارید حداقل ۸ ساعت بمونه https://eitaa.com/almahdie
✏درد را فراموش کردم عصر یکی از روزهای عملیات خیبر بود و ما در جزیره مجنون. پل را تصرف کرده بودیم. من مجروح شده بودم. حمید را دیدم که داشت نیروها را هدایت می‌کرد. یادش افتاد نماز ظهرش را نخوانده. سریع وضو گرفت، آمد قامت بست و جایی نماز خواند که در تیررس بود و امکان داشت فاجعه اتفاق بیافتد، اما چنان با طمانینه و آرامش نماز می‌خواند که من دردم را فراموش کردم و به او خیره شده بودم. حتی وقتی هم که روی برانکارد گذاشتنم تا ببرنم، برگشته بودم و به نماز خواندن حمید نگاه می‌کردم. شهید حمید باکری https://eitaa.com/almahdie