May 11
May 11
💠با سلام خدمت اعضا محترم کانال المیزان
به اطلاع میرساند کانال حاضر پیرامون تفسیر آیات با رویکرد فلسفی ،تایخی، روایی با تکیه بر تفسیر گرانسنگ 🍃المیزان فی تفسیر القرآن🍃 اثر فیلسوف و مفسر بزرگ حضرت علامه طباطبایی ره می باشد.
@almizan_t
#مقدمه_المیزان
💠معنى تفسير و تاريخچه آن از نظر علامه:
نخست بايد بگوئيم:
تفسير كه بمعناى بيان معانى آيات قرآنى، و كشف مقاصد و مداليل آن لست، از قديمىترين اشتغالات علمى است، كه دانشمندان اسلامى را به خود جلب و مشغول كرده است.
و تاريخِ اين نوع بحث كه نامش تفسير است، از عصرِ نزول قرآن شروع شده، و اين معنا از آيه:
🍃كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ، يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا، وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ🍃
ترجمه: هم چنان كه در شما رسولى از خود شما فرستاديم، تا بر شما بخواند آيات ما را، و تزكيهتان كند، و كتاب و حكمتتان بياموزد) «1»🍃
به خوبى استفاده ميشود، چون مىفرمايد: همان رسولى كه كتاب قرآن به او نازل شد، آن كتاب را به شما تعليم مىدهد.
===========
(1)- سوره بقره آيه 151
@almizan_t
#مقدمه_المیزان
💠طريقهاى كه رسول خدا (صلی الله علیه و اله) و ائمه اهل البيت (علیهم السلام) در تفسير قرآن سلوك كردهاند
طريقهاى كه رسول خدا (ص) و امامان اهل بيت او در تفسير سلوك نمودهاند، رسولى كه خدا قرآن را نخست به او تعليم كرده، و او را معلم سايرين قرار داده، و
🔸فرموده:
(نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ، عَلى قَلْبِكَ)، «شعرا۱۹۴»
(روح الامين آن را بر قلب تو نازل كرده)،
🔸و نيز فرموده:
(وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ، لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ)، «نحل۴۴»
(ما كتاب را بر تو نازل كرديم، تا براى مردم بيان كنى، كه چه چيز براى آنان نازل شده) ...،
🔸 و نيز فرموده:
(يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ، وَ يُزَكِّيهِمْ، وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ)، «۱۶۴ال عمران»
(آيات آن را بر شما ميخواند و شما را تزكيه نموده، كتاب و حكمت را تعليمتان مىدهد) ....
و امامان اهل بيت كه رسول خدا (ص) ايشان را در حديث مورد اتفاق بين شيعه و سنى
(انى تارك فيكم الثقلين، ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدى أبدا، كتاب اللَّه و عترتى، اهل بيتى، و انهما لن يفترقا، حتى يردا على الحوض، من دو چيز گران در شما جانشين مىگذارم، كه ما دام به آن دو تمسك جوييد، ابدا بعد از من گمراه نمىشويد، يكى كتاب خدا، و يكى عترتم اهل بيتم را، و ايندو حتى چشم بر هم زدنى از يكديگر جدا نمىشوند، تا كنار حوض بر من در آيند)، «احقاق الحق ج۹ص۳۷۲»
منصوب براى چنين مقامى كرده، و خدا هم تصديقش كرده،
🔸كه فرموده:
(إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً)، «۳۳احزاب» و نيز علم به قرآن را از غير ايشان كه مطهريناند نفى كرده،
🔸و فرموده:
(إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ، فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ، لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ)، «واقعه۷۹»
(به درستى كه اين قرآن كتابى است كريم و خواندنى در كتابى مكنون كه احدى جز مطهرين با آن تماس ندارد).
🔹ادامه دارد..
@almizan_t
#مقدمه_المیزان
🔹ادامه:
اين پيغمبر و اين امامان اهل بيت ع، طريقهشان در تعليم و تفسير قرآن كريم، بطورى كه از احاديث تفسيرى آنان بر مىآيد، همين طريقهاى است كه ما بيان كرديم، و ما بزودى آن احاديث را در ضمن بحثهاى روايتى اين كتاب از نظر خواننده عزيز مىگذرانيم، آن وقت خواهيد ديد كه هيچ اهل بحثى در آن همه روايت حتى به يك حديث برنميخورد، كه رسول خدا و يا ائمه اهل بيت ع در تفسير آيهاى از حجت و برهانى علمى و نظرى و يا فرضيهاى علمى كمك گرفته باشند.
و چطور ممكن است چنين كارى كرده باشند؟ با اينكه رسول خدا (ص) در باره قرآن كريم فرمود: (وقتى فتنهها چون پارههاى شبى ديجور راه خدا و راه نجات را بر شما مشتبه كردند، در آن هنگام بر شما باد بقرآن، كه او شافعى است، كه شفاعت و وساطتش امضاء شده، و شكوهگرى از نقائص بشر است كه خدا او را تصديق كرده، هر كس آن را به عنوان كارنامه پيش روى خود بگذارد، تا به آن عمل كند، او وى را به سوى بهشت مىكشاند، و هر كس آن را پشت سر اندازد، و به برنامههايى ديگر عمل كند، همان قرآن او را از پشت سر به سوى آتش مىراند.
قرآن دليلى است كه بسوى بهترين سبيل راه مىنمايد، و آن كتاب تفصيل، و جدا سازى حق از باطل است، و كتاب بيان است، كه هر لحظه به تو سعادتى ميدهد، كتاب فصل است، نه شوخى، كتابى است كه ظاهرى و باطنى دارد، ظاهرش همه حكمت است، و باطنش همه علم، ظاهرش ظريف و لطيف، و باطنش بسيار ژرف و عميق است، قرآن داراى دلالتها و علامتها است، و تازه دلالتهايش هم دلالاتى دارد عجائب قرآن را نمىتوان شمرد، غرائب آن هرگز كهنه نمىشود، در آن چراغهاى هدايت، و منارههاى حكمت است، قرآن دليل بر هر پسنديده است نزد كسى كه انصاف داشته باشد. «تفسیرعیاشی ج۱ص۲» بنا بر اين بر هر كسى لازم است كه ديدگان خود را در آن بچراند، و نظر خود را به اين صفات برساند (و با اين صفات به قرآن نظر كند) تا دچار هلاكت نشود، و از خليدن خار به پاى چشمشرهايى يابد، چه تفكر مايه حيات قلب شخص بصير است، چنين كسى مانند چراغ بدستى ميماند كه در تاريكيهاى شب نور دارد، او به سهولت و بخوبى ميتواند از خطرهايى كه تاريكى مىآفريند رهايى يابد، علاوه بر اينكه در مسير خود توقفى ندارد، على ع هم (به طورى كه در نهج البلاغه آمده) مىفرمايد: (قرآن چنين است كه پارهاى از آن پارهاى ديگر را بيان ميكند، و بعضى از آن شاهد بعضى ديگر است) .... «نهج البلاغه خطبه۱۳۳»
🔹و اين يگانه راه مستقيم و روش بى نقصى است كه معلمين قرآن و هاديان آن، ائمه علیه السلام پيمودهاند.
@almizan_t
#مقدمه_المیزان
💠پيروى علامه ره از روش تفسیری اهل بیت علیهم السلام و ذكر جهات و محورهاى مورد بحث در تفسیر المیزان
🔹و ما نيز بيارى خداى سبحان روش تفسيرى خود را به همين طرز قرار مىدهيم، و از آيات قرآن در ضمن بياناتى بحث مىكنيم، و بهيچ وجه بحثى نظرى، و فلسفى، و يا به فرضيهاى علمى، يا مكاشفهاى عرفانى، تكيه نمىكنيم.
و نيز در اين تفسير در جهات ادبى قرآن بيش از آن مقدارى كه در فهم معنا از اسلوب عربى محتاج به آن هستيم، و تا آن نكته را بيان نكنيم از اسلوب عربى كلام آن معنا را نمىفهميم، و يا مقدمهاى بديهى، و يا مقدمهاى علمى كه فهم اشخاص در آن اختلاف ندارد، ذكر نمىكنيم.
بنا بر اين از آنچه تا كنون بيان كرديم به دست آمد، كه ما در اين تفسير به منظور اينكه به طريقه اهل بيت ع تفسير كرده باشيم تنها در جهات زير بحث مىكنيم:
🔹1- معارفى كه مربوط است به اسماء خداى سبحان و صفات او، از حيات، و علم، و قدرت، و سمع، و بصر، و يكتايى، و امثال آن، و اما ذات خداى عز و جل، بزودى خواهى ديد كه قرآن كريم آن ذات مقدس را غنى از بيان مىداند.
🔹2- معارف مربوط به افعال خداى تعالى، چون خلق، و امر، و اراده، و مشيت، و هدايت، و اضلال، و قضاء، و قدر، و جبر، و تفويض، و رضا، و غضب، و امثال آن، از كارهاى متفرق.
🔹3- معارفى كه مربوط است به واسطههايى كه بين او و انسان هستند، مانند حجابها، و لوح، و قلم، و عرش، و كرسى، و بيت المعمور، و آسمان، و زمين، و ملائكه، و شيطانها، و جن، و غير ذلك.
🔹4- معارفى كه مربوط است به خود انسان در زندگى قبل از دنيا.
🔹5- معارفى كه مربوط است بانسان در دنيا، چون تاريخ پيدايش نوع او، و خودشناسيش، و شناسايى اصول اجتماعى، و مسئله نبوت، و رسالت، و وحى، و الهام، و كتاب، و دين، و شريعت، كه از اين باب است مقامات انبياء، كه از داستانهاى آنان استفاده مىشود، همان داستانهايى كه قرآنكريم از آن حضرات حكايت كرده است.
🔹6- معارف مربوط به انسان در عوالم بعد از دنيا، يعنى عالم برزخ و معاد.
🔹7- معارف مربوط به اخلاق نيك و بد انسان، كه مقامات اولياء در صراط بندگى يعنى اسلام و ايمان و احسان و اخبات و اخلاص و غير ذلك مربوط به اين معارف است.
🔹ادامه دارد...
@almizan_t
#مقدمه_المیزان
🔹ادامه:
و اما آياتى كه مربوط است به احكام دينى، در اين تفسير پيرامون آنها بحث نشده، چون كه بحث پيرامون آنها مربوط به كتاب فقه است نه تفسير.
نتيجه اين طريقه از تفسير اين شده كه در تمامى اين كتاب و در تفسير همه آيات قرآنى يك بار هم نمىبينى كه آيهاى را بر معنايى خلاف ظاهر حمل كرده باشيم، پس در اين كتاب تاويلى كه ديگران بسيار دارند نمىبينى، بله تاويل به آن معنايى كه قرآن در چند جا اثباتش مىكند، به زودى خواهى ديد كه آن تاويل اصلا از قبيل معانى نيست.
سپس در هر چند آيه بعد از تمام شدن بحثها و بيانات تفسيرى، بحثهايى متفرق از روايات قرار دادهايم، و در آن بان مقدار كه بر ايمان امكان داشت، از روايات منقوله از رسول خدا (ص) و ائمه اهل بيت سلام اللَّه عليهم اجمعين هم از طرق عامه و هم خاصه ايراد نمودهايم، و اما آن رواياتى كه از مفسرين صحابه و تابعين چيزى نقل مىكند، در اين كتاب نقل نكرديم، براى اينكه صرف نظر از اينكه رواياتى است در هم و بر هم، كلام صحابه و تابعين حجيتى براى مسلمانان ندارد، (مگر رواياتى كه بعنوان موقوفه نقل شده است).
و بزودى اهل بحث اگر در روايات منقوله از ائمه ع دقت بفرمايند مطلع خواهد شد كه اين طريقه نوينى كه بيانات اين كتاب بر آن اساس نهاده شده، طريقهاى جديد نيست، بلكه قديمىترين طريقهاى است كه در فن تفسير سلوك شده، و طريقه معلمين تفسير سلام اللَّه عليهم است.
البته در خلال اين كتاب بحثهاى مختلف فلسفى، و علمى، و تاريخى، و اجتماعى، و اخلاقى، هست، كه در آنها نيز به مقدار وسعمان بحث كردهايم، و در همه اين بحثها به ذكر آن مقدماتى كه سنخيت با بحث داشته اكتفاء نموده، و از ذكر مقدماتى كه مقدميت ندارد، و خارج از طور بحث است خوددارى نموديم.
و سداد و رشاد را از خداى تعالى مسئلت مىنمائيم كه بهترين ياور و راهنما است.
🍃فقير الى اللَّه محمد حسين طباطبائى
@almizan_t
♦️تذکر
متن های گذاشته شده عین متن ترجمه فارسی المیزان است .
لذا دوستان میتوانند به مطالب استنادفرمایند.
#تفسیر_سوره_حمد
🔹آیه ۱:الحمد لله رب العالمین
💠بحث فلسفى
بيان عقلى اينكه هر ثناء و حمدى به حمد خدا منتهى مىشود.
برهانهاى عقلى قائم است بر اينكه استقلال معلول در ذاتش و در تمامى شئونش همه بخاطر و بوسيله علت است، و هر كمالى كه دارد سايهايست از هستى علتش، پس اگر براى حسن و جمال، حقيقتى در وجود باشد، كمال آن، و استقلالش از آن خداى واجب الوجود متعالى است، براى اينكه او است علتى كه تمامى علل به او منتهى مىشوند.
و ثنا و حمد عبارت از اين است كه موجود با وجود خودش كمال موجود ديگرى را نشان دهد، البته موجود ديگرى كه همان علت او است، و چون تمامى كمالها از تمامى موجودات به خداى
تعالى منتهى مىشود، پس حقيقت هر ثناء و حمدى هم به او راجع مىشود، و به او منتهى مىگردد، پس بايد گفت:(الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ).
#الحمد_لله_رب_العالمین
@almizan_t