eitaa logo
العالم بزمانه
120 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
37 فایل
«الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیهِ اللَّوَابِس» @HaeriDarzi https://eitaa.com/almogaddemat
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ گمشده زمان ما در دوران دفاع مقدس رادیو بغداد شبها برنامه ای داشت که اسرای ایرانی نام و ادرس یا تلفن اعلام میکردند که خانواده هایشان از اسارت آنها باخبر شوند. داماد مرحوم کوثری روضه خوان محبوب امام خمینی(ره) در مستند میراث مرثیه نقل می کرد که مرحوم کوثری شبها با قلم و کاغذ پای رادیو می نشست و اسم و تلفنهای اسرا را مینوشت. بعد هم شروع میکرد یکی یکی زنگ میزد به خانواده های اسرا خبر می داد... من نمیدانم آن زمان در دولت جمهوری اسلامی این وظیفه به کسی یا مرکزی یا سازمانی محول شده بوده یا نه، اما این پیرمرد مرا شگفت زده کرد! خدا میداند این پیرمرد نورانی در طول جنگ دل چندهزار خانواده را به گستره یک ملت شاد کرده است، بدون اینکه کسی در نظام، از او چنین چیزی خواسته باشد! یا کسی بابت این خدمت از او تشکر کرده یا به او مدالی داده باشد! حتی بعید میدانم احدی از مسئولان از این موضوع با خبر بوده باشد. آری! احساس مسئولیت، گمشده امروز بسیاری از ماست، چه در مجموعه ای مسئولیت داشته باشیم چه نداشته باشیم... با احساس و کمی و ، میتوان کارهایی بزرگ و تاریخی انجام داد.
هدایت شده از کانال
اگر این احساس وارد ذهن من شد، این خوره است!! رهبر انقلاب اسلامی: 🔹در دوران مبارزات طولانی در آن سالهای اختناق - که شماها در دنیای مخصوص آخوندی و طلبگی ماها نبودید - یکی از کارهایی که معمول بود، این بود که روحانیون مبارز را به بیسوادی رمی کنند؛ در صورتی که اینها از خیلی از آنها باسوادتر بودند! ما در مشهد مسجدی به نام مسجد کرامت داشتیم، که اجتماع عظیمی از جوانان و نوجوانان در آن‌جا گرد میآمدند. من یک وقت در آن‌جا در خلال صحبت، به یکی از این حرفهایی که درباره‌ی ما گفته شده بود، اشاره میکردم، این شعر - که ظاهراً متعلق به میرزا حبیب است - به زبانم آمد:  زین علم که رسمی است پی بحث وجدل نیز  افزون ز تو چندین ورق باطله داریم‌ 🔹 بعد گفتم اگر نوشته‌های علمی و نوشته‌های فقه و اصولیم را به سر هر کدامتان بزنم، سرتان میشکند؛ این‌قدر زیاد است! ببینید، یک وقت هست که من احساس میکنم که ای داد، من سرگرم مبارزه شدم، آنها درس را خواندند و بردند و من ماندم. اگر این احساس وارد ذهن من شد، این خوره است؛ این همان حل سیاسی است - یعنی در مبارزه حل شده است - باید مواظب بود که این پیش نیاید. ۱۳۷۰/۰۹/۰۴ ‌🌐 بسیج مدرسه علمیه معصومیه (س) 📱 @B_Masoomieh
هدایت شده از شرح حال
روایت حجره؛ قم، یکشنبه‌ و دوشنبه‌ها بعد از نماز مغرب و عشا؛
مورد 2️⃣ : پس از رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله حائری شیرازی مصاحبه ای در تلویزیون پیرامون ایشان انجام دادند و ضمن تجلیل بسیار از شخصیت و خدمات آن مرحوم، ایشان را به منزله ی توصیف نمودند که حلقۀ ارتباط بخشی از جریانات سیاسی با نظام واقع شده بودند و مانع جدایی و انفصال آنها از نظام بودند. چندی بعد و در تاریخ 27 اسفند 1395، در پیام مفصلی که در پست بعد آورده می شود، برخی تعابیر خویش در مورد مرحوم آیت الله هاشمی را مبالغه آمیز، خطا و قول به غیر علم دانستند و به طور خلاصه به محورهای زیر اشاره نمودند: 🔸 موردی و جریانیِ مرحوم در سال 88، «» و «» بود. 🔸 هر جا لحظه ای انسان غفلت می کند و در موضوعی قضاوت می کند نباید بر آن اصرار بورزد، باید تمرین کند که از اعتراف به خطا وحشت نداشته باشد. تا انسان در دنیا فرصت دارد، باید قول به غیر علم را تدارک (جبران) کند. 🔸 انسان تا فرصت دارد باید بین خود و خدا، یکی را انتخاب کند، توجیه خطای خود و دیگران، نیست، انتخاب خود است. نباید فرصت را از دست داد. انسان باید بگوید همه هیچ هستند و آنچه هست اوست و خود را راحت کند و بگوید «»! 🔸 زاویه گرفتن از چنین رهبری، است. اینکه در میان اینهمه توطئه و تخریب و دست پنهان و پیدای فساد و إلقاء شبهه، اقتدار و عزت و افتخار رهبری بالاتر شده است، بدون تأییدات ربوبی امکان پذیر نیست. 🔸 تمام قرائن و شواهد نشان می دهد از زمان زعامت امام راحل تاکنون ما از سایه به نیم سایه آمده ایم. آفتاب است؛ لحظه به لحظه از سایه کم شده و بر سایه روشن افزوده می شود. 🔸 در انتخابات سال 88 آن‌هایی که روی تقلب ایستادند باید کنند. اگر چه امکان دارد این کار را برای حفظ رابطه آنها با نظام می‌کردند ولی احتمال اینکه نوعی عصبانیّت لحظه‌ای آنها را گرفته باشد هم منتفی نیست. تنزیه مطلق، توجیه است. @haerishirazi
ولایت الله ذلّت باطنه را می‌طلبد و عبور از کبریاء و عزت ظاهره، همان ذلّت باطنه است. ولایت طاغوت‌ها ریشه در غلبه کبریاء و عزت ظاهره بر ذلّت باطنه دارد؛ همان گونه که میل به ولایت الله ریشه در غلبه ذلّت باطنه بر کبریاء و غرور و عزت ظاهره دارد. به عبارتی جنگ عقل و جهل، و به عبارتی جنگ فطرت و طبیعت، و به عبارتی جنگ تقوی و فجور، و به عبارتی جنگ نور و ظلمت، و به عبارتی جنگ خودخواهی و خداجویی، و به عبارتی جنگ دنیاطلبی و آخرت جویی، و به عبارتی در یک کلام: «تِلْک الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ» علت عقب گردها و زاویه گرفتن‌ها از ولایت الله، کم آوردن ذلّت باطنه برای لحظاتی مثل لحظه سجده بر آدم است؛ مثل لحظه‌ای که برادران یوسف گفتند: «لَیوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلی أَبینا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفی ضَلالٍ مُبین». آنچه اهل بیت و یارانشان را در تاریخ اسلام مغضوب حکّام جبّار گذشته و گروه‌های تکفیری عصر ما نموده، پایگاه الهی و مردمی آنهاست که قلوب انسان‌های پاک را به آنها سوق می‌دهد و همین پایه، مایۀ تحریک حسِّ خودخواهی آن‌ها می‌گردد و هر چه کُشت و کشتار طرفین بیشتر شود بر مواضع خویش راسخ‌تر می‌شود؛ یکی بر شِقاق خود و یکی بر استقامت بر بصیرت خود. جنگ، جنگِ صبر و بصیرت است اما جنگِ صبر لِجاج و شِقاق و صبرِ بصیرت و اخلاص! هیچ گاه نباید از تعصُّب و لِجاج غافل شد. به همین دلیل علی علیه السلام در همین خطبه می‌فرماید: «اَللَّهَ فِی عَاجِلِ اَلْبَغْیِ وَ آجِلِ وَخَامَةِ اَلظُّلْمِ وَ سُوءِ عَاقِبَةِ اَلْکِبْرِ فَإِنَّهَا مَصْیَدَةُ إِبْلِیسَ اَلْعُظْمَی وَ مَکِیدَتُهُ اَلْکُبْرَی اَلَّتِی تُسَاوِرُ قُلُوبَ اَلرِّجَالِ مُسَاوَرَةَ اَلسُّمُومِ اَلْقَاتِلَةِ فَمَا تُکْدِی أَبَداً وَ لاَ تُشْوِی أَحَداً لاَ عَالِماً لِعِلْمِهِ وَ لاَ مُقِلاًّ فِی طِمْرِهِ». اگر انسان به لجاجت افتاد غرور علمی او، حجاب او می‌شود. حتی کسی که دین خود را به دنیا نداده، ممکن است دین خود را به خشم و عصبانیت خود واگذار کند. برای توفیق در امتحان‌ها بهترین کار، احتراز از قضاوت عجولانه است. هر جا لحظه‌ای انسان غفلت می‌کند و در موضوعی عجولانه قضاوت می‌کند نباید بر آن اصرار بورزد، باید تمرین کند که از اعتراف به خطا وحشت نداشته باشد. تا انسان در دنیا فرصت دارد، باید قول به غیر علم را تدارک کند (جبران نماید). اگر گذشته کسی را پسندیده و خطای موردی و حتی جریانی او را توجیه کرده [آن را تدارک کند]. حُسن ظن در جای خود درست است؛ «لَّوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرًا وَقَالُوا هَـذَا إِفْک مُّبِینٌ لَّوْلَا جَاءُوا عَلَیهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ یأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَـئِک عِندَ اللَّـهِ هُمُ الْکاذِبُونَ». [اما] تبرئه از اتهام، غیر از توجیه خطاست. در انتخابات سال 88 آن‌هایی که روی تقلب ایستادند باید توبه کنند. می‌ماند آنان که رهبری را می‌ستودند و مدّعیان تقلب را محکوم نمی‌کردند. اگر چه امکان دارد این کار را برای حفظ رابطه آنها با نظام می‌کردند ولی احتمال اینکه نوعی عصبانیّت لحظه‌ای آنها را گرفته باشد هم منتفی نیست. تنزیه مطلق، توجیه است و قول به غیر علم است و از نوع «ظنَّ المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خیرا» نیست؛ هر کلام جایگاه خود را دارد. انسان تا فرصت دارد باید بین خود و خدا یکی را انتخاب کند، توجیه خطای خود و دیگران، انتخاب خدا نیست، انتخاب خود است. نباید فرصت را از دست داد. انسان باید بگوید همه هیچ هستند و آنچه هست اوست و خود را راحت کند و بگوید «اشتباه کردم»! من هم نباید درباره گذشتگان مبالغه کنم! تمام قرائن و شواهد نشان می‌دهد از زمان زعامت امام راحل تاکنون ما از سایه به نیم سایه آمده‌ایم. ظهور آفتاب است؛ لحظه به لحظه از سایه کم شده و بر سایه روشن افزوده می‌شود. زاویه گرفتن از چنین رهبری، جنگ با وجدان اخلاقی است. اینکه در میان اینهمه توطئه و تخریب و دست پنهان و پیدای فساد و إلقاء شبهه، اقتدار و عزت و افتخار رهبری بالاتر شده است، بدون تأییدات ربوبی امکان پذیر نیست. جان کلام را أمیرالمؤمنین فرمود: هر کس چهار کردار را رعایت کند سزاوار است لطمه‌ای نبیند: «العجله، اللجاجة، العُجب، التَّوانی» جایگاه این چهار مورد، دقیقاً به همین ترتیب که فرموده قرار دارد. عَصمنا الله و ایّاکُم مِن الزلّات. والسَّلامُ علیکم و رحمةُ الله. محی الدین حائری شیرازی @haerishirazi
مورد 3️⃣: در زمان تصدی امامت جمعه، آیت الله حائری شیرازی طرحی را مبنی بر تفکیک تلویزیون آقایان از خانم ها مطرح کردند و از آن دفاع نمودند. چندی بعد و پس از اینکه ایشان متوجه مفسده های این طرح شدند، در بیاناتی درس آموز، اعتراف به خطای خویش نموده و از این طرح عدول نمودند. متن بیانات پرنکته ی ایشان [که ظاهراً در نماز جمعه ایراد شده] به شرح زیر است: ✅ یک نکته ای هم عرض کنم، وقتی که صحبت می کردم در مورد کانال اختصاصی [زنان و مردان]، بیشتر نظر من این بود که مثلا کانال مردها اگر جدا می بود، زن ها دیگر مردها را با آن وضع برهنه و اینها نمی دیدند. اما طرح این مسئله تالی فاسد دارد. خب حالا ما این مطلب را گفته بودیم. در چنین مواردی [که انسان می فهمد اشتباه کرده]، وظیفۀ شرعی او چیست؟ وظیفه ی شرعی انسان این است که دوتا پایش را بکند توی یک کفش که «همان که اول گفتم درست است؟!» نه! انسان نیامده که بگوید ما معصومیم. هر کس بخواهد خودش را معصوم ببیند، هلاک می شود. چرا خدا توی قرآن مسئله ی آدم را مطرح می کند؟! برای اینکه عارتان نشود وقتی اشتباه شد، بگویید «آقا اشتباه شد». بتوانید بگویید «آقا نباید اینطور گفته می شد». من حرفی زدم و بعد در اینجا می آیم می گویم: «آن حرف غلط بود». خب آیا من باید بترسم که مردم دیگر به من بی اعتقاد می شوند؟! آیا باید بترسم که مردم بگویند شاید فردا حرف های دیگرش هم همینطوری از آب در بیاید! [اگر من چنین فکری کنم]، این حرف شیطان است: (الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء و ان تقولوا علی الله ما لا تعلمون): شیطان شما را می ترساند که: «بد خواهد شد برای تو!» [در حالیکه] اگر وظیفه ات است، بگذار برایت بد بشود! چه عیب دارد؟! من این مطلب را برای شما خانم ها و آقایان بگویم که: دیدید من امام جمعه بودم و یک حرفی زدم و بعد هم گفتم این حرف درست نیست؟ [بدانید که] این [اعتراف من به خطا]، کار شما را در قیامت سنگین می کند. چون به شما می گویند: «امام جمعه ات آمد و گفت این حرف اشتباه بود و عارش نشد. تو اگر یک موردی پیش آمد و عارت شد، مواخذه می شوی» من اگر این اشتباه را زیر سبیلی رد کرده بودم، بار تو سنگین نمی شد. اما وقتی دارم باز صحبت می کنم و توجیه هم نمی کنم که اگر اینطور بود، آنطور می شد و ... و دارم صریح می گویم، [بار شما سنگین می شود]. @haerishirazi
✅ متن کامل پیام عمیق و پرنکتۀ ایشان به شرح زیر است: بازنشر پیام مهم آیت الله حائری شیرازی(ره) 27 اسفند 1395 بسم الله الرحمن الرحیم تطبیق بخشی از خطبه قاصعه به شرایط زمانی این روزها: خطبۀ قاصعه تحلیلی از علی علیه السلام به عنوان امام عصر خویش، در رابطه با وظایف امتی است که بعضی از ایشان الگوی بصیرت و صبر برای همه امت‌ها در طول تاریخ اسلام از آن زمان تاکنون شده‌اند؛ مثل سلمان، ابوذر، مقدار، عماریاسر، میثم تمار، محمد بن أبی بکر، مالک اشتر. این مجموعه، از اقتداء کنندگان به فاطمه زهرا سلام الله علیها در بصیرت و صبر و روشنگری، به دور از افراط و تفریط بودند؛ به طوری که نه به دلیل افراط و تندروی، ثلمه ای به وحدت مسلمین وارد آید و نه از راه احتیاط‌های زائد و کوتاه آمدن در ابراز حقایق، آسیبی به حفظ ارزش‌ها و اصالت‌ها وارد شود. در مقابل این گروه، بعضی از امت در بی بصیرتی و ضعف صبر و شکیبایی، چنان شدند که با قرآن سرِ نیزه رفتن نه تنها امام خود را در میدان تنها گذاشتند که او را به پذیرفتن حکمیّت مجبور کردند و نتیجه حکمیّت را که عزل آن حضرت و نصب معاویه بود، قبول کردند. علی علیه السلام در چنین شرائطی خطبه قاصعه را به عنوان تحلیلی از هر دو رویداد مقاومت در مقابل طاغوت و مقاومت در مقابل حق بیان می‌فرماید. دلیل تشابه عصر آن حضرت با عصر ما روشن است! عصر آن حضرت عصرِ گذر از دورۀ اِنذار نبوت و ورود به دورۀ هدایت امامت بود. اهل بَصر و صبر، عمل به عقل و قرآن را در اطاعت از امامت می‌دیدند؛ در حالی که دیگران به دانایی و کارایی خود غرّه شده بودند. عصرِ «امام عصر» -امام زمان امروز ما-، گذر از خواب طولانی پذیرش حُکّام طاغوتی و ورود به دوره بیداری است. دورۀ «بیداری» و «کُفر به تمام مظاهر طاغوت‌ها» و «اطاعت از ولایت الهی» است. اگر مسأله سجده بر آدم علیه السلام در ابتدای پیدایش انسان، مسأله اصلی برای امتحان فرشتگان بود و شرط قبول عبادت شش هزار سال ابلیس، تمکین از این عبادت کوتاه مدت بود، در عصر علی علیه السلام نیز شرط قبول جهادها در بدر، اُحد، أحزاب و حُنین، همراهی با مظهر ولایت الهی بود. در عصرِ ما هم شرط خدمت به اسلام، کُفر به پرچم‌های طاغوتی و گِرد آمدن همه در زیرِ لوای ولایت است. در چنین شرایطی نگاه دوباره به خطبه قاصعه نقشه راه را برای ما روشن‌تر می‌کند! امیرالمؤمنین علیه السلام در آغاز خطبه قاصعه، رمز عبور سالم از فتنه‌ها را کلید می‌زند و می‌فرماید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَبِسَ الْعِزَّ وَ الْکبْرِیاءَ وَ اخْتَارَهُمَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ وَ جَعَلَهُمَا حِمًی وَ حَرَماً عَلَی غَیرِهِ وَ اصْطَفَاهُمَا لِجَلَالِهِ. وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلَی مَنْ نَازَعَهُ فِیهِمَا مِنْ عِبَادِه» آنچه داروی شفابخش وحدت را به سمِّ مُهلِک تفرقه تبدیل می‌کند کبریاء‌ها است؛ ابلیس را خیالات کبریائی و کبریای خیالی و توهّمی از پیوستن به اقیانوس فرشتگان در سجده بر آدم علیه السلام بازداشت. در عصر علی علیه السلام نیز، بیست و پنج سال سنگ آسیاب اسلام را از قُطب خود خارج کردند. آنگاه که سنگ آسیاب بر قطب خود قرار گرفت اگر اهل بَصر و صبر به نصاب رسیده بودند همه موانع خُرد شده بود و همه در بهشت ولایت متنعِّم شده بودند، ولی کبریاءها، آن بیست و پنج سال و آن پنج سال را به سرنوشت دیگری گرفتار کرد. در عصرِ ما هم بیداری امت بود که بَصر و صبر او را به نصاب رساند و آسیاب سنگ اسلام به قُطب خود برگشت و بادِ حرکت این آسیاب بود که استخوان‌های نظام سلطنتی دو هزار و پانصد ساله را در هم شکست و ابرقدرتها را به زانو در آورد و اسلامِ مقاومت در مقابل طاغوت را در مقابل اسلامِ ذلّت و متابعت از طاغوت، درخشان کرد. اگر خودخواهی‌ها نبود رژیم صهیونیستی این جرأت را از کجا می‌آورد که به دست جماعتی از فرزندان اسلام، حقِّ جماعت دیگر را غصب کند و آنها را از هستی ساقط نماید؟ چرا فلسطین به فلسطینان برنگردد و چرا حقِّ مردم فلسطین از غاصبان گرفته نشود؟ چرا یکپارچگی عالم اسلام تحقق پیدا نکند؟ همه و همه به خاطر کبریاءهاست. به کوری چشم بدخواهان، سنگ آسیاب اسلام بر قُطب ولایت الله در حال چرخشی است که پرنده به گَرد آن نمی‌رسد و سیل بیداری اسلامی است که قُطب آسیاب ولایت الله را به حرکت در می‌آورد؛ همان گونه که علی علیه السلام در خطبه شقشقیه فرمود: «إنَّ محلّی مِنها محلُّ القُطبِ منَ الرَّحی»؛ هر جا ولایت الله تحقق پیدا کرد، آسیاب اسلام بر قُطب ولایت الله چرخید و همه موانع زیرِ سنگ این آسیاب خُرد شد و سرزمین‌های اسلام یکی پس از دیگری آزاد شد، و هر جا کبریاء و خودخواهی از پیوستن به ولایت الله مانع شد، از همه مراحل گذشت و بالأخره در سایه اسرائیل مستقر گردید. هر جا نیز رگ و غیرتی بود و از ذلّت و تحقیر فاصله گرفت، از همه مراحل گذشت تا بالأخره در سایه ولایت الله مستقر شد. ادامه در پست بعدی 👇👇👇👇 @haerishirazi
تحلیلگر سیاسی ایران اینترنشنال: 🔸رزمندگان_بدون_مرز؛ کانونی‌ترین نکته‌ای است که آقای خامنه‌ای برای اولین بار در چهل سال گذشته از آن [برای توصیف سپاه قدس] استفاده کرد؛ هرگز از چنین ادبیاتی در جمهوری اسلامی استفاده نشده بود. "رزمندگان بدون مرز" یعنی سلول‌های متحرک در اقصی نقاط دنیا. 🔹طرح "رزمندگان بدون مرز" توسط آقای خامنه‌ای یعنی اینکه از خطبه‌های نماز جمعه به بعد، نظام دارای یک استراتژی جدید برای مقابله با آمریکا است.✍🏻✊🏻✊🏻✊🏻
هدایت شده از زمانه
✅ آنچه رهبری درباره حاج قاسم نگفت‼️ 🔹 رهبر معظم انقلاب در فرمایشات اخیر خود به یک خصوصیت بارز و شاخص شهید سلیمانی که یکی از اصلی ترین و مهم ترین ویژگی های ایشان هم در حوزه گفتار وهم در عرصه عمل  بود اشاره ای نکردند، نه از این جهت که معظم له اطلاعی از این مشخصه بارز شهید نداشتند بلکه بهتر از هرکسی رهبر معظم انقلاب به این ویژگی شهید واقف بودند اما از آنجا که این موضوع به شخص و جایگاه والای ایشان برمی گشت از اشاره مستقیم به آن خودداری فرمودند. آن موضوع اعتقاد قلبی و راسخ حاج قاسم به "ولایت فقیه" و مسئله ولایتمداری بالای ایشان بود. 🔻آنچه در ذیل می آید تنها بخش کوچکی از جملات ارزشمند شهید سلیمانی راجع به جایگاه رفیع ولی فقیه است: 🔹 مردم! از من قبول کنید، من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت می‌کند به اسلام و انقلاب تمایل ندارم. اما این را بدانید؛ والله! علمای شیعه را تماماً و از نزدیک می‌شناسم. الان ۱۴ سال شغل من همین است. علمای لبنان را می‌شناسم، علمای پاکستان را می‌شناسم، علمای حوزه خلیج فارس را می‌شناسم. چه شیعه و چه سنی، والله! اشهد بالله! سرآمد همه این روحانیت، این علما از مراجع ایران و مراجع غیر ایران، این مرد بزرگ تاریخ یعنی «آیت‌الله العظمی خامنه‌ای» است. 🔹 من با خیلی از علمای شیعه مکاتبه و از نزدیک مراوده دارم و می‌شناسم آنها را، ارادت داریم. دنبال تبعیت مردم از آنها هستیم. اما اینجا کجا، آنجا کجا؟ بین ارض و سماء فاصله داریم. در حکمت این مرد، در اخلاق این مرد، در دین این مرد، در سیاست‌شناسی این مرد، در اداره حکومت این مرد، دقت کنیم و در بازی‌های سیاسی، مرزهای خودمان را تفکیک کنیم. آدم‌ها می‌آیند و می‌روند. آن چیزی که مهم است اتصال ما به ولایت است. آنچه که مهم است، حمایت ما از این نظام است. (کنگره شهدای کرمان- ۱۳۸۹) 🖌 ( کارشناس زمانه ) 🖌 ‌‌【 : آنچه یک تحلیلگر بایست بداند】 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔺اگر تحلیل های راهبردی میخوانید 🔻اگر چارچوب تحلیلی می خواهید 🆔 eitaa.com/joinchat/796000260C5d9fc9afdd
هدایت شده از KHAMENEI.IR
پیام تسلیت رهبر انقلاب به آیت‌الله سیدجعفر کریمی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درگذشت همسر محترم آیت‌الله سیدجعفر کریمی را تسلیت گفتند. متن پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم آیت‌الله آقای حاج سید جعفر کریمی دام بقائه درگذشت معلقه‌ی محترمه آن‌جناب را تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان و صبر و اجر برای جنابعالی و دیگر بازماندگان از خداوند متعال مسألت مینمایم. والسلام علیکم و رحمةالله سیّدعلی خامنه‌‌ای     ۳۰ دی ۱۳۹۸        
هدایت شده از  اِشراف
💠 زمینی‌سازی پارادوکسیکال "ذات اقدس اله" : اندر تمجید هاشمی رفسنجانی توسط حضرت آیت الله جوادی آملی 🔹سال‌ها "ذات اقدس اله" را فراتر از همه قیودات شنیدیم، دانستیم و تلقی کردیم. ما را تا اوج برد. 🔹شاید از ساده‌ی بسیط و همه فهم خداوند ما را فراتر هم برد و آن را عمیق یافتیم. 🔹تازه تازه عادت کرده بودیم که با خداوند همیشگی با زبان ناتاب‌آور حکمی ـ عرفانی هم می‌شود ارتباط یافت. 🔹تازه تازه فهمیدیم یا داشتیم درمی‌یافتیم که قرار است فقهی که از ذات اقدس اله برآید، بر جان جهان نمای ما نازل شود و ما جرعه‌ای از فقاهت حکیمانه و عارفانه را تلذذ کنیم. 🔹تازه تازه می‌فهمیدیم که تفسیر قرآن آن ذات اقدس اله را هم باید جور دیگر تصویر کرد و بر مدار تسنیم شوق‌آور درآمد و خود را تسلیم ذوق حکیمانه کرد. 🔹🔹اما هم نمی‌دانستیم و هم انتظار نداشتیم که آن ذات اقدس اله درونی‌شده‌ی ما، در سال‌های واپسین در فرودگاه توصیف، تجلیل و تبجیل آن سفر کرده آب و استخر دیبا خود را نیز بر ما نشان دهد و فقیه و مفسر خوانده شود. 🔹انتظار نداشتیم که آیت‌الله خوانده‌ی روزنامه‌ی جمهوری فرارتر از لقبی تشریفاتی، بیش از حد عادی مدال افتخار بگیرد. 🔹طرفه آن‌که: وقتی جامعه انقلابی، جرعه‌نوش اخلاص "سردار آسمانی" خود بود و یک دل و پر پیمانه سه بار از عمق جان و با دیده‌های پربصیرت و پر اشک می‌سرود که "انا لا نعلم منه الا خیرا"، انتظار نداشت که کسی از اوج ستایش فردی به عنوان "سردار سازندگی" فراتر رود. 🔹مردم کوچه و خیابان هم انتظار نداشتند که تمام "ذات اقدس اله" در خدمت قضای نگفتن جمله‌ی پر رمز و راز "انا لا نعلم منه الا خیرا" قرار گیرد و مدال تفسیر و فقه بر سینه‌ی آن سفر کرده‌ی آب و استخر نشانده شود. ✅ البته جای شکر و سپاس باقی است که خداوند متعال تنها از افق ذات اقدس اله سرداران خود را به آحاد اهل ایمان معرفی نمی‌کند. بی‌جهت نیست که "سردار آسمانی" تشییع میلیونی شد و "سردار سازندگی" تشییعی به‌یاد ماندنی را در ذاکره‌ی ما خاطره‌سازی کرد. ✳️ سردار سازندگی نیازمند تبجیل و تجلیل ماند. اما نه مفسر خواندن او دردی را دوا می‌کند و مقتضی اذعان حتی تصنعی به "انا لا نعلم منه الا خیرا" خواهد بود و نه فقیه تلقی کردن او کرسی "مرجعیت شورایی" ـ و نه صرفاً "فقاهت شورایی" ـ را بر تارک کرسی‌های نظریه‌پردازی در حوزه‌ها خواهد رساند. ✅ خطبه‌خوان‌هایی از خطبه‌خوانی کناره گرفتند. برخی به نیت خیر، برای پرهیز از اختلاف و تنش، و به‌خاطر هراس بیش از حدّ نسبت به تعمیق شکاف‌ها. برخی هم پا به پای جامعه و آحاد مؤمن انقلابی نیامدند. 💠 کسی که به هر دلیل نیامد، می‌تواند مأجور باشد. اما زمینه‌مندی را چندان نمی‌توان جبران و دوا کرد. بلکه، نمی‌توان پنهان کرد یا تغافل کرد که: پیام‌ها و سخنرانی‌ها نشان داده است گاه نمایندگان ذات اقدس اله، برای نظام، انقلاب و تمدن‌سازی عریق دینی بهره دارند و دعای خیر می‌کنند. اما از آنان، شاید بیشتر برای تبجیل و ... سرداران گذشته، حال و آینده‌ی سازندگی مایه گذاشته می‌شود. اما اینها چندان با طرح مرجعیت رشیده‌ی شهید صدر نمی‌سازد. 🖋 حجت‌الاسلام ذبیح الله © مُشرف بر رخداد های دین ، حوزه و روحانیت باشید... http://eitaa.com/joinchat/3768975382C37228719f7