🔺بیانیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در حمایت از دکتر جلیلی بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 ملت شریف ایران؛ ضمن تشکر از شرکت شما در مرحله اول #انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری و با تقدیر از کلیه دست‌اندر کاران اجرایی، نظارتی، امنیتی، نظامی، انتظامی و نیز کلیه کسانی که به نحوی در خلق این حضور باشکوه مؤثر بودند، با احترام به هردو نامزد ریاست جمهوری مرحله دوم و با توجه به معیارهای #انتخاب_اصلح در کلام امام خمینی – قدس سره – و مقام معظم رهبری – مدظله العالی – و با عنایت به ضرورت‌های کشور و انقلاب، بر اساس مصوبه جلسه رسمی شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بدین‌وسیله نظر اکثریت اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مبنی بر حمایت از جناب آقای دکتر #سعید_جلیلی را اعلام می‌نمائیم. 🔹 از همگان انتظار می‌رود با شرکت پرشور خود در روز جمعه ۱۴۰۳/۰۴/۱۵ به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل نمایند. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ــــــــــــــــ روابط عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم 🆔 @j_modarresin

عجیب‌تر از اینکه رأی «شیعه‌های برائتی» با رأی «مأمومین عبدالحمید» یکی‌ست، این است که رأی «آقازاده‌ها و مدیران سابق جمهوری اسلامی» هم با رأی «براندازان جمهوری اسلامی» یکی است... 🔻به مکشوفات بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2471821559C0d3be59a31

من وطن را حـرم میدانم نه زندان که محتاج زندان‌بان باشد. حرم، خادم میخواهد... به آقای جلیلی رای میدهم! امیدوارم خادم خوبی برای حرم و تمام اهل حرم باشد.

💠مسأله فرتر از ذهن مردم است. 🔹چند خطی درباره شکست انتخاباتی امام حسین ع در کربلا 🖊حمزه وطن فدا 🖤شب عاشورا آدم نمیداند چه کند! سرگشته است! بعد از گریه و سینه و لطمه و‌ زنجیر، فکر ها می آید سراغ آدم 🖤چه شد؟ چرا ملت، ابی عبدالله را انتخاب نکردند؟ چرا حسین هم رأی نیاورد؟ حسین کلامش که کامل بود، لکنت نداشت دور و بری هایش که همه چیز تمام بودند. نسب و قومیتش هم که عالی بود توصیه بزرگترین بزرگان هم که او بود عدالت و ساده زیستی و دستگیری و سلامت و کارامدی اش هم که روشن بود برنامه اش هم که به نفع مردم بود چرا حسین رای نیاورد چرا انتخابات کربلا را ۳۰۰۰۰ بر ۷۲ باخت ؟ چرا مردم یزید را انتخاب کردند ؟ 🖤میگویی انتخابات نبود، تحمیل بود ، مردم نظرشان چیز دیگر بود مردم ترسیده بودند مردم بی خبر بودند خب همین است دیگر انتخابات مگر شاخ و دم دارد مگر حتما باید صندوق رای داشته باشد اصلا گیریم که صندوق میگذاشتند در کوفه و بصره و حجاز و مدینه و فارس و آذربایجان و خراسان و ... فکر میکنی رأی حسین در کوفه و بصره خیلی بیشتر از آراء شام میشد میگویی مردم اصلا رأی ندادند مردم بی طرف بودند خب فرقی نمیکند، بی طرفی هم انتخاب است دیگر ، بالاخره حسین را انتخاب نکردند 🖤❤️واقعیت این است مردم حسین را نخواستند . 🖤خب، چرا؟ آیا دلیلش این است که بنی هاشم دو هفته زودتر بیستکال را شروع نکردند؟ دلیلش این است که نخبگان منا و‌ چهره های سرشناس هیچ کدام رأی شان به حسین را استوری نکردند؟ دلیلش این است که مختار حق خواهی اش را بی موعد شروع کرد و در آن ایام به زندان افتاده بود؟ دلیلش این است که مردم یزید را نمیشناختند؟ 🖤خب اصلا باشد، چرا همه اینها نشد؟ چرا بیستکال را زودتر شروع نکردند و درب خانه تک تک عرب و عجم نرفتند؟ چرا گذاشتند برسد به موقف انتخابات ، این همه سال فرصت بود؟ چرا نخبگان حمایت شان را اعلام نکردند، مگر همه شان به برتری حسین اعتراف نکرده بودند چرا مختار با این مدل حق‌خواهی اش خودش را به اسارت داد و نبود تا قبیله به قبیله دوره بیفتد و رای جمع کند؟ 🖤خب چرا همه اینها نشد اصلا گیریم همه این ها میشد مگر علی و زهرا از اول نرفتند پای بیستکال مگر کدپستی به کدپستی مهاجر و انصار را در نزدند؟ مگر روز غدیر ، همه چهره ها و سلبریتی ها تبریکشان به علی را توییت نکرده بودند؟ مگر در منا، همه بزرگان و نخبگان با حسین سلفی نگرفته بودند؟ مگر مردم دوره عثمان را ندیده بودند، مگر‌ روشن نبود که یزید دولت سوم عثمان است؟ 🖤❤️مساله، بیش از ذهن مردم است مساله زندگی مردم است کوفه و بصره و‌ حجاز و خراسان و اذربایجان فرق نمیکند همه یا دوست دارند مثل شامی ها زندگی کنند یا قبول کرده اند که بدون شامی ها، حتی حجازی هم نمیشود زندگی کرد 🖤❤️مهمتر از ذهن این زندگی مردم است این زندگی با حسین پیش نمیرود این زندگی به حسین نیاز ندارد حتی این حق جویی و عدالت خواهی هم از حسین بی نیاز است 🖤حسین را انتخاب نمیکنیم چون این زندگی به حسین نیاز ندارد اصلاح امور ما به حسین نیاز ندارد حسین میخواهد ما را اصلاح کند حسین میخواهد ما را عوض کند حسین میگوید تا امت اصلاح نشود تا امت بر نگردد تا امت زندگی دیگری را طلب نکند اصلاح امور امکان پذیر نیست 🖤حسین انتخاب نمیشود چون نه مردم میخواهندش، نه نخبگان، نه حق جویان، نه بزرگان مردم نمیخواهند، چون هیچ وعده انتخاباتی دندان گیری ندارد نخبگان نمیخواهندش، چون نسخه های اصلاحی اش مورد تایید نیست بزرگان نمیخواهندش، چون با وجود او همه بزرگی ها رنگ میبازد حق جویان نمیخواهند چون خالص نیست، دور و برش همه جور آدم همیشه هست، از زهیر عثمانی مذهب تا وهب نصرانی تا حر خطاکار چون کل دوره معاویه را محافظه کاری کرد ، چون کارنامه عدالتخواهی اش رنگین نیست 🖤حسین پیروز کربلا نشد چون ما به‌ حسین رای ندادیم رای ندادیم چون ذهن مان با حسین نیست حتی وقتی قلب مان با حسین است مگر نشنیدی فرزدق در منزل زباله گفت ، دلهایشان با توست و شمشیرهایشان علیه تو ذهن مان با حسین نیست چون این جنس زندگی نیازی به حسین ندارد ❌🖤انتخابات ۱۴۰۳ گذشت پیروز نشدیم، به خودی خود پیروزی و شکست مهم نیست اما در این شب عاشورا رنج میکشیم وقتی فکر میکنیم که مهدی نمی آید چون در ام القرای شیعه خط انقلاب رای نمی آورد در میان ملت امام حسین هم مهدی رای نمی اورد چون این زندگی که ما به آن خو کردیم، نیازی به مهدی ندارد ، نیازی به خط انقلاب ندارد مسیر اصلاح وضعیت ما نه امام میخواهد نه خط امام نه امت امام نه قیام امت و نه ... کارشناسان کاربلدی میخواهد که تورم و اشتغال و فیلترینگ و ... حل کنند.

🔸آخرین معامله پدر با امام زمان (علیه السلام)🔸 🌸 همین اواخر حیاتشان بود، در بیمارستان نمازی بستری بودند. نشر معارف می خواست اولین کتابشان را با عنوان آئینه تمام نما رونمایی کند و گفته بودند از میان صحبت های ایشان از ابتدای انقلاب تاکنون، قریب چهل عنوان احصاء شده که فصل به فصل رو نمایی خواهد شد ... طبعاً شرایط جابجایی نداشتند. صدایم زدند و گفتند: «تو به جای من برو و این مطلب را از جانب من بگو ... » 🌸 این کتاب ها، آخرین معامله امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) با من است، بعد با صدایی که آرام از ته گلو شنیده می شد گفتند: «وقتی امامت جمعه را رها کردم و به قم آمدم هیچ کس همراهم نیامد حتی اولادم...! » بعضاً تنها بودم. فقط برای سخنرانی ها محافظ می آمد و می رفتم. احساس کردم بیشتر از اینها باید برای امام زمانم کار کنم که این هم نیاز به تشکیلات و دفتر و دستک داشت. یک نوبت که همراه با همشیره زاده به جمکران رفتیم، به حضرت متوسل شدم که می خواهم تا وقت هست خدمتی کنم، اما امکانات خدمت را ندارم. در خلال توسل، این از ذهنم گذشت که برای آنکه حضرت صاحب الزمان نسبت به متوسلینش توجه خاص پیدا کند، راه نشان داده اند و آن هم خواندن #دعای_ندبه در صبح هر جمعه است. نیت کردم که برای گشایش کارم، توفیق خدمت به دعای ندبه ایشان را تا آنجا که ممکن است ترک نکنم و همزمان متوسل هم باشم. چون از شرایط این دعا این بود که بصورت جمع خوانده شود، اعلام کردم من نیت دارم در منزل دعای ندبه برپا کنم. بعد از چندین هفته اداره اوقاف قم که متوجه نیت من شده بود، از من خواستند هر جمعه این دعا را در یکی از بقاع متبرکه برگزار کنم. هم هزینه تبلیغات و صبحانه و ... را به عهده گرفتند و هم نظم و نسقی به برنامه دادند؛ بصورتی که من برنامه های دیگرم را با آن تنظیم می کردم که مبادا هفته ای تعطیل شود. 🌸 بازار دعای ندبه ما رونق گرفت. اصحاب انگشت شمار آن به قریب صد نفری می رسید، بعضی وقتها هم بیشتر. از خلال این دعاها جوانان مخلصی کمتر از انگشتان دست، جذب مطالبم شدند و اعلام آمادگی کردند برای نشر این مطالب همه توانشان را وقف کنند. چند هزار نوار سخنرانیم که مربوط به ابتدای انقلاب تا اواخر امامت جمعه بود، داشت خاک میخورد. همه را پیاده کردند، عنوان بندی کردند، خودشان ناشر پیدا کردند و حالا اولین عنوانش در حال رونمایی است. تا آخرین عنوان هم چاپ خواهد شد. و این در حالی بود که قریب سه دهه بالاترین مقام استان فارس بودم با آن همه دفتر و دستک؛ اما آثار و برکات این چند جوان مخلص کجا ... ! 🌸 بعد همینجوری که چشمانشان را می بستند، اشکی از کنار چشمشان جاری شد و گفتند: «از این آقا حاضرتر و ناظرتر مگر داریم؟! کِی او را صدا زدیم که جوابمان را نداد ...؟!» در روز رو نمایی، مجالی برای صحبت ما دست نداد. اخوی بزرگمان را به جهت صحبت دعوت کردند. 📝#خاطره دکتر محمد علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر: 👈 @dralihaeri @haerishirazi

✍ چهلمین سالگرد مقدس به نام خدا، آن دانای حکیم سلام بر دوستانِ جان و سلام من رب رحیم دقیقا چهل سال قبل یعنی ۱۳۶۳/۵/۵ جشن افتتاحیه فیضیه مازندران بود. بزرگانی به دعوت عالم ربانی شهرمان، آیت الله شیخ محمد فاضل در مسجد علامه بابل، نخستین محل تاسیس آن مدرسه پربرکت و حضور برگزیدگان شروع آن ضیافت که قرار بود مصادیقی از فیه رجال یحبون ان یتطهروا باشند دور هم جمع شده بودند تا رویدادی علمی و دینی را رقم بزنند، رویدادی با شروعی بسیار محدود اما در بسترتاریخ بعد از آن به وسعت دل دریایی و خدایی آن شیخ فرهیخته و آن عالم ربانی. آن زمان کمتر کسی گمان می‌کرد که آن مدرسه دارای اینهمه برکات گران‌سنگ گردد. اما خدا خواست و شد. زیبنده است یادی کنیم از مردان آسمانی که آن روز بودند و امروز در جمع ما نیستند و به دیار باقی و اعلی علیین کوچیدند: ۱ مرحوم آیت الله شیخ محمد فاضل استرآبادی موسس فیضیه مازندران ۲ مرحوم آیت الله سید حسن محقق بهشتی نماینده آیت الله خویی در مازندران و یار قدیمی حاج آقا ۳ مرحوم آیت الله روحانی نماینده امام در استان مازندران و امام جمعه بابل ۴ مرحوم آیت الله سید ابوالحسن محمدزاده حسینی نماینده آیت الله گلپایگانی در استان مازندران ۵ مرحوم حاج آقا محامدی روحانی متنفذ شهر و امام جماعت مسجد گلشن و دوست بی ریای حاج آقا فاضل ۶ مرحوم حجه الاسلام والمسلمین یزدانی، از بازاری‌های فاضل و فرهیخته شهر که بعدها به کسوت روحانیت در آمدند. عالمی که شهر ما در تدین و مکارم اخلاق بسیاری از فرزندان خود طی چند نسل به این بزرگ‌مرد بدهکار است. ۷ حبیب بن مظاهر بابل، مرحوم سید ابوالفضل موسویان از پیرترین رزمندگان همیشه در جبهه دفاع مقدس، فاضل، متدین و از معتمدین شهر ۸ شهید والامقام سیدحسین رضاپور از طلاب نخستین دوره فیضیه مازندران ۹ شهید والامقام محمدمهدی فاضل از طلاب نخستین دوره فیضیه مازندران ۱۰ شهید والامقام مجید گلیکانی از طلاب نخستین دوره فیضیه مازندران ۱۱ مرحوم رشید مهدیزاده، از طلاب نخستین دوره فیضیه مازندران و قاری آن مراسم ۱۲ شهید والا مقام محمد قشقاوی، از طلاب مدرسه علمیه روحیه بابل ۱۳ طلبه ایثارگر مرحوم محمد قیومی از طلاب مدرسه علمیه روحیه بابل و اعتذار به جهت عدم یاد آوری عده ای که در خاطرم نمانده‌اند. یادش گرامی و نامش جاودانه باد، فیضیه مازندران، آن سنت حسنه و ماندگار شیخ در نجف آرمیده ما علی فلاحتی شهاب الدینی ۱۴۰۳/۵/۵