eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
550 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدرسه حکمت طوبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️خلاصه‌ای از آنچه در مدرسه حکمت طوبی اتفاق خواهد افتاد!!!! 🎙استاد علی فرحانی ⬇️لینک در دومین دوره ترم اول از آموزش بدایه الحکمه👇👇 http://m-almorsalaat.ir/product/toubahekmat1/ 📞ارتباط با ما: @admin_doreh 📌مدرسه حکمت طوبی👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2982543397C98653580f2
💠جهاد در مقام اول نفس 🔰امام خمینی (ره) 🔅بدان كه مقام اوّل نفس و منزل اسفل آن، منزل «ملك» و ظاهر و دنياى آن است، كه اشعه و انوار غيبيه آن در اين بدن محسوس و بنيه ظاهره تابيده و او را زندگانى عرضى بخشيده و تجييش جيوش در اين بدن كرده، و ميدان جنگ آن همين بدن است، و قواى ظاهره آن، لشكر آن است كه در اقاليم سبعه ملكيه، يعنى گوش و چشم و زبان و شكم و فرج و دست و پا، بسط پيدا كرده. 🔅و تمام اين قواى منتشره در اين ممالك سبعه در تحت تصرف نفس است به مقام «وهم»، زيرا كه و هم سلطان قواى ظاهره و باطنه نفس است. پس اگر وهم حكومت نمود در آنها به تصرف خود يا شيطان، اين قوا جنود شيطان گردند و مملكت در تحت سلطنت شيطان واقع شود، و لشكر رحمان و جنود عقل مضمحل گردند و شكست خورده رخت از نشئه ملك و دنياى انسان در كشند و هجرت نمايند، و مملكت خاص به شيطان گردد. 🔅و اگر وهم در تحت تصرف عقل و شرع در آنها تصرّف نمايد و حركات و سكنات آنها در تحت نظام عقل و شرع باشد، مملكت رحمانى و عقلانى شود و شيطان و جنودش از آن رخت بربندند و دامن دركشند. 🔅پس جهاد نفس كه جهاد بزرگ است، و از كشته شدن در راه حق تعالى بالاتر است، در اين مقام عبارت است از غلبه كردن انسان بر قواى ظاهره خود، و آنها را در تحت فرمان خالق قرار دادن، و مملكت را از لوث وجود قواى شيطان و جنود آن خالى نمودن است. 📚شرح چهل حديث، حدیث اول، ص5 @almorsalat
توضیح مجاز ادعائی و مجاز مشهور و اضافه مرحوم آخوند.mp3
21.79M
🔊| توضیح مجاز ادعائی و تفاوت آن با مجاز مشهور 🎙استاد علی فرحانی 📚کفایه الاصول. فیضیه. سال 91 @almorsalaat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 هر کس دعای عرفه را تا آخر بخواند متحول میشود 🔻 رهبرانقلاب: دعای عرفه‌ی امام حسین پُر از معارف است؛ یعنی واقعاً این را من با قاطعیّت به شما عزیزان عرض میکنم و بپذیرید که هر کسی مثلاً را با توجّه به معنایش بخواند، از وقتی که این دعا را شروع میکند به خواندن تا به آخرش برسد، بکلّی تغییر میکند [نسبت] به آن آدمی که قبل از خواندن دعا بود؛ ولو دَه‌بار قبلاً خوانده باشد این دعا را؛ این جور معارفی در این دعاها هست. 🔹 دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه همین‌ جور است؛ دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه درس زندگی است؛ در همین دعاهایی که حضرت به حسب ظاهر، با گردن کج نشسته‌اند، گریه کرده‌اند و این دعا را خوانده‌اند، منش سیاسی یک آدم سیاستمدار در دنیای امروز فهمیده میشود؛ یعنی همان هویّت لازمِ یک انسان والای با شخصیّتِ قویّ فعّالِ پیشرو که در همه‌ی زمینه‌ها میتواند چنین آدمی پیش برود؛ در علم، در سیاست، در صنعت، در جنگ، در همه چیز. تمام این [دعاها] این هویّت را به انسان میبخشد. ۱۳۷۹/۱۰/۲۷ 🏷 💻 @Khamenei_ir
عرفان عرفه @almorsalat_01.mp3
31.16M
🔊| حقیقت انسان و استکمال انسان در بیان دعای عرفه 🎙استاد علی فرحانی 🌀استاد در این صوت ضمن اشاره به کیفیت خاص خلقت انسان، توضیح میدهند که استکمال حقیقی انسان تنها در تبعیت از شریعت است و بعد هم ضمن تاکید بر این معنا که لسان دعای عرفه از ابتدا تا انتهاء یک لسان واحد و منظم است، توضیح میدهند که در دعای عرفه پله های استکمال انسان به صورت ریاضی و منظم بیان شده است. حتما . @almorsalaat
المرسلات
🔊#دعای_عرفه| حقیقت انسان و استکمال انسان در بیان دعای عرفه 🎙استاد علی فرحانی 🌀استاد در این صوت ضمن
إِلٰهِى عَلِمْتُ بِاخْتِلافِ الْآثارِ وَتَنَقُّلاتِ الْأَطْوارِ، أَنَّ مُرادَكَ مِنِّى أَنْ تَتَعَرَّفَ إِلَىَّ فِى كُلِّ شَىْءٍ حَتَّىٰ لا أَجْهَلَكَ فِى شَىْءٍ ... إِلٰهِى تَرَدُّدِى فِى الْآثارِ يُوجِبُ بُعْدَ الْمَزارِ فَاجْمَعْنِى عَلَيْكَ بِخِدْمَةٍ تُوصِلُنِى إِلَيْكَ، كَيْفَ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِما هُوَ فِى وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ إِلَيْكَ ؟ أَيَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَيْسَ لَكَ حَتَّىٰ يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَكَ ؟ مَتىٰ غِبْتَ حَتَّىٰ تَحْتاجَ إِلىٰ دَلِيلٍ يَدُلُّ عَلَيْكَ؟ وَمَتىٰ بَعُدْتَ حَتَّىٰ تَكُونَ الْآثارُ هِىَ الَّتِى تُوصِلُ إِلَيْكَ ؟ عَمِيَتْ عَيْنٌ لَاتَراكَ عَلَيْها رَقِيباً، وَخَسِرَتْ صَفْقَةُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّكَ نَصِيباً؛ @almorsalaat
💢روش کتاب مناهج الوصول امام خمینی در تهذیب علم اصول 🔰حجت الاسلام سجاد انتظار ┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄┄ 🔹یکی از معضلاتی که در ارتباط با ابعاد آموزشی حوزه علمیه وجود دارد و بزرگان حوزه نیز دغدغه های خود را در این رابطه اظهار داشته اند، مساله تورم علم اصول است. مرحوم آخوند خراسانی به علم اصول، نظم و اتقان بی سابقه ای بخشید و شاگردان ایشان در نجف تحقیقات عریض و طویلی در ارتباط با مسائل این علم انجام دادند که در نتیجه آن، اقوال بسیار متعدد و مباحث بسیار متشتتی به وجود آمده است؛ تا بدانجا که اصولیون در مقام تعریف و تمییز مسائل این علم، از ارائه ضابطی متقن و جامع و مانع بازمانده اند و به سهولت امر اقرار کرده اند! 🔹تکثر در اقوال و مبانی به طور طبیعی آموزش این علم را کند و زمانبر می کند و چه بسا در موارد قابل توجهی به فرسایش ذهنی متعلمین این علم منجر می شود و همین مساله بهانه ای شده است برای عده ای تا با ادعای زائد بودن مسائل علم اصول به جرح این علم و قلب محتوای آن دست بزنند؛ اما گذشته از این افراط ها اصل دغدغه تهذیب علم اصول، دغدغه ارزشمندی است که توسط بزرگان این فن مطرح شده است و باید پیگیری شود. 🔹اکنون پرسش این است که منطقی ترین مسیر برای نیل به این هدف چیست؟ چه روشی باید در پیش گرفت که این علم را از تطویل بی مورد رها سازد و آن را به مسائل واقعی خود محدود کند و از طرفی تصرف بی مناط در آن انجام نگیرد و مسائل اساسی آن به این بهانه از متن این علم به حاشیه نرود؟ 🔹زمانی قادر هستیم به این پرسش جواب دهیم که ریشه یابی دقیقی از علل تورم این علم انجام دهیم و متناسب با منشا این معضل، راه حل صحیح را ارائه دهیم. 🔹از معدود اصولیونی که به این دغدغه التفات داشته و ریشه یابی صحیحی در این زمینه انجام داده و در عین حال راه حل مناسب آن را ارئه کرده و به صورت عملی، آن را پیاده کرده است، امام خمینی(ره) است. اگر به کتب اصولی ایشان نگاهی بیندازیم آثار این مساله را به صورت ملموس مشاهده خواهیم کرد به گونه ای که اگر این رویکرد ایشان را در نظر نگیریم در برخی موارد عبارات ایشان را در سطحی بسیار نازل تلقی خواهیم کرد که به برخی موارد در این نوشتار اشاره خواهیم کرد گرچه توضیح تفصیلی آن را باید در ضمن دروس مناهج جست. 🔹در این جا به توضیح دو منشا اساسی در این رابطه می پردازیم: 🔸1-منشا نخست، رویکرد شاگردان آخوند در ارتباط با تلقی علم فلسفه است. علم اصول پیوند اساسی با علم فلسفه دارد و مبادی تصدیقیه بسیاری دارد که از جانب علم فلسفه تامین می شود و به همین دلیل، تمام شاگردان آخوند از جمله کسانی هستند که در این زمینه دستی بر آتش دارند و در میان سخنان آنان مسائل فلسفی کم و بیش به چشم می خورد اما اشکال راهبردی که در رویه آن ها وجود دارد این است که علم فلسفه را نیز همانند سایر علوم ادبی، بلاغی، تاریخی و... می شمارند که یک اصولی به اندازه نیاز لازم است از این علوم بداند. مطابق این اعتقاد همه این علوم در یک وزان و برای به دست آوردن دستگاه اصولی مورد مطالعه قرار می گیرند بنابراین نیازی به تلقی آن ها بیش از این مقدار نیست و همانطور که یک اصولی می تواند در سایر علوم اجتهاد کند در این علم نیز چنین حقی را دارد گرچه نتیجه این اجتهاد با سخن اقطاب حکمت در تعارض باشد. 🔸این رویکرد که در بیانات بزرگانی همچون خود آخوند خراسانی، محقق نائینی، آقاضیاء الدین عراقی و... (رضوان الله علیهم اجمعین) به وضوح دیده می شود به شدت غلط است و از عواملی است که مدار مباحث اصولی را از آن چه باید، خارج کرده است. 🔸این رویکرد اگر در ارتباط با علوم غیر برهانی نظیر رجال، علوم ادبی، تاریخ و... قابل قبول باشد، در ارتباط با علوم برهانی از جمله فلسفه هیچ جایگاهی ندارد. زیرا مسائل فلسفه اولا دارای ضابط برهانی اند که تنها با اسلوب برهان می توان در آن سیر کرد و طرف تعامل آن، متن واقع است و رویکرد اصولی که نسبتی با برهان ندارد در تحصیل مسائل فلسفی کاملا ناکارآمد است. ثانیا به دلیل به هم پیوستگی عمیق مسائل فلسفی، تلقی بخشی از آن مسائل به تنهایی کفایت نمی کند بلکه لازم است منظومه کامل علم فلسفه دریافت شود تا تصویر تمام مسائل به درستی انجام بگیرد؛ به تعبیر دیگر تفکر فلسفی زمانی شکل می گیرد که تمام زوایای مسائل فلسفی کنار هم قرار گیرند. 🔸عدم توجه به این نکته باعث شده است تا اصولیون، اطلاعات فلسفی خود را-که طبیعتا ناقص هستند- در خلال مباحث اصولی دخالت دهند و نتایج ناصحیحی را بر آن ها مترتب کنند. به عنوان نمونه دخالت دادن علم حصولی و وساطت مفاهیم ذهنی بین فاعل شناسا –که مصداق آن واضع باشد- و پدیده های خارجی باعث شده است که تمام مباحث مربوط به اوضاع الفاظ و توابع آن تحت تاثیر قرار گیرد که ذهنی بودن موضوع له الفاظ، امتناع وضع برای پدیده های خارجی، ذهنی بودن نسب هیئات و جمل، تفسیر انتقال و دلالت به صورتی که طرفین آن ذهنی اند، نفسانی بودن امور اعتباری و ذهنی بودن فرآیند جعل و قرارداد، همگی از همین نکته نشات می گیرند. هم چنین تبعیت دلالت از اراده، امتناع استعمال لفظ در بیش از یک معنا، مقصود بالاصاله نبودن نسب مدلول هیئات به همان ریشه باز میگردد. 🔸همانطور که گفتیم نقصان اطلاعات فلسفی تاثیر مضاعفی در این زمینه دارد؛ این اصولیون اصل التفات به علم حصولی را دخالت می دهند اما به لوازم آن به طور صحیح و کامل واقف نیستند. به طور مثال مساله وجود ذهنی و وساطت ماهیت بین ذهن و خارج از دید آن ها پنهان می ماند و استحاله قسم رابع وضع و جواز قسم ثالث آن را بر ملاکی استوار می سازند که از نقطه نظر برهانی کاملا غلط است. در این میان آقا ضیاء الدین عراقی، بر اساس اطلاعات ناقص خود در نحوه تصویر رابطه طبیعی و فرد اجتهاد کرده و ارتباطی ابداعی را بیان کرده است که هیچ مشرب فلسفی آن را نمی پذیرد. 🔸با لحاظ این دورنما که محدود به چند مبحث مقدماتی علم اصول است می توان تشخیص داد که چگونه رعایت نکردن نقطه نظر عقلائی و زاویه دید مناسب با سنخ مسائل اصولی، موجب تشتت آراء شده است؛ طبیعی است که نقد این آراء و سپس طرح دوباره مسائل بر اساس زاویه دید صحیح، خود فرصت چند باره نیاز دارد و بر تطویل بی مورد خواهد افزود. همین وضعیت بر مباحث بعدی علم اصول از قبیل احکام عقل در مستقلات و غیر مستقلات، تعریف و جایگاه فاعل بالقصد در خطابات و مراتب حکم، تصحیح و رفع شبهات پیرامون تقسیمات واجب، مباحث مربوط به حقیقت امر و نهی و متعلق اوامر و نواهی، مباحث مربوط به الفاظ مطلق و اعتبارات ماهیت، مباحث مربوط به ضد و اجتماع امر و نهی، ارکان استصحاب و تحقیق امور عدمی، رابطه احکام وضعی و تکلیفی و ده ها مساله دیگر حاکم است. 🔸یکی از نقاط اهتمام امام خمینی(ره) در کتاب این است که زاویه بحث فلسفی را از اصولی جدا کند و در هر کدام از این دو بخش حق مطلب را بر اساس منطق آن علم ادا کند. ایشان در جنبه ثبوتی و فلسفی، با اشراف کامل بر علم فلسفه، عالی ترین دقایق را طرح و مطابق آن سخنان فلسفی اصولیون نجف را عیار سنجی می کند و پس از آن در جنبه اصولی، مباحث را مطابق ضوابط ادراکات اعتباری تحقیق می کند که یکی از فواید این روش، علاوه بر برطرف ساختن نقایص مذکور این است که بستر صحیحی برای تحقیق امور عقلائی و اعتباری به وجود می آید به گونه ای که سیر در این بستر مشخص می سازد که بسیاری از مدعیان تفکیک حقیقت از اعتبار، خود از مرتکبین این خلط به شمار می آیند؛ در این بستر است که زمینه برای تحقیق و احیانا مقایسه بین روش تحقیق امام(ره) در اعتباریات و روش تحقیق علامه طباطبایی(ره) به عنوان مدعی اصلی این مبحث به وجود می آید و به گونه ای اساسی علم اصول را در ریل اصلی خود قرار می دهد و از باز تولید مسائل غیر روشمند جلوگیری می کند. 🔸2-منشا دیگری که می توان آن را در زمره علل تورم علم اصول بر شمرد و چه بسا خود از نکته نخست نشات می گیرد عدم التزام به سیر منطقی و اسلوب صحیح در طرح مسائل است که نمونه روشن این رویه را در دروس خارج متداول می توان مشاهده کرد. 🔸خاصیت بسیار مهم علم اصول، منظومه وار بودن مسائل آن است که از آلی بودن این علم نشات می گیرد. یعنی علم اصول از آن دست علومی است که مجموع مسائل آن باید به گونه ای نظم و نسق بیابند که در قامت یک کل، قابلیت عملیاتی پیدا کنند و ثمره عملی بر آن کل مترتب شود. با لحاظ این نکته می توان به سهولت این نتیجه را گرفت که تلقی صحیح علم اصول اقتضاء می کند هر کدام از نظم های اصولی که توسط صاحبان آن ارائه شده است به صورت مجموعی و از ابتدا تا انتها-ولو در خصوص امهات مسائل- فرا گرفته شود. بنابراین بررسی اقوال مختلف موجود در یک مساله که از مبانی و مشارب مختلف ناشی می شود در این زمینه کارساز نیست بلکه در موارد مختلف، مورث حالت روانی شک در مسائل می شود زیرا کاملا طبیعی است که با طرح و بررسی و نقد چند باره اقوال متعدد موجود در طول تاریخ یک علم، این احتمال در ذهن فراگیر به وجود می آید که حتی نظرنهایی و مختار نیز ممکن است دچار اشکالاتی باشد و نمی توان بر آن نیز تکیه کرد. 🔸نقص دیگری که در این روش مشاهده می شود و از نقص یاد شده اساسی تر است، تغایر روش مذکور با سیر منطقی فکر می باشد. مطابق قواعد منطقی، ذهن در هر مساله ای فرآیندی قانون مند را باید طی کند تا به نتیجه ی صحیح دست یابد که در عبارات منطقی از آن به سیر از مطلب ما به مطلب هل و لم یاد می شود. اگر مفاهیم تصوری دخیل در یک مساله به صورت شفاف و صحیح طرح شود به طور طبیعی صور قابل طرح در یک مساله با حصر عقلی محدود می شود و ذهن می تواند با تصویر لوازم صحیح یا غلط آن مساله به صحت و یا بطلان آن حکم کند. این در حالی است که اگر با استفاده از بیان اقوال و رد یا قبول آن ها بخواهیم به نتیجه برسیم ممکن است در برابر خود با ده ها نظریه مواجه شویم! که در حقیقت هیچ یک از آن ها از صور محصور عقلی خارج نیستند(در این زمینه می توان مثال ذهنی بودن موضوع له الفاظ را در نظر گرفت که با دقتی ابتدایی می توان صور آن را چنین احصاء کرد که ذهنی بودن، یا قید است برای معنا و یا ظرف است؛ در صورت اول ممکن است از آن جهت که مفهوم است قید باشد و ممکن است از آن جهت که حاکی است قید باشد؛) 🔸یکی از روش هایی که امام خمینی(ره) در تالیفات خود از آن تبعیت کرده اند اهتمام به پالایش اقوال در مسائل است به این معنا که ایشان ملتزم به نقل و نقد همه اقوال ولو مهم و اساسی در هر مساله ای نیستند بلکه با در نظر گرفتن نظرنهایی، تنها به نقل اقوالی می پردازند که در مسیر صعود به نظریه صحیح دخالت دارند و به نوعی مقدمه آن به شمار می روند. نمونه های متعددی در این رابطه را می توان در متن کتاب ایشان بر شمرد. 🔸نمونه ابتدایی آن، بحث مربوط به موضوع علم اصول است؛ ایشان در ضمن درس خارج خود مبنای مشهور فلاسفه و اصولیون در زمینه پیوند گزاره ها بر اساس عرض ذاتی را به طور تفصیلی بحث کرده اند و انتقادات اساسی را در این زمینه بیان کرده اند اما در متن حاصل قلم شان، تنها به نقطه رئیسی و برهان خود بر مدعایشان تمرکز کرده اند به گونه ای که عدم دقت کافی در عمق عبارات، ممکن است سخن ایشان را تا اندازه سخن جناب مظفر تنزل دهد. 🔸همین اتفاق در عبارات بحث تبعیت دلالت از اراده نیز افتاده است. در این بحث نزاع از زمان فصول آغاز شده است و سپس در دوران بعد از آخوند توسط شاگردان ایشان توسعه بی سابقه ای یافته است و استدلال های اساسی از جانب آن ها در این زمینه مطرح گشته است به گونه ای که اگر درسی به آن نظرات نپردازد ناقص به شمار خواهد آمد اما با این وجود امام خمینی تنها به نقل نظریه فصول و کفایه اکتفا کرده است و به نظرات بعد از آن هیچ گونه اشاره ای نکرده است و همین ظاهر عجیب بحث به گونه ای است که آن را نزد خواننده بسیار سخیف جلوه می دهد. در حالی که مطابق توضیحات فوق، غلیرغم عدم نقل اقوال، همه آن ها در ضمن طرح تصوری نزاع بیان شده اند و هیچ قولی خارج از آن بحث نمانده است و با این روش مقدار قابل توجهی از حجم ظاهری بحث ویرایش شده است. 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalat
✴️ خاطره ای از علامه طباطبایی (ره) که مسائل علمی را سخت متوجه می شده اند و بعد از انجام عملی، مشکل لاینحلی باقی نمی ماند. 🔰 به نقل از علامه طهرانی (ره) 🔅🔅🔅🔅🔅 ✨در روز سوّم شهر جُمادى الاولى 1407 ه.ق كه صديق و سرور ارجمند جناب آية الله حاج شيخ صدر الدّين حائرى شيرازى به مشهد مقدّس مشرّف بودند، فرمودند: من از أخ الزّوجة خود جناب حجّة الإسلام حاج شيخ حسن آقا پهلوانى نمكى طهرانى شنيده بودم كه درباره علّامه مى ‏گفتند كه: ايشان گفته ‏اند: در زمان كودكى هيچ فكر ايشان خوب كار نمى ‏كرد و مطالب استاد را نمى ‏فهميدند؛ بالاخره در بيابان سجده‏ اى بجا آوردم و با خدا گفتم: يا مرگ يا فهم! ✨من مترصّد بودم كه در موقع مناسبى اين مطلب را از ايشان بپرسم، تا يك سفر كه علّامه با دامادشان جناب مرحوم حجّة الإسلام قدّوسى به شيراز تشريف آوردند، در وقتى كه من نزد ايشان تنها بودم، كم كم شروع كردم بدينگونه مطلب را به ميان آوردن كه: شما حاضريد اگر من سؤالى داشته باشم جواب دهيد؟! ايشان فرمودند: چه ضرر دارد؛ اگر بدانم مى ‏گويم! من عرض كردم: مطلب راجع به خود شماست؛ اگر حتماً مى‏ دانيد كه بپرسم جواب مى ‏دهيد، من بپرسم و گرنه از سؤال خود صرف نظر كنم! ايشان فرمودند: بفرمائيد! اگر بدانم مى ‏گويم. ✨من عرض كردم: اينطور شنيده شده است كه: شما در سنّ طفوليّت درسها را ادراك نمى ‏كرده‏ ايد و بعداً سجده‏ اى بجاى آورده ‏ايد و خداوند به شما عنايتى فرموده است كه در مشكل‏ترين مسائل علمى جوابش بدست مى ‏آيد؛ اينطور است؟! تا من اين جملات را گفتم، ديدم حال علّامه متغيّر شد و رنگ چهره شان تند شد بطورى كه من از سؤال خود قدرى شرمنده شدم! در اينحال گفتند: حال كه بنا بر گفتن است، مى‏ گويم: ✨من وقتى كه در تبريز «سيوطى» مى ‏خواندم، استادمان ما را امتحان مى ‏كرد، و من از عهده امتحان برنيامدم؛ استاد به من گفت: هم خودت را معطّل كرده ‏اى هم ما را! من از اين كلام استاد بسيار برآشفته شدم؛ و گوئى اين سخن در جان و روح من نشست، بالاخره نتوانستم در شهر بمانم و رفتم در خارج تبريز بر سر تپّه ‏ها عملى انجام دادم كه خداوند تفضّل فرمود. و ذكر نكردند كه آن عمل سجده بود و يا عمل ديگرى، و ديگر هيچ نگفتند. ✨من عرض كردم: پس از آن موقع ديگر براى شما هيچ مطلبى لا ينحلّ نماند، و هر چقدر هم مشكل بود حلّ مى‏ شد؟! فرمودند: تا به حال چنين بوده است. تمام شد كلام آية الله حائرى. ✨در روز چهارشنبه سوّم شهر ربيع المولود 1410 ه.ق كه حضرت صديق ارجمند و حبيب مكرّم آية الله حاج شيخ عبد الحميد شربيانى دامت بركاته به منزل حقير در مشهد مقدّس تشريف آوردند، پس از نقل اين قضيّه طبق نقل سابق، اضافه كردند كه: علّامه گفته‏ اند: پس از آن عمل، من همان شب بر «حاشيه أبو طالب بر سيوطى» حاشيه نوشتم. 📚 مهرتابان، ص 36،‌پاورقی 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalaat
ثمره مبحث مشتق و صحیح و اعم و وضع.mp3
12.66M
🔊| مبحث مشتق بسیار در فقه ثمره دارد/ اشاره ای به ثمره مبحث مشتق و صحیح و اعم و اقسام وضع 🎙استاد علی فرحانی @almorsalaat
♨️ امام خمینی و علامه طباطبایی غرض اصلی از خلقت و بعثت را با حفظ و اجرای دیگر مراتب احکام اسلامی با جرات اظهار کردند. 🔰 آیت الله سعادت پرور 💠 از مجموع آيات و احاديث و دعاها استفاده مى شود كه غرض اصلى از خلقت و بعثت انبياء عليهم السلام غير از آن چيزى است كه عموم مردم تصوّر كرده و مى‌كنند و اعتقاد خود را بر آن استوار نموده‌اند و هر يك ديگرى را آماج تهمت‌هاى خود قرار داده و مى گويد: وى خلاف حق را فهميده؛ لذا بزرگان اهل كمال و كسانى كه اين گونه مطالب را دريافته‌اند از بيم تازيانۀ تكفير و يا عدم پذيرش كوته فكران، جرأت اظهار نداشته و بعضاً آن را در لفّافۀ شعر و يا كلام پيچيده اى بيان كرده‌اند. 💠 به هر حال از طايفۀ جليلۀ علماء در عصر حاضر دو شخصيّت بزرگوار توانسته‌اند اين مقصد را(با حفظ‍‌ و اجراى ديگر مراتب احكام اسلامى) با جرأت اظهار كنند و در گفتار و نوشتار خود به شرح آن پرداخته و زمينه را براى ديگران در بازگو كردن حقايق فراهم نمايند: ✅ يكى استاد بزرگ و مرجع عظيم الشأن شيعه و رهبر مسلمانان جهان آية اللّه العظمى جامع معقول و منقول صاحب كمالات نفسانى عارف باللّه روح اللّه الموسوى الخمينى(أدامَ‌ اللّهُ‌ شَوْكَتَهُ‌) مى‌باشد زبان نويسنده از بيان عظمت نفس و جامعيّت ايشان قاصر مى باشد و چنانكه شخصيت اين عزيز عالم اسلام تاكنون در بين شخصيّت‌هاى اسلامى و علما بى‌نظير بوده است بعيد به نظر مى رسد كه جامعه اسلامى در آينده نيز همانند ايشان را به خود ببيند، اَدٰامَ‌ اللّٰهُ‌ ظِلَّهُ‌ الشَّريفَ‌ عَلىٰ‌ رُؤُوسِ‌ المُسْلِمينَ‌. آمينَ‌، رَبَّ‌ العالَمينَ‌!. ✅ و ديگرى استاد بزرگ علمى و عملى در معارف اسلامى،و مفسّر و فيلسوف عظيم الشأن حضرت علاّمه سيّد محمّد حسين طباطبائى مى باشد كه الحق حقّ‌ بزرگى به گردن فرزندان حوزه‌هاى علميّه بالأخصّ‌ حوزۀ علميۀ قم بلكه شيعه بلكه عالَم اسلام دارد؛ زيرا معارف اسلامى را از طريق كتاب و سنّت و علم و عمل در گفتار و رفتار و تأليفاتش آموخت؛ به گونه اى كه مى توان گفت بعد از وى علمايى كه مى‌خواهند اسلام را بشناسند از وى مستغنى نيستند. رَحْمَةُ‌ اللّهِ‌ وَ رِضْوانُ‌ اللّهِ‌ تَعالى عَلَيْهِ‌.. 💠 اگر دنياى امروز به وحشت افتاده و نمى تواند چنين شخصيّت‌هايى را در جهان اسلام ببيند، از بركت وجود چنين اسلامى است كه ايشان بيان نموده‌اند، و به فرمودۀ قائد بزرگ،امام خمينى، اسلام خشك و بى‌محتوى براى آنان ضررى ندارد، بلكه اثرات اين معارف حقّه و معانى بلند توحيدى در تمام امور است كه منافع آنان را به خطر انداخته است و لذا در كشورهاى عربى اين گونه كتابها برچيده مى شود و در كشور اسلامى ما نيز حسّ‌ بدبينى به اين امور را توسّط‍‌ خود ما دامن مى زنند. 📌 اكنون براى پند و نصيحت به اين گونه افراد قسمتى از كلام استاد بزرگوار،امام خمينى(أدامَ‌ اللّٰهُ‌ ظِلَّهُ‌)را ذكر مى كنيم. 🔅 مى‌فرمايند:«از امور مهمّه اى كه تنبّه به آن لازم است و اخوان مؤمنين و خصوصاً اهل علم(كَثَّرَ اللّٰهُ‌ أمْثالَهُمْ‌) بايد در نظر داشته باشند، آن است كه اگر كلامى از بعضى علماء نفس و اهل معرفت ديدند يا شنيدند، به مجرّد آنكه به گوش آنها آشنا نيست يا مبنى بر اصطلاحى است كه آنها را از آن حظّى نيست، بدون جهت شرعيّه، رمى به فساد و بطلان نكنند، و از اهل آن توهين و تحقير ننمايند، و گمان نكنند هركس اسم از مراتب نفس و مقامات اولياء و عرفاء و تجلّيات حق و عشق و محبّت و امثال اينها كه در اصطلاحات اهل معرفت رايج است بَرَد، صوفى است يا مروّج دعاوى صوفيّه است، يا بافندۀ از پيش خود است و بر طبق آن برهانى عقلى و يا حجّتى شرعى ندارد. به جان دوست قسم،كلمات نوع آنها، شرح بيانات قرآن و حديث است(سر الصلاه صفحه 64 و 65) 📚 جمال آفتاب و آفتاب هر نظر، مقدمه @almorsalaat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | قربانی شگفتی‌ساز در تاریخ 🔻 رهبر انقلاب: نوبت میرسد به روز عید قربان، این قربانی شگفت‌انگیز و شگفتی‌ساز در تاریخ که بی‌نظیر است. مأمور میشود که نوجوان خودش را به دست خودش به قتل برساند -امر الهی است، آزمایش الهی است- آن هم فرزندی که سالهای متمادی از وجود او محروم بوده و در پیری اَلحَمدُ لِلَّهِ الَّذی وَهَبَ لی عَلَى الکِبَرِ إِسماعیلَ وَإِسحاق؛خدای متعال این بچّه را به حضرت ابراهیم داده بود و خب پیدا است چقدر انسان به فرزندِ اواخر عمر و دوران پیری دلبسته است. 🔺️ به این فرزند که حالا «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ» -یک جوانی و یا نوجوانی شده- گفت میخواهم تو را به قتل برسانم، این دستور خدا است. آن جوان هم گفت: یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی‌ إِنْ شاءَ اللَهُ مِنَ الصَّابِرین. ببینید اینها حوادث عجیب تاریخ دین، تاریخ دین‌داری، تاریخ ایمان، تاریخ اسلام است. ۱۳۹۹/۵/۱۰ 🌷 📲 Instagram.com/Khamenei_Maaref
هدایت شده از مدرسه فکری امام
🎙 نشست هم اندیشی طلاب و فضلا باموضوع: 🕋 تبیین فلسفه حج در مکتب امام خمینی(س) بازخوانی پیام ها و سخنرانی ها 🔷 باحضور حجج اسلام: 🔹 دکتر یحیی جهانگیری 🔹 محمود لطیفی 🔹 علی فرحانی 🔹 امین اسدپور 📅 زمان: سه شنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۱ از ساعت ۱۷ 🕌 مکان: مدرسه تخصصی فقه امام خمینی ره: قم، بلوار شهید محمد منتظری، کوچۀ 12، پلاک 338 •┈•✾•🍀🌺🍀•✾•┈• 📝 کانال مدرسه فکری امام 🆔 @emamschool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 📚 آشنایی با کتاب توحید علمی و عینی (محاکمات علامه طباطبایی (ره) بر مکاتبات سید احمد کربلایی (ره) و شیخ محمد حسین اصفهانی (ره)) به همراه توضیحاتی پیرامون تذییل اول علامه 🔰استاد علی فرحانی 📌 بخشی از جلسه تدریس نهایه الحکمه در فیضیه سال 96 ⬇️لینک دانلود پی دی اف کتاب👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/lib/tohideelmieini.pdf @almorasalaat
💢 امام بزرگوار ما بزرگی بود؛ انصافاً ایشان برجسته‌ای بود امّا در [هم] ایشان یک مجتهد به تمام معنا و صاحب‌نظر [بود]. امام بزرگوار، مغز و عرفان بود، لُبّ فلسفه و بود. 📚 بیانات 98.02.18 @almorsalaat
المرسلات
🎥 #ببینید 📚 آشنایی با کتاب توحید علمی و عینی (محاکمات علامه طباطبایی (ره) بر مکاتبات سید احمد کربلا
📌مقدمه كتاب توحید علمی و عینی (مکاتبات علمین) 🔰 آیت‌الله سيد محمد حسين حسينى طهرانى 🌀در سنواتى كه مرحوم فخر المحقّقين و شيخ الفقهاء و المجتهدين آخوند مولى محمّد كاظم خراسانى قدّس الله سرّه الشريف ، در قيد حيات بوده‌اند يكى از طلاّب نجف اشرف كه اهل ذوق بوده است ، به نام شيخ اسمعيل تبريزى، و متخلّص به تائب به عنوان استفتاء از حضرت ايشان ، در نامه‌اى از يك بيت از ديوان «منطق الطّير» شيخ عطّار سؤالى مى‌كند، 🌀بدين گونه كه شيخ عطّار در «منطق الطّير» گويد: ❇️دائماً او پادشاه مطلق است در كمال عزّ خود مستغرق است ❇️او به سر نايد ز خود آنجا كه اوست كى رسد عقل وجود آنجا كه اوست ؟ 🌀معنى بيت دوم را بيان فرمائيد . 🌀مرحوم آخوند، جواب مختصرى در سه سطر مى‌دهند؛ و مى‌گويند: مقام بيش از اين گنجايش إطاله را ندارد. 🌀آقاى شيخ اسمعيل اين سؤال را كتباً از مرحوم آية الله: آقا حاج شيخ محمّد حسين اصفهانى معروف به كمپانى مى‌نمايد؛ و ايشان جواب مفصّلى كتباً در إزاءِ سؤال او مى‌دهند. 🌀و نيز در همين ميان اين سؤال را كتباً از مرحوم آية الله : آقا حاج سيّد احمد طهرانى معروف به كربلائى مى‌نمايد؛ و ايشان نيز جوابى كتباً مرقوم مى‌دارند. 🌀جواب آقا حاج سيّد احمد با جواب حاج شيخ محمد حسين ، مخالف در آمد، زيرا حاج شيخ بر اساس مسأله توحيد عند الحكماء كه مى‌گويند: صفات ثبوتيّۀ حضرت حقّ‌ با ذات او عينيّت دارند، پاسخ مى‌دهد؛ و حاج سيّد احمد، بر اساس مسألۀ توحيد عند العرفاء پاسخ مى‌دهد كه : ذات أقدس او از هر اسم و رسمى بالاتر است ، و اين بيت مى‌رساند كه : أشياء در آن مقام منيع راه ندارند؛ و عقل را توان إراك نيست ، زيرا قبل از وصول به آن مقام ، مضمحل و فانى خواهد شد. 🌀شيخ إسمعيل پاسخ حاج سيّد أحمد را حضور حاج شيخ مى‌آورد، و ايشان پس از مطالعه ، جوابى بر ردّ مكتوب سيّد مى‌نويسند. او جواب شيخ را حضور سيّد مى‌آورد، و ايشان پاسخى بسيار مفصّل و مستدلّ‌ بر عليه شيخ مى‌نويسند ديگر در اينجا مطلب گسترش پيدا نموده ؛ و به كيفيّت حدوث أعيان ثابته و كيفيت وجود علمى أشياء در صُقع ربوبى و ذات حقّ‌ جلّ‌ و علا كشيده مى‌شود. و به كيفيت عدم وجود صفات در ذات او، و توحيد خواصّ‌ كه : و كمال توحيده نفىُ‌ الصِّفاتِ‌ عَنْهُ‌ منتهى مى‌شود. و بالأخره كم كم به بسيارى از موارد اختلاف مذهب حكماء با مذهب عرفاء منجر مى‌گردد. 🌀زيرا شيخ إسمعيل در اين هنگام پاسخ دوّم سيّد را به نزد شيخ مى‌برد؛ و شيخ مكتوب سوّمى بر ردّ سيّد مى‌نويسند؛ و همينطور مرتّباً هر نامه را به نزد ديگرى مى‌برد؛ و او جواب مى‌دهد. وَ هَلُمَّ‌ جَراً بطور مسلسل چهارده مكتوب از طرفين مسأله ردّ و بدل شده است ، هفت مكتوب از مرحوم شيخ ؛ و هفت مكتوب از مرحوم سيّد. 🌀در اين مكاتيب مرحوم شيخ به آنچه بر ردّ عرفاء در كتب حكمت آمده است ، تمسّك جسته ، و براى شكستن طرف مقابل خود از آن استمداد كرده است . و مرحوم سيّد به آنچه عرفاء بدان تمسّك دارند و اتّكاء مى‌نمايند، براى خرد كردن طرف و حريف خود، از آن استفاده نموده است . و بطور خلاصه هر كدام آنچه تير در تركش خود داشته‌اند، به كمان زده ؛ و به طرف مقابل خود پرتاب نموده‌اند. 🌀مرحوم حاج شيخ از برهان استمداد كرده ، و مرحوم حاج سيّد احمد هم از برهان و هم از ذوق و شهود و وجدان استفاده نموده ؛ و در أداء حقّ‌ مطلب دريغ ننموده‌اند. @almorsalaat
🌀امروز (چهارشنبه) برگزار می شود: ✅فقه نظام روابط اجتماعی ✅تدریس کتاب تعادل و تراجیح امام خمینی (ره) ⏰ساعت۱۴ 🏢 میدان معلم، خیابان سمیه، بعد از موسسه فقهی ائمه اطهار، بین کوچه ۲۶ و ۲۸، پلاک ۴۷۲، موسسه مفتاح 📡پخش زنده از اسکای روم👇 https://b2n.ir/t49719 ♦️حضور برای عموم طلاب بلامانع است. @almorsalaat
♨️در انجام اعمال، هر چند مستحب باشد، باید تعداد دعا و ذکر یا عدد ایام آنها رعایت شود و در آن سهل انگاری نشود. 🔰علامه حسن زاده آملی 🔅در بعضى از ادعيه و اذكار بيان عدد دعا و ذكر و يا عدد ايّام آنها از معصوم صادر شده است. در حفظ عدد سهل انگارى نشود با اينكه اعمال مستحبّه اند. و بايد به دستور اهتمام داشت چه در حفظ و مراعات صورت آن و چه در عدد آن، يعنى هرچه دستور العمل است به هر صورت و عدد بايد به همان منوال عمل شود و هيچ نحوه تخطّى و مداخله در آن روا نبود چه عمل به دستور عددى خود يك نحو تأديب و تعويد نفس است. 🔅علاوه اينكه عالم جليل محمود بن محمّد دهدار متخلّص به عيانى و صاحب «مفاتيح المغاليق» در اول رساله «خلاصة جواهر الاسرار» گويد: «حضرت امام به حق ناطق جعفر بن محمّد الصّادق عليه السّلام فرموده است كه: بدانيد اسماء اللّه به منزله دفائن اند و عدد به منزله ذراع آن مساحت، اگر ذراع كمتر فرا نهى به دفين نرسى و اگر زياده بگيرى نيز نرسى بلكه در گذرى». 🔅فاضل شوشترى فتح اللّه بن محمّد رضا حسينى مرعشى در اوائل كتاب شريف «وفق المراد في علم الاوفاق و الاعداد» گويد: «اكابر اهل تحقيق گفته اند كه عدد به منزله حوض آبى است كه در آن غسل ارتماسى كنند اگر عمق آب زياده از حدّ باشد موجب غرق مى شود و اگر كم، غوطه خوردن ميسّر نيست. و گفته اند كه عدد حكم دندانه كليد دارد كه به زياد يا كم نمودن آن در وا نمى شود كما قيل: «الاعداد أرواح و الحروف أشباح، و العدد كأسنان المفتاح اذا نقصت أو زادت لا يفتح الباب. و الزيادة على العدد المطلوب اسراف، و النّقص منه اخلال». يكى از مشايخ روايت مى كرد كه در سوره مباركه يس اسمى هست كه بر طرف مى شود به بركت آن كورى مادر زاد و پيسى. او را گفتند كه آيا اگر كسى تمام سوره را بخواند نفعى از اين مقوله كه مى گويى به او خواهد رسيد؟ جواب داد: هرگاه حكيم يك دوا را براى مرضى مقرّر كرده باشد و آن دوا در دكّان عطّارى باشد و مريض برود و تمام ادويه دكّان او را بخورد آيا نفعى به او خواهد رسيد؟ همچنين است اين اعمال». اين بود آنچه را شوشترى نقل كرده است. 🔅و ما به ذكر دو حديث شريف در اين موضوع تبرّك مى جوييم و بدان اكتفا مى كنيم: 💠حديث اول: ثقة الاسلام كلينى در كتاب دعاء «اصول کافى» (حديث 17 باب القول عند الاصباح و الامساء ج 2 ص 383 معرب)، روايت فرموده است به اسنادش عن العلاء بن كامل قال: سمعت أبا عبد اللّه عليه السّلام يقول: «و اذْكر ربّك في نفسك تضرّعا و خيفة و دون الجهر من القول» عند المساء: لا اله الاّ اللّه وحده لا شريك له، له الملك و له الحمد يحيى و يميت و يميت و يحيى و هو على كلّ شيء قدير. قال: قلت: بيده الخير. قال: انَّ بيده الخير و لكن قل كما اقول لك عشر مرّات، و اعوذ باللّه السّميع العليم حين تطلع الشّمس و حين تغرب عشر مرّات. 🔸در اين حديث ملاحظه مى فرماييد كه علاء خواست بيده الخير را زياده گراند و يا از روى استفهام گفت بيده الخير اضافه شود، امام فرمود كه البتّه خير در دست اوست، و لكن همانطور كه من به تو گفته ام بگو. 💠حديث دوم: دعاى غريق است كه شيخ اجل صدوق در «اكمال الدين» به اسنادش روايت فرمود: عن عبد اللّه بن سنان قال: قال أبو عبد اللّه عليه السّلام ستصيبكم شبهة فتبقون بلا علم يرى و لا امام هدى، لا ينجو منها إلاّ من دعا بدعاء الغريق. قلت: و كيف دعاء الغريق؟ قال: تقول: يا اللّه يا رحمن يا رحيم يا مقلّب القلوب ثبّت قلبى على دينك. فقلت: يا مقلّب القلوب و الابصار ثبّت قلبى على دينك. فقال: انَّ اللّه عزّ و جلّ مقلّب القلوب و الأبصار و لكن قل كما أقول: يا مقلّب القلوب ثبّت قلبى على دينك (بحار ط 1 جزء دوم ج 19 ص 276). 🔸«عبد اللّه سنان گفت: امام صادق عليه السّلام فرمود: بزودى شبهه اى به شما مى رسد پس بدون علمى يعنى پرچم و نشانهاى راهنمايى كند و بدون پيشوايى هدايت نمايد مى مانيد، از آن شبهه رهايى نمى يابد مگر كسى كه دعاى غريق بخواند. گفتم: دعاى غريق چگونه است؟ فرمود: مى گويى: يا اللّه يا رحمن يا رحيم يا مقلّب القلوب ثبّت قلبى على دينك. من گفتم: يا مقلّب القلوب و الابصار. امام فرمود: البتّه خداى عزّ و جلّ مقلّب القلوب و الابصار است و لكن چنانكه مى گويم بگو: يا مقلّب القلوب ثبّت قلبى على دينك». در اين حديث مى بينيد كه عبد اللّه سنان خواست و الابصار را اضافه نمايد امام اجازه نفرمود، فتبصّر. 📚 رساله نور على نور در ذكر و ذاكر و مذكور، ص: 54 @almorsalaat
♨️ فلسفه اسلامی 🔰استاد علی فرحانی 🔸بدایه الحکمه/ علامه طباطبایی eitaa.com/almorsalaat/1007 🔸نهایه الحکمه/ علامه طباطبایی eitaa.com/almorsalaat/1182 🔸مبانی حکمت متعالیه eitaa.com/almorsalaat/4000 🔸الشواهد الربوبیه/ ملاصدرا eitaa.com/almorsalaat/1346 🔸اشارات/ بوعلی سینا eitaa.com/almorsalaat/1347 @almorsalaat
♨️♨️تحقق اسلام و استقرار توحید در جامعه، وظیفه حوزه های علمیه است/ چه کار باید بکنید؟ باید بنشینید فکر کنید دیگر؛ اینها جزو آن موضوعات و مباحث فکری شما است. 🔰 رهبر معظم انقلاب 💢💢💢💢💢💢 💠 اسلام فقط معرفت نیست، تعهّد به عمل و تحقّق احکام اسلام هم جزو اسلام است؛ یعنی یک وقت هست که ما اسلام را -که میخواهیم در حوزه یاد بگیریم- فقط عبارت میدانیم از اصول و فروع و اخلاق و همینهایی که هست -[که] واقعیّت هم همین است؛ [یعنی] اصول دین، فروع دین، ارزشهای اخلاقی، سبک زندگی، آئین حکمرانی، اینها همه جزو اسلام و جزو معارف اسلامی است- خب اینها را باید برویم در حوزه‌ی علمیّه یاد بگیریم.‌ 💠 لکن این [برداشت] درست نیست؛ این بخشی از کار حوزه‌های علمیّه است؛ چرا؟ چون این بخشی از اسلام است؛ بخش دیگرِ اسلام عبارت است از محقّق کردنِ این حقایق در متن جامعه، در متن زندگی مردم، یعنی هدایت؛ این بخشی از اسلام است دیگر. اسلام فقط توحید به معنای علم توحید با همان عمق و معرفتِ عرفانی و فلسفی و [مانند] اینها نیست، بلکه اسلام عبارت است از استقرار توحید در جامعه؛ یعنی جامعه موحّد بشود؛ این هم جزو اسلام است. 💠 بخشی از اسلام عبارت است از معارف اسلامی که این معارف شامل عقلیّات و نقلیّات و ارزشهای اخلاقی و بیان سبک زندگی و شیوه‌ی حکومت است؛ و همه‌‌ی اینها جزو معارف اسلامی است که دانستن اینها لازم است. این بخشی از اسلام است؛ بخشی از اسلام هم عبارت است از تحقّق اینها در خارج؛ یعنی توحید محقّق بشود در خارج، نبوّت به معنای در رأس جامعه بودن تحقّق پیدا کند. خب «اَلعُلَماءُ وَرَثَةُ الاَنبیاء» را باید شما محقّق کنید. نمیگویم حتماً باید شما در رأس جامعه باشید -خب شکل حکومت ممکن است انواع و اقسامی داشته باشد- امّا شما به عنوان عالم دین و متخصّص دین موظّفید که اسلام را در خارج، در محیط زندگی محقّق کنید؛ این وظیفه‌ی ما است. این کاری است که امام بزرگوار کرد. 💠 امروز هم که بحمدالله نظام اسلامی به وجود آمده، تشکیل شده، ما منتظریم که دولت اسلامیِ به معنای واقعی و سپس جامعه‌ی اسلامیِ به معنای واقعی و سپس تمدّن اسلامیِ به معنای حقیقی به وجود بیاید، حوزه‌ی علمیّه مسئولیّتهای متناسب با این کار بزرگ را دارد، باید انجام بدهد. چه کار باید بکنید؟ باید بنشینید فکر کنید دیگر؛ اینها جزو آن موضوعات و مباحث فکری شما است. 📚 بیانات در دیدار طلاب 98/02/18 @almorsalaat
اعتبار مقدس و دین واحده در بیان علامه طباطبایی.mp3
34.15M
🔊| اعتبار مقدس در بیان علامه طباطبایی 🎙استاد علی فرحانی 📚کفایه الاصول. فیضیه. سال 91 @almorsalaat
💢 امروز اسلام به روحانیت سپرده شده و مهذب نبودن روحانیت سبب شکست اسلام می شود. 🔰 امام خمینی(ره) 💠 اگر امروز جامعه روحانیت در سرتاسر کشور ما، چه روحانیینی که اشتغال به یک عملی داشته باشند از اعمالی که در جمهوری اسلامی لازم است و چه آنهایی که اشتغال ندارند، چه ائمه جمعه و چه ائمه جماعات و چه علمایی که در غیر این دو شغل هستند و در بین مردم برای ارشاد هستند، و چه وعاظ محترم، اینها الآن اسلام سپرده به اینهاست. 💠 امروز که اسلام به دست آنها سپرده شده است و تمام عذرها منقطع شده است، نمی‌توانند بگویند نمی‌توانستیم، نمی‌توانند بگویند نمی‌دانستیم، نمی‌توانند بگویند که رژیم شاهنشاهی ما را نمی‌گذاشت کاری انجام بدهیم. همه اینها مرتفع شده است، و اسلام به دست شما افتاده است، به دست روحانیون در سرتاسر کشور و تحت مراقبت شدید هستید؛ مراقبت خدای تبارک و تعالی و مراقبت فرشتگانی که مامور این کار هستند وَ الله مِنْ وَرائِهِمْ مُحیط. 💠 ماه «رمضان‌ها» می‌آید و می‌رود، و ماهها یکی پس از دیگری می‌روند و عمرها هم می‌رود، آنچه که باقی می‌ماند آن صفحات اعمال شماست که در قلب شما ثبت است، و شاید نامه عمل هم همان باشد. قلب شما نسبت به دنیا چه بوده است؟ دنیا با قلب شما چه کرده است و شما توجه‌تان به دنیا چه اندازه بوده است؟ آن روزی که دستتان نمی‌رسید زاهد و عابد بودید، آن روزی که دست رسید خدای نخواسته عکس او بود؟ مراقبت در کار است. 💠 امروز مسئولیت روحانیت و کسانی که در این لباس مقدس هستند، مسئولیتی‌ است که در طول تاریخ بر عهده روحانیت نبوده است. در طول تاریخ از صدر اسلام تا کنون جمعیتهای روحانیت این طور حجتی که بر آنها امروز تمام است، حجت بر آنها تمام نبوده است. در طول تاریخ یک همچو فرصتی برای هیچ کشوری پیدا نشده است؛ و اسلام به دست شما سپرده شده است و از شما می‌خواهند حفظش را، به دست این ملت سپرده شده است و از این ملت می‌خواهند حفظش را. 💠 شما در ارشادات، در توجه نداشتن به زرق و برق دنیا مهم توجه قلبی است. داشتن مال، داشتن خانه، داشتن چیز، اینش مهم نیست. مهم این است که قلب انسان را، قلب انسان را اینها تسخیر کنند. اینکه مال‌اندوزی و ثروت‌اندوزی مذموم است برای این است که این مال‌اندوزی و ثروت‌اندوزی و امثال اینها و زرق و برق دنیا دل انسان را می‌کشاند به طرف غیر خدا و از آن ضیافتهای خدا محروم می‌کند. 💠 علاوه بر اینکه، ما مسئولیت خودمان را، مسئولیت شخصی داریم، مسئولیت نوعی هم به عهده ماست، مسئولیت ملت هم به عهده ماست. همان طوری که سوره «هود» به پیغمبر فرموده است که فَاسْتَقِمْ کَما امْرِتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ، به شما هم می‌گوید که استقامت کنید و از استقامت خودتان مردم را مستقیم کنید. اگر مردم از ما خطا ببینند، و اگر چنانچه انصراف پیدا کنند از روحانیت برای خطاهای بعض از ما، مسئولیت، مسئولیت شخصی نیست، مسئولیت اسلامی است، مسئولیت عمومی است. 💠 اگر ما خدای نخواسته، با اعمالمان طوری بکنیم که این ملت از ما جدا بشود و این‌ ملت ما را زیر سوال قرار بدهد که شما امروز که دستتان باز است یک نحو دیگر دارید عمل می‌کنید و جدا بشود از شما، این مسئولیت اسلام به عهده ماست. اسلام به انزوا کشیده می‌شود و آنهایی که با اسلام مخالف‌اند روی کار می‌آیند خدای نخواسته، و این مسئولیت به عهده ماست. 💠 قضیه، قضیه شخصی نیست که یک شخص بگوید خوب من یک همچو کاری می‌کنم به دیگران چه، این نیست مساله. سابق هم وقتی که یک طلبه کاری می‌کرد می‌گفتند طلبه‌ها این طورند، اگر خدای نخواسته، یک روحانی یک کاری می‌کردند می‌گفتند روحانیون این طورند. 💠 حالا دیگر مساله این طور است که اگر اسلام شکست بخورد به وسیله ماها شکست خورده است. اگر شما درست بشوید اسلام شکست نمی‌خورد، با درست شدن شما مردم درست می‌شوند، با شدن شما مردم می‌شوند. اگر خدای نخواسته در منبر شما چیزی بگویید که خودتان عاملش نیستید و در مسجد چیزی بگویید که خودتان بر خلاف او عمل می‌کنید، مردم دلهاشان از شما منصرف می‌شود و این کم کم موجب شکست اسلام می‌شود و این به عهده همه ماست. 📚 بیانات62.03.21 @almorsalaat
✅ بشارت منجی در روز غدیر 🔻 ألا إِنَّ خاتَمَ الأَئِمَّهِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِیَّ 🔹 آگاه باشید! که آخرین امامان، مهدی قائم از ماست. 🔻 ألا إِنَّهُ الظَّاهِرُ عَلَی الدّینِ 🔸 آگاه باشید! اوست غالب بر ادیان 🔻 ألا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظَّالِمینَ 🔹 آگاه باشید! اوست انتقام گیرنده از ظالمین 🔻 ألا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها 🔸 آگاه باشید! اوست فاتح قلعه‌ها و منهدم کننده‌ی آنها 🔻ألا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَهٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها 🔹 آگاه باشید! اوست غالب بر هر قبیله‌ای از اهل شرک و هدایت کننده‌ی آنان. 🔻 ألا إِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لِأَوْلِیاءِ اللَّهِ 🔸 آگاه باشید! بدانید که اوست گیرنده‌ی انتقام هر خونی از اولیاء خدا. 🔻 ألا إِنَّهُ النَّاصِرُ لِدینِ اللَّهِ 🔹 آگاه باشید! اوست یاری دهنده‌ی دین خدا. 🔻 ألا إِنَّهُ الْغَرَّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ 🔸 آگاه باشید! که اوست استفاده کننده از دریایی عمیق. 🔻 ألا إِنَّهُ یَسِمُ کُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَکُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ 🔹 آگاه باشید! اوست که هر صاحب فضیلتی را بقدر فضلش و هر صاحب جهالتی را بقدر جهلش نشانه می‌دهد 🔻 ألا إِنَّهُ خِیَرَهُ اللَّهِ وَمُخْتارُهُ 🔸 آگاه باشید! اوست انتخاب شده و اختیار شده‌ی خداوند. 🔻 ألا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالْمُحیطُ بِکُلِّ فَهْمٍ 🔹 آگاه باشید! اوست وارث هر علمی و احاطه دارنده به هر فهمی. 🔻ألا إِنَّهُ الْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَالْمُشَیِّدُ لِأَمْرِ آیاتِهِ 🔸 آگاه باشید! اوست خبر دهنده‌ی از پروردگارش، و بالا برنده‌ی آیات الهی. 🔻 ألا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ 🔹 آگاه باشید! اوست هدایت یافته‌ی محکم بنیان. 🔻 ألا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ 🔸 آگاه باشید! اوست که کارها به او سپرده شده است. 🔻 ألا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرُونِ بَیْنَ یَدَیْهِ 🔹 آگاه باشید! اوست که پیشینیان به او بشارت داده‌اند. 🔻 ألا إِنَّهُ الْباقی حُجَّهً وَلا حُجَّهَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاَّ مَعَهُ وَلا نُورَ إِلاَّ عِنْدَهُ 🔸 آگاه باشید! اوست که به عنوان حجت باقی می‌ماند و بعد از او حجتی نیست. هیچ حقی نیست مگر همراه او، و هیچ نوری نیست مگر نزد او. 🔻 ألا إِنَّهُ لا غالِبَ لَهُ وَلا مَنْصُورَ عَلَیْهِ 🔹 آگاه باشید! کسی بر او چیره نخواهد شد و هیچکس علیه او یاری نمی شود. 🔻 ألا وَإِنَّهُ وَلِیُّ اللَّهِ فی أَرْضِهِ، وَحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَعَلانِیَتِهِ 🔸 آگاه باشید! اوست ولی خدا در زمین و حکم کننده‌ی او بین خلقش و امین او بر نهان و آشکارش. @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| الّا البَکّائون 🔸درباره گریه های حضرت یحیی(ع) 🔸فلسفه و عرفان باید به عمل منجر شود 🎙استاد علی فرحانی 📌گزیده درس نهایه الحکمه، 1396، مدرسه فیضیه، مدرس حضرت معصومه (س) 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
💠 هنر اسلامی و وظیفه هنرمند انقلابی 🔰پیام امام خمینی (ره) به هنرمندان 67.06.30 🔅خون پاك صدها هنرمند فرزانه در جبهه هاى عشق و شهادت و شرف و عزتْ، سرمايه زوال ناپذير آن گونه هنرى است كه بايد، به تناسب عظمت و زيبايى انقلاب اسلامى، هميشه مشام جان زيبا پسندِ طالبانِ جمال حق را معطر كند. 🔅تنها هنرى مورد قبول قرآن است كه صيقل دهنده اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه عليه و آله و سلم- اسلام ائمه هدى- عليهم السلام- اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازيانه خوردگانِ تاريخِ تلخ و شرم آور محروميتها باشد. 🔅هنرى زيبا و پاك است كه كوبنده سرمايه دارى مدرن و كمونيسم خون آشام و نابودكننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومايگى، اسلام مرفهين بى درد، و در يك كلمه «اسلام آمريكايى» باشد. 🔅هنر در مدرسه عشق، نشان دهنده نقاط كور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سياسى، نظامى است. 🔅هنر در عرفان اسلامى ترسيمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسيم تلخكامى گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است. 🔅هنر در جايگاه واقعى خود تصوير زالوصفتانى است كه از مكيدن خون فرهنگ اصيل اسلامى، فرهنگ عدالت و صفا، لذت مى برند. 🔅تنها به هنرى بايد پرداخت كه راه ستيز با جهانخواران شرق و غرب، و در رأس آنان آمريكا و شوروى، را بياموزد. 🔅هنرمندان ما تنها زمانى مى توانند بى دغدغه كوله بار مسئوليت و امانتشان را زمين بگذارند كه مطمئن باشند مردمشان بدون اتكا به غير، تنها و تنها در چهارچوب مكتبشان، به حيات جاويدان رسيده اند. 🔅و هنرمندان ما در جبهه هاى دفاع مقدسمان اين گونه بودند، تا به ملأ اعلا شتافتند. و براى خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگيدند؛ و در راه پيروزى اسلام عزيز تمام مدعيان هنر بى درد را رسوا نمودند. خدايشان در جوار رحمت خويش محشورشان گرداند. 📚 صحيفه امام، ج21، ص: 146 @almorsalaat
📝| تعادل و تراجیح ادامه باب حجج است یا خاتمه علم اصول؟ ◽️ثم المحكي عن جماعة بل قيل إنه مما لا خلاف فيه أن التعادل إن وقع للمجتهد في عمل نفسه كان مخيرا في عمل نفسه و إن وقع للمفتي لأجل الإفتاء فحكمه أن يخير المستفتي فيتخير في العمل كالمفتي. ◽️و وجه الأول واضح و أما وجه الثاني فلأن نصب الشارع للأمارات و طريقيتها يشمل المجتهد و المقلد إلا أن المقلد عاجز عن القيام بشروط العمل بالأدلة من حيث تشخيص مقتضاها و دفع موانعها فإذا أثبت ذلك المجتهد جواز العمل بكل من الخبرين المتكافئين المشترك بين المقلد و المجتهد تخير المقلد كالمجتهد و لأن إيجاب مضمون أحد الخبرين على المقلد لم يقم عليه دليل فهو تشريع و يحتمل أن يكون التخيير للمفتي فيفتي بما اختار لأنه حكم للمتحير و هو المجتهد. ◽️و لا يقاس هذا بالشك الحاصل للمجتهد في بقاء الحكم الشرعي مع أن حكمه و هو البناء على الحالة السابقة مشترك بينه و بين المقلد لأن الشك هناك في نفس الحكم الفرعي المشترك و له حكم مشترك و التحير هنا في الطريق إلى الحكم فعلاجه بالتخيير مختص بمن يتصدى لتعيين الطريق كما أن العلاج بالترجيح مختص به فلو فرضنا أن راوي أحد الخبرين عند المقلد أعدل و أوثق من الآخر لأنه أخبر و أعرف به مع تساويهما عند المجتهد أو انعكاس الأمر عنده ◽️فلا عبرة بنظر المقلد و كذا لو فرضنا تكافؤ قول اللغويين في معنى لفظ الرواية فالعبرة بتحير المجتهد لا تحير المقلد بين حكم يتفرع على أحد القولين و آخر يتفرع على آخر و المسألة محتاجة إلى التأمل و إن كان وجه المشهور أقوى هذا حكم المفتي. @almorsalaat 🎙توضیحات استاد را بشنوید👇👇👇