eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
550 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐حجیت ذاتی قطع 📌سوالات زیر در گروه مشاوره مطرح شد و استاد مقدسی @m_mahdi1384 پاسخ آن را بیان کردند. 👇👇 🔰🔰🔰🔰🔰 ⁉️ : سلام. اینکه در ابتدای مبحث قطع میگیم ، قطع سنگ بنای شناخته یعنی چی؟ و منظور از بداهت قطع چیه؟ در قطع موضوعی میگیم قطع تعلق به اون چیزی که شارع گفته تعلق گرفته اما در قطع طریقی به خود واقع تعلق گرفته. فرق این دو تا چیه؟ یعنی در قطع موضوعی قطع به واقع تعلق نگرفته؟ ✅ : حجیت ذاتی قطع: در صورتی که مکلف نسبت به حکم شرعی قاطع باشد، حجیت آن ذاتی است و مطابق قطع خود عمل می‌کند. اینکه «حجیت قطع ذاتی است» یعنی حجیت قابل جعل یا سلب نیست و از قطع قابل انفکاک نیست. 🔸توضیح وجدانی ذاتی بودن حجیت قطع: در قطع احتمال خلاف وجود ندارد؛ لذا کسی که قطع می‌کند، برای خودش مجالی برای شنیدن سخن دیگری باقی نمی‌گذارد و آن قطع، او را به متن واقع می‌برد. مثلاً کسی که قطع دارد الآن روز است، تأمّل نمی‌کند که «آیا به واقع رسیده‌ام یا خیر؟». قطع وسیلۀ ارتباط با واقع است و اگر حجت نباشد هیچ راهی برای ادراک واقع وجود ندارد. قطع مقدم بر همۀ ادراکات بشر و همان «علم بدیهی» است که در منطق بیان گردید. 🔸با توجه به این نکته، اگر شارع بخواهد قطع را حجت بکند، ابتدا باید به وجود شارع و کلام شارع قطع پیدا کنیم و همچنین باید قطع داشته باشیم که منظور شارع، جعل حجیت برای قطع است؛ پس حداقل سه قطع بر جعل حجیت قطع مقدم است؛ لذا جعل حجیت برای قطع «تحصیل حاصل» است. در صورت سلب حجیت از قطع نیز حداقل همان سه قطع (وجود شارع، وجود کلام شارع و دلالت کلام بر سلب حجیت) بر آن مقدم است و به وسیلۀ قطع عدم حجیت قطع ثابت شده است که این «تناقض‌گویی» است. ⁉️ : با تشکر از توضیحاتتون. مرحوم مظفر (ره) در «المنطق؛ باب سادس؛ یقینیات» آورده اند که: «اليقين بالمعنى الأعم وهو واليقين بالمعنى الأخص وهو الاعتقاد المطابق للواقع الذي لا يحتمل النقيض لا عن تقليد» و حضرت آیت الله سبحانی در «الموجز؛حجج و امارات؛ حجیت قطع» پس از استدلال بر ذاتی بودن حجیت قطع، می فرمایند : « فتبيّن أنّ للقطع خصائص ثلاث:1-كاشفيته عن الواقع و لو .» 🔹اولا ضمن تطبیق این دو عبارت، اینگونه به نظر می رسد که مقصود از قطع در اصول، همان «یقین بالمعنی الأعم» منطقی است؛ نه «یقین بالمعنی الأخص» که همان نامیده میشد. 🔹و ثانیا این سوال پیش می آید که چگونه وجود احتمال خلاف و عدم اصابت قطع (یقین بالمعنی الأعم) به واقع (نه عند القاطع) و به بیان دیگر، احتمال تحقق ، خلل و خدشه ای به حجیت ذاتی قطع وارد نمی کند؟ ✅ : سلام علیکم. فرمایش شما درست است یعنی قطعی که در اصول بیان می شود همان یقین بالمعنی الاعم منطقی است. ولی مسئله «بدیهی» بودن تلازمی با یقین بالمعنی الاخص بودن ندارد. بدیهی بودن صفت علم است. علمی که «لایحتاج الی کسب و نظر» هست بدیهی است. 🔸احتمال وجود خطا در قطع ضربه ای به حجیت ذاتی نمی زند. چون حجیت یعنی «یصح الاحتجاج عند العقلاء» و مسئله حجیت در ظرف عقلا شکل می گیرد. لذا اصلا حیث تطابق با واقع هیچ دخالتی در آن ندارد. در ظرف عقلا قطع حجیت آن ذاتی است یعنی کسی که به چیزی قطع دارد خود را در متن واقع می بیند و هیچ احتمال خلافی نمی دهد. لذا تا زمانی که قطع او برقرار است هیچ احتمال خلافی را نمی پذیرد. مثل اینکه در روز، انسان خورشید را می بیند و به وجود آن قطع دارد و اگر کسی به او بگوید: الان روز نیست و شب است تا زمانی که قطع او پابرجاست به این حرف هیچ ترتیب اثری نمی دهد. 🔸اینکه می گوییم قاطع خود را در متن واقع می بیند یعنی اصلا بین خود و واقع فاصله ای نمی بیند لذا از قطعش تبعیت می کند. مثل اینکه شیر به کسی حمله کند اینگونه نیست که اول فکر کند که آیا قطع من مطابق واقع هست یا نیست. به صرف اینکه آن را می بیند پا به فرار می گذارد. این می شود واقع نمایی و کاشفیت قطع که در ظرف عقلاء یصح الاحتجاج است. لذا دخالت دادن مسئله یقین بالمعنی الاخص و مطابقت با واقع در ظرف عقلا صحیح نیست. 👈شما هم می توانید سوالات خود را در مورد کتاب در این گروه به اشتراک بگذارید http://eitaa.com/joinchat/2613772354C2971bf190a @almorsalaat