eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
550 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ تدریس کتاب شریف تعادل و تراجیح، اثر گرانقدر امام خمینی (ره) استاد علی فرحانی در راستای تبیین مکتب اجتهادی امام خمینی (ره) پس از تدریس کتاب در سالهای ۹۴ تا ۹۶ در مدرسه فیضیه، در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ به درخواست تدریس کتاب حضرت امام را آغاز کردند. این کتاب در بین آثار اصولی حضرت امام (ره) از جایگاه ویژه ای برخوردار است. استاد در جلسات ابتدایی، جایگاه این کتاب و نمایی از محتوای آن را تبیین کردند. 📌صوت این جلسات را از لینک زیر دانلود کنید. http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/osul/taadol-v-tarajih-emam-khomeini/ @fater290
✍️آیا فلسفه بخوانیم؟ 🌀تاملی پیرامون اعتقاد آخوند خراسانی (ره) در ارتباط با خاص نبودن معنای حروف 🔰حجت الاسلام سجاد انتظار 💠 یکی از موضوعاتی که برای برخی از محصلین حوزه مطرح است این است که آیا خواندن ضرورت دارد یا نه؟ و در صورتی که ضرورت داشته باشد به چه اندازه و در چه سطحی نیاز به فراگیری آن است؟ به طور معمول در پاسخ این سوال چنین گفته می شود که اگر کسی بخواهد به ارزش ذاتی فلسفه در به دست آوردن نگرشی کلان به عالم هستی برسد باید این علم را به طور مستوفی تحصیل کند بنابراین نمی تواند به سطح خاصی از این علم مانند آراء یا به تنهایی اکتفاء کند و در نتیجه چاره ای جز اندوختن آراء صدر المالهین و فلاسفه بعد از ایشان نیست. اما اگر کسی به دنبال تحصیل چنین نگرشی نیست و تنها از آن جهت به این علم می پردازد که مقدمه لازم برای فهم علم اصول است در این صورت می تواند به آراء مشاء و (ره) اکتفا کند زیرا مستوای مباحث فلسفی که در علم اصول مخصوصا در دوره نجف وجود دارد بالاتر از مباحث مشاء نیست. 💠به نظر می رسد که این پاسخ گرچه برای کسانی که نسبت به فلسفه موضع دارند خوشآیند هست اما از حقیقت امر و میدان علم اصول فاصله دارد. بدون تردید سخنان آخوند خراسانی به عنوان بزرگترین اصولی نجف مشحون از مباحث فلسفی است که قضاوت پیرامون آن ها بلکه حتی تفسیر عبارات ایشان بدون تسلط بر امکان پذیر نیست. ما به عنوان نمونه در این جا به بررسی یکی از عبارات ایشان می پردازیم که از جمله عبارات ابتدائی ایشان و مربوط به است. در ضمن این عبارات متوجه خواهیم شد که ایشان علیرغم تسلط وافی به بخشی از مساله که مربوط به فلسفه مشاء است به دلیل عدم اشراف کافی به حکمت متعالیه دچار انحرافی عجیب در این بحث شده است و برخی از ایشان با همان رویکرد استاد خود دچار انحرافاتی به مراتب نازل تر شده اند. آخوند خراسانی در این بحث معتقد است که وضع حروف بر خلاف اعتقاد مشهور به صورت عام-خاص نیست بلکه از جنس وضع عام-موضوع له عام است اما برخی از شاگردان به دلیل اینکه این ادعا را نپذیرفته اند مجبور به نفی کلی حکایت گری حروف شده و به بودن آن ها اعتقاد پیدا کرده اند و به این ترتیب با دو خطای پی در پی در دو مرحله از سخن مشهور فاصله گرفته اند. اکنون به قدر وسع به این بحث می پردازیم 💠آخوند خراسانی در ضمن تحقیقی که پیرامون موضوع له حروف ارائه می کند چنین می فرماید: لأن الخصوصية المتوهمة إن كانت هي الموجبة لكون المعنى المتخصص بها فمن الواضح أن كثيرا ما لا يكون المستعمل فيه فيها كذلك بل كليا و لذا التجأ بعض الفحول إلى جعله جزئيا إضافيا و هو كما ترى و إن كانت هي الموجبة لكونه حيث إنه لا يكاد يكون المعنى حرفيا إلا إذا لوحظ لمعنى آخر و من القائمة به و يكون حاله كحال فكما لا يكون في الخارج إلا في الموضوع كذلك هو لا يكون في الذهن إلا في آخر و لذا قيل في تعريفه بأنه ما دل على معنى في فالمعنى و إن كان لا محالة يصير بهذا بحيث يباينه إذا لوحظ ثانيا كما لوحظ أولا و لو كان اللاحظ واحدا إلا أن هذا اللحاظ لا يكاد يكون مأخوذا في المستعمل فيه و إلا فلا بد من لحاظ آخر متعلق بما هو ملحوظ بهذا اللحاظ بداهة أن التصور المستعمل فيه مما لا بد منه في استعمال الألفاظ و هو كما ترى مع أنه يلزم أن لا يصدق على الخارجيات لامتناع صدق الكلي العقلي عليها حيث لا موطن له إلا الذهن ف امتنع امتثال مثل سر من البصرة إلا بالتجريد و إلغاء الخصوصية هذا مع أنه ليس لحاظ المعنى حالة لغيره في الحروف إلا كلحاظه في نفسه في الأسماء و كما لا يكون هذا اللحاظ معتبرا في المستعمل فيه فيها كذلك ذاك اللحاظ في الحروف كما لا يخفى. 💠ایشان در ابتدا به توضیح مقدمه ای دقیق از مشاء می پردازند تا از آن در استدلال خود بهره گیرند؛ مطابق اعتقاد مشاء امور عالم مانند یک طیف منشوری به سه صورت تحقق دارند؛ دسته نخست هستند که موجوداتی در ذهن و خارج اند و وابستگی به چیزی ندارد؛ دسته دوم هستند که علیرغم استقلال ماهوی شان، در خود وابسته به جواهر اند و از خواص آن ها هستند؛ مشاء در تعبیری فنی و دقیق از اعراض چنین یاد می کنند که: ؛ یعنی اعراض موجوداتی بینابین هستند که از یک نظر شبیه جواهر اند زیرا ذات و ذاتیات دارند و از جنس ماهیت هستند اما از جهت دیگر شبیه دسته سوم موجودات هستند؛ دسته سوم موجوداتی هستند که نه در ذهن و نه در خارج هیچ استقلالی ندارند و کاملا به طرفین خود هستند و به آن ها وجود رابط گفته می شود. اعراض با اینکه دارای ماهیت هستند اما تحقق خارجی ان ها مانند وجودات رابط است یعنی در تحقق خود کاملا وابسته به غیر هستند. نکته ای که در این جا باید یادآوری کنیم این است که توضیحات دقیق ایشان نشان می دهد که اشراف کافی بر تقسیم موجودات از نظر استقلال وارتباط دارند بنابراین برخی از اصولیون که در مقام رد سخن ایشان به بیان دوباره این تقسیم پرداخته و از ضرورت وضع برای هر کدام از این موجودات سخن گفته اند نمی تواند ردیه ای بر سخن آخوند خراسانی باشد. ایشان علی رغم اعتقاد به انحاء موجودات در میفیت وضع حروف مناقشه دارند. 💠 آخوند خراسانی با استفاده از مقدمه فوق به تصویر خاص بودن معنای حروف می پردازد و سپس توالی فاسد متعدد این تصویر را بیان می کند و در نهایت عام بودن موضوع له حروف را نتیجه می گیرد. از نگاه ایشان حرفی بودن یک معنا و مفهوم با توجه به مقدمه گذشته به این است که آن مفهوم وابسته به غیر باشد. چیزی که این را تامین می کند انسان است یعنی مفهوم زمانی خاص و جزئی خواهد بود که لاحظ، آن را به عنوان حالت چیزی دیگر و خصوصیات چیزی دیگر تصویر کند. این لحاظ باعث می شود که آن مفهوم تحقق فی غیره داشته باشد و چنین تحققی، موجب و بودن آن مفهوم می شود. ایشان پس از روشن ساختن کیفیت تشخص و خاص بودن یک مفهوم، با برشمردن لوازم فاسد این مطلب نتیجه می گیرند که نباید لحاظ انسان را در حریم معنا دخالت داد و وقتی لحاظ از حریم معنا خارج شود تشخص آن مفهوم نیز از بین می رود و در نتیجه آن مفهوم و خواهد شد. لوازم فاسد تعلق لحاظ به معنا و مفهوم موارد زیر هستند: -لزوم اجتماع دو لحاظ در مقام استعمال که خلاف وجدان است -مجازیت کاربرد حروف در معانی خارجی و اختصاص کاربرد حقیقی آن ها به محیط ذهن -لزوم دخالت لحاظ در معنای حروف و عدم دخالت لحاظ در معنای اسماء نتیجه بطلان دخالت لحاظ در معنای حروف از نظر آخوند(ره) این است که معنای حروف را باید عام و کلی بدانیم 💠حقیقت آن است که ایشان علیرغم تصویر صحیح انحاء موجودات، در تحلیل خواص مفاهیم، از مساله بزرگ و مهمی غفلت کرده اند و آن تفکیک حیث مفاهیم از حیث آن ها است. در حکمت متعالیه و بر اساس تقسیم وجود به ذهنی و خارجی این مطلب تحقیق شده است که مفاهیم دارای دو اعتبار هستند؛ هر مفهومی از یک جنبه از خارج است و بر مصداق خارجی خود می یابد و از جنبه دیگر یک موجود واقعی است در عداد سایر موجودات که ذیل مقوله ای از مقولات می شود. مفهوم از جهت مقیسیت، امری و غیر اصیل است و از جهت تحقق و اندراج آن، موجودی است که ماهیت یا وجود آن مورد نزاع قرار می گیرد. اگر با نظر گرفتن این تفکیک به عبارت ایشان بنگریم خواهیم دید که آن چه مورد تعلق لحاظ است حیث اندراج مفاهیم است و جنبه قیاسی مفاهیم مورد لحاظ قرار نمی گیرد؛ بنابراین تشخص مفاهیم نیز مربوط به جنبه اندراجی آن ها است و حیث مقیسیت نمی تواند متصف به تشخص گردد زیرا تشخص شان وجود است. از سوی دیگر آن چیزی که وصف کلیت(عام) یا جزئیت(عام) را می پذیرد حیث انطباق مفاهیم است نه جنبه اندراج آن ها؛ بر این اساس هر مفهومی که در ذهن باشد از جنبه اندراج خود، متعلق لجاظ واقع می شود و در نتیجه تشخص می یابد و در این جهت تفاوتی ندارد که آن مفهوم در انطباق خود، قابلیت صدق بر بیش از یک مصداق را دارد تا کلی باشد یا قابلیت صدق بر بیش از یک مصداق را ندارد تا جزئی باشد. مفهوم چه جزئی باشد و چه کلی باشد با تعلق لحاظ به وجود آن، یک وجود متشخص عینی خواهد بود. متاسفانه محقق خراسانی با در هم آمیختن این دو حیث، از نفی تعلق لحاظ که به وجود مفاهیم مربوط می شود کلیت مفاهیم را که به مفهومیت مفاهیم مربوط است را نتیجه می گیرد. این خلط در بیانات امام با تعبیر خلط بین و مطرح است. 💠 با تفکیک دو جنبه فوق اکنون می توانیم بگوییم که ملاک ربطی یا مستقل بودن یک مفهوم را باید در حیث انطباق مفاهیم جست. اگر مفهومی دارای ذات و ذاتیات باشد و رابطه اش با مصداق خود رابطه و باشد آن مفهوم مستقل و اسمی است اما اگر مفهومی فاقد ذاتیات باشد و صدق آن بر مصداق خارجی اش به صورت انطباق بر باشد آن مفهوم حرفی و ربطی است. نکته تکمیلی در باب مفاهیم ربطی این است که ملاک ربط بودن یک مفهوم ، وابستگی یک معنای حرفی به دو مفهوم دیگر است نه وابستگی آن به لحاظ یا نفس مدرک و یا مواردی از این دست؛ بنابرین ظرفیت در جمله «زید فی الدار» به خاطر اندکاک در دو مفهوم زید و دار است که حرفی است نه به دلیل تعلق لحاظ لاحظ؛ کما اینکه این نسبت در تحقق خارجی خود وابسته به تحقق خارجی زید و دار است. نتیجه دیگری که از این بحث می توان گرفت این است که جمله مشهور«ربط به ذهن نمی آید» به این معنا است که ربط به صورت مستقل از طرفین به ذهن نمی آید اما در ضمن طرفین به ذهن می آید و می توان آن را به نحو تصویر کرد چرا که اگر چنین نباشد هیچ در ذهن شکل نمی گیرد. 📚تحقیق دقیق این مباحث را می توان در کتاب امام خمینی (ره) در ضمن بحث از تطابق قضایای و و هم چنین تقسیم ربط به و جست و جو کرد. @almorsalaat
🔉🔉 ♨️آیا بحث در مسئله تعبدی و توصلی ثمره دارد؟ 🔰استاد علی فرحانی ✍️تقریر: محسن ابراهیمی 🔸استاد علی فرحانی، امسال پس از دو سال وقفه، ادامه تدریس کتاب اثر را آغاز کردند. این تدریس که از سال ۹۴ از ابتدای کتاب آغاز شد، سه سال ادامه یافت و تا دلالت هیئت امر بر وجوب تدریس شد. در این جلسات برخی مبانی مهم اصولی حضرت امام همچون نگاه ایشان در بحث موضوع علم، وضع، مجاز، علامات حقیقت و مجاز، دلالت امر بر وجوب، صحیح و اعم و ... تبیین شد. 🔸امسال نیز به حول و قوه الهی، ادامه تدریس این کتاب را از ابتدای بحث تعبدی و توصلی آغاز کردند. این بحث یکی از بحث های مهم در علم اصول از زمان محقق خراسانی تا کنون است. همچنین حضرت امام در این بحث نیز ابتکاراتی منحصر به فرد دارند. 🔸استاد فرحانی در تبیین مقدمات این بحث در جلسه روز دوشنبه ۹۹/۷/۷ به ثمره داشتن یا نداشتن این بحث پرداختند. 🔸همینطور که در اصول فقه و کفایه خواندیم، بحث تعبدی و توصلی، پس از تقسیم واجب به (تعبدی و توصلی) دو رکن اصلی دارد: ۱- لزوم قصد امر در واجبات تعبدی ۲- وقوع دور در اخذ قصد امر در واجبات تعبدی. 🔸اصولیین در این مسئله اولا به تقریر های متعددی، مسئله دور را تبیین می کنند و سپس سعی می کنند آن را حل کنند و امکان اخذ قصد امر در واجبات تعبدی را درست کنند. 🔸استاد در این جلسه با شواهد و ادله مختلفی تبیین کردند که مسئله دور و پاسخ به آن، بی فایده و این مسئله به دلیل فاصله گرفتن برخی مباحث اصولی از فقه، ایجاد شده است. 🔸ایشان فرمودند که اولا هیچ دلیلی وجود ندارد که برای امتثال واجبات تعبدی حتما باید این واجبات به قصد امر امتثال شود. دلیل این مطلب بحث تربت در مسئله ضد و همچنین بحث اجتماع امر و نهی است. در آنجا می خوانیم که ولو امر از فعلیت بیفتد و امری وجود نداشته باشد (که به تبع مکلف نمی تواند قصد امر کند) اما میتوان واجب را به قصد مصلحت و به قصد محبوبیت امتثال کرد. پس لزومی ندارد که در مورد امکان اخذ قصد امر بحث کنیم. 🔸ثانیا ما مسلم می دانیم که واجباتی مثل صلات و صوم داریم که این ها تعبدی هستند و شارع توانسته است آنها را جعل کند و باید به قصد امر امتثال شوند. پس دیگر نیاز نداریم که با بحث های طولانی، دور متوهم را حل کنیم تا امکان اخذ قصد امر را اثبات کنیم. بلکه همین مقدار که میدانیم واجباتی تعبدی داریم، در اثبات امکان اخذ قصد امر کافیست. سپس می توانیم بررسی کنیم که دلیل ما در تشخیص سایر واجبات تعبدی چه بوده است. و از همان طریقی که تعبدیت آنها را تشخیص داده ایم، سایر واجبات را نیز تشخیص بدهیم. 🔸نکته قابل توجه این است که وقتی به فقه و ادله مراجعه می کنیم می بینیم که هیچ دلیل لفظی که دلالت کند بر اینکه قصد امر در واجبات تعبدی اخذ شده است، وجود ندارد. (در این مسئله به بحث نیت صلات در کتب فقهی مراجعه کنید). لذا اساسا شروع بحث که در مورد تصحیح اطلاق گیری از ادله لفظی است، اشتباه است. 🔸علاوه بر همه اینها حضرت امام ره در تقسیمات واجب، نگاه متفاوتی دارند و بر اساس نگاه ایشان، تعبدی و توصلی، قسیم یکدیگر نیستند. استاد این مسئله را در جلسه ۹۹/۷/۲ تبیین کردند. 📌صوت جلسات استاد را میتوانید از کانال دروس استاد علی فرحانی دانلود کنید. @almorsalaat
♨️ شده و تدریس مناهج الوصول 🔰استاد علی فرحانی 📝لینک دانلود متن👇 soda96.ir/matn-manahej ✅ سال اول ۹۴-۹۵/ ۷۲ جلسه 👈ابتدای کتاب تا معانی حرفیه ✅ سال دوم ۹۵-۹۶/ ۷۲ جلسه 👈 معانی حرفیه تا جامع صحیح و اعم ✅ سال سوم ۹۶-۹۷/ به زودی ... 👈 جامع صحیح و اعم تا ابتدای تعبدی و توصلی 🔉لینک دانلود صوت (از ابتدای کتاب تا اواسط مقدمه واجب)👇 b2n.ir/manahejj @almorsalaat
از مسائل مبنایی و بنیادی در علم اصول، یکی مسئله و دیگری تحلیل است. حضرت امام (ره) در هر دو مسئله نگاهی مستقل و متفاوت از سایر اصولیین دارند. در جلسه امروز چهارشنبه تدریس مناهج الوصول استاد علی فرحانی، در ضمن نقد و بررسی مسئله در اخذ در بحث تعبدی و توصلی، به مناسبت بحث دیدگاه در مراتب حکم و خطاب شرعی و تلفیق این دو مسئله در نگاه ایشان بیان شد و نقد این نگاه از نظر امام خمینی و بخش هایی از دیدگاه امام خمینی (ره) تبیین شد. جلسه مهمی در فهم نظر حضرت امام (ره) بود. صوت این جلسه در کانال @majazi_almorsalaat بارگذاری می شود. 🔰محسن ابراهیمی @almorsalaat
🌀تدریس امام خمینی (ره) ⭕️شنبه تا چهارشنبه ساعت 10:30 🌀تدریس امام خمینی (ره) ⭕️شنبه تا چهارشنبه ساعت 11:00 🌐پخش زنده از روبیکا👇👇 http://rubika.ir/almorsalaat 🔊صوت جلسات در کانال دروس مجازی المرسلات👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1721434112C7e17979da1 @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
♨️ شده و تدریس مناهج الوصول 🔰استاد علی فرحانی 📝لینک دانلود متن👇 soda96.ir/matn-manahej ✅ سال اول ۹۴-۹۵/ ۷۲ جلسه 👈ابتدای کتاب تا معانی حرفیه ✅ سال دوم ۹۵-۹۶/ ۷۲ جلسه 👈 معانی حرفیه تا جامع صحیح و اعم ✅ سال سوم ۹۶-۹۷/ به زودی ... 👈 جامع صحیح و اعم تا ابتدای تعبدی و توصلی 🔉لینک دانلود صوت (از ابتدای کتاب تا اواسط مقدمه واجب)👇 b2n.ir/manahejj @almorsalaat
🅾 ادراکات اعتباری در کتاب مناهج الوصول امام خمینی (ره) 🔰حجت الاسلام سجاد انتظار @entezarsajjad ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ 📌شناخت ادراکات اعتباری و احکام آن ها از جمله مسائل نو در میان مباحث اصولی و فلسفی است. این مساله گرچه از سابق مورد توجه اندیشمندان بوده است اما پس از تحقیقات مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی و سپس علامه طباطبایی در این رابطه، ابعاد عمیق تر و وسیع تری یافته است. استاد مطهری در رابطه با نقش علامه طباطبایی در این رابطه می فرماید:«از شاهكارهاى آقاى طباطبائى همين بحث مقاله اعتباريات ايشان است كه تقريبا شالوده علم اصول را هم زيرورو مى‏ كند» ◀️تاثیر بسیار مهم این مساله در مباحث علم اصول باعث شده است که ممنوعیت خلط حقیقت و اعتبار به یکی از قوانین اساسی این علم بدل شود و در نتیجه حکومت این قانون بر این علم، بسیاری از اندیشمندان اصولی در صدد بر آمده اند تا مباحث و نظریات خود را با این قانون سنجیده و هماهنگ کنند به گونه ای که متعلمان تازه وارد این علم حاکمیت قانون فوق را دلیلی بر بی ضابطه بودن ادراکات اعتباری دانسته و آن ها را تابع ذوق و یا شبه آن بدانند. ◀️اما در این میان بسیار اند کسانی که علیرغم تلاش برای حفظ مرز ادراکات حقیقی و اعتباری و رعایت قوانین مربوط به امور اعتباری، خود دچار خلط حقیقت و اعتبار می شوند. ریشه این اشتباه در نوع مواجهه آن ها با ادراکات اعتباری در علم اصول است. طرح ادراکات اعتباری در علم اصول و بیان خواص آنها با طرح این مساله و خواص آن در علم فلسفه متفاوت است و باید متفاوت باشد چرا که اقتضای ملاک وحدت بخش هر علم(چه موضوع باشد و چه غایت و چه روش و یا هر چیز دیگر) این است که مسائل آن علم با جهت موافق و مسانخ آن ملاک طرح شوند؛ در غیر این صورت لازم می آید که یک مساله از همان جهت که در یک علم مطرح است در علمی دیگر نیز مطرح شده و سبب تداخل مسائل علوم شود. ◀️با توجه به معیار فوق می توان گفت که بررسی ادراکات اعتباری در علم فلسفه صبغه ای هستی شناسانه دارد. یک فیلسوف از این بحث می کند که حقیقت ادراکات اعتباری چیست؟ آیا این ادراکات از شئون وجود و اقسام موجود است و یا از شئون ادراک و اقسام علم است؟ نسبت این ادراکات با فعل اختیاری انسان چیست؟ نسبت این ادراکات با واقع چیست و آیا برهان در آن ها جاری می شود یا خیر؟ و مسائلی از این دست...اما علم اصول علمی است که بر پایه مفهومی عقلائی به نام «حجیت» استوار است بنابراین هر بحثی پیرامون این ادراکات انجام بگیرد باید در محدوده ای که تحت سیطره ی عقلا قرار دارد باشد در نتیجه باید پیرامون مفاهیمی همچون وجوب و حرمت، اشتغال ذمه و فراغت آن، طاعت و انقیاد و نظائر آن ها انجام بگیرد. 🔰تفکیک این دو زاویه دید به ادراکات اعتباری خود مبدئی است برای شکل گیری مرز بین اعتبارات فلسفی و اعتبارات عقلائی که هر کدام ساحتی برای تحقیق امور اعتباری هستند و شیوه و ضابطه تحقیق در هر کدام از این دو ساحت با یکدیگر را متفاوت می کند و ثمرات حاصل از هرکدام را با دیگری جدا می کند. ◀️رعایت نکردن مرز این دو ساحت ادراکات اعتباری را می توان اصلی ترین ریشه خلط حقیقت و اعتبار مدعیان تفکیک حقیقت و اعتبار دانست که مباحث اساسی علم اصول از ابتدای آن تا به انتها را تحث تاثیر خود قرار می دهد همچون کیفیت تحلیل مسمای عبادات و معاملات، متعلق اوامر و نواهی، کیفیت دلالت امر و نهی بر وجوب و حرمت، مباحث مربوط به صغری و کبری عقل، اقسام استصحاب و شرایط آن، مراتب حکم و خواص هر کدام از مراتب و... ◀️اینکه آیا تنها ضابط امور اعتباری غایت است و هیچ ضابط دیگری برای این ادراکات وجود ندارد؟ اینکه آیا اعتبار امری متواطی است و همه جا یکسان است و یا اعتبار امری مقول به تشکیک است و جابجا احکام مختلفی دارد؟ آیا اعتبار حصه ای واحد است و یا اینکه حصص مختلف اعتباری می توان در نظر گرفت؟ اینکه اعتبار در محدوده عقلا با اعتبار در محدوده شرع یکسان است یا خیر؟ اینکه آیا اعتبار تنها فعل فاعل بالقصد است یا فاعل های دیگر نیز از اعتبار استفاده می کنند؟ اینکه امور اعتباری مکان دارند یا خیر؟ و اینکه زمان دارند یا خیر؟ و اینکه پایدار اند یا متغیر اند؟ و انواع و اقسام سوالاتی که در این زمینه وجود دارد همگی در پاسخ خود نیازمند به مشخص کردن متد پاسخگویی بر اساس یکی از دو ساحت فوق هستند. ✅یکی از اندیشمندانی که در این زمینه صاحب نظریه و ابتکارات اساسی است امام خمینی(ره) است که به نوعی می توان ایشان را در تحقیق علم اصول بر پایه ادراکات اعتباری در ساحت عقلائی متفرد دانست. ایشان به زیبایی و دقت هر چه تمام مباحث علم اصول را با این زاویه دید مطرح می کنند و نتایج بسیاری را از این شیوه بحث به دست می آورند. گذشته از آن که آیا آراء ایشان در مسائل مختلف اصولی مقبول باشد یا خیر، اصل این شیوه طرح بحث و استدلال امری است که یادگیری آن در خلال مباحث ایشان لازم و ضروری است. 🔰از آن جا که هیچ اندیشمندی را سراغ نداریم که مباحث مربوط به اعتباریات را مخصوصا در ساحت عقلائی آن به صورت جداگانه بحث کرده باشد، ناچاریم که این دست مباحث را از خلال مباحث اصولی امام (ره) پیگیر باشیم که یکی زوایای تدریس کتاب توسط استاد معظم شیخ علی فرحانی همین جهت بوده است. ایشان در خلال مباحث مختلف و شرح کلمات امام به صورت تدریجی به برخی از احکام امور اعتباری می پردازند و مقایسه هایی را بین سخنان بزرگان این عرصه همچون استاد شهید مطهری، آیت الله جوادی، آیت الله مصباح، علامه طباطبایی و امام خمینی انجام می دهند. 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalat
📌عرض ذاتی و موضوع علم در نگاه حضرت امام ◽️استاد در جلسات تدریس سال 1394، به مناسبت عبارات حضرت امام در ابتدای کتاب در مورد عرض ذاتی و موضوع علم، به توضیح مفصل نگاه ابداعی حضرت امام به حقیقت علم و عرض ذاتی و‌ موضوع علم پرداخته و تقابل نگاه ایشان با نگاه متقدمین را از این منظر توضیح داده و در نهایت به تبیین مفصل شواهد نگاه حضرت امام در علوم مختلف، میپردازند. ◽️استاد در ادامه وارد در تعریف مرحوم امام از علم اصول شده و نشان میدهند که ایشان آن نگاه ابداعی خود را در تعریف علم اصول، امتداد نداده اند و از این‌ منظر به نکات مفصلی در مورد جریان شروط منطقی تعریف در امور اعتباری از نگاه حضرت امام و ناسازگار بودن این سبک تعریف با سیال بودن حقیقت علم، میپردازند. ❇️ لینک این سلسله جلسات.👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/vfm/?dir=uploads/Ostad/Mozouei/OsulFiq/Manahej-Araz-Zati-Emam-1394 ✍️احسان چینی پرداز (@Ehsan1244) @almorsalaat