eitaa logo
قرآن کریم
4.7هزار دنبال‌کننده
520 عکس
547 ویدیو
32 فایل
. ارتباط با حاج اقا وحیدنیا (مدیر کانال) :👇🏻 @admin_quran313 ___________________ ادمین تبادل و تبلیغات:👇🏻 @saei8213 تبلیغات اختصاصی کانال: https://eitaa.com/joinchat/1705509417Ce63c7ef35a تبلیغات گسترده اباصالحTB:👇🏻 https://eitaa.com/abasalehTB
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلاوت امروز به درخواست برنده مسابقه قرآنی خانم آرین، به نیت اینکه پسرشون همیشه سالم و سرحال باشه خونده میشه☺️ ان شاءالله همیشه سالم و سرحال باشن...
🔹صفحه ۳۷۲ قرآن کریم🔹 ◉●◉✿ا✿◉●•◦ ✅ کانال قرآن کریم @alquran_alkarim1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترتیل صوتی و تصویری (فونت درشت) از صفحه ۳۷۲ قرآن کریم با صدای استاد پرهیزگار ◉●◉✿ا✿◉●•◦ ✅ کانال قرآن کریم @alquran_alkarim1
Kalil Al-Hosari S (372).mp3
629.9K
🔹صفحه ۳۷۲ قرآن کریم🔹 خلیل حصری ◉●◉✿ا✿◉●•◦ ✅ کانال قرآن کریم @alquran_alkarim1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تفسير آيه 119 تا 131 سوره شعرا نجات حضرت نوح و یارانش حاج آقای قرائتی ◉●◉✿ا✿◉●•◦ ✅ کانال قرآن کریم @alquran_alkarim1
برای شرکت در مسابقه قرآنی این هفته فقط تا فردا فرصت دارین👇🏻
🌿برای شرکت در مسابقه روی لینک زیر ضربه بزنین👇🏻 https://formafzar.com/form/79v8r
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌿 قصه های مربوط به: 🔹صد سال خواب! 🔹 عزیر چون وارد باغ خود شد، دید درخت ها سبز و سایه آنها گسترده است و زمان برداشت میوه آنها نزدیک شده است، نغمه بلبلها گوش را می نوازد و پرندگان به طرب آمده اند. عزیر ساعتی در این باغ بیاسود و از نسیم جان پرور آن بهره مند و از تماشای سبزه و چمن و طراوت یاس و یاسمن غرق در نشاط شد، آنگاه سبدی از انگور و سبد دیگری از انجیر و مقداری نان به همراه برداشت، سوار بر الاغ خود شد و راه منزل خویش را در پیش گرفت. عزیر در بازگشت خود غرق در اسرار آفرینش و عظمت موجودات بود و آن چنان در فکر فرو شد، که راهش را گم کرد. چند لحظه بعد خود را در میان ویرانه ای دید که از دهکده خرابی حکایت می کرد، پراکندگی خانه های ویران، سقفها و دیوارهای فرو ریخته، وجود استخوانهای پوسیده و اسکلت های متلاشی شده در سکوتی مرگبار منظره وحشتناکی را ایجاد کرده بود. عزیر از الاغ خود پیاده شد و سبدهای میوه را کنار خود گذاشت و حیوان خود را بست و به دیوار خرابه ای تکیه داد، تا خستگی خود را برطرف سازد و نیروی جسم و فکر خود را باز یابد. سکوت مطلق و نسیم ملایم فکر عزیر را آزاد ساخت تا درباره مردگان و وضع رستاخیز ایشان بیندیشد. عزیر با خود فکر می کرد که این بدنهای متلاشی شده که طعمه خاک گشته اند و ابرهای فراوان بر آنها باریده و جریان سیل آنها را به هر سو رانده، چگونه در روز قیامت بار دیگر زنده می شوند؟! با ادامه این تفکر و تأمل، کم کم چشم های عزیر... (ادامه دارد...) منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى ◉●◉✿ا✿◉●•◦ ✅ کانال قرآن کریم https://eitaa.com/joinchat/3173646858Cc0fd46c326 🌿لینک ورود به کانال↑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا