eitaa logo
تفسیر قرآن
1.3هزار دنبال‌کننده
460 عکس
0 ویدیو
0 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
درس دویست و چهل تفسیر آیه ۲۱۲ سوره از تفسیر نور زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیاهُ الدُّنْیا وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ اللّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ (۲۱۲) زندگی دنیا،در چشم کافران جلوه یافته است و(به همین دلیل)افراد با ایمان را مسخره می کنند.در حالی که مؤمنان و پرهیزکاران در قیامت از آنها برترند.وخداوند هرکس را بخواهد،روزی بی شمار مرحمت می کند. نکته ها: * این آیه،هم هشدار به کفّار است که به زرق و برق دنیا،سرگرم ومست نشوید و مؤمنان را مسخره نکنید.زیرا قیامتی هست که صحنه ها عوض می شوند.و هم موجب تسلاّی خاطر مؤمنان می باشد که با تمسخر کافران،سست نشوند و به آینده امیدوار باشند. پیام ها: ۱- کفر،دنیا را در نظر انسان جلوه می دهد. «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا» آری،دنیا برای کسانی جلوه می کند که به الطاف و نعمت های بی حساب قیامت، اعتقادی ندارند، ولی در نظر مؤمن،دنیا کجا و بهشت کجا. ۲- دنیاگرایی عامل تحقیر واستهزای دیگران می شود. «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا... یَسْخَرُونَ» ۳- مسخره کردن تهیدستان،شیوه دائمی اهل دنیاست.«یسخرون» ۴- برتری در قیامت،مخصوص مؤمنانی است که زخم زبان کفّار،رشته تقوای آنها را پاره نکرده باشد. «وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ» ۵- رزق بی حساب،نشانه ی لطف اوست،نه آنکه خداوند حساب آنرا ندارد و یا حکیمانه تقسیم نمی کند. «یَرْزُقُ... بِغَیْرِ حِسابٍ» @alquran_ir
درس دویست و چهل و یک تفسیر آیه ۲۱۳ سوره از تفسیر نور کانَ النّاسُ أُمَّهً واحِدَهً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (۲۱۳) مردم(در آغاز)امّتی یگانه و یکدست بودند(و در میان آنها تضاد و درگیری نبود. سپس در میان آنها اختلافات بوجود آمد،)پس خداوند پیامبران را بشارت آور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان کتاب آسمانی را به حقّ نازل نمود تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند حکم کند.ودر آن(کتاب)اختلاف نکردند مگر کسانی که به آنان داده شده بود، (آن هم)پس از آنکه دلائل روشن برایشان آمد،(و بخاطر) حسادتی که میانشان بود. پس خداوند آنهایی را که ایمان آورده بودند،به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به خواست خود هدایت نمود.(امّا افراد بی ایمان،همچنان در گمراهی و اختلاف باقی ماندند.)وخداوند هرکس را بخواهد به راه راست هدایت می کند. نکته ها: * آنچه از این آیه استفاده می شود این است که مردم در ابتدا زندگی ساده و بسیطی داشتند،  ولی کم کم در اثر کثرت افراد و ازدیاد سلیقه ها،اختلافات و درگیری ها پیش آمد.در برخی از روایات،این زمان به دوران قبل از حضرت نوح علیه السلام تطبیق شده که در آن زمان،مردم زندگی ساده و محدودی داشته و در بی خبری به سر می بردند. ‏سپس افراد بر سر بهره گیری از منابع طبیعی و اینکه هرکسی می خواست دیگری را به استخدام خود درآورده و از منافع او بهره ببرد،اختلاف کرده و جوامع و طبقات پیش آمد.لازمه ی زندگی اجتماعی، وجود قانون محکم و عادلانه ای است که بتواند اختلافات را حل نماید،خداوند پیامبران را برای حل اختلافات و رفع درگیری ها،مبعوث نمود و کتاب های آسمانی را نازل نمود،ولی گروهی آگاهانه و از سر لجاجت، در برابر انذار و تبشیر پیامبران مقاومت کرده و خود بوجود آورنده ی اختلافات دیگری نیز شدند. ‏امّا خداوند با لطف خویش افرادی که مستعد و پذیرای هدایت بودند،هدایت نمود و آنهایی که در اثر حسادت و یا ظلم مقابله می کردند،به حال خود رها کرد تا کیفر خود را ببینند. در تفسیر جوامع الجامع آمده است که «کانَ النّاسُ أُمَّهً واحِدَهً» ،یعنی«علی دین واحد» همه مردم بر فطرت خداشناسی بودند. * انتقاد قرآن،از اختلاف لجوجانه ای است که انسان حاضر به پذیرش داوری انبیا و قانون خداوند نباشد وگرنه اختلافی که عاقبت تسلیم عدالت شود،اشکالی ندارد. همچون اختلاف دو کفّه ی ترازو که در حرکت های متضادّ خود،دنبال رسیدن به عدالت هستند. «فَهَدَی اللّهُ... لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ» پیامهای این آیه را در شماره بعد بخوانید. @alquran_ir
درس دویست و چهل و دوم ادامه......... تفسیر آیه ۲۱۳ سوره از تفسیر نور پیام ها: ۱- قانون وتمدن های بشری،قادر بر حل اختلافات نیستند.زیرا هر گروه وفردی بدنبال خواست های خود است.حل اختلافات باید از طریق قانون الهی و داوری انبیا صورت گیرد.قانونی که مصون از تحریف وخطاست و داوریی که از هوا وهوس واغراض نفسانی معصوم است. «فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ... مَعَهُمُ الْکِتابَ» ۲- بهترین راه حل اختلاف،تقویت ایمان به معاد است.انبیا برای پیشگیری از اختلافات،از بشارت وبرای درمان آنها،از انذار استفاده می کنند. «مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ... لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ» ۳- خطوط کلّی اهداف انبیا یکی است. «النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ» ۴- داوری انبیا،در چارچوب قوانین آسمانی است. «أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ... لِیَحْکُمَ» ۵- یکی از وظایف انبیا،ایجاد وحدت وتفرقه زدایی است. «لِیَحْکُمَ... فِیمَا اخْتَلَفُوا» ۶- قضاوت همه انبیا،یک گونه است.فرمود: «لِیَحْکُمَ» ونفرمود:«لیحکموا» ۷- بدترین نوع اختلاف،اختلاف آگاهانه ای است که بخاطر حسادت وظلم بوجود می آید. «مَا اخْتَلَفَ فِیهِ... مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ» ۸- در بین مؤمنان هم اختلاف پیدا می شود،ولی در پرتو ولایت خداوند،رهبری می شوند. «فَهَدَی اللّهُ... لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ» ۹- ایمان،زمینه برخورداری از هدایت خاصّ الهی است. «فَهَدَی اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا» ۱۰-گرچه هدایت همه افراد به خواست خداوند است،ولی خواست خداوند بر اساس اختیار انسان است. «یَهْدِی مَنْ یَشاءُ» ۱۱- صراط مستقیم،پایان دهنده اختلافات است. «اخْتَلَفُوا... یَهْدِی... صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» @alquran_ir
درس دویست و چهل و سوم تفسیر آیه ۲۱۴ سوره از تفسیر نور أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَ لَمّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتّی یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ (۲۱۴) آیا گمان کردید داخل بهشت می شوید وحال آنکه هنوز مانند آنچه بر پپشینیان شما گذشت به شما نرسیده است؟! آنان گرفتار تنگدستی و ناخوشی شده و چنان زیر و زبر شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده و همراه او بودند،گفتند:یاری خدا چه وقت خواهد بود؟آگاه باشید که یاری خداوند نزدیک است. نکته ها: * «بأساء»سختی هایی است که از خارج به انسان تحمیل می شود،مثل جنگ و سرقت. و«ضرّاء»سختی های درونی است،مانند بیماری،زخم وجراحت. * این آیه یادآور تحمل سختی از سوی مؤمنان گذشته و هشدار و تسلاّیی برای مسلمانان است.حوادث سخت،آزمایش الهی است و مشکلاتی همچون حوادث تلخِ مالی و جانی همه برای ساخته شدن انسان هاست. هر بلایی را عطایی با وی است هر کدورت را صفایی در پی است زیر هر رنجی،گنجی معتبر خار دیدی،چشم بگشا گل نگر * در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم:بهشت با سختی ها پیچیده شده است. * ‏ و در روایت دیگری آمده:برای مؤمنان گرفتار در دنیا،چنان پاداشی است که دیگران می گویند: ای کاش این سختی ها با سختی بیشتری برای ما بود. آری،مشکلات،عامل رشد و قرب و راه ورود به بهشت است. نابرده رنج،گنج میسّر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد. ادامه دارد.... @alquran_ir
درس دویست و چهل و چهارم ادامه...... تفسیر آیه ۲۱۴ سوره از تفسیر نور * تأخیر استجابت دعا،مایه ی تردید نشود.خداوند بارها وعده داده است که ‏«إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ» ‏انبیا و بندگان ما حتماً یاری می شوند. ‏و «کَتَبَ اللّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِی» ‏خداوند نوشته است که من و فرستادگانم پیروز هستیم. به هر حال خداوند وعده ی پیروزی داده و ممکن است به دلائلی این وعده ها به تأخیر بیافتد،لکن این تأخیر نباید سبب تردید شود. پیام ها: ۱- انتظار بهشت رفتن،تنها بخاطر ایمان داشتن و بدون سختی کشیدن،انتظار نادرستی است. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ...» ۲- در سنّت های الهی،هیچ تغییری نیست.همه ملّت ها و امتّ ها و افراد باید از کوران آزمایش بگذرند. «وَ لَمّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا» ۳- توجّه به مشکلات دیگران،عامل تسکین است.از تاریخ،عبرت و الگو بگیریم. «مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرّاءُ» ۴- آماده باشیم،آزمایشات الهی به قدری سخت است که بعضی مواقع انبیا را نیز مضطرب می کند. «یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی نَصْرُ اللّهِ» ۵- در سختی ها،انبیا از مردم جدا نبودند. «یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ» ۶- یکی از شروط استجابتِ دعا،اضطرار و قطع امید از غیر خداست. «مَتی نَصْرُ اللّهِ... إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ» ۷- آرام بخشِ همه ی مشکلات،یاد نصرت خداوند است. «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ» ۸- مقاومت،زمینه ی دریافت نصرت الهی است. «مَسَّتْهُمُ... إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ» @alquran_ir
درس دویست و چهل و پنجم تفسیر آیه ۲۱۵ سوره از تفسیر نور یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ (۲۱۵) از تو می پرسند چه چیز انفاق کنند؟بگو:هر مالی که(می خواهید)انفاق کنید،برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان باشد.و(بدانید)هر کار خیری که انجام دهید،همانا خداوند به آن آگاه است. نکته ها: * در این آیه دو بار کلمه«خیر»بکار رفته است:یکی انفاق خیر؛ «أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ» ودیگری کار خیر؛ «تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ» تا بگوید افراد بی پول نیز می توانند با عمل و کار خود،به خیر برسند. در حدیث می خوانیم:«لاصدقه و ذو رحم محتاج» در صورت نیازمندی بستگان،نوبت صدقه به دیگران نمی رسد. در انفاق،رعایت اهمّ و مهمّ،اطلاع کامل و موازین عاطفی مورد نظر است. * انفاق پنج گونه است: ۱- انفاق واجب.مانند زکات،خمس،کفّارات،فدیه ونفقه زندگی که برعهده مرد است. ۲- انفاق مستحبّ.مانند کمک به مستمندان،یتیمان و هدیه به دوستان. ۳- انفاق حرام.مانند انفاق با مال غصبی یا در راه گناه. ۴- انفاق مکروه.مانند انفاق به دیگران با وجود مستحقّ در خویشان،که ثوابش کمتر است. ۵- انفاق مباح.مانند انفاق به دیگران برای توسعه زندگی.زیرا انفاق برای رفع فقر،واجب یا مستحبّ است. ادامه دارد..... @alquran_ir
درس دویست و چهل و ششم ادامه........ تفسیر آیه ۲۱۵ سوره از تفسیر نور پیام ها: ۱- نوع انفاق و مورد و راه آن را باید از مکتب وحی آموخت.«یسئلونک» امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق از خداوند می خواهد که او را در انفاق کردن هدایت کند.«و أصب بی سبیل الهدایه للبر فیما انفق منه» ۲- سؤال مردم،زمینه ی نزول پاسخ از طرف خداوند است. «یَسْئَلُونَکَ... قُلْ» ۳- انفاق،شامل کارهای کوچک و بزرگ می شود.«من خیر» ۴- مال و دارایی دنیا،در دست افراد با ایمان،مایه ی خیر است.«من خیر» ۵- انفاق باید از چیزهای خوب ومرغوب باشد.«من خیر» ۶- انفاق،تنها در امور مالی نیست،هر نفع و بهره ای را در برمی گیرد.«من خیر» ۷- بهترین مورد انفاق،والدین و بستگان هستند. «فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ...» ۸- انفاق به خویشان،مایه ی استحکام پیوندهای خانوادگی،و انفاق به دیگران، سبب جبران کمبودهای مالی و عاطفی نیازمندان و برطرف نمودن اختلاف طبقاتی است. «فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ» ۹- حکیم کسی است که در پاسخ،به چیزی اشاره کند که سؤال کننده از آن غافل است.در آیه از جنس انفاق سؤال شد،خداوند مورد را معیّن نمود. «ما ذا یُنْفِقُونَ... فَلِلْوالِدَیْنِ...» ۱۰- اسلام،به طبقه ی محروم توجّه خاصّی دارد. «الْمَساکِینِ» ۱۱- عمل صالح،هرگز ضایع نمی شود.خواه آشکار صورت گیرد یا مخفیانه،کم باشد یا زیاد. «فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ» ۱۳- ایمان به آگاهی خداوند از عمل ما،بهترین تشویق است. «فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ» @alquran_ir
درس دویست و چهل و هفتم تفسیر آیه ۲۱۶ سوره از تفسیر نور کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (۲۱۶) جهاد بر شما مقرّر شد،در حالی که برای شما ناخوشایند است و چه بسا چیزی را ناخوش دارید،در حالی که خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید،در حالی که ضرر و شرّ شما در آن است.و خداوند (صلاح شما را)می داند و شما نمی دانید. نکته ها: * کلمه«کُره»به مشقّتی گفته می شود که انسان از درون خود احساس کند،مانند ترس از جنگ.و«کَره»به مشقتی گویند که از خارج به انسان تحمیل شود،مانند حکم اجباری در آیه ی: * ‏ «ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ» * ‏به آسمان ها و زمین گفتیم:یا با رغبت بیایید یا با اکراه،گفتند:ما با رغبت می آییم. * آیه قبل مربوط به مال دادن بود واین آیه مربوط به جان دادن است. * اکراه از جنگ،یا به خاطر روحیّه ی رفاه طلبی است ویا به جهت انسان دوستی و رحم به دیگران ویا بخاطر عدم توازن قوا و برتری دشمن است. قرآن می فرماید:شما آثار و نتایج جهاد را نمی دانید و فقط به زیان های مادّی و ظاهری آن توجّه می کنید،در حالی که خداوند از اسرار و آثار امروز وفردای کارها در ابعاد مختلفش آگاه است. * جنگ با همه ی سختی هایی که دارد،آثار مثبت و فوایدی نیز دارد.از جمله: الف:توان رزمی بالا می رود. ب:دشمن جسور نمی شود. ج:روح تعهّد و ایثار در افراد جامعه بوجود می آید. د:قدرت و عزت اسلام و مسلمانان در دنیا مطرح می شود. ه:امدادهای غیبی سرازیر می گردد. و:روحیّه ی استمداد از خدا پیدا می شود. ز:اجر و پاداش الهی بدست می آید. ح:روحیّه ی ابداع و اختراع و ابتکار بوجود می آید. ادامه دارد @alquran_ir
درس دویست و چهل و هشتم ادامه........ تفسیر آیه ۲۱۶ سوره از تفسیر نور جهاد در ادیان دیگر: * برخلاف تبلیغاتی که دنیا برای صلح و علیه خشونت دارد،مسئله جهاد در راه دین،در تمام ادیان آسمانی بوده و یک ضرورت حتمی است. * در تورات می خوانیم: *ساکنان شهر را بدم شمشیر بکش و اموالشان را جمع نمای. *همگی ایشان را هلاک ساز و ترحّم منما. *چون برای مقاتله بیرون روی و دشمن را زیاد بینی،نترس. *برادر و دوست و همسایه خود را بکشد تا کفّاره گوساله پرستی باشد. *موسی جمعیّتی را به سوی جنگ حرکت داد و مقاتله مهمّی صورت گرفت. * در انجیل متی آمده است: *گمان مبرید که آمده ام تا سلامتی بر زمین بگذارم،نیامده ام تا سلامتی بگذارم،بلکه شمشیر را. *هرکه جان خود را دریابد(و به جنگ نیاید)آنرا هلاک سازد و هرکه جان خود را به خاطر من هلاک کرد آنرا خواهد یافت. * در انجیل لوقا می خوانیم: *دشمنان را که نخواستند من بر ایشان حکمرانی کنم،در اینجا حاضر ساخته،پیش من به قتل رسانید. *هرکس شمشیر ندارد،جامه خود را فروخته آنرا بخرد. * در قرآن نیز در سوره های آل عمران، [۲۱]مائده [۲۲]و بقره [۲۳]از وجود جنگ و جهاد در ادیان گذشته،سخن به میان آمده است. پیام ها: ۱- ملاک خیر وشر،آسانی و سختی و یا تمایلات شخصی نیست،بلکه مصالح واقعی ملاک است ونباید به پیشداوری خود تکیه کنیم. «عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ» ۲- کراهت و محبّت نفسانی،نشانه ی خیر و شرّ واقعی نیست. «تَکْرَهُوا... وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ... تُحِبُّوا... وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ» ۳- جنگ و جهاد در راه دین،مایه ی خیر است. «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ... وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ» ۴- تسلیم فرمان خدایی باشیم که بر اساس علم بی نهایت به ما دستور می دهد، گرچه ما دلیل آنرا ندانیم. «وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» @alquran_ir
درس دویست و چهل و نهم تفسیر آیه ۲۱۷ سوره از تفسیر نور یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِیهِ قُلْ قِتالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ وَ کُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللّهِ وَ الْفِتْنَهُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتّی یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ فَأُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (۲۱۷) (ای پیامبر!)از تو درباره ی جنگ در ماه حرام سؤال می کنند،بگو:جنگ در آن ماهها (ذی القعده،ذی الحجه،محرم و رجب،گناهی)بزرگ است،ولی بازداشتن(مردم)از راه خدا وکفر ورزیدن به او و(بازداشتن مردم از) مسجدالحرام و اخراج ساکنانش از آنجا، (گناهش) نزد خداوند بزرگتر است.(زیرا ایجاد)فتنه،از قتل بالاتر است. (مشرکان) پیوسته با شما می جنگند،تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند،و هر کس از شما که از دینش برگردد و در حال کفر بمیرد،اعمال آنان در دنیا و آخرت تباه می شود و آنان اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند بود. نکته ها: * مراد از کلمه«فتنه»در آیه،شرک،شکنجه،امتحان وبلوی است. * در تفاسیر شیعه وسنی آمده است:رسول اکرم صلی الله علیه و آله شخصی را به نام عبداللّه بن جحش به همراه هشت نفر با نامه ای برای کسب اطلاعات از کفّار و مشرکان فرستاد،امّا بعد از ملاقات، درگیری پیش آمد و در این بین رئیس گروه مقابل کشته شد و دو نفر از آنان به اسارت درآمده و اموالشان مصادره گردید. این حادثه در اوّل ماه رجب که از ماه های حرام است واقع شده بود،در حالی که این گروه گمان کرده بودند که آخر جمادی الثانی است،نه اوّل رجب.به هر حال این قتال اشتباهاً در اوّل رجب صورت گرفت و کفّار این موضوع را دستاویز قرار داده و شایع کردند که مسلمانان احترام ماه های حرام را نگه نمی دارند. در برابر این تبلیغات دشمنان،قرآن جواب می دهد که گرچه جنگ در ماه حرام واقع شده، ولی این قتال به اشتباه از سوی مسلمانان صورت گرفته است،در حالی که شما مشرکان به عمد مرتکب گناهانی شده اید که مجازات آنها به مراتب از قتال در ماه حرام بیشتر است. بنابراین شما با داشتن سابقه ی آن همه جنایت ورسوایی وارتکاب گناهان بزرگ،نباید این عمل اشتباه را دستاویز قرار دهید. * حبط عمل مرتد در دنیا،به این است که از فوائد اسلام محروم می شود.زیرا کیفر او،جدایی از همسر مسلمان،محرومیّت از ارث،قطع رابطه با مسلمانان،خروج از حمایت اسلام و در نهایت قتل است. و حبط عمل او در آخرت،محو تمام کارهای خیر اوست. «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ» پیامهای این آیه را در شماره بعد بخوانید. @alquran_ir
درس دویست و پنجاه ادامه....... تفسیر آیه ۲۱۷ سوره از تفسیر نور پیام ها: ۱- به شبهات،پاسخ مناسب بدهید. «یَسْئَلُونَکَ... قُلْ» ۲- مسجد الحرام واهل آن،احترام ویژه دارند. «الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ» ۳- تعیین اهمیّت گناهان،بدست خداوند است. «إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ، اَلْفِتْنَهُ أَکْبَرُ...» ۴- سلب امنیّت،مهمّ تر از قتل است. «وَ الْفِتْنَهُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ» ۵- لازم است آرزوها،هدف ها و تلاش های دشمن خود را بشناسیم. «وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتّی یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ» ۶- هجوم دشمن،توجیه کننده ی کفر و ارتداد شما نیست. «وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ... وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ...» ۷- دشمنان،همواره در کمین هستند وارتداد و کفر وپشت کردن به دینتان را می خواهند وبه غیر آن راضی نمی شوند.آنها دنبال پیروزی موقت نیستند، بلکه می خواهند فرهنگ ومکتب شما را از بین ببرند. «حَتّی یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ» ۸- حسن عاقبت،ملاک ارزش است.چه بسا مسلمانانی که کافر مرده اند. «فَیَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ» ۹- ارزش ایمان و عقیده تا جایی است که اگر ایمان رفت،اعمال صالح نیز حبط می شود. «مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ... حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ» @alquran_ir
درس دویست و پنجاه و یک تفسیر آیه ۲۱۸ سوره از تفسیر نور إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۲۱۸) همانا کسانی که ایمان آورده اند و کسانی که مهاجرت نموده و در راه خدا جهاد کرده اند،آنها به رحمت پروردگار امیداوار هستند و خدا آمرزنده و مهربان است. نکته ها: * در شأن نزول این آیه که در ادامه آیه پیش است،می خوانیم:مؤمنانی که هجرت و جهاد کردند، ولی هلال ماه رجب را با ماه جمادی الاخری اشتباه گرفتند و دست به قتال زدند، ناراحت نباشند.زیرا اشتباهشان مورد عفو است و آنان قصد انجام گناه نداشته اند. * امید بدون عمل،آرزویی بیش نیست.چنانکه در آخرین آیه سوره ی کهف می خوانیم: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً» * ‏هرکس امید به لقای پروردگار و رسیدن به مقام قرب را دارد،پس باید عمل خالصانه انجام دهد.آری، ‏«رجاء»، آن امیدی است که انسان مقدّمات رسیدن به آنرا فراهم کند. * برای امیدوار بودن به الطاف الهی،اسلام زمینه هایی را فراهم کرده است: ۱- یأس و ناامیدی از گناهان کبیره است. ۲- خداوند می فرماید:من نزد گمان بنده ی مؤمن هستم،اگر گمان خوب به من ببرد به او خوبی می رسانم. ۳- انبیا و فرشتگان،به مؤمنان دعا و برای آنان استغفار می کنند. ۴- پاداش الهی چندین برابر است. ۵- راه توبه باز است. ۶- گرفتاری های مؤمن،کفّاره ی گناهان او محسوب می شود. ۷- خداوند توبه را قبول کرده و سیّئات را به حسنات مبّدل می سازد. پیام ها: ۱- رتبه ی ایمان،مقدّم بر عمل است. «آمَنُوا... هاجَرُوا وَ جاهَدُوا» ۲- امید به لطف پروردگار،مشروط به ایمان،هجرت و جهاد است. «آمَنُوا...هاجَرُوا وَ جاهَدُوا...أُولئِکَ یَرْجُونَ» ۳- اصول افکار و اعمال اگر صحیح باشد،اشتباهات جزئی قابل عفو است. «آمَنُوا...هاجَرُوا...یَرْجُونَ» ۴- به لطف خداوند امیدوار باشیم،نه به کارهای نیک خود.زیرا خطر سوءعاقبت و حبط عمل و عدم قبول اطاعت،تا پایان عمر در کمین است. «یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ» ۵- چون بنده امیدوار به رحمت خداوند است،خداوند نیز اعلام می کند:آمرزنده و مهربان است. «یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» ۶- ارزش هجرت و جهاد آن است که در راه خدا و برای او باشد. «فِی سَبِیلِ اللّهِ» ۷- مؤمنان و مهاجران مخلص نیز به رحمت و مغفرت او نیاز دارند. «آمَنُوا، هاجَرُوا... یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ» ۸- از خطای مهاجران و مجاهدان در راه خدا،باید گذشت. «وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» @alquran_ir
درس دویست و پنجاه و دو تفسیر آیه ۲۱۹ سوره از تفسیر نور یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ (۲۱۹) از تو درباره شراب و قمار می پرسند،بگو:در آن دو گناهی بزرگ است و منافعی(مادّی) نیز برای مردم دارند.(ولی)گناه آن دو از سود آنها بزرگ تر است. (همچنین) از تو می پرسند که چه انفاق کنند؟بگو:افزون(بر نیاز خود را)، خداوند اینچنین آیات را برای شما روشن می سازد تا شاید اندیشه کنید. نکته ها: * کلمه«اثم»به گفته ی راغب در مفردات،به کاری گویند که انسان را در انجام کارهای خیر کُند و سست کند. * سؤال اوّلِ مردم درباره ی حکم خمر و میسر است.کلمه«خمر»به معنای پوشش است و لذا به پارچه ای که زنان سرِ خود را با آن پوشانده و مراعات حجاب می کنند، «خمار» می گویند. از آنجا که شراب،قدرت تشخیص را از عقل گرفته ودر واقع آن را می پوشاند،به آن«خمر» می گویند. همچنین کلمه ی«مَیسر»از«یسر»به معنای آسان است.گویا در قمار،طرفین می خواهند مال همدیگر را به آسانی بربایند. این آیه در پاسخ پرسش آنها می فرماید:شرابخواری و قماربازی،گناهان بزرگی هستند، گرچه ممکن است منافعی داشته باشند.چنانکه عده ای از راه کشت انگور یا شراب فروشی و گروه هایی با دایر کردن قمارخانه،ثروتی بدست می آورند.در کتاب های علمی وتربیتی، آثار وعوارض منفی شراب و قمار به تفصیل بازگو شده است. در اینجا فهرستی از آنچه در تفسیرنمونه در باب زیان های شراب وقمار آمده است، می آوریم: ۱- کوتاه شدن عمر. ۲- عوارض منفی در کودکان.مخصوصاً اگر آمیزشی در حال مستی صورت گیرد. ۳- گسترش فساد اخلاقی وبالا رفتن آمار جنایات از قبیل:سرقت،ضرب وجرح،جرائم جنسی و افزایش خطرات و حوادث رانندگی. از یکی از دانشمندان نقل شده است که اگر دولت ها نیمی از شراب فروشی ها را ببندند،ما نیمی از بیمارستان ها و تیمارستان ها را می بندیم. ادامه دارد.... @alquran_ir
درس دویست و پنجاه و سه ادامه.تفسیر آیه ۲۱۹ سوره از تفسیر نور قمار نیز از جمله عوامل هیجان،بیماری های عصبی،سکته های مغزی و قلبی،بالا رفتن ضربان قلب،بی اشتهایی،و رنگ پریدگی و...است. همچنان که بررسی کنندگان،سی درصد آمار جنایات را مرتبط با قمار دانسته اند.در ضمن قمار،در شکوفایی اقتصادی نقش تخریبی داشته و نشاط کار مفید را از بین می برد. در بعضی از کشورهای غیر اسلامی نیز درسال هایی قمار را ممنوع و غیر قانونی اعلام کرده اند.مثلاً انگلستان در سال ۱۸۵۳ ،شوروی در سال ۱۸۵۴ و آلمان در سال ۱۸۷۳ قمار را ممنوع اعلام کردند. سؤال دوّمِ مردم درباره ی انفاق است که می پرسند چه چیزی را انفاق کنند؟ آیه در جواب می فرماید: «عفو»را! عفو در لغت علاوه بر گذشت و آمرزش به معنای حدّ وسط،مقدار اضافی،و بهترین قسمت مال آمده است و هر یک از این معانی نیز با آیه سازگار است و ممکن است مراد از عفو،همه ی این معانی باشد. یعنی اگر خواستید انفاق کنید،هم مراعات اعتدال را نموده و همه ی اموالتان را یکجا انفاق نکنید تا خود نیازمند نشوید و هم در موقع انفاق،از بهترین اموال خود بدهید.چنانکه قرآن در جای دیگر می فرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ» به نیکی نمی رسید مگر از آنچه دوست دارید انفاق کنید. @alquran_ir
درس دویست و پنجاه و چهار ادامه.تفسیر آیه ۲۱۹ سوره از تفسیر نور * در تفاسیر آمده است که تحریم شراب به صورت تدریجی بوده است.زیرا اعراب،گرفتار شراب بودند و لذا آیات،به تدریج آنها را آماده پذیرش تحریم نمود. ابتدا این آیه نازل شد: «تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً» از انگور،هم نوشابه ی مست کننده و هم رزق نیکو بدست می آید.یعنی شراب،رزق حسن نیست. بعد این آیه نازل شد: «فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ» ضرر شراب و قمار برای مردم،بیشتر از منفعت آنهاست. و سپس این آیه نازل شد: «لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکاری» ‏به هنگام نماز نباید مست باشید. ‏ ‏و در خاتمه حرمت دائمی و علنی بیان شد؛ ‏«إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ... رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ» ‏شراب و قمار...نجس و از اعمال شیطان هستند. پیام ها: ۱- شراب و قمار،هر دو عامل فساد جسم و روح و مایه ی غفلت هستند.لذا در قرآن در کنار هم مطرح شده اند. «الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ» ۲- از اندیشه و امنیّت،پاسداری کنید.با تحریم شراب،از عقل و فکر،و با تحریم قمار،از آرامش و سلامتی روحی و اقتصادی پاسداری شده است. «فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ... وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ» ۳- در برخوردها،انصاف داشته باشید.بدی های دیگران را در کنار خوبی های آنها ببینید.آیه از منافع شراب وقمار چشم نمی پوشد وموضوع را به نحوی مطرح می کند که قدرت تعقّل و تفکّر در انسان زنده شود. «فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ» ۴- در محرّمات گاهی ممکن است منافعی باشد. «مَنافِعُ لِلنّاسِ» ۵- در جعل قوانین باید به مسئله اهمّ ومهمّ توجّه کرد. «مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ» ۶- احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد است. «إِثْمُهُما أَکْبَرُ» ۷- آشنایی با فلسفه احکام،گامی به سوی پذیرش آن است. «إِثْمُهُما أَکْبَرُ» @alquran_ir
درس دویست و پنجاه و پنج تفسیر آیه ۲۲۰ سوره از تفسیر نور فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُکُمْ وَ اللّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۲۲۰) (تا اندیشه کنید)در دنیا و آخرت.و از تو درباره یتیمان می پرسند،بگو: اصلاح امور آنان بهتر است و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید (مانعی ندارد،)آنها برادران(دینی)شما هستند.خداوند،مفسد را از مصلح باز می شناسد و اگر خدا می خواست شما را به زحمت می انداخت، (و دستور می داد در عین سرپرستی یتیمان،زندگی و اموال آنها را بکلّی از اموال خود جدا سازید،ولی خداوند چنین نمی کند.)همانا او عزیز و حکیم است. نکته ها: * جمله «فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ» ،یا مربوط به مسئله انفاق است که در آیه قبل آمده است، یعنی انفاق شما برای آسایش دنیا و آخرت باشد،نه همه مال را خرج کنید که باعث زحمت شما در دنیا شود،و نه بخل ورزید که مایه محرومیّت شما از ثواب آخرت باشد، و یا اینکه مربوط به تفکّر باشد که در پایان آیه قبل اشاره شد.یعنی انسان باید در مسائل دنیا و آخرت فکر کند و برای آخرت خود از همین دنیا چیزی را کسب کند و در مبدأ و معاد و اسرار هستی و آفریده ها و قوانین حاکم فکر کند و تا آنجا که می تواند،مسائل را با تعقّل و اندیشه قبول کند هر چند شرط پذیرش مکتب،آگاهی بر همه اسرار نیست. * در تفاسیر آمده است:وقتی آیه دهم سوره نساء نازل شد،که خوردن مال یتیم،خوردن آتش است،افرادی که در منزل یتیمی داشتند به اضطراب افتادند.برخی یتیمان را از خانه بیرون کردند وبعضی ظرف وغذای یتیم را جدا نمودند به طوری که برای یتیم و صاحب خانه مشکلاتی بوجود آمد. آنان به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله رسیده و از رفتار با یتیمان سؤال نمودند، پیامبر جواب داد:اصلاح امور یتیمان،از رها کردن آنهابهتر است،نباید به خاطر آمیخته شدن اموال آنان با اموال خودتان،ایتام را رها کرده و از مسئولیّت اداره آنها شانه خالی کنید، آنان برادران دینی شما هستند و مخلوط شدن اموال آنان با زندگی شما،در صورتی که هدف، حیف و میل اموال آنها نباشد مانعی ندارد و بدانید خداوند مفسد را از مصلح باز می شناسد. پبامهای این آیه را در شماره بعد بخوانید. @alquran_ir