eitaa logo
تفسیر قرآن
1.3هزار دنبال‌کننده
460 عکس
0 ویدیو
0 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
درس سیصد و چهاردهم تفسیر آیه ۲۵۸ سوره از تفسیر نور أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِی حَاجَّ إِبْراهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللّهُ الْمُلْکَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ قالَ أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ قالَ إِبْراهِیمُ فَإِنَّ اللّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمِینَ (۲۵۸) آیا آن کس(نمرود)را که خداوند به او پادشاهی داده بود،ندیدی که با ابراهیم درباره ی پروردگارش محاجّه و گفتگو می کرد؟زمانی که ابراهیم گفت:خدای من کسی است که زنده می کند و می میراند،او گفت:من هم زنده می کنم و می میرانم.ابراهیم گفت:خداوند خورشید را از مشرق می آورد،پس تو(که می گویی حاکم بر جهان هستی،)خورشید را از مغرب بیاور.(در اینجا بود که)آن مرد کافر مبهوت و وامانده شد.و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی کند. نکته ها: * در آیه ی قبل خواندیم که خداوند ولیّ مؤمنان است و آنان را از ظلمات خارج و به سوی نور می برد،این آیه و آیات بعد نمونه هایی از ولایت خداوند و بیرون آوردن از ظلمات به نور را مطرح می کند. * در روایاتِ تاریخی آمده است که نمرود از پادشاهان بابل بود و حکومت مقتدرانه ای داشت او با حضرت ابراهیم درباره ی خداوند مباحثه و مجادله کرد.وقتی حضرت ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده می کند و می میراند،او گفت:من نیز زنده می کنم و می میرانم. سپس دستور داد دو زندانی را حاضر کردند،یکی را آزاد نمود و دیگری را دستور داد بکشند. وقتی ابراهیم علیه السلام این سفسطه و مغالطه را مشاهده کرد که این شخص چه برداشتی از زنده کردن و میراندن دارد و چگونه می خواهد افکار دیگران را منحرف کند،فرمود:خداوند طلوع خورشید را از مشرق قرار داده است،اگر تو ادّعا داری که بر جهانِ هستی حکومت داری و همه چیز در اختیار و تحت قدرت توست،خورشید را از مغرب بیرون بیاور!.آن موقع بود که نمرود مبهوت ماند و پاسخی جز سکوت نداشت. پیامهای این آیه را در شماره بعد بخوانید. @alquran_ir
درس سیصد و پانزدهم ادامه...تفسیر آیه ۲۵۸ سوره از تفسیر نور پیام ها: ۱- هرکس هرچه دارد از اوست.کافران نیز در دنیا از نعمت های او بهره مند می شوند،ولی از آن سوء استفاده می کنند. «آتاهُ اللّهُ» ۲- قدرت وحکومت می تواند عامل استکبار وغرور گردد. «آتاهُ اللّهُ الْمُلْکَ... أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ...» ۳- توجّه به افکار عمومی و قضاوت مردم لازم است.گرچه پدیده ی حیات یکی از راههای خداشناسی است و جواب نمرود صحیح نبود،ولی آن بحث ها و مجادله ها،افکار عمومی را پاسخ نمی گفت. «رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ» ۴- مغالطه و سفسطه،ترفند اهل باطل است. «أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ» ۵- حقّ،اگر منطقی و مستدل ارائه شود،بر باطل پیروز وحاکم است. «فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ» ۶- در مباحثه ها از استدلال های فطری،عقلی و عمومی استفاده کنید،تا مخالفِ لجوج نیز مقهور و مبهوت شود. «فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ» ۷- کافر ظالم است،زیرا به خود ومقام انسانیّت ظلم کرده است. «لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمِینَ» @alquran_ir
درس سیصد و شانزدهم تفسیر آیه ۲۵۹ سوره از تفسیر نور أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلی قَرْیَهٍ وَ هِیَ خاوِیَهٌ عَلی عُرُوشِها قالَ أَنّی یُحْیِی هذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللّهُ مِائَهَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَهَ عامٍ فَانْظُرْ إِلی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلی حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَهً لِلنّاسِ وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (۲۵۹) یا همانند کسی(عُزَیر)که از کنار یک آبادی عبور کرد،در حالی که دیوارهای آن بر روی سقف هایش فرو ریخته بود(و مردم آن مرده و استخوان هایشان در هر سو پراکنده بود، او با خود)گفت:خداوند چگونه اینها را پس از مرگ زنده می کند؟ پس خداوند او را یک صد سال میراند و سپس زنده کرد(و به او)گفت:چقدر درنگ کردی؟ گفت یک روز،یا قسمتی از یک روز را درنگ کرده ام! فرمود:(نه)بلکه یک صد سال درنگ کرده ای،به غذا و نوشیدنی خود(که همراه داشتی)نگاه کن(که با گذشت سالها)تغییر نیافته است.و به الاغ خود نگاه کن(که چگونه متلاشی شده است،این ماجرا برای آن است که هم به تو پاسخ گوییم)و(هم)تو را نشانه (رستاخیز)و حجتی برای مردم قرار می دهیم.(اکنون)به استخوان ها(ی مَرکب خود)بنگر که چگونه آنها را بهم پیوند می دهیم و بر آن گوشت می پوشانیم.پس هنگامی که(این حقایق برای آن مرد خدا)آشکار شد،گفت:(اکنون با تمام وجود) می دانم که خداوند بر هر کاری قادر و تواناست. نکته ها: * آیه ی قبل گفتگوی حضرت ابراهیم با نمرود را بازگو کرد که پیرامون توحید گفتگو می کردند و هدایت از طریق استدلال بود و ابراهیم با استدلال پیروز شد. * ‏نمونه ی دوّم خروج از ظلمات به نور،در این آیه است که پیرامون معاد گفتگو می شود و هدایت از طریق نمایش و به صورت محسوس و عملی صورت می گیرد. * ‏در تفاسیر و برخی روایات آمده است که نام این شخص«عُزیر»بوده است.در تفسیر المیزان می خوانیم که این شخص باید پیامبر باشد،زیرا خداوند با او سخن گفته است. پیامهای این آیه را در شماره بعد بخوانید. @alquran_ir
درس سیصد و هفدهم ادامه..... تفسیر آیه ۲۵۹ سوره از تفسیر نور پیام ها: ۱- به تمدن های ویران شده گذشته،باید به دیده عبرت نگریست و درسهای تازه گرفت. «مَرَّ عَلی قَرْیَهٍ» ۲- هرچند می دانید،امّا باز هم علم خود را با تجربه و پرسیدن بالا ببرید. «أَنّی یُحْیِی هذِهِ اللّهُ» ۳- صد سال مردن،برای یک نکته فهمیدن بجاست. «فَأَماتَهُ اللّهُ مِائَهَ عامٍ» ۴- گذشت زمان طولانی،خللی در قدرت خداوند وارد نمی آورد. «فَأَماتَهُ اللّهُ مِائَهَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ» ۵- رجعت و زنده شدن مردگان در همین دنیا و قبل از قیامت قابل قبول است. «فَأَماتَهُ...بَعَثَهُ» ۶- نمایش،از بهترین راههای بیان معارف دینی است. «فَانْظُرْ إِلی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ... وَ انْظُرْ إِلی...وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ...» ۷- با اراده الهی استخوان محکم،متلاشی می شود،ولی غذایی که زود فاسد می شود،صد سال سالم باقی می ماند. «لَمْ یَتَسَنَّهْ» ۸- نمایش قدرت پروردگار برای ارشاد و هدایت مردم است،نه برای سرگرمی و یا حتّی قدرت نمایی. «وَ لِنَجْعَلَکَ آیَهً لِلنّاسِ» ۹- خداوند صحنه ای از قیامت را در دنیا آورده است. «فَأَماتَهُ... ثُمَّ بَعَثَهُ... وَ انْظُرْ إِلی اَلْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها» ۱۰- معاد،جسمانی است.زیرا اگر معاد روحانی بود،سخن از استخوان به میان نمی آمد. «وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ» ۱۱- مشت نمونه ی خروار است.خداوند گوشه هایی از قدرت خود در قیامت را در دنیا به نمایش گذارده است. «فَلَمّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» @alquran_ir
درس سیصد و هیجدهم تفسیر آیه ۲۶۰ سوره از تفسیر نور وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلی وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قالَ فَخُذْ أَرْبَعَهً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلی کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۲۶۰) و(بیاد آور)هنگامی که ابراهیم گفت:پروردگارا به من نشان بده که چگونه مردگان را زنده می کنی؟فرمود:مگر ایمان نیاورده ای؟ عرض کرد:چرا،ولی برای آنکه قلبم آرامش یابد.(خداوند)فرمود:چهار پرنده(طاووس،خروس،کبوتر و کلاغ) را برگیر وآنها را نزد خود جمع وقطعه قطعه کن(و درهم بیامیز)سپس بر هر کوهی قسمتی از آنها را قرار ده،آنگاه پرندگان را بخوان،به سرعت بسوی تو بیایند و بدان که خداوند توانای حکیم است. نکته ها: * تنها از یگانه ابر مرد تاریخ پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله،یعنی علی علیه السلام نقل شده است که فرمود:«لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا»اگر پرده ها کنار روند،بر یقین من افزوده نمی شود. ولی سایر مردمان همه دوست دارند که شنیده ها و حتّی باورهای خود را به صورت عینی مشاهده نمایند.چنانکه همه می دانند قند را از چغندر می گیرند،ولی دوست دارند چگونگی آن را مشاهده کنند. * در تفاسیر آمده است:حضرت ابراهیم از کنار دریایی می گذشت،مرداری را دید که در کنار دریا افتاده و قسمتی از آن در آب و قسمتی دیگر در خشکی است و پرندگان و حیوانات دریایی،صحرایی و هوایی از هر سو آن را طعمه ی خود قرار داده اند.حضرت با خود گفت: اگر این اتّفاق برای انسان رخ دهد و ذرّاتِ بدن انسان در بین جانداران دیگر پخش شود،در قیامت آنها چگونه یکجا جمع و زنده می شوند.لذا از خداوند درخواست کرد که نحوه ی زنده شدن مردگان را مشاهده کند.خداوند نیز با این نمایش،ابراهیم را به نور یقین واطمینان رهسپار نمود. @alquran_ir
درس سیصد و نوزدهم ادامه....... تفسیر آیه ۲۶۰ سوره از تفسیر نور پیام ها: ۱- زنده کردن مردگان،از شئون ربوبیّت خداوند است. «رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ» ۲- برای آموزش عمیق،استفاده از نمایش ومشاهدات حسی لازم است. «أَرِنِی» ۳- کشف وشهود تنها برای کسانی است که مراتبی از علم،ایمان واستدلال را طی کرده باشند.درخواست «أَرِنِی» ابراهیم پاسخ داده می شود،نه هر کس دیگر. ۴- در پی آن باشیم که ایمان و یقین خود را بالا برده تا به مرز اطمینان برسیم. پژوهش و کنجکاوی یک ارزش است. «لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی» ۵- ایمان،دارای مراحل و درجاتی است. «لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی» ۶- قلب،مرکز آرامش است. «لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی» ۷- اولیای خدا،قدرت تصرّف در هستی را دارند که به آن ولایت تکوینی گفته می شود. «ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً» ۸- معاد، جسمانی است و در قیامت بازگشت روح به همین ذرات بدن خواهد بود. «یَأْتِینَکَ سَعْیاً» @alquran_ir
درس سیصد و بیستم تفسیر آیه ۲۶۱ سوره از تفسیر نور مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ (۲۶۱) مثل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند،همانند بذری است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد،)دو یا چند برابر می کند و خدا(از نظر قدرت و رحمت)وسیع و(به همه چیز)داناست. نکته ها: * سفارش به انفاق و منع از اسراف و تبذیر،بهترین راه برای حلّ اختلافات طبقاتی است. همچنان که پیدایش و گسترش ربا،زمینه ساز و بوجود آورنده ی طبقات است.لذا در قرآن آیات لزوم اتفاق و تحریم ربا در کنار هم آمده است. * هر دانه ای،در هر زمینی،هفت خوشه که در هر خوشه صد دانه باشد نمی رویاند ،بلکه باید دانه،سالم و زمین،مستعد و زمان،مناسب و حفاظت،کامل باشد.همچنین انفاق مال حلال،با قصد قربت،بدون منّت و با شیوه ی نیکو آن همه آثار خواهد داشت. پیام ها: ۱- انفاق،تنها پاداش اخروی ندارد،بلکه سبب رشد وتکامل وجودی خود انسان می گردد. «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ» ۲- ستایش قرآن از کسانی است که انفاق سیره ی همیشگی آنان باشد. «یُنْفِقُونَ» فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد. ۳- انفاق،زمانی ارزشمند است که در راه خدا باشد.در اسلام اقتصاد از اخلاق جدا نیست. «فِی سَبِیلِ اللّهِ» ۴- استفاده از مثال های طبیعی،هرگز کهنه نمی شود و برای همه مردم در هر سن و شرایطی که باشند قابل فهم است.تشبیه مال به بذر و تشبیه آثار انفاق به خوشه های متعدّد پر دانه. «کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ» ۵- تشویق و وعده ی پاداش،قوی ترین عامل حرکت است.پاداش هفتصد برابر. «وَ اللّهُ یُضاعِفُ» 6-لطف خداوند،محدودیّت ندارد. «وَ اللّهُ یُضاعِفُ... وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ» ۷- اگر انفاق مال،تا هفتصد برابر قابلیّت رشد و نموّ دارد؛ «کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ» پس حساب کسانی که در راه خدا جان خود را انفاق می کنند چه می تواند باشد؟! «وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ» @alquran_ir