eitaa logo
تفسیر قرآن
1.3هزار دنبال‌کننده
460 عکس
0 ویدیو
0 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
درس یکصد و نود و دوم تفسیر آیه ۱۷۹ سوره از تفسیر نور وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۱۷۹) ای صاحبان خرد! برای شما در قصاص،حیات(و زندگی نهفته)است.باشد که شما تقوا پیشه کنید. نکته ها: * گویا آیه در مقام پاسخ به یک سری ایرادهایی است که به حکم قصاص،به خصوص از سوی روشنفکر نمایان مطرح می شود. قرآن می فرماید:حکم قصاص برای جامعه انسانی تأمین کننده حیات و زندگی است.قصاص یک برخورد و انتقام شخصی نیست، بلکه تأمین کننده امنیّت اجتماعی است. در جامعه ای که متجاوز قصاص نشود،عدالت و امنیّت از بین می رود و آن جامعه گویا حیاتی ندارد و مرده است. چنانکه در پزشکی و کشاورزی و دامداری،لازمه حیات وسلامت انسان،گیاه وحیوان، از بین بردن میکروب ها و آفات است. اگر به بهانه اینکه قاتل هیجان روانی پیدا کرده،بگوییم او رها شود،هیچ ضمانتی نیست که در دیگر جنایت ها این بهانه مطرح نشود،چون تمام جنایتکاران در حال سلامت و آرامش روحی و فکری دست به جنایت نمی زنند. با این حساب تمام خلافکاران باید آزاد باشند و جامعه سالم نیز تبدیل به جنگل شود که هرکس بر اثر هیجان و دگرگونی های روحی وروانی،هرکاری را بتواند انجام دهد. گمان نشود که دنیای امروز،دنیای عاطفه و نوع دوستی است و قانون قصاص،قانونی خشن و ناسازگار با فرهنگ حقوق بشر دنیاست.اسلام در کنار حکم قصاص،اجازه عفو و اخذ خونبها داده تا به مصلحت اقدام شود. توجیهاتی از قبیل اینکه از مجرمان و قاتلان در زندان با کار اجباری به نفع پیشرفت اقتصادی بهره گیری می کنیم،قابل قبول نیست.چون این برنامه ها،تضمین کننده امنیّت عمومی نیستند.اصل،مقام انسانیّت و جامعه عدالت پرور است،نه دنیای پرخطر همراه با تولید بیشتر،آن هم به دست جنایتکاران و قاتلان! * از آنجا که قانون قصاص،ضامن عدالت و امنیّت و رمز حیات جامعه است،در پایان این آیه می فرماید: «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» یعنی اجرای این قانون،موجب خودداری و جلوگیری از بروز قتل های دیگر است. @alquran_ir
درس یکصد و نود و سوم ادامه تفسیر آیه ۱۷۹ سوره از تفسیر نور حیات،دارای انواعی است: ۱- حیات طبیعی.مثل زنده شدن زمین در بهار و بعد از باران. «یُحْیِ الْأَرْضَ» ۲- حیات معنوی.مثل دعوت پیامبر که عامل زنده شدن مردم است. «دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ» ۳ -حیات برزخی که شهدا دارند. «لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ» ۴- حیات اخروی که برای همه است. «یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ» ۵- حیات اجتماعی در سایه امنیّت و عدالت.نظیر همین آیه «لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ» پیام ها: ۱- اجرای عدالت،تضمین کننده حیات جامعه است. «لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ» ۲- تعادل میان رأفت و خشونت،لازم است.خدایی که رحمن و رحیم است، قصاص را رمز حیات می داند. «لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ» ۳ -حذف عنصر خطرناک،یک اصل عقلانی است. «یا أُولِی الْأَلْبابِ» ۴ -زود قضاوت نکنید.ممکن است در برخورد سطحی،قصاص را خوب ندانید ولی با خرد واندیشه درمی یابید که قصاص رمز حیات است. «یا أُولِی الْأَلْبابِ» ۵ - تقوا و دوری از گناه،فلسفه احکام دین است.چه احکام عبادی و چه قضایی. «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» ۶ -قصاص،سبب بازداری مردم از تکرار قتل است. «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» @alquran_ir
درس یکصد و نود و چهارم تفسیر آیه ۱۸۰ سوره از تفسیر نور کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ (۱۸۰) بر شما مقرّر شده که چون یکی از شما را(نشانه های)مرگ فرا رسد،اگر مالی از خود به جای گذارده،برای پدر ومادر ونزدیکان به طور شایسته وصیّت کند،این کار حقّ و شایسته پرهیزکاران است. نکته ها: * بعضی ها فکر می کنند وصیّت کردن،زمینه ی زود مردن است،در حالی که یک نوع دوراندیشی است واینکه می فرماید: هنگام مرگ وصیّت کنید.چون آن لحظه،آخرین فرصت است وگرنه می تواند سالها قبل از فرا رسیدن مرگ،وصیّت کند. * بعضی وصیّت کردن را واجب دانسته اند،امّا از جمله ی «حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ» استفاده می شود که این عمل مستحبّ است وگرنه می فرمود:«حقا علی المؤمنین» * در آیه ی شریفه به جای کلمه«مال»از کلمه«خیر»استفاده شده شاید به آن خاطر باشد که مال و ثروت،مایه ی خیر و نیکی است و آنچه در اسلام مورد انتقاد قرار گرفته،مال حرام یا علاقه ی زیاد به مال یا ترجیح دادن مال بر کمالات فردی و نیازهای اجتماعی و یا استثمار مردم برای تحصیل آن است. * وصیّت باید بر اساس«معروف»یعنی عقل پسند باشد،نه از روی کینه و انتقام و یا مهرورزی های بی جا و بی رویه.چون از ارث،تنها بعضی از بستگان بهره مند می شوند آن هم به مقدار معیّن،لذا اسلام سفارش می کند اگر در میان فامیل کسانی هستند که از ارث محرومند و یا سهم ارث آنان اندک است با وصیّت،در مورد توسعه ی سهمیّه آنان اقدام نماید،ولی اگر کسی در این وصیّت رعایت عدالت نکند و یا ظلمی را روا دارد،گناه کبیره انجام داده است. شخصی با داشتن کودکانی صغیر،تمام اموال خود را در راه خدا بخشید.چون پیامبر صلی الله علیه و آله متوجّه شدند، پرسیدند با این مرده چه کردید؟ گفتند:او را دفن کردیم. فرمود:اگر قبلاً به من خبر داده بودید،اجازه نمی دادم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنید،چرا که او با داشتن این همه فرزند،برای آنان هیچ مالی نگذاشته و همه را در راه خدا داده است. * وصیّت،کار دقیقی است که اگر خدای ناکرده با بی توجّهی انجام شود و بعداً عامل فتنه و ناراحتی هایی گردد،تمام کارهای خیر محو می شود.از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند:گاهی انسان شصت سال عبادت می کند،ولی چون وصیّت نامه ی خود را عادلانه تنظیم نمی کند،به دوزخ می رود. @alquran_ir
درس یکصد و نود و پنجم ادامه تفسیر آیه ۱۸۰ سوره از تفسیر نور * وصیّت،نشانه ی آن است که مالکیّت انسان حتّی بعد از مرگ در مورد قسمتی از دارایی هایش ادامه دارد. * مقدار وصیّت،یک سوم مال است و اگر شخصی در مورد بیش از این مقدار وصیّت کند، اجازه ی وارثان شرط است.برای اینکه یاد بگیریم چگونه وصیّت کنیم،بهتر است وصیّت نامه های اولیای خدا،شهدا و علما را بخوانیم. * رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:هرکس ابتدا به عهده بگیرد که وصیّت شخصی را انجام دهد،ولی سپس بدون عذر آنرا رها کند،هیچ عملی از او قبول نمی شود وتمام فرشتگانِ میان آسمان و زمین او را لعنت می کنند و دائماً در غضب خداوند است ودر برابر هر کلمه ی«یا ربّ»که می گوید،یک لعنت بر او نثار می شود و پاداش تمام کارهای قبلی او به پای وصیّت کننده ثبت می گردد. آثار و برکات وصیّت ۱- وصیّت،نشانه ی دقّت و اهل حساب بودن است. ۲- وصیّت،نشانه ی احترام به حقوق دیگران است. ۳- وصیّت،توصیه به انجام امور خیری است که از آن غفلت شده و تداوم عمل صالح،پس از مرگ است. ۴ -وصیّت،راهی برای پرکردن خلأهای اقتصادی و تعدیل ثروت است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند:هرکس با وصیّت از دنیا برود،گویا شهید مرده است. وصیّت برای والدین وبستگان،عامل تجدید محبّت ویک نوع قدرشناسی است.لذا در آغاز آیه وصیّت،والدین مطرح شده اند تا علاوه بر سهم ارث،وصیّت به نوعی تنظیم شود که نفعش به آنان نیز برسد که این خود از مصادیق احسان است. @alquran_ir
درس یکصد و نود و ششم ادامه تفسیر آیه ۱۸۰ سوره از تفسیر نور اقسام وصیّت ۱.واجب:مثل وصیّت به حقّ اللّه،حقّ الناس،قضای نماز و عبادات دیگر،پرداخت حقوق واجبه مانند خمس، زکات، دیون، بدهکاری های مردم. ۲.مستحبّ:مثل وصیّت به امور خیریّه. ۳.مباح:مثل وصیّت فرزندان به نوع شغل،حرفه،لباس،طعام. ۴.مکروه:مثل وصیّت به مقبره سازی. ۵. حرام:مثل وصیّت به ایجاد مراکز فساد،انتشار کتب ضالّه. پیام ها: ۱- گرچه با مرگ،انسان از دنیا می رود،امّا پرونده ی عمل او با کارهایی نظیر وصیّت باز می ماند. «إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ... .اَلْوَصِیَّهُ» ۲- مال و ثروت،اگر در راه درست مصرف شود،خیر است. «إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ» ۳ -در وصیّت باید علاوه بر ارث،برای والدین و نزدیکان سهمی قرار داد«الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ» ۴ -وصیّت باید بر اساس عرف پسندیده ی جامعه باشد. «الْوَصِیَّهُ... بِالْمَعْرُوفِ» ۵ -ترک وصیّت،نوعی بی تقوایی نسبت به حقوق دیگران است. «الْوَصِیَّهُ... حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ» @alquran_ir
درس یکصد و نود و هفتم تفسیر آیه ۱۸۱ سوره از تفسیر نور فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَی الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (۱۸۱) پس هرکس که آن(وصیّت را)بعد از شنیدن،تغییر دهد،گناهش تنها بر کسانی است که آن را تغییر می دهند،همانا خداوند شنوا و داناست. نکته ها: * این آیه نیز هشداری است به کسانی که در صدد تغییر و یا تبدیل وصیّت دیگران برمی آیند.اگر کسی بعد از شنیدن و باخبر شدن از موضوع وصیّت و موارد مصرف آن،دست به تغییر یا تبدیل آن بزند،گناه این تغییر و تبدیل به گردن همان کسی است که این عمل ناشایست را مرتکب شده است،ولی وصیّت کننده به پاداش خود می رسد. مثلاً اگر کسی وصیّت کند که به صد فقیر کمک شود،ولی به جای صد فقیر،اموال او را به دیگران دهند و آنان نیز خبر نداشته و مال را مصرف کنند،در این صورت وصیّت کننده که از دنیا رفته،به پاداش کمک به فقرا می رسد و گیرندگان بی خبر هم گنهکار نیستند،در این میان،گناه تنها به عهده ی کسی است که وصیّت را تغییر داده است و باید بداند که خداوند شنوا و آگاه است و کیفر این خیانت را در دنیا و آخرت به او خواهد داد. * در حدیث می خوانیم:وصیّت را اگر چه به نفع یهودی یا نصرانی باشد،تغییر ندهید. پیام ها: ۱ - تغییر وصیّت از سوی دیگران،حرام است. «فَمَنْ بَدَّلَهُ... فَإِنَّما إِثْمُهُ» ۲ - حقّ مالکیّت،بعد از مرگ نیز محترم است و کسی حقّ تغییر وصیّت را ندارد.«فَمَنْ بَدَّلَهُ...فَإِنَّما إِثْمُهُ» ۳ - گناه آگاهانه و مغرضانه،خطرناک تر است. «بَعْدَ ما سَمِعَهُ» ۴ - ایمان به اینکه ما در محضر خدا هستیم،بهترین عامل تقوا و دوری از تغییر و تبدیل وصیّت مردم است. «فَمَنْ بَدَّلَهُ... إِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» @alquran_ir
درس یکصد و نود و هشتم تفسیر آیه ۱۸۲ سوره از تفسیر نور فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۱۸۲) پس کسی که از انحراف وصیّت کننده(و تمایل بی جای او به بعض ورثه) یا از گناه او(به اینکه به کار خلافی وصیّت کند،)بترسد و میان آنها را اصلاح دهد،گناهی بر او نیست(و مشمول قانون مجازات تبدیل وصیّت نمی شود،)همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. نکته ها: * صاحب تفسیر مجمع البیان کلمه ی«جنف»را به معنای تمایل به انحرافِ ناآگاهانه و کلمه ی«اثم»را به معنای گناه آگاهانه گرفته است. * آنچه در اسلام ممنوع شده،تغییر وتبدیل وصیّت های صحیح است،ولی اگر وصیّت سبب فتنه و یا خلاف موازین شرع بود،تغییر آن اشکال ندارد.چنانکه اگر وصیّت کننده بیش از یک سوم اموالش را وصیّت کند،می توان آن مقدار را کم کرد،اگر سفارش به گناه کرد، می توان وصیّت را تغییر داد،یا اگر عمل به وصیّت ایجاد فتنه وفساد کند،می توان زیر نظر حاکم اسلامی در وصیّت تغییراتی داد.بنابراین در اسلام بن بست وجود ندارد وچون هدف تمام اعمال رسیدن به تقواست،می توان براساس تقوا تمام موارد ضد تقوا را اصلاح کرد. پیام ها: ۱- اصل اهمّ و مهمّ را باید مراعات کرد.احترام به وصیّت مهمّ است،ولی رفع فتنه و اصلاح امور مسلمانان مهمّ تر است. «فَمَنْ خافَ... فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ» ۲- تغییر وصیّت باید براساس فتنه زدایی واصلاح باشد. «فَمَنْ خافَ... فَأَصْلَحَ» @alquran_ir
درس یکصد و نود و نهم تفسیر آیه ۱۸۳ سوره از تفسیر نور یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۱۸۳) ای کسانی که ایمان آورده اید! روزه بر شما مقرّر گردید،همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرّر شده بود،باشد که پرهیزگار شوید. نکته ها: * تقوا،به معنای خویشتن داری از گناه است.بیشتر گناهان،از دو ریشه غضب و شهوت سرچشمه می گیرند و روزه،جلوی تندی های این دو غریزه را می گیرد و لذا سبب کاهش فساد و افزایش تقواست. * به نظر مفسّران و دانشمندان علوم قرآنی،آیاتی که با خطاب «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شده اند،در مدینه نازل شده و جزء آیات مدنی می باشند.فرمان روزه نیز همچون دستور جهاد و پرداخت زکات در سال دوّم هجری صادر گردیده است. آثار و برکات روزه * تقوا و خداترسی،در ظاهر و باطن،مهم ترین اثر روزه است.روزه،یگانه عبادت مخفی است.نماز،حج،جهاد،زکات و خمس را مردم می بینند،امّا روزه دیدنی نیست. روزه،اراده انسان را تقویت می کند.کسی که یک ماه نان وآب وهمسر خود را کنار گذاشت، می تواند نسبت به مال وناموس دیگران خود را کنترل کند.روزه،باعث تقویت عاطفه است.کسی که یک ماه مزه ی گرسنگی را چشید،درد آشنا می شود ورنج گرسنگان را احساس ودرک می کند. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: روزه،نصف صبر است. روزه ی مردمان عادّی،همان خودداری از نان و آب و همسر است، امّا در روزه خواص علاوه بر اجتناب از مفطرات، اجتناب از گناهان نیز لازم است، و روزه ی خاصّ الخاص علاوه بر اجتناب از مفطرات و پرهیز از گناهان،خالی بودن دل از غیر خداست. روزه،انسان را شبیه فرشتگان می کند، فرشتگانی که از خوردن و آشامیدن و شهوت دورند. * رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:هرکس ماه رمضان را برای خدا روزه بدارد،تمام گناهانش بخشیده می شود. چنانکه در حدیث قدسی نیز آمده است که خداوند می فرماید:«الصوم لی و انا اجزی به»روزه برای من است و من آن را پاداش می دهم. اهمیّت روزه به قدری است که در روایات پاداش بسیاری از عبادات را همچون پاداش روزه دانسته اند. هرچند که روزه بر امّت های پیشین نیز واجب بوده،ولی روزه ی ماه رمضان، مخصوص انبیا بوده است و در امّت اسلامی،روزه رمضان بر همه واجب شده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود:برای هر چیز زکاتی است و زکات بدنها،روزه است. پیام ها: ۱- خطابِ زیبا،گامی برای تأثیر گذاری پیام است. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» در حدیثی از تفسیر مجمع البیان می خوانیم:لذّت خطاب «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» سختی روزه را آسان می کند.اگر والدین بخواهند که فرزندشان به سخنانشان گوش دهند،باید آنان را زیبا صدا زنند. ۲- از شیوه های تبلیغ آن است که دستورات مشکل،آسان جلوه داده شود.این آیه می فرماید:فرمان روزه مختص شما مسلمانان نیست،در امّت های پیشین نیز این قانون بوده است.و عمل به دستوری که برای همه امّت ها بوده،آسان تر از دستوری است که تنها برای یک گروه باشد. «کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» ۳- قرآن،فلسفه بعضی احکام همچون روزه را بیان داشته است.زیرا اگر مردم نتیجه ی کاری را بدانند،در انجام آن نشاط بیشتری از خود نشان می دهند.«لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» @alquran_ir
درس دویست تفسیر آیه ۱۸۴ سوره از تفسیر نور أَیّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ وَ عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعامُ مِسْکِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۱۸۴) چند روزی معدود(روزه بر شما مقرّر شده است)،ولی هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد،پس(به همان)تعداد از روزهای دیگر(را روزه بگیرد)و بر کسانی که طاقت روزه ندارند(همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان)،لازم است کفّاره ای بدهند،مسکینی را اطعام کنند.و هر کس به میل خود بیشتر نیکی کند (وبیش از مقدار واجب،طعام بدهد)،برای او بهتر است،ولی اگر(آثار روزه را) بدانید،(می فهمید که) روزه گرفتن،برایتان بهتر است.(و هرگز به روزه خواری معذوران،غبطه نمی خوردید.) نکته ها: * یکی از معانی باب افعال در زبان عربی،سلب است.مثلاً کلمه«عُجْمه»به معنای گنگی است،وقتی به باب افعال می رود و«اعجام»می شود،به معنای از بین بردن گنگی است.در این آیه نیز کلمه «یُطِیقُونَهُ» به معنای سلب طاقت و توان است. * تسلیم فرمان خدا بودن،ارزش است.اگر دستور روزه گرفتن داد،باید روزه گرفت و اگر حکم به افطار کرد،باید روزه را شکست. در مجمع البیان آمده است:گروهی از اصحاب پیامبر حتّی در حال سفر روزه گرفته و مایل نبودند که روزه خود را بشکنند.رسول اکرم صلی الله علیه و آله آنان را گناهکار خواندند.امام صادق علیه السلام فرمود:اگر کسی در سفر روزه بگیرد،من بر جنازه ی او نماز نمی گزارم. در تفسیر قرطبی نیز آمده که رسول اکرم صلی الله علیه و آله در سفر از مدینه به مکّه در ماه رمضان،آب خواستند،آنگاه ظرف آب را بر سر دست گرفتند تا مردم ببینند و سپس از آب میل فرمودند. به هر حال اگر مسافر یا مریضی روزه گرفت،روزه اش باطل و باید قضای آنرا به جا آورد. امام صادق علیه السلام فرمودند:حتّی اگر مادری نسبت به شیر کودک یا جنین نگرانی داشت،باید روزه خود را افطار نماید و این نشانه ی رأفت خداوند است. پیام ها: ۱- اسلام برای هر فرد در هر شرایطی،قانون مناسب دارد.در این آیه،حکم مسافران، بیماران و سالمندان بیان شده است. «فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ» ۲- شرایط نباید فلسفه کلّی حکم و آثار و منافع آنرا تماماً از بین ببرد.اگر انسان مریض یا مسافر در شرایطی نمی تواند روزه بگیرد،باید در ایام دیگری قضا کند تا از منافع روزه برخوردار شود. «فَعِدَّهٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ» ۳- قصد سفر،به تنهایی مانع روزه نیست،در سفر بودن لازم است. «عَلی سَفَرٍ» ۴- قضای روزه،زمان خاصّی ندارد. «فَعِدَّهٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ» ۵- توانایی،شرط تکلیف است. «عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ» ۶- تغذیه ی فقرا،در متن احکام جاسازی شده است. «طَعامُ مِسْکِینٍ» ۷- عباداتی سبب رشد و قرب بیشتر است که با علاقه و رغبت باشد. «فَمَنْ تَطَوَّعَ» ۸- دستورات الهی بگونه ای است که حداقل را بر همه واجب کرده است و بیش از آن را به اختیار انسان می گذارد.در این آیه سیر کردن یک گرسنه واجب، ولی بیش از آن به عنوان عمل مستحبّی در اختیار خود انسان است. «فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ» ۹- انجام دستورات خداوند،آثار خوبی دارد که به خود انسان باز می گردد نه خدا.«أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ» @alquran_ir
درس دویست و یکم تفسیر آیه ۱۸۵ سوره از تفسیر نور شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللّهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۱۸۵) (روزه در)ماه رمضان،ماهی است که قرآن در آن نازل شده است.(و قرآن کتابی است که)هدایتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدایت و وسیله تشخیص حقّ از باطل است،پس هر کس از شما که این ماه را دریابد،باید روزه بگیرد.و آنکس که بیمار یا در سفر باشد،روزهای دیگری را به همان تعداد روزه بگیرد.خداوند برای شما آسانی می خواهد و برای شما دشواری نمی خواهد(این قضای روزه)برای آن است که شماره مقرّر روزها را تکمیل کنید و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده،به بزرگی یاد کنید،باشد که شکرگزار گردید. نکته ها: * «رمضان»از ماده«رَمض»به معنای سوزاندن است.البتّه سوزاندنی که دود و خاکستر به همراه نداشته باشد.وجه تسمیه این ماه از آن روست که در ماه رمضان،گناهان انسان سوزانده می شود. * ماه رمضان،ماه نزول قرآن می باشد و تنها ماهی است که نامش در قرآن آمده و شب قدر نیز در این ماه است. در تفسیر برهان از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: تمام کتاب های آسمانی،در ماه رمضان نازل شده اند.ماه رمضان، بهترین ماه خدا است.آن حضرت در جمعه آخر ماه شعبان،خطبه مفصلی در عظمت ماه رمضان ایراد کرده اند که در بعضی از تفاسیر وکتب روایی آمده است. همچنین در صحیفه سجادیه،امام سجاد علیه السلام دروداع ماه رمضان مناجات جان سوزی دارند. اسلام دین آسان و بنای آن بر سهولت و عدم سخت گیری است.هر کس مریض یا مسافر بود روزه نگیرد و قضای آن را انجام دهد.اگر وضو گرفتن مشکل است،تیمّم را جایگزین می کند.اگر ایستادن در نماز مشکل است،اجازه ی نشسته نماز خواندن را می دهد.که این قانون به نام«قاعده لاحرج»در فقه مشهور است. @alquran_ir
درس دویست و دوم ادامه تفسیر آیه ۱۸۵ سوره از تفسیر نور رمضان ماه مهمانی خدا: * در رمضان،مؤمنان با کارت «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ» به میهمانی خداوند دعوت شده اند،و این میهمانی ویژگی هایی دارد: ۱- میزبان،خداوند است و میهمانان را شخصاً دعوت کرده است. ۲- وسیله پذیرایی،شب قدر،نزول قرآن،فرود آمدن فرشتگان،استجابت دعا،لطافت روح،و دوری از دوزخ است. ۳- زمان پذیرایی،ماه رمضان است که به گفته ی روایات،اوّل آن رحمت،وسط آن مغفرت و آخر آن پاداش است. ۴- چگونگی پذیرایی،شب قدر به گونه ای است که در آن نیاز یک سال میهمانان تأمین می شود و زمین با نزول فرشتگان در شب قدر مزیّن می گردد. ۵- غذای این ماه،غذای روح است که برای رشد معنوی لازم است،نه غذای جسم.لطف غذای این مهمانی،آیات قرآن است که تلاوت یک آیه آن در ماه رمضان همچون تلاوت تمام قرآن در ماه های دیگر است. این میهمانی هیچ سنخیّتی با میهمانی های دنیوی ندارد.خداوندِ عالِم و غنی و خالق و باقی و عزیز و جلیل،میزبان انسان های جاهل و فقیر و فانی و مخلوق و ذلیل می شود و می گوید:من دعایتان را مستجاب می کنم و برای هر نفسی که در ماه رمضان می کشید،پاداش تسبیحی عطا می کنم. آداب مهمانی: * در وسائل الشیعه]برای اخلاق روزه دار در ضمن روایت مفصلی می خوانیم:روزه دار،از دروغ، گناه، مجادله، حسادت، غیبت،مخالفت با حقّ،فحش و سرزنش و خشم،طعنه و ظلم و مردم آزاری، غفلت، معاشرت با فاسدان، سخن چینی و حرام خواری،دوری کند و نسبت به نماز،صبر و صداقت و یاد قیامت توجّه خاصّ داشته باشد. شرط حضور در این مهمانی،فقط تحمّل گرسنگی نیست.در حدیث آمده است:آن کس که از اطاعت رهبران آسمانی،سرباز زند ویا در مسائل خانوادگی و شخصی با همسر خود بدرفتار و نامهربان باشد ویا از تأمین خواسته های مشروع او خودداری کند و یا والدین از او ناراضی باشند،روزه او قبول نیست وشرایط این ضیافت را به جای نیاورده است. * روزه گرچه فوائد ومنافع طبّی از قبیل دفع وبرطرف شدن مواد زاید بدن در اثر گرسنگی را دارد،امّا سحرخیزی ولطافت روح واستجابت دعا در ماه رمضان چیز دیگری است ومحروم واقعی کسی است که از این همه خیر وبرکت محروم باشد. @alquran_ir
درس دویست و سوم ادامه تفسیر آیه ۱۸۵ سوره از تفسیر نور پیام ها: ۱- ارزش رمضان،به نزول قرآن است.ارزش انسان ها نیز می تواند به مقداری باشد که قرآن در آنها نفوذ کرده باشد. «الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» ۲- وجوب روزه،بعد از یقین به حلول ماه رمضان است. «فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ» ۳- قضای روزه بر مریض و مسافر واجب است. «فَعِدَّهٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ» ۴- روزه ی قضا،مشروط به زمان خاصّی نیست. «أَیّامٍ أُخَرَ» ۵- احکام خداوند بر اساس آسانی و مطابق طاقت انسان است. «یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ» ۶- عسر وحرج،واجبات را از دوش انسان برمی دارد. «لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ» ۷- روزه ی قضا باید به تعداد روزهایی باشد که عذر داشته است. «لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ» ۸- هدایت و توفیق انجام عبادات،از طرف خداست.تکبیر،نشان بزرگداشت خدا و عدم توجّه به خود و دیگران است. «لِتُکَبِّرُوا اللّهَ عَلی ما هَداکُمْ» ۹- روزه،زمینه ساز هدایت انسان و سپاسگزاری اوست. «لِتُکَبِّرُوا اللّهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» @alquran_ir
درس دویست و چهارم تفسیر آیه ۱۸۶ سوره از تفسیر نور وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (۱۸۶) و هرگاه بندگانم از تو درباره من پرسند(بگو:)همانا من نزدیکم؛دعای نیایشگر را آنگاه که مرا می خواند پاسخ می گویم.پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند،باشد که به رشد رسند. نکته ها: * برخی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می پرسیدند:خدا را چگونه بخوانیم،آیا خدا به ما نزدیک است که او را آهسته بخوانیم و یا دور است که با فریاد بخوانیم؟! این آیه در پاسخ آنان نازل شد. * دعا کننده،آنچنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد که در این آیه،هفت مرتبه خداوند تعبیر خودم را برای لطف به او بکار برده است:اگر بندگان خودم درباره خودم پرسیدند،به آنان بگو:من خودم به آنان نزدیک هستم وهرگاه خودم را بخوانند،خودم دعاهای آنان را مستجاب می کنم،پس به خودم ایمان بیاورند ودعوت خودم را اجابت کنند. این ارتباط محبّت آمیز در صورتی است که انسان بخواهد با خداوند مناجات کند. * دعا کردن،همراه وهمرنگ شدن با کلّ هستی است.طبق آیات،تمام هستی در تسبیح و قنوتند؛ «کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» و تمام موجودات به درگاه او اظهار نیاز دارند؛ «یَسْئَلُهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» پس ما نیز از او درخواست کنیم تا وصله ناهمگون هستی نباشیم. @alquran_ir
درس دویست و پنجم ادامه تفسیر آیه ۱۸۶ سوره از تفسیر نور * قرآن درباره دعا سفارشاتی دارد،از آن جمله: ۱- دعا و درخواست باید خالصانه باشد. «فَادْعُوا اللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ» ۲- با ترس و امید همراه باشد. «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً» ۳- با تضرّع و در پنهانی صورت بگیرد. «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَهً» ۴- با ندا و خواندنی مخفی همراه باشد. «إِذْ نادی رَبَّهُ نِداءً خَفِیًّا» در اصول کافی،جلد دوم،صدها حدیث در اهمیّت،نقش وآداب دعا،توجّه واصرار وذکر حاجت ها هنگام دعا ودعای دسته جمعی وایمان به استجابت آن آمده است. سؤال:چرا گاهی دعای ما مستجاب نمی شود؟ پاسخ عدم استجابت دعای ما به خاطر شرک یا جهل ماست.در تفسیر المیزان می خوانیم که خداوند در این آیه می فرماید: «أُجِیبُ دَعْوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ» خودم اجابت می کنم دعا کننده ای را که فقط مرا بخواند و با اخلاص تمام،از من طلب خیر کند.پس اگر دعا مستجاب نشد،یا به جهت آن است که ما از خداوند خیر نخواسته ایم،و در واقع برای ما شرّ بوده و یا اگر واقعاً خیر بوده،خالصانه و صادقانه از خداوند درخواست نکرده ایم و همراه با استمداد از غیر بوده است.و یا اینکه استجابت درخواست ما،به مصلحت ما نباشد که به فرموده روایات،در این صورت به جای آن بلایی از ما دور می شود ویا برای آینده ما یا نسل ما ذخیره می شود ویا در آخرت جبران می گردد. در اصول کافی می خوانیم:کسی که غذای حرام بخورد،یا امر به معروف ونهی از منکر نکند ویا از سر غفلت وبی اعتنایی دعا کند،دعایش مستجاب نمی گردد. * معنای دعا،ترک کسب وکار نیست،بلکه توکّل به خداوند همراه با تلاش است.لذا در حدیث می خوانیم:دعای بیکار مستجاب نمی شود. * شاید قرار گرفتن آیه ی دعا در میان آیات روزه به خاطر تناسب بیشتری است که ماه خدا با دعا دارد. @alquran_ir
درس دویست و ششم ادامه تفسیر آیه ۱۸۶ سوره از تفسیر نور سؤال:با اینکه کارهای خداوند قانون مند و براساس عوامل و سنّت های ثابت است،پس دعاچه نقشی دارد؟ پاسخ: همانگونه که انسان در سفر،حکم نماز و روزه اش غیر از انسان در وطن است،انسان دعا کننده با انسان غافل از خدا متفاوت هستند و سنّت خداوند لطف به اوّلی است،نه دوّمی.آری،دعا و گفتگو با خداوند،ظرفیّت انسان را برای دریافت الطاف الهی بیشتر می کند.همانگونه که توسل و زیارت اولیای خدا،شرایط انسان را عوض می کند.چنانکه اگر کودکی همراه پدر به مهمانی رود،دریافت محبّتش بیش از آن خواهد بود که تنها برود. بنابراین دعا،زیارت و توسل،سبب تغییر شرایط است،نه برهم زدن سنّت های قطعی الهی. درباره نزدیکی خدا به انسان،فیض کاشانی قدس سره می گوید: گفتم که روی خوبت،از ما چرا نهان است گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است گفتم فراق تا کی،گفتا که تا تو هستی گفتم نفس همین است،گفتا سخن همان است پیام ها: ۱- دعا در هرجا ودر هر وقت که باشد،مفید است.چون خداوند می فرماید:من نزدیک هستم. «فَإِنِّی قَرِیبٌ» آنچه از اوقات مخصوصه،یا اماکن مقدّسه برای دعا مطرح شده برای فضیلت است. ۲- خداوند به ما نزدیک است،ولی ما چطور؟اگر گاهی قهر او دامن ما رامی گیرد، به خاطر دوری ما از خداوند است که در اثر گناهان می باشد. «فَإِنِّی قَرِیبٌ» ۳ -استجابت خداوند دائمی است،نه موسمی.«اجیب»نشانه ی دوام است. ۴ -با آنکه خدا همه چیز را می داند،امّا دعا کردن وظیفه ی ماست. «فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی» ۵- دعا آنگاه به اجابت می رسد که همراه با ایمان باشد. «وَ لْیُؤْمِنُوا بِی» ۶ -دعا،وسیله ی رشد و هدایت است. «لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» @alquran_ir
درس دویست و هفتم تفسیر آیه ۱۸۷ سوره از تفسیر نور أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلی نِسائِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ وَ عَفا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاکِفُونَ فِی الْمَساجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلا تَقْرَبُوها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیاتِهِ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (۱۸۷) در شب های روزه(ماه رمضان)،آمیزش با همسرانتان برای شما حلال شد،آنها برای شما(همچون)لباسند و شما برای آنها(همچون)لباس.خداوند می دانست که شما به خود خیانت می کردید(وآمیزش را که ممنوع بود،بعضاً انجام می دادید)پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت.اکنون(می توانید)با آنها هم بستر شوید و آنچه را خداوند بر شما مقرّر فرموده،طلب کنید.و بخورید و بیاشامید تا رشته سفید از رشته سیاه(شب)برای شما آشکار گردد.سپس روزه را تا شب به اتمام رسانید.و در حالی که معتکف در مساجد هستید،با زنان آمیزش نکنید.این حدود واحکام الهی است پس(به قصد تجاوز وگناه)به آن نزدیک نشوید.خداوند این چنین آیات خود را برای مردم،روشن می سازد،باشد که پرهیزگار گردند. نکته ها: * در آغاز اسلام،در شب و روز ماه رمضان،آمیزش با همسر ممنوع بود و همچنین در ساعت معیّنی از شب می توانستند افطار کنند و اگر روزه دار خوابش می گرفت بعد از بیداری حقّ غذا خوردن نداشت.برخی مسلمانان علیرغم ممنوع بودن آمیزش جنسی این کار را انجام می دادند،ولی برخی دیگر با وجود زحمت و سختی،از خوردن در شب بعد از بیداری خودداری می کردند.یکی از یاران پیامبر به نام مطعم بن جبیر هنگام افطار به علّت دیرحاضر شدن غذا خوابش برد،وقتی بیدار شد گفت:من دیگر حقّ غذا خوردن ندارم و فردا را بدون غذا روزه گرفت و برای کندن خندق اطراف مدینه حاضر شد.در بین کار به علّت شدّت ضعف از حال رفت و بیهوش شد.پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار متأثّر شد و این آیه نازل گردید که غذا خوردن تا طلوع فجر آزاد است و آمیزش با همسران در شب های ماه رمضان مانع ندارد. خداوند متعال می داند که شما به خویشتن خیانت می کردید و قدرت صبر و خودداری نداشته و ندارید،به همین دلیل تکلیف را بر شما آسان و گذشته ی شما را عفو نمود. * اعتکاف،به معنای بریدن از دنیا و پناهنده شدن به خداست.پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با گرفتاری ها و مشکلاتی که داشتند،گاهی در مسجد برای چند روز معتکف می شدند و بدین وسیله روح خود را صفا و آرامش بیشتر می دادند.از آنجا که در غیر حال اعتکاف نیز آمیزش در مسجد ممنوع است.به نظر می رسد مراد از کلمه«عاکفون»همان سکونت در مسجد باشد،نه اعتکاف به معنای عبادت مخصوص. @alquran_ir