eitaa logo
تفسیر قرآن
1.3هزار دنبال‌کننده
460 عکس
0 ویدیو
0 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
درس دویست و یازدهم ادامه تفسیر آیه ۱۸۸ سوره از تفسیر نور · رسول اکرم صلی الله علیه و آله رشوه دهنده و گیرنده و واسطه را لعنت کرد و فرمود:بوی بهشت به صاحب رشوه نمی رسد. · در حدیث دیگر می خوانیم:هر حاکمی که نسبت به گرفتاری های مردم بی تفاوت باشد، خداوند لطفش را نسبت به او می پوشاند و اگر هدیه قبول کند تا کار مردم را انجام دهد،در زنجیر است و اگر رشوه بگیرد،مشرک می باشد. · حضرت علی علیه السلام رشوه گیرنده را از حقّ ولایت محروم می داند. همچنین فرمودند:هیچ گروهی گرفتار رشوه نشدند،مگر آنکه گرفتار ترس و اضطراب و نگرانی شدند! * بعضی برای توجیه خلاف خود،نام های مختلف بر رشوه می گذارند،از جمله: هدیه، تحفه، حقّ الزحمه، چشم روشنی و.... شخصی به نام«اشعث بن قیس»،حلوائی به در خانه علی علیه السلام به عنوان هدیه آورد تا در محکمه شاید امام به نفع او حکم صادر کند.امام فرمود: به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را بر من ببخشند تا پوست جوی را به ناحقّ از دهان مورچه ای بگیرم این کار را نخواهم کرد. * شخصی به رسول اکرم صلی الله علیه و آله گفت:من متصدی و مسئول کاری هستم، مردم برایم هدایایی می آورند،چگونه است؟! حضرت در جواب فرمود:چه شده است که عُمّال ما از هدایا سخن می گویند! آیا اگر در خانه می نشستند کسی به آنان هدیه می داد؟! پیام ها: ۱- مالکیّت باید از راه صحیح باشد.مانند:حیازت،تجارت،زراعت،صنعت، ارث، هدیه، امثال آن، ولی تصرف از طریق باطل و رشوه ایجاد مالکیّت نمی کند. «لا تَأْکُلُوا اموال الناس بِالْباطِلِ» ۲- جامعه در حکم یک پیکر واحد است. «بَیْنَکُمْ، أَمْوالَکُمْ» ۳- رشوه،حرام است و انسان حقّ ندارد برای تصاحب اموال مردم رشوه دهد. «تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُکّامِ لِتَأْکُلُوا فَرِیقاً مِنْ أَمْوالِ النّاسِ» ۴- اسلام،مردم را مالک اموالشان می داند. «أَمْوالِ النّاسِ» ۵- لغزش های آگاهانه خطرناک است. «وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» @alquran_ir
درس دویست و دوازدهم تفسیر آیه ۱۸۹ سوره از تفسیر نور یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (۱۸۹) از(حکمت)هلال های ماه از تو سؤال می کنند،بگو:برای آن است که مردم اوقات (کارهای خویش)و زمان حج را بشناسند.(ای پیامبر به آنان بگو:)نیکی آن نیست که(در حال احرام حج،)از پشت خانه ها وارد شوید،بلکه نیکی آن است که تقوا پیشه کنید و از درها وارد خانه ها شوید،از خدای بترسید،باشد که رستگار شوید. نکته ها: * کلمه«مواقیت»جمع«میقات»به زمان یا مکانی معیّن گفته می شود که برای انجام کاری مشخّص شده باشد. * در این آیه ضمن پاسخگویی به سؤال گروهی از مردم که از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره هلال ماه می پرسیدند،به مواردی اشاره دارد که با هم آن را بررسی می کنیم: ای پیامبر! به آنها که از فایده ی جلوه های مختلف ماه می پرسند،بگو:آن تغییراتی که در ماه پدید می آید،برای مردم وسیله ی وقت شناسی و تقویم همگانی و طبیعی است. یکی از امتیازات اسلام این است که برنامه های خود را با مقیاس های طبیعی،عمومی و مجانی طرح می کند، مثلاً برای تعیین مقدار آب کُر،وَجب را مقیاس قرار می دهد و یا برای تشخیص وقت نماز،طلوع و غروب و زوال خورشید را مطرح می کند. و برای آغاز و انتهای ماه رمضان و یا ایام حج، هلال ماه را ملاک قرار داده است. اشکال مختلف ماه نیز،حکم یک نوع تقویم عمومی را دارد که در اختیار همه است. نیاز به تقویم و تاریخ،لازمه ی زندگی اجتماعی است و بهترین وسیله عمومی برای این تقویم همین است که افراد اعمّ از باسواد و بی سواد در هر کجای عالم با یک نگاه و در یک لحظه بتوانند روزهای ماه را تشخیص دهند. سپس می فرماید: نیکی در آن نیست که در حال احرام،به جای استفاده از دَر برای ورود به خانه،از پشت خانه و بیراهه وارد شوید واین عقیده،خرافه ای بیش نیست که در حال احرام باید از پشت خانه ها وارد شد. @alquran_ir
درس دویست و سیزدهم ادامه تفسیر آیه ۱۸۹ سوره از تفسیر نور * هر کاری راهی دارد و باید از مجرای طبیعی و راهش وارد شد.برای انجام هرکار زمان مناسب،شیوه مناسب و رهبر مناسب لازم است.همانگونه که زمان از طرف خداوند به وسیله ماه و هلال معیّن می شود،رهبری نیز باید از طرف خداوند تعیین شود. بنابراین معنای آیه چنین است:از هلال برای وقت شناسی استفاده کنید و در روش انجام امور،به دستورات آسمانی و رهبران مراجعه کنید و بیراهه نروید.سعادت و خوشبختی، راهی دارد که باید از راهش وارد شد و در انتخاب زمان،روش و رهبر از خدا بترسید تا شاید رستگار شوید. امام صادق علیه السلام فرمود:مراد از آیه «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها» آن است که هر کاری را از راهش وارد شود. و امامان معصوم علیهم السلام فرمودند:ما آل محمّد باب خداوند هستیم. وپیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:من شهر علمم و علی درب آن است. * در این آیه جمله «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها» میان دو«تقوی»قرار گرفته است،شاید این رمز آن باشد که شناخت راه کار و ورود و خروج در امور،نیاز به تقوای فوق العاده دارد و کسانی که تقوای کمی داشته باشند بازهم بی راهه می روند. شاید معنای آیه چنین باشد:مردم که درباره هلال از تو می پرسند،جوابی درخور فهم آنان بگو که این هلال راهی است برای شناخت زمان و نظم امور دینی.امّا اگر می خواهید چگونگی تغییرات ماه را بفهمید،باید از راهش وارد شوید و مطالعه کنید و درس بخوانید. این مطلب را قرآن در این قالب بیان فرمود که برّ و نیکی،بیراهه رفتن نیست،بلکه باید هرکاری را از راهش وارد شد و راه شناخت تغییرات جوّی،تحصیلات در این باره است. @alquran_ir
درس دویست و چهاردهم ادامه تفسیر آیه ۱۸۹ سوره از تفسیر نور پیام ها: ۱- حرکت کرات و ماه،دارای برنامه و زمان بندی دقیقی است که می تواند در برنامه عبادت و نظم امور زندگی مردم مؤثر باشد.«قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنّاسِ» ۲- اگر جمادات وکرات آسمانی نظم دارند وبرای انتظام امور انسان ها جهت گیری شده اند،شرط انصاف نیست که ما موجوداتی بی نظم وبی حساب و رها باشیم. «قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنّاسِ» ۳- در پاسخ به سؤالات،جوابی دهید که سؤال کننده بفهمد و مورد نیازش باشد.«قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنّاسِ» ۴ -اسلام،با آداب و رسوم جاهلی و خرافی مبارزه می کند. «لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها» ۵- برّ و نیکی را نباید از خرافات،عادات و سیره نیاکان بدست آورد،بلکه راه شناخت برّ، در چارچوب فرمان وحی و رهبران معصوم علیهم السلام و شیوه های منطقی است. «لَیْسَ الْبِرُّ... وَ لکِنَّ الْبِرَّ» ۶ -هرگاه راهی را بستید،راه صحیحی را نشان بدهید. «لَیْسَ الْبِرُّ... وَ لکِنَّ الْبِرَّ» ۷- ارزش مفاهیم دینی،زمانی است که در افراد جلوه کند.بجای اینکه بگوید:نیکی تقواست، فرمود: نیکی، متّقی است. «وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی» ۸- -بیراهه رفتن تقوا نیست.اگر از سیره عقلا واولیای خدا سرپیچی کنیم ونام آنرا تقوا وخودسازی بگذاریم منحرف شده ایم. «أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللّهَ» ۹ -بکارگیری روشهای نادرست و غیر منطقی برای انجام امور،خلاف تقواست.«وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللّهَ» ۱۰ -حفظ وقت و مراعات نظم در کارها و عبادات،یکی از مصادیق تقوا و فلاح است. «مَواقِیتُ لِلنّاسِ... لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» ۱۱- رستگاری،نهایت تکامل است.بسیاری از دستورات،برای رسیدن به تقواست،ولی در این آیه،تقوا مقدّمه ی رستگاری است. «اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» @alquran_ir
درس دویست و پانزدهم تفسیر آیه ۱۹۰ سوره از تفسیر نور وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ (۱۹۰) و در راه خدا با کسانی که با شما می جنگند،بجنگید ولی از حدّ تجاوز نکنید،که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی دارد. نکته ها: * در این آیه ضمن تصریح به ضرورت دفاع و مقابله در برابر تجاوز دیگران، یادآور می شود که در میدان جنگ نیز از حدود و مرزهای الهی تجاوز نکرده و متعرض بیماران،زنان، کودکان و سالمندانی که با شما کاری ندارند نشوید. قبل از دعوت آنان به اسلام،دست به اسلحه نبرید و شروع کننده جنگ نباشید و مقرّرات و عواطف انسانی را حتّی در جنگ مراعات کنید. * بعضی از صفات،در شرایط مختلف ارزش خود را از دست می دهند؛مثلا ترحّم یک ارزش است، ولی ترحّم بر پلنگ تیز دندان،ستمکاری بر گوسفندان است. و یا علم یک ارزش است،لکن گاهی ندانستن ارزش می شود.مثلا شبی که حضرت علی علیه السلام در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله به جای آن حضرت خوابید و پیامبر خدا هجرت نمودند،ارزش این فداکاری بدان است که حضرت علی نداند که کشته می شود یا نه.و اگر بداند که او را نمی کشند،افراد عادّی نیز حاضرند چنین عملی را انجام بدهند. به هر حال هر یک از سخاوت و شجاعت ممکن است در شرایطی کم ارزش یا پرارزش یا بی ارزش شود،لکن تنها صفتی که هرگز از ارزش نمی افتد،مسئله ی عدالت است که در هر زمان و مکان و نسبت به هر فرد،دوست یا دشمن یک ارزش است. @alquran_ir
درس دویست و شانزدهم ادامه تفسیر آیه ۱۹۰ سوره از تفسیر نور * برخورد با دشمن دو مرحله دارد: ۱- بی اعتنایی و اعراض. «دَعْ أَذاهُمْ»، «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ» ۲- خشونت و جنگ. «وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ»  «وَ قاتِلُوا... اَلَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ» * جنگ مسلمانان،برای دفاع از خود و دین خداوند است،لکن هدف دشمن از جنگ، خاموش کردن نور خدا؛ «لِیُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ» وبه تسلیم کشاندن مسلمانان است. «لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» پیام ها: ۱- دفاع و مقابله به مثل،از حقوق انسانی است.اگر کسی با ما جنگید ما هم با او می جنگیم. «قاتِلُوا... اَلَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ» ۲- هدف از جنگ در اسلام،گرفتن آب و خاک و یا استعمار و انتقام نیست،بلکه هدف، دفاع از حقّ با حذف عنصرهای فاسد و آزادسازی افکار و نجات انسان ها از خرافات و موهومات می باشد. «فِی سَبِیلِ اللّهِ» ۳- حتّی در جنگ باید عدالت وحقّ رعایت شود. «قاتِلُوا... لا تَعْتَدُوا» بارها قرآن با جمله ی «لاتعتدوا» سفارش کرده که در انجام هر فرمانی از حدود ومرزها تجاوز نشود. ۴- ظلم و ستم و ایستادگی در مقابل دین خدا،رشته ی محبّت الهی را پاره می کند. «إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ» ۵- تنها حضور در جبهه سبب قرب الهی نیست،بلکه محبوبیّت نزد پروردگار زمانی است که در جنگ عادل باشیم و حقوق را رعایت کنیم. «لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ» ۶- در جنگ،هدف باید فقط خدا باشد،نه هوسها،تعصّب ها،غنائم،ریا و سمعه.«فِی سَبِیلِ اللّهِ» ۷- حتّی در دفاع از حقّ طبیعی خود،باید خدا را در نظر گرفت.با آنکه آنان جنگ را علیه شما آغاز کردند و شما باید دفاع کنید،ولی باز هم« فِی سَبِیلِ اللّهِ »باشد. @alquran_ir
درس دویست و هفدهم تفسیر آیه ۱۹۱ سوره از تفسیر نور وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَ الْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتّی یُقاتِلُوکُمْ فِیهِ فَإِنْ قاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذلِکَ جَزاءُ الْکافِرِینَ (۱۹۱) و آنها را(بت پرستانی که از هیچ جنایتی ابا ندارند،)هرکجا یافتید بکشید و از (مکّه) همان جایی که شما را بیرون کردند،آنها را بیرون کنید و فتنه (شرک و شکنجه) از قتل بدتر است. و نزد مسجدالحرام با آنها جنگ نکنید، مگر آنکه آنها در آنجا با شما بجنگند، پس اگر با شما جنگ کردند، آنها را (در آنجا)به قتل برسانید.چنین است جزای کافران. نکته ها: * این آیه فرمان قتل و اخراج مشرکان را از مکّه صادر و دلیل آن را چنین بیان می کند که آنان سالها شما را شکنجه و آواره کرده اند و شکنجه از قتل سخت تر و شدیدتر است. پس شما نباید در مبارزه و جنگ با آنها سستی نشان دهید. سؤال:چرا شکنجه از قتل سخت تر است؟ پاسخ: در قتل،انسان از دنیا جدا ولی به آخرت می رسد، لکن در شکنجه،انسان نه به آخرت می رسد و نه از دنیا کام می گیرد. پیام ها: ۱- مقابله به مثل و خشونت با دشمن در مواردی لازم است. «وَ اقْتُلُوهُمْ» ۲- دفاع عادلانه،منحصر به جبهه و جنگ نیست. «وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ» ۳- حقّ وطن،از حقوق انسانی مورد پذیرش ادیان است. «أَخْرَجُوکُمْ» ۴- فتنه انگیز،مثل محارب است و باید به اشد وجه مجازات شود. «وَ اقْتُلُوهُمْ... أَخْرِجُوهُمْ... وَ الْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» ۵- حرم و مسجدالحرام مقدّس است،امّا خون مسلمانان مقدّس تر؛ و در اینجا مسئله اهمّ و مهمّ مطرح است. «لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتّی یُقاتِلُوکُمْ» ۶- همانگونه که در اصلِ جنگ نباید شما پیش دستی کنید، در شکستن مقدّسات هم نباید شما پیش دستی نمائید. «حَتّی یُقاتِلُوکُمْ» @alquran_ir