eitaa logo
شہیڋعݪي اݪـهاد؎اځمداݪځـسـيݩ🇱🇧
1.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
105 فایل
⸤ ﷽ ⸣ ‹شھادت‌پایان‌نیست،آغازاست‌› ‹ڪانال‌ #رسمۍ شهیدعلےالهادےحسین‌› ⸤♥🌱⸣ ●زیرنظرخـانواده‌شهید ●ولادت"¹⁵-¹²-¹³⁷⁷"-لبنان🇱🇧 ●شهادت"²⁷-³-¹³⁹⁵"-خلصةسوریه ارتباط با ما ↓ مجموعه های رسمی شهید ↓ @AlialHadiHussein کپی از مطالب کانال حلاله✅️
مشاهده در ایتا
دانلود
شہیڋعݪي اݪـهاد؎اځمداݪځـسـيݩ🇱🇧
حتما بخونید😎
بخشی از کتاب شمعون جنی: «محمد به محض اینکه جلیل گفت «ندارمش... نمی‌بینمش» گازش را گرفت و با سرعت برق و باد از ضلع غربی به طرف ضلع جنوبی رفت. شاید ده، دوازده ثانیه نشد که پیچید به طرف ضلع جنوبی و از دور موتور را دید. به جلیل گفت: «زود چهره‌نگاری کن ببینم کیه.» رسید به صد متر قبل از موتوری که کنار جوی پارک شده بود. همان‌جا توقف کرد و موتورش را خاموش کرد و با احتیاط به آن طرف حرکت کرد. ندوید؛ راه رفت، اما تند. می‌خواست ببیند چه می‌کند. جلیل گفت: «حاجی، چهره‌نگاری نمی‌شه!» محمد با تعجب گفت: «یعنی چی؟ یعنی تو بانک ما نیست؟» «باورش سخته، اما نه، نیست!» تا گفت نیست، محمد قدم‌هایش را بلندتر و سریع‌تر برداشت. وسط هروله‌اش پرسید: «جلیل، حداقل بهم بگو ایرانیه یا نه!» جلیل مکثی کرد و گفت: «به خدا ندارمش. هیچی ازش نداریم. مگه می‌شه؟» محمد رسیده بود به بیست متری موتور. پرید تو پیاده‌رو. همان‌طور که راه می‌رفت، به پشت‌سر و اطرافش نگاه انداخت. خیابان خیلی خلوت بود. صبح روز اربعین بود و کلاً آن منطقه حدود هفت صبح خیلی خلوت بود. به جلیل گفت: «جلیل، تمرکز نکن رو این بابا. حواسم بهش هست. ببین این دوروبر امنه؟ چیزی مشکوک نیست؟» جلیل دوربین را بالاتر برد و دوباره سیصد و شصت درجه رصد کرد و گفت: «نه، حاجی. چیزی به نظر نمی‌رسه. باز هم احتیاط کن، حاجی!» تا اینکه محمد رسید به سه، چهار متری‌اش. این‌قدر آرام قدم برمی‌داشت که حتی خودش هم صدای قدم‌هایش را نمی‌شنید. نزدیک‌تر شد. دید پیرمرد، چغر و گنده و سَروموسفید و به‌هم‌ریخته، نشسته روی خاک‌ها و به کاج آنجا تکیه زده و آرام‌آرام با انگشت اشاره‌اش خاک‌های کنار کاج را در حد دو، سه سانتی‌متر جابه‌جا می‌کند! چیزی مثل گِل‌بازی کودکان. محمد به‌جای اینکه حرف بزند، دومرتبه با نوک انگشتش زد به هندزفری. علامتی به جلیل بود که یعنی درخواست فوری نیروی پشتیبانی! جلیل گفت: «حله، حاجی. پونصد متر بالاتر و دویست متر پایین‌تر بچه‌ها آماده‌ان.»»
شہیڋعݪي اݪـهاد؎اځمداݪځـسـيݩ🇱🇧
-
یاد باد آنکه ذوب در ولایت بود... همو که در زندگی، احترام به ولایت فقیه را نه تنها در حرف که در عمل هم ثابت کرده بود.
اولین جلسه کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه بود. پس از سخنرانی، هنگامی که آقا در حال عبور از سالن کنفرانس بود، سیدحسن نصرالله، خودش را به آقا رساند و دست ایشان را بوسید. برایم کمی تأمل برانگیز بود. یک روز بعد که به دیدار سیدحسن نصرالله رفتم، قضیه را پرسیدم. سیدحسن گفت: امسال رسانه‌های جهانی مرا به عنوان "مرد سال" نامیده‌‌اند و در کشورهای عربی نیز عنوان "موفق‌ترین رهبر جهان عرب" را به من داده‌اند. دیروز چون مراسم به طور مستقیم در جهان پخش می‌شد، مناسب دیدم به همه بگویم که من "سرباز" رهبر انقلابم!
شہیڋعݪي اݪـهاد؎اځمداݪځـسـيݩ🇱🇧
اولین جلسه کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه بود. پس از سخنرانی، هنگامی که آقا در حال عبور از سالن
من سر باز سید علی هستم ای خواهران و برادران! برای ما و همه مسلمین در سراسر جهان یک ولی امر وجود دارد و حال اگر بیشتر مسلمانان نمی خواهند از ایشان تبعیت کنند مشکل خودشان است چنانچه پیش تر نیز بسیاری از مردم،از پیامبر و امامان معصوم تبعیت نکردند. امام خامنه ای همان امام خمینی است. ما ولی امری داریم که نائب امام مهدی (عج) است. اطاعتش بر ما واجب است .خدا بر ما منت نهاده که او را به ولایت امر ما برگزیده است. انتفاضه لبنان و قدرت ما مدیون نفس گرم و خدایی آیت الله خامنه ای است .
شہیڋعݪي اݪـهاد؎اځمداݪځـسـيݩ🇱🇧
-
و در وصیت‌نامه‌اش هم چنین نوشت: توصیه می‌کنم که برای خیر دنیا و اخرتتون ایمانتون‌ به رهبری حضرت امام خامنه ای دام ظله محکم و قوی باشه...
سید مقاومت.pdf
15.14M
📝 سید مقاومت 🌷 سید مقاومت یک شخص نبود، یک راه و مکتب بود، این راه همچنان ادامه خواهد داشت...
شہیڋعݪي اݪـهاد؎اځمداݪځـسـيݩ🇱🇧
-
گاهی فقدان یک عزیز مصیبتی است که اگر مرگ او شهادت نبود تا ابد قابل تسلی نبود.🖤😭
وصیت 🖤 بر روی سنگ قبرم بنویسید که "تشنه نابودی صهیونیست ها بوده و هستم و بهترین روزم ، روز نابودی صهیونیست هاست" کـانـال‌رسمےشھیدعلے الهادے حسین🌿 ♡jahad🇱🇧↷ 『@alshahid_ali_alhadi