💠آیا می دونستید یکی از قاتلین شهید #حمیدرضا_الداغی قبلا مرتکب قتل عمد شده و با وساطت بزرگان شهر و استان و باپرداخت دیه از قصاص در رفت تا جان جوان دیگری رو سلب کنه؟ هیچی،میخوام بگم واسه هر بی سروپایی وساطت نکنید،اجازه بدید جامعه از لوث این اشرار پاکسازی بشه، بنفع نوامیس خودتونه 🔰به #قرارگاه_سایبری 🇮🇷 بپیوندید ↙️ 🆔 @gharargahcayberi

✍🏻 یادداشتی برای تو 🔸رفیق من، دختر خوب، حواست هست چی شده؟؟!! وقتی میپرسم ازت چرا اینجوری میای بیرون؟ میگی به خودم ربط داره.. چشمتو ببند تا نبینی... حالا برای چیزی که فکر میکردی به خودت ربط داره، چراغ یه خونه خاموش شد وچشم یه مادر تا دنیا دنیاست به راه موند... آره عزیز جان ؛ دل بخواهی‌هات گاهی تاوانش یه قلب سوخته میشه ویه چشم پر خون... یه قابِ عکس و یه دنیا حسرت... رفیقم‌! من دشمن تو نیستم دلسوزی منو باور کن... #شهید_خوش_غیرت #شهید_حمیدرضا_الداغی @hamechizestan313

بیاین با مرور این تصاویر و نگاه به تصویر شهید حمیدرضا الداغی اشک بریزیم و سوگواری کنیم ... بعد غم و خشممون رو بریزیم تو ظرف شجاعتمون بریزیک تو ظرف غیرتمون بریزیک تو ظرف همت مون بسیج بشیم جهادی محکم شروع کنیم به امر به معروف و نهی از منکر صحیح نذاریم هیچ متدینی بمونه که امر به معروف و نهی از منکر نکنه!!! تبیین کنیدم#تبیین ریشه ی تمام بدبختی های ما فقط همینه ترک واجب امر به معروف و نهی از منکر بلند شیم امام زمان مون غریبه تنهاست ! تنها میفهمید؟ ‌

دیروز اصلا روز خوبی نبود. ذهن مارو برد همین نزدیکیا، وقتی که عده ای جوون و زن و بچه رو داشتن سلاخی میکردن با شعار آزادی! از شدت ناراحتی و غم سه هفته بیمار شده بودم و اصلا گویا انرژی و انگیزه ای برای خوب شدن نداشتم... ای شیعه های امیرالمومنین حالا فهمیدین خار در چشم و استخوان در گلو به چه حالتی میگن!!! خیلی سخته ولی سخت تر اینکه بدونیم تمام ما که این سالها چشم بر مشکلات و انحرافات جامعه و جوونا بستیم و گذاشتیم وضع جامعه به اینجا برسه مسئولیم!!! بیخود دنبال مقصر نگردیم! این ماییم که با سکوتمون تو انحراف اون جوونا و تباه شدنشون و کشته شدن این مرد با غیرت شریکیم!!! ما که با سکوتمون به تکثیر و رواج منکرات کمک کردیم!! بله ما!!! توی فیلم درگیری دیدین نامردمانی که مثل موش از این طرف و اون طرف خیابون در میرفتن! اف بر شرفشون و بر ما که یاد گرفتیم از ساکتین باشیم حتی اگر در دو قدمیمون جوونی رو دارن سلاخی میکنن!! حتی اگر جوونی طوری داره تو خیابون راه میره که خودش و بقیه رو به تباهی بکشونه!!! آخه این دنیای کثیف چی داره که توش عافیت طلب شدیم!! بی غیرته اون متدینی که بعد از این هم نسبت به جامعه اسلامی بیتفاوت باشه و فریضه امر به معروف و نهی از منکر به شیوه درست رو رها کنه! خدایا بدرگاه تو پناه میاریم! ما یتیمان امت پیامبریم!خدایا ما رو عفو کن و غیرت و همت و دیانت رو به ما برگردون... اللهم نشکوا الیک فقد نبینا و غیبت امامنا و شدت الفتن بنا و تظاهر زمان علینا.... 😭

تشییع باشکوه ‌پیکر شهید حمیدرضا الداغی در مشهد ‌🔹طنین فریاد «شهید غیرت سلام» در خیابان امام رضا 🎴به کانال #اخبار2020 بپیوندید 👇 @bisto20_irib @bisto20_irib @bisto20_irib @bisto20_irib

بازداشت عامل قمه‌کشی در یکی از مدارس کرج 🔹فرمانده انتظامی البرز: شخصی که به عنوان والدین یکی از دانش آموزان وارد مدرسه‌ای در کرج شده و اقدام به تهدید با قمه کرده بود توسط پلیس بازداشت شد. 🎴به کانال #اخبار2020 بپیوندید 👇 @bisto20_irib @bisto20_irib @bisto20_irib @bisto20_irib

رئیسی: بانک‌ها در تولید سرمایه‌گذاری کنند رئیس‌جمهور: 🔹سرمایه‌گذاران داخلی و پیشرانان اقتصادی، سرمایه‌شان را وارد بخش تولید کنند. 🔹بانک‌ها به جای خرید ساختمان و ویلا، پول‌ها را در تولید و اشتغال سرمایه‌گذاری کنند. 🔹هر کالای استانداردی که در داخل تولید می‌شود، نباید مشابه خارجی‌اش وارد شود. واردات بی‌رویه ممنوع است. 🎴به کانال #اخبار2020 بپیوندید 👇 @bisto20_irib @bisto20_irib @bisto20_irib @bisto20_irib

🔻اولین اعتراف قاتلان شهید الداغی 🔹دو جوانی که شهید آمر به معروف،‌ حمیدرضا الداغی را با ضربات چاقو به‌شهادت رساندند دارای سابقۀ کیفری هستند. #شهید_غیرت

🔥برهانی‌معاونت‌درقتل‌شهیدالداغی؟ 🔻 بنابر ماده۱۲۶قانون مجازات اسلامی؛ اشخاص زیر معاون جرم محسوب می‌شوند: 🔸هرکس، دیگری را ترغیب، تهدید، تطمیع، یا تحریک به ارتکاب جرم کند یا با دسیسه یا فریب یا سوءاستفاده از قدرت،موجب وقوع جرم گردد. 🔸هرکس وسایل ارتکاب جرم را بسازد یا تهیه کند یا طریق ارتکاب جرم را به مرتکب ارائه دهد 🔸هرکس وقوع جرم را تسهیل کند. 🔻فردی به نام #برهانی، که تلاش می کند عنوانهای ارزشمند حقوقدان و استاد دانشگاه و حوزوی را به انتهای خود وصل کند؛ در جریان مجازات کسانی که با اخافه، قمه و سلاح خیابان را بند آورده و ماموران یا مردم را مورد حمله قرار داده بودند با ادبیات شبه حقوقی و سوء استفاده غیرعلمی و فرصت طلبانه، با کمک باند گردن کلفت رسانه ای غربگرایان از این افراد شرور و محارب حمایت کرد. 🔻وی در در اواخر پاییز توییت کرد «در اعتراضات اخیر کسانی که دست به سلاح بردند هدف‌شان ترساندن ماموران امنیتی و انتظامی بود و اتفاقاً به دنبال ایجاد قوت قلب و تشییع مردم بودند»!!! 🔻نتیجه #تحریک و #ترغیب امثال برهانی، این می شود که اشرار #تشجیع شوند و آیت الله سلیمانی و شهید علیرضاشهرکی و همسرش را گلوله باران کنند و با چاقو گلوی طلبه مجروح جهانگیری پاره نمایند 🔻همچنین دشنه اشراری که چشم طمع به دختران میهن داشتند با پشت گرمی امثال برهانی و غربگرایان، جسم #حمیدرضا_الداغی را دریدند و برهانی تلویحا او را #نفله نامید!! 🔻آیا از دیدگاه قوه قضاییه معاونت جرم برای برهانی قابل بررسی نیست؟ 🔻آیا دانشگاه تهران، منفعلانه، کرسی حمایت از محاربین را حفظ می‌کند؟ ✍حمیدرضا ابراهیمی @Gaami_no

وقتی کسی که بهت ظلم میکنه میتونی به دوروش دلت رو خنک کنی😮‍💨 کوتاه و بلند 1⃣راه کوتاه چیه ⁉️ آب ریختن روی سوختگی تو هم سریع بعدش بهش فحش بده🤬 اینجوری سریع دلت خنک میشه🤤 اما اینکار مثل اب ریختن روی سوختگی بدنه، درسته که وقتی اب میریزی درد سوختگی کم میشه اما بعدش جای زخمت چرک میکنه🤕 راه بلندش اینه که برای اون کسی که بهت ظلم میکنه دعا کنی، اولش یکم سخته اما بعدش دلت خنک میشه🤗‼️ #سیدکاظم_روحبخش #تمثیلات

ܢ̣ـߊ‌ܝ‌ߊ‌ܔ: 🔴شهادت روی پیاده‌رو/ روایتی از نحوه شهادت حمیدرضا الداغی شهید غیرت سبزواری 📌شهادت روی پیاده‌رو 🔹ساعت به نُه و نیم نزدیک می‌شود؛ حمیدرضا دارد می‌رود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده یا هر چیز دیگری زیاد پر نمی‌زند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمی‌دمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟! 🔹چشم تیز می کند. می بیند سه پسر افتاده‌اند به جان دو دختر. نزدیک شان شده‌اند. چنگ می‌اندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک می‌کند دور مچ دختر، می گیرد می کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد می‌کند پا می گذارد توی پیاده رو. می رود که مثل همیشه مثل دفعه های پیش سد بزند جلوی آدم های نامردی که دنبال لذت طلبی اند. 🔹پسران می‌خواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته اند. دختر خودش را می‌کشد عقب. نمی‌دانم داد می زند کمک می‌خواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را می‌کشد. حمید که می‌بیند از آن طرف خیابان می آید. داد می‌زند که ول کنید چه کارش دارید؟! 🔹خودش را می رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمی‌دانم حمید آن لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن می‌زند بالا چاقو را از کمرش می کشد بیرون. حمید با لگد می رود سمت پسر. پسر دوم می پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می کند. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می رود. حمید نمی تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت هایش می رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه شان را کج می کنند می افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می شوند. نبوده اند انگار هیچ وقت. 🔹دو پسر حمید را ول می کنند می ایستند جلویش چیزهایی می گویند. حمید جواب می دهد دستش را می گیرد سمت شان. سه مرد از پشت حمید پیدای شان می شود. یکی از مردها می رود دو پسر را دور می کند. 🔹خون دارد از از زیر پوست حمید می آید. بالا بافت های لباسش را رد میکند میرسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه اش هم خون زده و درد می‌کند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می کشد قلبش می زند. نمیدانم دارد به چه فکر می کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است. 🔹یک موتوری می رسد. حمید را که می بیند سوارش می کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی دانم موتور سوار به حمید چیزی میگوید یا نه. فقط گاز می دهد سمت چهار راه دادگستری. می رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می گوید: «تلوتلو میخورد». موتورسوار تا می آید کاری کند حمید می افتد روی آسفالت. ترافیک می شود. مردم دوره می کنند. مغازه دارها سرک می کشند قاطی جمعیت می شوند. حمید دردش آمده چیزی می گوید: - کمک 🔹یک نفر زنگ می زند115. اورژانس زود می رسد. حمید را میبرند تو. تا میرسد بیمارستان رفته است توى کما. 🔹آوا نشسته است ثانیه میشمارد پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می‌ گیرد می گوید: بابا نیومده کجاست؟