eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
907 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
705 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 برادر فرمانده شهید تخریب لشگر10 میگفت : شهید سید مرتضی مساوات شب قبل از شهادتش خواب دیده بود و به من گفت: برادر عبدالله من شهید میشم وقتی با من خداحافظی کرد و با من روبوسی کرد بوی شهادت میداد. راوی:برادرشهید @alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌺 🌹🍃فرمانده مهندسی رزمی و تخریب🌹🍃 ✍️: راوی: فرمانده ما شهید حاج ارادت عجیبی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت. گریه بر فاطمه زهراء سلام الله علیها برای ایشون جایگاه خاصی داشت. اوایل بهمن سال 64 بود و از جایی برمیگشتیم پشت وانت نشسته بودیم . وانت اطاقدار بود و ایشون همیشه از فرصت ها استفاده میکرد روش رو به من کرد و گفت : مرشد برامون بخون است. من هم به جهت علاقه ای که به حاجی داشتم اجابت کردم و سلامی به حضرت زهراء(س) دادم و اشعاری خوندم از همون ابتدا حاجی سرش رو بین زانوهاش گذاشت و تکان شونه هاش شروع شد . خوندن من که تموم شد حاجی کف وانت رو خیس کرده بود. حاجی مزد این همه اخلاص رو از بی بی دو عالم گرفت و چند روز بعد و در (شهادت به روایت 95 روز) در حین هدایت دستگاههای برای احداث خاکریز در خط اول به شهادت رسید. 🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🍃🌷 @ALVARESINCHANNEL
🍀🍀🍀🍀🍀🌹🍀🍀🍀🍀🍀🌹 🌹 ✅ و سردار عرصه سیاست برادر جانباز دکتر حاج علیرضا زاکانی برای تقویت ایثارگری کرد. این خط شکنی و میدان داری ارثیه فرمانده اش بود به بچه هاش یاد داد این من نیستم که شما را برای باز کردن معبر در میدان مین در ظلمات و تاریکی شب انتخاب میکنم بلکه خداوند عالمیان است که به شما نظر میکند و انتخاب میشوید. و شما که انتخاب میشوید برای باز کردن مسیر امن برای عبور مجاهدان راه خدا در حقیقت هادیان سبیل الله هستید و هادیان سبیل دل به خدا میسپارند و بدور از هرگونه عجب و ریا به وظیفه می اندیشند. یاد اون روزهای خوب بخیر. ✅ شهید نوریان به بچه هایی که به گردان ها برای معبر زدن و عبور نیروها از مامور میکرد سفارش داشت که برادرها : بعد از اینکه با توکل به خدا باز شد و به سلامت نیروها رو عبور دادید و با دشمن درگیر شدند شرعا دیگه مجاز نیست توی خط بمونید. درسته شما سرستونید و از همه جلوتر هستید و درگیری با دشمن برای شما که به منطقه آشنایی کامل دارید خیلی مطلوب است و کیف میکنید. اما انجام تکلیف مطلبوبتر است.سریعا به عقب برگردید و برای ماموریت دیگه کنار دست ما باشید تا در وقت نیاز دست ما خالی نباشه. چقدر این سفارش امروز بدرد خورد. و حاج علی زاکانی بهش عمل کرد ماموریت گرفت و راه را باز کرد و خاطرش جمع شد که نیروها به سلامت عبور کردند و به فرمان فرمانده اش عمل کرد و برگشت. ما برای خدا میجنگیم و خدا هم حاظر و ناظر ماست به قول ما وقت زیاد نداریم وقت تنگ است باید از ثانیه ها استفاده کرد. شهدا همیشه به یاد ما هستند و از ما دستگیری میکنند سعی کنیم از شهدا دور نشویم @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 برادر فرمانده شهید تخریب لشگر10 میگفت : شهید سید مرتضی مساوات شب قبل از شهادتش خواب دیده بود و به من گفت: برادر عبدالله من شهید میشم وقتی با من خداحافظی کرد و با من روبوسی کرد بوی شهادت میداد. راوی:برادرشهید @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 برادر فرمانده شهید تخریب لشگر10 میگفت : شهید سید مرتضی مساوات شب قبل از شهادتش خواب دیده بود و به من گفت: برادر عبدالله من شهید میشم وقتی با من خداحافظی کرد و با من روبوسی کرد بوی شهادت میداد. راوی:برادرشهید @alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌺 🌹🍃فرمانده مهندسی رزمی و تخریب🌹🍃 ✍️: راوی: فرمانده ما شهید حاج ارادت عجیبی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت. گریه بر فاطمه زهراء سلام الله علیها برای ایشون جایگاه خاصی داشت. اوایل بهمن سال 64 بود و از جایی برمیگشتیم پشت وانت نشسته بودیم . وانت اطاقدار بود و ایشون همیشه از فرصت ها استفاده میکرد روش رو به من کرد و گفت : مرشد برامون بخون است. من هم به جهت علاقه ای که به حاجی داشتم اجابت کردم و سلامی به حضرت زهراء(س) دادم و اشعاری خوندم از همون ابتدا حاجی سرش رو بین زانوهاش گذاشت و تکان شونه هاش شروع شد . خوندن من که تموم شد حاجی کف وانت رو خیس کرده بود. حاجی مزد این همه اخلاص رو از بی بی دو عالم گرفت و چند روز بعد و در (شهادت به روایت 95 روز) در حین هدایت دستگاههای برای احداث خاکریز در خط اول به شهادت رسید. 🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🍃🌷 @ALVARESINCHANNEL
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌺 فرمانده مهندسی رزمی و تخریب ✍️: راوی: فرمانده ما شهید حاج ارادت عجیبی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت. گریه بر فاطمه زهراء سلام الله علیها برای ایشون جایگاه خاصی داشت. اوایل بهمن سال 64 بود و از جایی برمیگشتیم پشت وانت نشسته بودیم . وانت اطاقدار بود و ایشون همیشه از فرصت ها استفاده میکرد روش رو به من کرد و گفت : مرشد برامون بخون است. من هم به جهت علاقه ای که به حاجی داشتم اجابت کردم و سلامی به حضرت زهراء(س) دادم و اشعاری خوندم از همون ابتدا حاجی سرش رو بین زانوهاش گذاشت و تکان شونه هاش شروع شد . خوندن من که تموم شد حاجی کف وانت رو خیس کرده بود. حاجی مزد این همه اخلاص رو از بی بی دو عالم گرفت و چند روز بعد و در (شهادت به روایت 95 روز) در حین هدایت دستگاههای برای احداث خاکریز در خط اول به شهادت رسید. 🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🍃🌷 @ALVARESINCHANNEL
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌺 فرمانده مهندسی رزمی و تخریب ✍️: راوی: فرمانده ما شهید حاج ارادت عجیبی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت. گریه بر فاطمه زهراء سلام الله علیها برای ایشون جایگاه خاصی داشت. اوایل بهمن سال 64 بود و از جایی برمیگشتیم پشت وانت نشسته بودیم . وانت اطاقدار بود و ایشون همیشه از فرصت ها استفاده میکرد روش رو به من کرد و گفت : مرشد برامون بخون است. من هم به جهت علاقه ای که به حاجی داشتم اجابت کردم و سلامی به حضرت زهراء(س) دادم و اشعاری خوندم از همون ابتدا حاجی سرش رو بین زانوهاش گذاشت و تکان شونه هاش شروع شد . خوندن من که تموم شد حاجی کف وانت رو خیس کرده بود. حاجی مزد این همه اخلاص رو از بی بی دو عالم گرفت و چند روز بعد و در (شهادت به روایت 95 روز) در حین هدایت دستگاههای برای احداث خاکریز در خط اول به شهادت رسید. 🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🍃🌷 @ALVARESINCHANNEL
برادر فرمانده شهید تخریب لشگر10 میگفت : شهید سید مرتضی مساوات شب قبل از شهادتش خواب دیده بود و به من گفت: برادر عبدالله من شهید میشم وقتی با من خداحافظی کرد و با من روبوسی کرد بوی شهادت میداد. راوی:برادرشهید @alvaresinchannel