eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
908 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
705 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 و راوی :جعفرطهماسبی دشمن تحرکاتش رو شروع کرده بود و ما توی تهرون پیگیر دوا و درمان مصدومیت شیمیایی بودیم. از یک طرف هم که اون روزها توی تهرون راه افتاده بود و یه عده هم به عنوان مجمع روحانیون علم به دست گرفته بودند و به قول بچه های جبهه دعوا بین "یت و یون " بود. یه عده طرفدار جامعه روحانیت بودند و از منش سیاسی اونها پیروی میکردند و یه عده هم هواخواه مجمع روحانیون بودند. تقریبا حرف از مسئله ی اصلی که جنگ بود کمتر زده میشد. عمده رزمندگان لشگر سیدالشهداء علیه السلام یا در مرخصی بودند یا گرفتار دوا و دکتر. فرمانده ما حاج آقا فضلی هم به علت شدت مجروحیتش در عملیات بیت المقدس 4 دوره درمانش رو میگذروند. از جبهه هم فقط خبرهای تلخ میومد ... اواخر فروردین 67 بود که برای عیادت یه تعداد از بچه های تخریب که توی بیمارستان لقمان بستری بودند رفته بودم که خبر اومد فاو رو دشمن گرفته.. اونقدر این خبر برای بچه ها درد آور بود که سوزش طاول هاشون رو فراموش کردند . همون روزها هم سکوهای ما رو آمریکایی ها توی خلیج فارس زدند . اون موقع عقبه گردان ها و واحدهای لشگر10 درحاشیه شهرستان میاندوآب بود. ماه رمضان شروع شده بود و با تعدادی از بچه های تخریب که یک مقدار سر پا بودند و امکان ادامه درمان در جبهه وجود داشت خودمون رو به میاندوآب رسوندیم. به محض رسیدن آماده شدیم برای ماموریت مین گذاری و تله گذاری مقابل دشمن در منطقه عملیاتی ماووت ... هنوز شهرماووت دست خودمون بود و بچه های رزمنده روی ارتفاعات مشرف به شهر ماووت مقابل داشمن خط پدافندی داشتند... چند روزی اونجا بودیم... شبها توی چادروقت خواب سمفونی سرفه داشتیم..بچه هایی که شیمیایی خورده بودن و ریه هاشون آسیب دیده بود سرفه شون شروع میشد و دیگران را از خواب محروم میکردند. روزهای آخر خرداد ماه 67 بود که گفت: گفتند بیایید جنوب.. ما هم یاد گرفته بودیم که درجواب حرف فرمانده چرا نگیم.. من هم وسایلم رو جمع کردم و با تعدادی از بچه ها روانه جنوب شدیم. رفتیم و اونجا گفت باید بریم و چند دست لباس غواصی برداشتیم و همراه برادر وحید بهاری و چند نفر دیگه عازم جزیره شدیم. خط پدافندی لشگر10 در در کنار جاده خندق بود. ساعت 10 شب به سنگر مسوول محور رسیدیم. هوا خیلی گرم بود و به شدت هم دم داشت. شام رو خوردیم و برای استراحت به سنگربچه های تخریب رفتیم... سنگر بچه های تخریب خیلی گرم بود شهید ناصر یه پتو زیر سرش لوله کرد و خوابید و من هم از ترس موش های جزیره که گربه رو فراری میدادند توی اون گرما رفتم توی کیسه خواب و زیپش رو تا خرخره بالا کشیدم.. هنوز چشممون گرم نشده بود که سرفه های حاج ناصر شروع شد. من هم سرفه میکردم . سرفه هام خیلی خفیف بود اما حاج ناصر با سرو صدا و خلط سرفه میکرد. اون شب تا صبح خواب نرفتیم و بعد از نماز صبح که یک مقدار هوا روشن شد با قایق رفتیم برای سرکشی به موانع مقابل دشمن.. در مسیر که میرفتیم به حاج ناصر گفتم : حاج ناصرغلط نکنم یه خبرهایی هست. نگاه کن آب خیلی بالا اومده. دفعه قبل که اینجا اومدیم پاسگاه های شناور، داخل نیزارها کاملا استتار شده بود اما الان قشنگ با بالا اومدن آب در تیر رس دشمن هستند. به یکی از پاسگاهها که از همه به خط دشمن نزدیک بود رسیدیم. قایق پهلو گرفت و پیاده شدیم. فرمانده پاسگاه منتظرمون بود. بلا فاصله رفتیم سراغ موانع... سیم خاردار و مین هایی که چند ماه قبل کار گذاشته بودیم بیش از یک متر زیر آب رفته بود و براحتی با قایق میشد از روی اون عبور کرد. فرمانده پاسگاه نگران بود. میگفت شبها از سمت دشمن سر و صدا زیاد میاد. حاج ناصر یه خورده دلداریش داد و رو به من کرد و گفت : جعفرلباس غواصی بپوش و یه سری به مین ها و موانع بزن. من هم با اکراه لباس پوشیدم.. چون تازه طاول ها ی روی بدنم رو چرب کرده بودم و مضافا میدونستم آب جزیره خیلی شوره و به محض رسیدن به زخم ها اذیتم میکنه. پریدم توی آب و یه مقدار بدنم خیس شد و از آب بالا اومدم و لباس غواصی رو تنم کردم و وارد آب شدم. با احتیاط بالای سر موانع رفتم و از داخل عینک غواصی اطراف مین های کار گذاشته شده داخل آب رو چک کردم. سیم تله ها تکون نخورده بود و آماده انفجار بود اما سطح آب ، همه ی موانع رو پوشونده بود. چند تا پاسگاه دیگه رو هم رفتیم و نتیجه این شد که بایستی دوردیف سیم خاردارتوپی به موانع اضافه بشه و یک ردیف مین جهنده M16 هم با ارتفاع آب، روی دستک های بلند کار بگذاریم. ادامه دارد............. حتما دنبال کنید @alvaresinchannel
✅25 ذی القعده اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند جان به قربان تو آقا که حج فقرایی @alvaresinchannel
ادامه خاطره و راوی :جعفرطهماسبی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 برای مهار ها روی آب باید از نبشی استفاده میکردیم . حالا نه نبشی به اندازه مورد نیاز داشتیم و نه سیم خاردار توپی در دسترس بود. سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت مهندسی رزمی قرارگاه داخل جزیره و سراغ نبشی و سیم خاردار گرفتیم .. متاسفانه دست خالی برگشتیم. در مسیر برگشت به قرارگاه بچه های توی جزیره سر زدیم اون ها سیم خاردار داشتند و در اختیار ما گذاشتن اما نبشی پیدا نکردیم و قرار شد حاج ناصر به اهواز بره و از اردوگاه کوثر بیاره… راستش موقع رفتن حاج ناصر به اهواز من خیلی نگران بودم و احتمال میدادم امشب و فردا شب عراق حمله کنه…هر چی اصرار کردم من رو هم ببرید قبول نکردن. من به اتفاق چند تا از بچه های تخریب در جزیره موندیم تا اونها رفتند و برگشتند. با هر مشکلی بود دور و اطراف پاسگاههای شناور در آب رو با مین هایی که روی دستک ها نصب شده بود با سیم تله ها مسلح کردیم وسیم خاردارها رو هم جلوش داخل آب کشیدیم و موانع آبراهه هایی که احتمال نفوذ دشمن ازش بود با مین وسیم خاردار مسدود کردیم و چند تا عکس یادگاری گرفتیم و از جزیره بیرون اومدیم…. وقت بیرون اومدن از جزیره مجنون این شعر رو زمزمه میکردیم این شعری بود که شهید غلامحسین رضایی توی سختی های کار درجزیره مجنون زمزمه میکرد بار الها جزیره مجنون … شده گلگون ایخدا برسون…. امام زمون.. ما از جزیره رفتیم اهواز و بعدش هم و از اونجا با رفتیم سردشت وبه جمع بچه های تخریب درمنطقه عملیاتی ماووت پیوستیم.. و اونجا خبر دار شدیم عراق جزیره مجنون رو با بمباران وسیع شیمیایی تصرف کرده… ۴ تیرماه جزیره مجنون به دست دشمن افتاد و روز ۲۲ تیرماه سردار از آسمانی شد یاد اون روزهای خوب بخیر @alvaresinchannel
قبل از سقوط در اواخر خردادماه 1367 با سردار شهید حاج ناصر اربابیان معاون گردان تخریب لشگر10 تازه از بستر بیماری جدا شده بودیم و حال وروز خوشی هم نداشتیم…خبر دارشدیم که دشمن داره توی جزیره مجنون تحرکاتی انجام میده خودمون رو رسوندیم تا مقابل دشمن و داخل آب مین گذاری کنیم… هردوی ما بدنمون پر بود از طاول و آب تلخ وشور جزیره هم سم مهلکی برای زخم های ما بود…. با حاج ناصر رفتیم داخل کمین های توی خط مقدم…. وحید بهاری هم همراه ما بود و دوربین هم برده بودیم و آخرین عکس رو با هم به یادگار گرفتیم… عینک برای خوش تیپی به چشم نزدیم عینک دودی برای اینه که آفتاب چشم های ما رو اذیت نکنه…شهید اربابیان اهل شلوارکردی پوشیدن نبود و همیشه از جهت ظاهری آراسته بود…شلوار گشاد رو برای این پوشیده که طاول ها پاهاش اذیتش نکنه…یادش بخیر (جعفرطهماسبی) @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 (رزمندگان تخریب لشگر10سیدالشهدا ) 🔸 مکان : 🔶زمان : جمعه ۲۶خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۰ بلوارابوذربین پل ۵و۶ خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش) ✅✅ لطفا" از آوردن و پارک خودرو و تجمع در داخل کوچه شهید تابش جدا" خودداری فرمائید. @alvaresinchannel
همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت، مزار عاشقان و عارفان و دل سوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. (امام خمینی ره) خدایی سلام الله علیها دارالشفاست حس وحال گلزار شهدای تهران عصرهای پنجشنبه وشب های جمعه قابل وصف نیست باید توی این سرزمین قرار بگیری تا حالش رو ببری در یک جا آرمیده و محل نزول رحمت الهی است حال و هوای جبهه رو اونجا میتونی استشمام کنی همه هستند مگر نه اینکه شهیدان زنده هستند .. یعنی اینکه ما پیش زنده ها میریم. از لحظه ای که وارد حریم شهدا میشی انگار آغوش باز میکنند و تو رو در آغوش میکشند. اصلا طول زمان تا وقتی که میونشون هستی معنی نداره مخلص کلام اینکه تعالی در چند دقیقه ای ماست و یه عده دارند از تشنگی تلف میشند. اوج لذت شبهای جمعه گلزار شهدای تهران موقع نماز مغرب و عشاست.چون همه از گوشه و کنار جمع میشوند و در یک صف به نماز می ایستند. و بعد از نماز و تا پاسی از شب ، شب های دوکوهه قابل تکرار است. هر قطعه ی شهدا جای جنگ شده دل دنیاگرفته ی ماهم بهردیدار یار تنگ شده 🌹 🌹🌹 🌹🌹🌹@alvaresinchannel
🟢 جلسه تدوین حماسه رزم (ع) با حضور فرماندهان گردان ها و واحدهای این یگان در سالن همایش های برگزار شد. درابتداسردار سادات حسینی فرمانده تیپ حضرت عبدالعظیم(ع) دربیاناتی به اهداف تشکیل قرارگاه فرهنگی وپژوهشی تیپ اشاره داشت واینکه بعد از 40 سال پرداختن به حماسه رزم رزمندگان تیپ عبدالعظیم(ع)با عنایت شهدا صورت میگیردو ابراز امیدواری کردکه به مدد شهدا با همه ی سختی ها و همراهی رزمندگان و پیشکسوتان ثبت و جمع آوری خاطرات و اسناد دلاوری رزمندگان و شهدای مظلوم انجام خواهد شد و انشاءالله این سرمایه برای آیندگان ذخیره خواهد شد. در این مراسم حاضرین با معرفی خود و مسولیتشان در تیپ حضرت عبدالعظیم(ع) قول همکاری در تدوین حماسه رزم این یگان را تسریع نمودند... سردار عامری معاون فرهنگی و تبلیغات تیپ در خصوص اهمیت تدوین حماسه رزم تیپ دیگر سخنران این مراسم بود و مقرر شد تا زمان سالگرد تاسیس تیپ حضرت عبدالعظیم در دیماه بخشی از اسناد و مدارک و دست نوشته های جمع آوری شده رونمایی شود. ✅ تیپ حضرت عبدالعظیم علیه السلام متشکل از رزمندگان شهرستان های استان تهران خصوصا شهرستان ری ، ورامین و شمیرانات در دیماه سال 1362 با 4 گردان به عنوان پشتیبان تیپ سیدالشهداء(ع) تشکیل شد و در عملیات خیبر و در روزهای سخت جزیره مجنون توسط تیپ سیدالشهداء(ع) به فرماندهی شهید حاج کاظم رستکار به کار گرفته شد و حماسه رزمندگان این یگان در روزهای 16 و 17 و 18 اسفند در پد شرقی جزیره مجنون به ثبت رسید. 🔷 تیپ حضرت عبدالعظیم در عملیات خیبر بیش از 250 شهید و صدها جانباز تقدیم نموده است @alvaresinchannel
سی و هفت سال گذشت طلبه و تخریبچی شهید حسین شعبانی شهادت: جزیره مجنون 27 خرداد ماه 65 ✅اواخر خرداد ماه سال 65 بود . دشمن در تحرکاتی داشت و به ماموریت دادند که با دشمن مقابله کند.. هم مامور شدند برای جلوگیری از تحرکات دشمن جنوبی خیبر رو کنند. و در این ماموریت به شهادت رسید. @alvaresinchannel
برای چی؟؟؟؟؟؟ 🔷اینجا منطقه عملیاتی فکه است همونجا که رزمندگان لشگر 10 در اردیبهشت ماه سال 1365 با انجام عملیات سیدالشهداء(ع) دشمن را سرکوب کردند.دشمن در این منطقه میدان مین وسیعی احداث کرده بود و بچه های تخریب ل10 ماموریت پاکسازی میدان مین رو داشتند. شی عملیات دشمن بعثی برای روشنایی منطقه درگیری منورهای زیادی زده بود و این گلوله ها داری چتر سفید رنگی بود که بچه ها دوست داشتن به یادگاری داشته باشن..و حالا این ها وسط میدون مین سر چتر منور دارن کشتی میگیرن. ازسمت راست ✅ حاج علی روح افزار احمدخسروبابایی قاسم مقیسه ماه رمضان سال 65 @alvaresinchannel
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🌾 🍂🍂 سالروز تشکیل به فرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت (ره) گرامی باد 🌹 @alvaresinchannel
بسم رب الشهدا و الصدیقین "اطلاعیه برگزاری مراسم" * یادواره شهدای گردان مهندسی رزمی * هیات متوسلین به حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) 🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 * روز یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ * مصادف با ۲۹ ذی القعده ۱۴۴۴ شب شهادت امام محمد تقی(جواد الائمه) علیه السلام 🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 * شروع مراسم: از ساعت ۱۷ تا نماز جماعت مغرب و عشاء * بانی: اعضای محترم هیات امناء * آدرس: "قطعه ۲۹ بهشت زهرا سلام الله علیها" برگزار میگردد.
بیست و هفتم خرداد در این روز فرمانده دوست داشتنی و یادگار شهدا فرماندهی را عهده دار شد. 38 سال قبل در چنین روزی بود که حاج علی 24 ساله با حکم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان فرمانده لشگر10 معرفی شد.حاج علی قبل از فرماندهی تیپ سیدالشهداء(ع) فرماندهی تیپ المهدی(ع) در عملیات های فتح المبین و بیت المقدس و لشگر27 حضرت رسول(ص) در عملیات های والفجر مقدماتی را عهده دار بود.. ✅ اولین عملیات با هدایت فرمانده جدید در روز 25 مرداد ماه 1364 و در منطقه عمومی فکه با نام انجام شد. 🔷 حکم تاسیس تیپ سیدالشهداء(ع) قبل از عملیات بیت المقدس به نام شهید محسن وزوایی زده شد و بعد از شهادت این شهید ، سردار شهید حاج علیرضا موحد دانش و شهید حاج کاظم رستگار و برادر محمد خزاعی فرماندهی این تیپ را عهده دار بودند و از خرداد سال 1364تا پایان دفاع مقدس و حتی سال های بعد از جنگ نیز یردار حاج علی فضلی سکاندار لشگر10 بود یاد و خاطره این چهره ماندگار مردانگی و غیرت گرامیباد و خدا سایه او را مستدام بدارد. @alvaresinchannel
هدایت شده از روایت نور
40.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پسرک فلافل فروش ، شهید محمدهادی ذوالفقاری 🥀 قطعه ۲۶ ، ردیف ۱ ، شماره ۲۵ ⚜ معرفی شهید ذوالفقاری 🎞 مستند عارف مسلح 📚 کتاب پسرک فلافل فروش 🆔@revayatenoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا ✅سردار تخریبچی حاج جعفر جهروتی زاده 🔷 ازموسسین لشگر 27 حضرت رسول(ص) و فرمانده گردان تخریب @alvaresinchannel
تدوین حماسه رزم تیپ حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام کلید خورد