eitaa logo
الزهرا ۶
91 دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 ✍ مرا کلامی هم‌وزن این همه غفلت تو نیست 🔹پیرمردی در حجره خود در بازار نشسته بود که عارفی از کنار حجره او گذر کرد. 🔸پیرمرد سریع به بیرون حجره رفت و او را گفت: ای عارف! شرف حضور در حجره ما بر من ببخش و مرا نصیحتی کن. 🔹عارف اجابت نمود و در حجره داخل شد. 🔸پیرزنی برای گرفتن شکر به حجره او آمد و سکه کم‌ارزشی داشت که اندازه سکه خود از پیرمرد شکر خواست. 🔹پیرمرد گفت: مرا ببخش، سنگ معادل سکه تو ندارم تا شکر بر تو وزن کنم. 🔸پیرزن ناامید و شرمنده رفت. پیرمرد عارف را شربتی مهیا کرده تا برای موعظه او بر منبر رود. 🔹عارف گفت: ای پیرمرد! امروز دیدم در گذر این همه عمر، از این همه مرگ و نیستی و رهاکردن ثروت دنیا بر وراث، تو هیچ پند و عبرتی نگرفته‌ای. پس اگر من هم تو را پندی دهم، بی‌گمان آن را هم نخواهی گرفت. 🔸تو را سنگی معادل سنگ آن پیرزن نبود که شکر بر او وزن کنی و مرا کلامی هم‌وزن این همه غفلت تو نیست که تو را کمترین پندی وزن کنم و بفروشم. 🔹تو اگر دنبال آن بودی که مدیون او نشوی، به‌جای دست خالی رد کردن او، شکر بیشتر می‌دادی و از خویشتن می‌بخشیدی.
🔅 ✍ از آنچه دوست دارید ببخشید تا به نیکی برسید 🔹در یک رستوران در یکی از ایالت‌های آمریکا خانم گارسون منوی غذا را به یک زن‌وشوهر داد. 🔸قبل از اینکه آن دو به لیست غذاها نگاهی بیندازند از او خواستند که ارزان‌ترین غذا را برایشان بیاورد، چون به حد کافی پول ندارند و به‌خاطر مشکلاتی که شرکتشان با آن مواجه شده، چند ماه است حقوقشان را دریافت نکرده‌اند. 🔹خانم گارسون که ساره نام داشت خیلی فکر نکرد و یک غذا به آنان پیشنهاد کرد و آن دو هم که فهمیدند ارزان‌ترین غذاست، بلافاصله پذیرفتند. 🔸او غذایشان را آورد و آن‌ها با اشتها آن را خوردند. 🔹قبل از رفتن، فاکتور را از گارسون تقاضا کردند. او با کیف مخصوص فاکتورها که یک ورق در آن گذاشته بود، برگشت. 🔸در آن ورق نوشته بود: «من به‌خاطر وضعیت مالی‌تان پول غذای شما را شخصا پرداخت کردم و این ۱۰۰ دلار را هم به‌عنوان هدیه به شما می‌دهم. این کمترین چیزی است که می‌توانم برای شما انجام دهم. تشکر از لطف شما. ساره» 🔹زن‌وشوهر با خوشبختی زائدالوصفی از رستوران خارج شدند. 🔸جالب‌توجه اینکه ساره علی‌رغم وضعیت مادی سختش از پرداخت پول فاکتور غذای آن زن‌وشوهر احساس خوشبختی زیادی می‌کرد. 🔹او حدود یک سال بود که برای خرید لباسشویی تمام‌اتوماتیک رؤیایی‌اش پول پس‌انداز می‌کرد و هدردادن هر مبلغی زمان رسیدن به این لباسشویی رؤیایی را به تاخیر می‌انداخت. او لباس‌هایش را با یک لباسشویی قدیمی می‌شست. 🔸ولی چیزی که خیلی او را ناراحت کرد سرزنش دوستش بود که وقتی از ماجرا باخبر شد این کارش را رد کرد، چراکه خود و کودکش را از پولی که برای خریدن لباسشویی به آن نیاز داشتند محروم کرده بود. 🔹قبل از اینکه به‌خاطر سرزنش دوستش پشیمانی در وجودش رخنه کند، مادرش به او زنگ زد و با صدای بلند گفت: چه‌کار کردی ساره؟ 🔸او با صدای گرفته و لرزانی جواب داد: من کاری نکردم. چه اتفاقی افتاده؟ 🔹مادرش جواب داد: فیس‌بوک در تحسین تو و کاری که کردی غوغا کرده است. اون آقا و خانم که پول غذایشان را پرداخت کردی، نامه تو را در حسابشان در فیس‌بوک گذاشتند و تعداد زیادی آن را لایک کردند. من به تو افتخار می‌کنم. 🔸بلافاصله بعد از زنگ مادرش دوست زمان تحصیلش به او زنگ زد و گفت نامه‌اش ویروس‌وار در تمام سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی در حال پخش است. 🔹به‌محض اینکه حساب فیس‌بوک را باز کرد با صدها نامه از مجریان تلویزیون و خبرنگاران روبه‌رو شد که از او تقاضای مصاحبه درباره این اقدام متمایزش می‌کردند. 🔸روز بعد ساره مهمان یکی از مشهورترین و پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیونی آمریکا بود. برنامه به‌صورت مستقیم پخش می‌شد. 🔹مجری برنامه یک لباسشویی تمام‌اتوماتیک بسیار لوکس و یک تلویزیون مدل‌بالا و ۱۰هزار دلار به او تقدیم کرد و از یک شرکت الکترونیکی کارت خرید مجانی به مبلغ ۵۰۰۰ دلار دریافت کرد و به‌خاطر این رفتار انسانی بزرگ هدایایی به‌سویش سرازیر شد که قیمتشان به ۱۰۰هزار دلار می‌رسید. 🔸دو پرس غذا به قیمت ۲۷ دلار به‌اضافه ۱۰۰ دلار زندگی‌اش را تغییر داد. 💢 کرم این نیست که آنچه نیاز نداری ببخشی. کرم این است که آنچه را که خیلی به آن نیاز داری ببخشی. 🔻سخنی بلیغ‌تر و بزرگ‌تر و ژرف‌تر از سخنان خداوند متعال وجود ندارد که می‌فرماید: 💠 هرگز به نیکی نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید. (آل‌عمران:۹۲) ‌‌‌‌‎‌ 🆔 @Masaf
🔅 ✍ گاهی گمان نمی‌کنی ولی خوب می‌شود 🔹مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. 🔸از چوپانی در آن حوالی پرسید: چه کسی بر مرده‌های شما نماز می‌خواند؟ 🔹چوپان گفت: ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آن‌ها را می‌خوانم. 🔸مرد گفت: خب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان! 🔹چوپان مقابل جنازه ایستاد و چندجمله‌ای زمزمه کرد و گفت: نمازش تمام شد! 🔸مرد که تعجب کرده بود، گفت: این چه نمازی بود؟ 🔹چوپان گفت: بهتر از این بلد نبودم. 🔸مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت. 🔹شب‌هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد. 🔸از پدر پرسید: چه شد که این‌گونه راحت و آسوده‌ای؟ 🔹پدرش گفت: هرچه دارم از دعای آن چوپان دارم! 🔸مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست تا بگوید کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده. 🔹چوپان گفت: وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد، به خدا گفتم: «خدایا! اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش زمین می‌زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می‌کنی؟» 💢گاهی دعای یک دل صاف از صد نماز یک دل پرآشوب بهتر است.
✍ دنیا مثل آینه است 🔹یک روز وقتی کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگی را در تابلوی اعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود: 🔺«دیروز فردی که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت! شما را به شرکت در مراسم تشییع‌جنازه که ساعت ۱۰ صبح در سالن اجتماعات برگزار می‌شود، دعوت می‌کنیم.» 🔸در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکی از همکارانشان ناراحت می‌شدند اما پس از مدتی، کنجکاو می‌شدند که بدانند کسی که مانع پیشرفت آن‌ها در اداره می‌شد که بوده است. 🔹این کنجکاوی، تقریباً تمام کارمندان را ساعت ۱۰ به سالن اجتماعات کشاند. رفته‌رفته که جمعیت زیاد می‌شد هیجان هم بالا رفت. 🔸همه پیش خود فکر می‌کردند این فرد چه کسی بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد! 🔹کارمندان در صفی قرار گرفتند و یکی‌یکی نزدیک تابوت رفتند و وقتی به درون تابوت نگاه می‌کردند ناگهان خشکشان می‌زد و زبانشان بند می‌آمد. 🔸آینه‌ای درون تابوت قرار داده شده بود و هرکس به درون تابوت نگاه می‌کرد، تصویر خود را می‌دید. 🔹نوشته‌ای نیز بدین‌مضمون کنار آینه بود: 🔺«تنها یک نفر وجود دارد که می‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسی نیست جز خود شما. شما تنها کسی هستید که می‌توانید زندگی‌تان را متحول کنید. شما تنها کسی هستید که می‌توانید بر روی شادی‌ها، تصورات و موفقیت‌هایتان اثرگذار باشید. شما تنها کسی هستید که می‌توانید به خودتان کمک کنید.» 🔸زندگی شما وقتی که رئیستان، دوستانتان، والدینتان، شریک زندگی‌تان یا محل کارتان تغییر می‌کند، دستخوش تغییر نمی‌شود. 🔹زندگی شما فقط وقتی تغییر می‌کند که شما تغییر کنید، باورهای محدودکننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسی هستید که مسئول زندگی خودتان می‌باشید. 🔸مهم‌ترین رابطه‌ای که در زندگی می‌توانید داشته باشید، رابطه با خودتان است. 🔹خودتان امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، چیزهای غیرممکن و ازدست‌داده نهراسید. خودتان و واقعیت‌های زندگی خودتان را بسازید.
🔅 ✍️ معجزه نیت 🔹دو برادر به نام اسماعیل و ابراهیم ارث پدرشان یک تپه کوچکی در یکی از روستاها بود که یکی در یک سمت و دیگری در سمت دیگر تپه گندم دیم می‌کاشتند. 🔸اسماعیل همیشه زمینش باران کافی داشت و محصول برداشت می‌کرد. 🔹ولی ابراهیم قبل از پرشدن خوشه‌ها گندم‌هایش از تشنگی می‌سوختند یا دچار آفت شده و خوراک دام می‌شدند یا خوشه‌های خالی داشتند. 🔸ابراهیم گفت: بیا زمین‌هایمان را عوض کنیم، زمین تو مرغوب است. 🔹اسماعیل عوض کرد، ولی ابراهیم باز محصولش همان شد. 🔸زمان گندم‌پاشی زمین، ابراهیم کنار اسماعیل بود و دید که اسماعیل کار خاصی نمی‌کند و همان کاری را می‌کند که او می‌کرد و همان بذری را می‌پاشد که او می‌پاشید. 🔹در حیرت ماند که راز این کار چیست. 🔸اسماعیل گفت: من زمانی که گندم بر زمین می‌ریزم در دلم در این فصل سرما، برای پرندگان گرسنه‌ای که چیزی نیست بخورند، هم نیت می‌کنم و گندم بر زمین می‌ریزم که از این گندم‌ها بخورند. ولی تو دعا می‌کنی پرنده‌ای از آن نخورد تا محصولت زیادتر شود. 🔹دوم اینکه تو آرزو می‌کنی محصول من کمتر از حاصل تو شود. در حالی که من آرزو دارم محصول تو از من بیشتر شود. 🔸پس بدان؛ انسان‌ها نان و میوه دل خود را می‌خورند، نه نان بازو و قدرت فکرشان را. 🔹قلب و نیت خود را درست کن و یقین بدان در این حالت، همه هستی و جهان دست به دست هم خواهند داد تا کارهای تو را درست کنند.
🔅 ✍️ دوراهی نفع و اخلاق 🔹شخصی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می‌برد. 🔸کفاش نگاهی به کفش کرده می‌گوید: این کفش سه کوک می‌خواهد و اجرت هر کوک ۱۰ تومان می‌شود که درمجموع خرج کفش می‌شود ۳۰ تومان. 🔹مشتری قبول می‌کند. پول را می‌دهد و می‌رود تا ساعتی دیگر برگردد و کفش تعمیرشده را تحویل بگیرد. 🔸کفاش دست‌به‌کار می‌شود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت کوک سوم و تمام. 🔹اما با یک نگاه عمیق درمی‌یابد اگرچه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می‌شود و کفش کفش‌تر خواهد شد. 🔸از یک‌سو قرار مالی را گذاشته و نمی‌شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد. 🔹او میان نفع و اخلاق و میان دل و قاعده توافق مانده است. یک دوراهی ساده که هیچ‌کدام خلاف عقل نیست. 🔸اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده است. 🔹اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون جلو رفته اما اگر بزند صدای عشق او آسمان اخلاق را پر خواهد کرد! 💢 دنیا پر از فرصت کوک چهارم است و من و تو کفاش‌های دو دل. ◽مهربانی را اگر قسمت کنیم ◽من یقین دارم به ما هم می‌رسد ◽آدمی گر ایستد بر بام عشق ◽دست‌هایش تا خدا هم می‌رسد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از کانال روشنی
✨﷽✨ ✨ ♦️سازنده ترین کلمه: گذشت است آنرا تمرین کن ♦️پرمعنی‌ترین کلمه: مـا است آن را زیاد بکار ببر ♦️عمیق ترین کلمه: عشق است آن را ارج بگذار ♦️بی‌رحم ترین کلمه: تنفر است آن را از بین ببر
929.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨ ✨ 🌱هیچ نهالی با چند روز ابیاری ثمر نمی دهد 🍎 همه باید این را بدانیم لازمه موفقیت های بزرگ و پیشرفت های عظیم صبر و تحمل است 🌹 آنچه که مهم است این است که : باید حوصله داشت تحمل کرد ایستادگی کرد و صبور بود تا موفق شد.
من آموخته‌ام ساده‌ترین راه برای شاد بودن، 🚩🔺دست کشیدن از گلایه است. من آموخته‌ام تشویق یک آموزگارِ خوب، 🚩🔺می‌تواند زندگی شاگردانش را دگرگون کند. من آموخته‌ام افراد خوش‌بین نسبت 🚩🔺به افراد بدبین عمر طولانی‌تری دارند. من آموخته‌ام نفرت مانند اسید، 🚩🔺ظرفی که در آن قرار دارد را از بین می‌برد. من آموخته‌ام بدن برای شفا دادن خودتوانایی عجیبی دارد، 🚩🔺فقط باید با کلمات مثبت با آن صحبت کرد. من آموخته‌ام اگر می‌خواهم خوشحال باشم، 🚩🔺باید سعی کنم دل دیگران را شاد کنم. من آموخته‌ام وقتی مثبت فکر می‌کنم، 🚩🔺شادتر هستم و افکار مهرورزانه در سر می‌پرورانم. ✅و سرانجام اینکه من آموخته‌ام با خدا همه چیز ممکن است۰۰۰۰ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❣اللهم ع‌جل‌لولیک‌الفرج❣ 🇮🇷دل‌دادگان
🌹اين 5 كار رو همين الان ترك كن: 🌹سعى در راضى كردن همه 🌹سركوب كردن خودت 🌹در گذشته زندگى كردن 🌹ترس از تغيير 🌹بيش از حد فكر كردن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❣اللهم ع‌جل‌لولیک‌الفرج❣ 🇮🇷دل‌دادگان
🎗دو درس بزرگ زندگی: 🔹 با تمام فقر، ☄ هرگز محبت را گدایی مکن! 🔹 و با تمام ثروت، ☄ هرگز عشق را خریداری نکن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❣اللهم ع‌جل‌لولیک‌الفرج❣ 🇮🇷دل‌دادگان
✨﷽✨ ✨ از سختی ها نترس.↯ سختی آدم را سرسخت می کند، ⇦میخ‌‌هایی در دیوار محکم‌تر هستند که ضربات سخت‌تری تحمل کرده باشند.🔨