eitaa logo
مادر خوبی ها خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها
32 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2هزار ویدیو
15 فایل
کانال ، بیشتر در مناسبت‌های مذهبی،فعال است ، افتتاح این کانال در ایتا همزمان با میلاد مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله
مشاهده در ایتا
دانلود
سالها پیش یک کلیپ سخنرانی دیدم از حاج اقای قرائتی که میگفتن من به بچه هام میگم اگر هیچ وقت هم نماز شب نمیخونید امشب رو حتما بخونید چرا که حضرت زینب سلام الله علیها با وجود این همه مصیبتی که در روز عاشورا بهشون وارد شده باز هم نماز شبشون رو خوندن امشب رو برای همراهی با حضرت در حالیکه در عافیت هستیم بخونیم کیفیت نافله شب ۵ تا نماز دو رکعتی مثل نماز صبح هست که دو رکعت پنجم رو به نیت شفع باید بخونید و بعد یک نماز یک رکعتی به نیت وتر بخونید در این نماز یک رکعتی می تونید دعای دست ( قنوت) بخونید که براش اذکاری وارد شده از جمله ۳۰۰ بار العفو و ۷۰ بار استغفار و دعا کردن ۴۰ مومن و هفت مرتبه هم یک دعای نیم خطی داره ولی اگر حال و حوصله هیچکدوم رو هم نداشتید یه دو رکعت فقط بخونید به نیت شقع و بعد هم یک رکعت وتر در دعای دستش هم هرچی دوست داشتین بخونید کانال در ایتا دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱 مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
﷽ -------- روضہ ڪہ می‌رویم و اشڪـــ‌ها ڪہ می‌آیند، حیف‌مان می‌آید بریزند روے دستـمال و دور شوند از ما… از مـرواریــد اشــڪ بر فاطــمه و فرزندان فاطــمه چه کسـے دلش می‌آید دل بکَـــند؟ همراه هر قطـره، حُکمــاً فرشــته‌ای از بهـشــت فرودآمده... روضہ ڪہ می‌رویم و اشڪـــ‌ها ڪہ می‌آیند، دختـرک‌ها را یکےیکے جلو می‌کـشم و در آغـوش می‌نشانم و از اشــک‌هایم به صورتشان می‌مالــم! چشمشـان در تاریکے روضــه برق می‌زنـد و آن یکے با هیجان، با اشاره، می‌گوید: "مـامـان، حالا من! حالا من! " گاهی هم خودشان ادای گریـہ درمی‌آورند و از اشــک‌های نریخـته‌شان به صورت من می‌مـالنـد!... (ڪـہ می‌دانـد؟ چہ بسـا همین آب‌ِروی خشــک، مرا در محشـر روسـفیــد کند...) . نوبت به پسـر ڪہ می‌رسد، علاوه بر گونـه‌ها اشــک‌هایم را بیــخ گلویــش هم می‌ڪِــشم! منظور این گردنبــنـد مرواریـدی اشــک را خودم و خــــدا خوب می‌دانیم! نگاهـش می‌کنم مـےروم به سال‌ها بعــد انگار مـے‌کنم جوانڪـی شده، رشیــد و من راهـی‌اش می‌کنم برای... سَر بازی... . . بازی می‌کنند و می‌خنـدند وسط روضـہ لبخند چروکـی به لبانم می‌آید نوبت به خودم می‌رسد. با اشــک‌ها، «دســتانـم» را متبــرڪ می‌ڪنم! خدایا کار من با این دســت‌هاست! با این دسـت‌ها قلــم می‌گیرم و می‌نویسـم با این دسـت‌ها از علمم بهره می‌برم خدایا، هوای دسـت‌هایم را داشته‌باش! ابـزار جــهــاد من اند... مـدد کن جز برای تو ننویسند . اما خدای من برای من نیز، گردنبنــد مرواریــد ی هستـــــــ؟... ✍ هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 پی‌نوشت : نگاه جنسیتی ندارم و گاه برای دختــرهـا هـم...
حمایت یک وزیر آموزش پرورش آلمان از آموزش اسلام در مدارس آلمانی ان شالله که خیره این خبر رو دویچه وله فارسی منتشر کرده. کانال در ایتا دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱 مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
داشتم استراق سمع می‌کردم. سه تا بودند. آخر نفهمیدم باهم برادرند یا رفیق. البته که رفیق اگر واقعی باشد برادری هم می‌کند. پشت عشاق، سر خیابان صفا، نشسته بودند و با غم حسین صفا می‌کردند. صدای دم دسته محیط را پر کرده بود. «آمده شام غریبان» دسته‌ی اول سکوت کرد و دم را با «حسین» تحویل دسته‌ی دوم داد. فضا آرام‌تر شد، داشتند ایستگاه صلواتی را جمع می‌کردند. پسرک به دوستش گفت: به نظرت یک روز کم نیست برای عزاداری؟ آن یکی جواب داد: نه دیگه! اونا تو یک روز امام حسینُ کشتن، ما ده روز براش عزاداری می‌کنیم. پسرک، شمع را روشن کرد، روی جدول گذاشت و گفت: «آخه سخت کشتنش! یک روز کمه»
برای خرید پزشکیان از یک سوپر مارکت ذوق مرگ شدند همانهایی که به خاطر تعارف کردن به شکلات مرد سنندجی به رییس جمهور او را مجبور به عذرخواهی کردن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 اگر حس سنگینی داری با من بخون : یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ای آنکه گرهِ کارهای فرو بسته به سر انگشت تو گشوده می‌شود، و ای آن که سختیِ دشواری‌ها با تو آسان می‌گردد، و ای آن که راه گریز به سوی رهایی و آسودگی را از تو باید خواست دعای هفتم صحیفه سجادیه ✍️روزمرِگی_من_و_مامان ‏ 🧕https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb 🌼
50.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥واکنش مردم کرج دسته عزاداری خواهران و برادران در امسال در یکی از پارک های کرج و دفاع از 💥 این کلیپ رو تا می تونیم بازنشر کنیم تا نشون بدیم مردم مؤمن و دغدغه مند کرج، چقدر بیدار و در صحنه هستن ماشاء الله ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈ ✅کانال 👇 @meysame_tammarr
به استقبالم نیامد، سراغ کتاب جدیدی که قرار بود برایش بیاورم را هم نگرفت، شال و مانتو را انداختم لبه‌ی مبل و از مامان حالش را پرسیدم. برایم عجیب بود که این همه وقت بتواند توی اتاق آن هم تنهایی دوام بیاورد. تا بقیه گرم گفتگو بودند، خودم را رساندم در اتاقش، دستگیره را چرخاندم و رفتم تو. سرش را از زیر ملافه‌ بیرون آورد، صورتش قرمز ومتورم بود. دوباره کشید روی سر. رفتمو ملافه را از رویش کنار زدم: چته تو چی شده؟ با صدای گرفته‌و تو دماغی که معلوم بود حسابی گریه کرده گفت:هیچی موهای نرمش را نوازش کردم:یعنی به خاطر هیچی چپیدی توی اتاق؟ بلند شدم ‌و بی هیچ حرفی رفتم پای در، قبل از باز کردن صدایش در آمد: آجی قهر نکن. یه چیزی بگم عصبانی نمیشی؟ نمیگی کفر نگو تند شدن ضربان قلبم را حس کردم گفتم :نع آب دماغش را بالا کشید، پلک زد و با بغضی که توی صدایش بود گفت: با.. خدا ...با خدا.....قهرم دستگیره‌ی در را ول کردمو پا تند کردم سمتش. برادر کوچک من که هیچ بن بستی را به رسمیت نمی شناخت و همیشه بلد بود از تنهایی خودش لذت ببرد،حتی با همین دوازده سال سن گاهی خیلی چیزها را یادم داده بود، حالا توی زندگی خودش کم آورده بود و خدا را مقصر می‌دانست آن لحظه خودم را نمی دیدم لابد چشمهایم از تعجب گرد شده بود، پرسیدم، با خدا قهری؟ یعنی چی؟ چرا؟ ملافه را کامل کنار زد و سر جایش نشست: چون با اینکه امام حسین خیلی دوسِش داشت ولی اون کاری کرد که یزید برنده بشه! انگار تمام خونم منجمد شد، یک لحظه حس کردم بدنم کرخت شده، هر چه دنبال حرف و کلمه گشتم نبود، یعنی نمی دانستم چه بگویم، نصیحت مامان توی گوشم مانده بودکه همین چند وقت پیش می‌گفت‌: دردت به جونم تو رو خدا حرفهای قلمبه سلمبه پیش این بچه نزن دلم نمیخواد مثل خودت حساس بار بیاد. نا امید بودم،می دانستم از کلمات کاری ساخته نیست، دستش را کشیدمو از جا بلندش کردم. بردمش توی هال صفحه‌ی تلویزیون را نشانش دادم: اهورا به من بگو این گوشه چی نوشته؟ نگاه به صفحه کرد وآب دهانش را قورت داد: خب نوشته یاحسین شال و مانتو را برداشتم و تن زدم، بردمش بیرون خوب گوش کن ببین صدای چی میاد؟ این بلند گوها دارن برا کی می خونن؟ صدایش لرز داشت: برا امام حسین دیگه سردرِ خانه ها را نشانش دادم: این پرچم ها برا کیه؟ گفت:خب معلومه امام حسین! گفتم جایی توی شهر دیدی نوشته باشه یا یزید؟ شنیدی کسی اسمی از یزید بیاره؟ سر تکان داد:نه خب حالابگو به نظرت اینا نشون میده که پرچم کی بالاست؟ توی صورتش چیزی بود که هنوز نمی‌شد اسمش را لبخند گذاشت: گفت امام حسین گفتم: قرنها گذشته. همه‌ی اون آدما از دنیا رفتن، ولی ببین که خدا خواسته امام حسین جوری باشه که همه دوسش داشته باشن همه دلتنگش بشن همه تا قیامت اسمشو به زبون بیارن پرسیدم: حالا به نظرت کی پیروز اون جنگ بوده نفس بلندی کشید: آجی مطمئنم امام حسین روی سرش را بوسیدم و گفتم : اهوراجان هنوزبا خدا قهری؟ دستش را انداخت دور کمرم، صورتش را بالا کرد و توی نگاهم خندید. ✍ع.م .ا
حدیث بافتنی! حال دنیا خیلی خوب نیست. مدت‌هاست آدم‌ها به محض دیدن یکدیگر سفره مشکلات اقتصادی و سیاسی و بیماری را می گشایند و به تناول غصّه‌های آن مشغول می‌شوند و استخوان امید را دور می‌ریزند! اما هنوز خیلی بهانه‌ها وجود دارد که می‌تواند حال دلمان را خوب کند.‌ این بهانه درمانگر، می‌تواند دیدن یک دوست با انرژی مثبت باشد یا خواندن یک کتاب پرمغز یا دیدن یک عالم نورانی یا رفتن به مکانی مقدس... خلاصه هنوز هم با وجود این همه مشکلاتی که در این آخرالزّمان هست، آدم‌ها، اشیا، مکان‌ها و اعمالی هستند که می‌توانند دل محزون دنیا و ساکنینش را شاد کنند. یکی از چیزهایی که مرا خوشحال می‌کند؛ البته بعد از زیارت، نوشتن و خواندن کتاب است. در خانه ما کافیست مثل «زبل‌خان» دستت را دراز کنی! تا چند کتاب از هر موضوعی که دلت بخواهد به دست آوری. این بار که دستم را دراز کردم کتابی ناب یافتم؛ «انسان 250ساله» با قلمی روان که علم از آن چکّه می‌کند. امروز سالگرد شهادت امامیست که متأسفانه در بین عموم شیعیان جز بیماری، گریه بسیار و گوشه‌ای نشستن و دعاکردن چیزی گفته نمی‌شود و این نظر، بزرگترین جفا آن‌هم از طرف محبّین ایشان است. چشمم که به کتاب افتاد قلبی شد. با ذوق فصل امام‌سجاد (علیه‌السلام) را باز کردم و شروع کردم به خواندن. چیزی که از آن برداشت کردم این بود که: «دوران امام‌سجاد (علیه‌السلام) پر بوده است از روشنگری و اگر این سی و چهار سال تلاش امام سجاد را از زندگی ائمه قطع کنیم، قطعاً به آنجایی نخواهیم رسید که امام‌صادق (علیه‌السلام) رفتاری آن‌چنان صریح و آشکار با حکومت اموی یا بعدها باحکومت عباسی داشت.» کتاب را ورق زدم. نوشته بود: «برای ایجاد یک جامعه اسلامی، زمینه فکری و ذهنی از همه چیز لازم‌تر و مهم‌تر بود و ایجاد این زمینه ذهنی در آن شرایط خفقان بعد از ماجرای کربلا بایستی در طول سالیان درازی انجام بگیرد و این همان کاری بود که امام سجاد با زحمت فراوان به عهده گرفت» از جعل حدیث مثل آب‌خوردن هم نوشته بود. علمای وابسته و محدّثین حکومتی با آن‌چنان سرعتی حدیث می‌بافتند که روزی چند لباس موقّر و پر از مدح و ثنا برای قامت غیر موجّه خلیفه آماده می‌شد؛ جوری که مؤمنین هم فکر می‌کردند بیعت با چنین کسی که عنوان خلیفةالله را به دوش می‌کشد واجب شرعی است؛ حتی اگر مشروب‌خور و سگ‌باز باشد و دستش به خون فرزند رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) آلوده باشد. افشاگری و برخورد شدید با این محدّثین قلاّبی، یکی از وظایف امام چهارم در آن شرایط بود... ادامه‌اش را می‌گذارم برای خودتان که با عطش بیشتری این کتاب را بخوانید. https://eitaa.com/pahlevaniqomi ✍اشرف پهلوانی قمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨هر کس در عزای حسین کند (خودرابه گریه بزند)، بهشت از برای اوست. 😊 امام صادق علیه السلام| ثواب الاعمال، صفحه ١٨٠ https://eitaa.com/joinchat/835911684Cdb848aa9e1 🔺🔺به کانال ما بپیوندید 🔺🔺
50.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥واکنش مردم کرج دسته عزاداری خواهران و برادران در امسال در یکی از پارک های کرج و دفاع از 💥 این کلیپ رو تا می تونیم بازنشر کنیم تا نشون بدیم مردم مؤمن و دغدغه مند کرج، چقدر بیدار و در صحنه هستن ماشاء الله ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈ ✅کانال 👇 @meysame_tammarr