18.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻این آخرین شهر موشکی بود که توسط شهیدان حاجیزاده و باقری رونمایی شد.
اخیرا رسانههای رژیمِ صهیونی گزارشی کار کردهاند که میگوید رژیم متوجه شده بود که جا تعداد قابل توجهی از موشکها و لانچرهای اسرائیلزن خود را در غرب (یعنی در تبریز، کرمانشاه و خرم آباد) مستقر کرده است از اینرو تصمیم گرفتند در موج اول با زاویه خاص تمام ورودیهای شهرهای مذکور را بزنند و آفند ایران در لبهی جلویی میدان نبرد در تونلها محبوس شود و با موفقیت نیز این عملیات انجام شد.
🔹اینکه اسرائیل از کجا متوجه این نکته شده!؟ پاسخ اصلاً سخت نیست از همین کلیپها و کلیپهای دیگری نظیر 4K نقطهزن، ایما مدیا، یونس شادلو و..._ به همین راحتی آنها اطلاعات گرانبهایی از طریق منابع OSINT به دست آورده و اقدام کردهاند در حالی که آیا ما تا به حال حتی یکبار تصاویری از زرادخانهی تسلیحاتی نیرویهوایی اسرائیل دیدهایم؟! جواب با قاطعیت خیر است
🔻یه سوال
چرا تا قبل توافق با اژانس حرامزاده
اسرائیل این حرف رو نزد ؟ 🤔
🌏 کانال #بیداری_جهانی
3.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 کافه کاریز برای همیشه تعطیل میشود
🔹کافه رستوران «کاریز» در بوستان نهجالبلاغه که دو روز پیش به دلیل سرو مشروبات الکلی، برهنگی و برگزاری پارتی مختلط پلمب شده بود، برای همیشه تعطیل میشود.
🔹این اقدام در ادامه مطالبه جدی مردمی برای برخورد قاطع با هنجارشکنی در کافهها و رستورانها صورت گرفت.
🔹بر اساس اعلام یک مقام قضایی بلندپایه، مجازات متخلفان، تعطیلی دائمی واحد صنفی و حتی حبس مدیران است؛ چنانکه مدیر متخلف «کاریز» نیز اکنون به دلیل ناتوانی در تأمین وثیقه سنگین در بازداشت به سر میبرد.
✍حالا که اعمال قانون شد و عدالت به درستی انجام شد میشود نام این کافه را بُرد.
کافه کاریز برای همیشه تعطیل شد و مدیرش در زندان است.
خداقوت به دادستانی محترم
🔺این یکی از مهمترین و دقیقترین اسناد منتشر شده ساواکه
این سند که طبقهبندی خیلی محرمانه داره برای اردیبهشت ۱۳۵۰ و مربوط به جلسه مهم ۹نفر از بزرگان بهائیان زیر نظر لقمانی تو شیرازه
بخشهایی از متن که شمارو به فکر فرو میبره:
در زمان قدیم دوستان نمیتوانستند بگویند ما بهائی هستیم و نمیتوانستند تبلیغ کنند
+اما اکنون از «آمریکا» و «لندن» صریحا دستور داریم در این مملکت مُد لباس و یا ساختمانها و #بیحجابی را رونق دهیم تا مسلمان نقاب از صورت خود بردارند!!
در ایران و کشورهای مسلمان دیگر هرچه بتوانید با پیروی از مُد و تبلیغات ملت اسلام را رنج دهید!
البته بهائیان هم تصدیق دارند ولی نه برای «قرن اتم»؛ اتمی که به دست بهائیان درست میشود، اسلحه و مهمات به دست «نوجوانان» ما در اسرائیل ساخته میشود!
این مسلمانان، آخر به دست بهائیان از بین میروند و دنیای حضرت بهاءاله رونق میگیرد!
درنظر داشته باشید که این دستورات برای تغییر حجاب و پوشش مسلمونا تازه برای زمان پهلوی بوده نه جمهوری اسلامی!
کثافتکاریهای اخیر هم زیر سر بهائیها بیشرفه
🔻روز دوم جنگ اسراییل به پالایشگاه فارس ۱۴ حمله کرد
بلافاصله ایران به حیفا حمله کرد
و تا آخر جنگ اسراییل جرعت حمله به هیچ پالایشگاه ایرانی را نداشت!
روز سوم جنگ اسراییل به بیمارستان فارابی کرمانشاه حمله کرد
بلافاصله ایران به بیمارستان ارتش اسراییل حمله کرد
و تا آخر جنگ اسراییل جرعت حمله به هیچ بیمارستان ایرانی را نداشت!
بعد از جنگ هم انفجار های سریالی در تهران با ادعای نشت گاز بسیار رایج شد
اما به طور جالبی چند روز بعد انفجارهای سلسله واری به همین شکل در تلآویو و سایر شهرهای اسراییلی رخ داد
و کمی بعد انفجار ها در ایران متوقف شد!
اگر بخاطر بیارید وزیر جنگ صهیونیستی در هفتههای اول آتشبس بارها میگفت آسمان ایران را مانند لبنان اتوبان خود خواهیم نمود
اما چشم در برابر چشم ایران دهانش را دوخت!
10.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 در آغوش علیاف، گریزان از چین!
🔹عطا بهرامی: متاسفانه دولت به صورت عملی، اعتقادی به چین ندارد و در سفری که انجام شد انگار آقای پزشکیان با اکراه به چین رفت.
🔹رئیسجمهور درحالی به مراسم چین دیر رسید که ایشان دو بار به باکو سفر کردند و علیاف را به آغوش گرفتند.
🔹جای آقای پزشکیان در آن عکس سهنفر مودی، شی و پوتین بود. مگر اینکه برخی مدیران در کانادا پول برده باشند و غرب از آنها توقع همین خرابکاریها را داشته باشد.
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ من حجاب رو رعایت نمیکنم، اما بقیه باید قوانینی که من دوستدارم رو رعایت کنند!
این اوج منطق افراد قانون شکن بدون پوشش است!
🔹️پس از گرفتن غنائم انتخاباتی در دولت!
♻️ مأموریت ناامید کردن مردم
🔸روزنامه وابسته به رئیس شورای اطلاعرسانی دولت، به جای امید دادن به مردم، میگوید: با سخنان پزشکیان معلوم است که در وضعیت فعلی هیچیک از مشکلات حل نمیشود!
روزنامه اعتماد با ذوقزدگی از برخی ادبیات منفی پزشکیان نوشت: «از سخنان و جلسات آقای پزشکیان در هفتههای اخیر دقیقاً استنباط میکنیم که با وضعیت کنونی هیچکدام از مسائل مهم کشور حل نخواهد شد. به طور طبیعی باید نتیجه بگیریم که این مسائل بدتر میشود که بهتر نمیشود. بعید است که آقای پزشکیان متوجه معنای ضمنی این سخنان خود نباشند.
🔸جالب است که آقای پزشکیان در آخرین گفتوگوی خود مجبور شد بگوید؛ از همان ابتدا که آمد، ناترازیها روی هم لبریز شده بود. نکات دیگر اظهارات اخیر وی به صورت خلاصه چنین است که؛ به علت نداشتن کار درخواست کاهش زمان کاری کارمندان را به ۴ ساعت داده است! «کشور گیر آب، خاک، سوخت و گاز افتاده، همهجا گیر هستیم، در حالی که روی گنج خوابیدیم.» «اصفهان دچار فرونشست شده، تهران و اطراف آن بدتر.» «به کجا میخواهیم برویم؟» «عامل تورم ما هستیم، بنشینیم در خانه و از کارهای خود توبه کنیم!» «پول نداریم و در ادارات ولخرجی میکنیم، به مجلس گفتیم کمک کنند تا ادارات را کوچک کنیم.» «هر که بهتر میتواند مشکل آب، کشاورزی یا ناترازیها را حل کند، این گوی و این میدان.» «باران کمتر میبارد و تبخیر بیشتر میشود. 1/5 درجه بیش از دورههای قبلی ایران گرمتر شده است.»
🔸هنگامی که سیاههای از این سخنان بدون هیچ راهحلی ارائه میشود، نتیجه روشن است. یعنی دولت هم در موضع انتقادی مثل مردم و احزاب و روزنامهنگاران و... است. فقط، معلوم نیست مخاطب این نقدها کیست. به علاوه آقای پزشکیان باید به این پرسشها پاسخ دهند که علت این وضع چیست؟ آیا در یک سال گذشته این شاخصها بهبود یافتهاند یا بدتر شدهاند؟ و با ادامه این وضع به کجا خواهیم رسید؟
🔸اعتماد برای عادینمایی سوءمدیریت دولت مینویسد: اگر رقیب شما میآمد قطعاً وضع فاجعهباری بود ولی با آمدن شما نیز هیچکدام از ناترازیها کمتر نشده است. ادامه این وضع نیز غیرممکن است و به زودی اغلب شاخصها غیرقابل تحمل خواهند شد. علت رسیدن به اینجا نیز چند عامل به هم پیوسته رویکردی، سیاستگذاری، کارگزاری و نظارتی است. مشکل اصلی نیز رویکردی است.
🔸درباره این نوشته روزنامه آقای حضرتی گفتنی است: اولاً یک سال پس از تشکیل دولت، مسئولیت دولتمردان گزارش عملکرد و برنامه قبل از آن برای حل مشکلات است و نه فهرست کردن مسائل و بعضاً سیاهنمایی. نه رئیسجمهور نامزد انتخاباتی است و نه آقای حضرتی و روزنامهاش، ستاد انتخاباتی و تبلیغاتی. به عنوان مثال همین روزنامه باید توضیح بدهد و عذرخواهی بکند که پارسال چرا بیتدبیری دولت در ذخیرهسازی سوخت نیروگاهها را لاپوشانی کرد و قطع بیبرنامه برق را با دروغگویی، به تدبیر دولت برای توقف مازوتسوزی و کاهش آلودگی هوا نسبت داد؟!
🔸ثانیاً هم دولت و هم حامیانش، مانند مردم و کارشناسان، از مشکلات موجود خبر داشتند و اگر توانایی حل مشکلات را نداشتند، نباید پیشقدم میشدند. در غیر این صورت، متهم خواهند شد که برنامه جز قدرتطلبی و تقسیم غنائم پس از انتخابات نداشتهاند؛ چنان که آقای حضرتی به ریاست شورای اطلاعرسانی دولت رسیده و در واگذاری بسیاری از پستها به عنوان غنیمت انتخاباتی نقشآفرین بوده است.
🔸ثالثاً مشکلات راهحل دارد اما چون شاکله و بدنه مدیریتی دولت عمدتاً از سوی گروه بهشدت سیاستزده و سیاسیکاری به نام «شورای راهبری کابینه» چیده شده، معمولاً دوقطبیسازی و سیاهنمایی و فرافکنی، بر تدبیر و اقدام و امیدبخشی غلبه کرده است، به ویژه اینکه برخی محافل آلوده به نفوذ در جبهه اصلاحات، برای سیاهنمایی و ناامید کردن مردم ماموریت دارند و به همین علت، از روایتهای انباشته از ضعف و فاقد ایده و برنامه استقبال میکنند بلکه در پختوپز چنین روایتهایی نقشآفرین اصلی هستند.
✍️ کیهان
۱۲روز در ژوئن
اسرار جنگ ایران
مستندی ازشبکه ۱۳ اسرائیل
بخش اول
بخش هایی از مصاحبه با سران و فرماندهان جنایتکار رژیم صهیونیستی درمورد جنگ تحمیلی ۱۲روزه علیه ایران:
در آغازِ ماجرا، دیداری در کاخ سفید انجام شد. ما برنامهٔ هستهای ایران و راههای متوقفکردن آن را توضیح دادیم. نکتهٔ مهم این بود که نخستوزیر صراحتاً گفت ما دنبال «مجوز» از کسی نیستیم؛ موضوع را پیشِ هیچ پدرخواندهای نبردیم. من با هفت اسلاید رفتم و تقسیمِ کار پیشنهادیام را نشان دادم و گفتم: این کار باید انجام شود. او گفت: درست است، شدنی است.
ترامپ پرسید: «اگر بتوانم همان نتیجه را از راه دیپلماسی بگیرم چه؟» نخستوزیر گفت: حتماً؛ اگر همان نتیجه از راه گفتوگو ممکن است، عالی است، اما افزود که این اتفاق نخواهد افتاد. ما گفتیم: نباید هیچگونه غنیسازی، توسعهٔ سلاح یا سازوکارهای موشکی باقی بماند؛ اگر دیپلماسی بتواند، خوب است؛ وگرنه خودمان پیش میرویم.
در این جهانِ تازه، طرفِ مقابل مدام تلاش میکند تو را به دورِ بعدی جلسات و مذاکرات بکشاند و این میتواند تا ابد طول بکشد. خیلی خوشحال شدیم وقتی در نامهای که رئیسجمهور آمریکا فرستاد، ضربالاجلِ ۶۰ روزه تعیین شد. ترامپ بارها علناً به ما گفت «الان عمل نکنید.» اما از جایی به بعد دید که راهحل سیاسی عملاً ممکن نیست؛ زمان میگذرد و ایران پیش میرود. تیمی کوچک را جمع کردم و گفتم: ما این کار را انجام میدهیم. به من گفتند: «قطعاً، نخستوزیر، اما منتظریم برای چراغ سبز آمریکا.» من گفتم: نه. برخی از بزرگان امنیتی گفتند باید منتظر باشیم؛ من گفتم ما منتظر نخواهیم ماند — حتی اگر جواب «نه» باشد.
ایرانیها فهمیدند در شُرف حملهایم؛ پرسش این بود که چگونه آنها را به «انحراف تاکتیکی» وادار کنیم. باید یک فریب داخلی و خارجی ساخت: وانمود کنیم همهچیز عادی است؛ هدفی دیگر وجود دارد؛ سکوت رسانهای کامل دربارهٔ آنچه در روزهای قبل شکل میگرفت. در اطلاعات قانونی هست که «وقتی یکی به یکی میگوید، یازده نفر مطلع میشوند» — از دوستان نزدیک هم پنهان میکردی؛ من حتی دوستی داشتم که همان هفته عروسی دخترش بود، و میدانستم آن عروسی برگزار نخواهد شد.
چند روز پیش از حمله، نخستوزیر پرسید چگونه فریبی ایجاد کنیم. هر وزیر ایدهای مطرح کرد؛ برخی گفتند «بگوییم بیمارم» — او نپذیرفت. در نهایت تصمیم شد او آخر هفته به شمال برود؛ ادعا شد که برای عروسی پسرش در آن تاریخ باید باشد — اما این برنامه از قبل بود. خانوادهٔ بسیاری از وزرا هم از لغوِ امورِ روزهای آن هفته شگفتزده شدند. من تماس گرفتم و گفتم رئیس موساد و وزیر امور دیگر همین آخر هفته باید با فرستادهٔ آمریکایی دیدار کنند — باید همین الان اعلام شود تا طرف مقابل خیال کند مسیر مذاکرات ادامه دارد و در نتیجه هشیاریشان کاهش یابد.
فریبِ نظامی چگونه اجرا شد؟ باید به هر سنسوری که چیزی را ثبت میکند، «نویز» داد: تجمعات، پروازهای تمرینی، مانورهایی که «گویا» برای تقویت است اما بعد اتفاقی نمیافتد — این کار را بارها تکرار میکنی تا حساسیت طرف مقابل کاهش یابد. چهارشنبه توجیه مفصلی با همهٔ لیدرهای پرواز داشتیم — هنوز نگفته بودیم فرداست — و همهمان میدانستیم شاید بعضی از افراد دیگر اینجا نباشند. در برآورد ما، در ۴۸ ساعت اول سه تا پنج هواپیما را از دست میدهیم؛ با این وجود کسی از رفتن تردید نکرد.
آیا میتوانستیم خلبانی را که اجکت کرده بیرون بیاوریم؟ قطعیت نیست؛ اما به نقطهای رسیده بودیم که میتوانستیم بگوییم از هر جایی که خلبان نیروها فرود آید، ما توانایی رسیدن به او را داریم؛ اینکه بتوانیم او را خارج کنیم، بستگی به شرایط عملیاتی دارد.
میدانستیم که روزهای سختی در پیش است و باید در بهترین حالت باشیم. چون تاریخ حمله تعیین شده بود، مجبور شدیم همهٔ وزرای کابینه را که تصمیمگیرند مطلع کنیم. معضل این بود که چگونه جلسۀ کابینه را در روز حمله برگزار کنیم بدون اینکه برای ایران آژیرِ قرمز روشن شود؛ بنابراین به بهانهٔ «پیشرفت در موضوع اسرا» جلسه را اعلام کردند. در جلسه نخستِ کابینه در ۱۲ ژوئن، نخستوزیر گفت که در لحظهٔ تاریخیای قرار داریم؛ دو تهدیدِ موجودیتی داریم: هستهای و موشکی. گفت ارتش و موساد برنامهٔ ضربه زدن به هر دو را آماده کردند و ما با آمریکا در تماسیم. او گفت «این رژیم باید سقوط کند» و با قاطعیت رفتیم جلو. پایانِ جلسه هم باز «خدا یارِ ما باشد» بود.
ارزیابیها نشان میداد ایران نشانههایی از حمله را دیده اما دستگاه امنیتیشان در ظاهر در حالت عادی بود؛ برآوردشان این بود که آمریکا دستِ اسرائیل را میبندد و گفتوگو هم هست. برآورد تلفات پتانسیل شلیک حدود ۱۹۰۰ موشک زمینبهزمین به عمق خاک اسراییل در طول زمان و بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ کشته در سی روز بود، دهها هزار مجروح با آسیبهای متوسط تا شدید نیز پیشبینی شده بود.
@bidari_jahani
.
بخش دوم مستند شبکه ۱۳ اسرائیل در مورد جنگ۱۲ روزه
دبیر دولت درخواست کرد دعا کنیم و برای بازگشت امن خلبانان دعا خواند. سپس همهٔ اعضا موافقت کردند و نامهای داده شد که به نیروی هوایی دستور حمله را میداد. فاصلهٔ تصمیم تا اجرا زمان حساسی بود؛ همهٔ وزرا در جلسه ماندند تا مبادا کسی چیزی بگوید و باعث لو رفتن شود. تلفنها و وسایل شخصی را کنار گذاشتیم و نیمهشب به مکانی منتقل شدیم — رهبری به پناهگاهی در حوالی قدس رفت تا در برابر شلیکهای نقطهزن احتمالی مصون باشد. چند ساعت پیش از حمله، خانوادههای وزرا به مکانهای امن منتقل شدند — بدون ذکر ماهیت واقعی؛ به آنها گفته شد «تهدید هست» اما حقیقت فراتر از تهدید بود. من میدانستم ساعت یک و نیم بامداد موشکها همزمان از همهجا شلیک میشوند.
برای امنیت فرماندهان، ساختارِ فرماندهی دوگانه شد تا اگر یک نفر آسیب دید، جایگزین بتواند فرماندهی کند. وقتی چراغ سبز داده شد، همهچیز شبیه رها شدنِ فنری حرکت کرد. من در مرکز نیروی هوایی بودم؛ بیرون نمیرفتم. بخش نخست کار، ایجاد غافلگیری بود: هواپیماهایی که دیده میشوند ولی دیده نمیشوند، تا اهداف پیش از آنکه بفهمند هدف قرار گیرند. تقریباً یک و نیم ساعت تا رسیدن به اکثر اهداف زمان بود و سکوت و تمرکز عمیق حکمفرما بود.
آیا پدافند تهدیدی برای جنگندههای ما بود؟ یکسره—تا روز آخر هم تهدید بود؛ پروازها زیر تهدید دائم بود. لحظههایی ریسک برای جنگنده ها بالا رفت و بیم شلیک موشکها به ما بود، چنان «دَوندگی» ایجاد کردیم که تهدید بسیار افت کرد.
نیروی هوایی ایران برای میدان دادن به پدافندشان، هواپیماهایشان را کنار میکشیدند؛ نمیخواستند در «تفکیک»ها گیر کنند؛ میفهمیدند در «هواپیما در برابر هواپیما» مزیت نسبی با ماست—هر وقت نزدیک میشدیم، برمیگشتند مینشستند.
ساعت دو و ربع صبح، توئیت سفیر آمریکا فضای اخبار را بههم ریخت و نزدیک بود ما را لو بدهد. دو ساعت قبل هم توئیت ترامپ دربارهٔ نیروهای آمریکایی منتشر شده بود. گفته شده ترامپ درست قبل از حمله به نخستوزیر گفته «موفق باشید» و این بهعنوان حمایتی خوانده شده
در فاصلهٔ برخاستن تا رهاسازی بمبها، اطلاعاتی رسید که برنامه را تغییر داد. فرماندۀ نیروی هوافضای سپاه، که شخصیتی بلندمرتبه و تأثیرگذار بود، متوجه شد و همهٔ نیروهایش را به یک قرارگاه مخفی فراخواند. به آنها نیمساعت فرصت دادیم تا بیایند؛ سپس تصمیماتی گرفته شد که گاهی هواپیماها باید گردش هوا انجام دهند تا امر را به تعویق بیندازیم. در نهایت او آمد و با آوردن چند تن دیگر همه داخلِ قرارگاه شدند؛ ما توانستیم همزمان با حملات سرِ برخی از ردههای بالای نظام و تأسیسات را هدف قرار دهیم. برایم مهمترین هدف، ضربه زدن به رأس برنامهٔ هستهای بود: باید دانشمندانِ اصلی را از کار میانداختیم. حملاتی دقیق انجام شد — دهها بمب بر تهران در یک آن ریخته شد، هر کدام با نوار و هدف دقیق، تا مطمئن شویم افرادِ کلیدی دیگر نتوانند برنامه را دنبال کنند. این عملیات باید همزمان میشد چون افراد در ثانیهها تغییر مکان میدهند. به تقریب میگویند که آن شب توانستیم اکثر افراد هدف را هدف قرار دهیم؛ چند نفر شاید باقی ماندند تا بفهمند پیام چیست.
پس از موج نخست، شوکی کوتاه بود — اما حضور ما در غرب ایران حیاتی بود و هر شلیک که ما انجام دادیم جانهایی را نجات داد. انتظار داشتیم ظرف دو تا چهار ساعت پاسخِ گستردهٔ ایرانی بیاید؛ اما ایرانیها تا ۲۴ ساعت در شوک بودند و نتوانستند سازماندهی کنند؛ بسیاری از کسانی که باید تصمیم میگرفتند آن شب کشته (شهید) شدند.
ما روی گرافها بر حسب «برنامههای آتش» پیشبینی کرده بودیم که در ١٢ روز باید حدود ١٤٠٠ تا ١٥٠٠ موشک شلیک شود که صدها کشته بدهد. در عمل حدود ٥٣٠ موشک زمینبهزمین به ما شلیک شد—که متأسفانه ٣٠ فروندشان به ما خورد—و خیلی زود به سمت مراکز جمعیتی و کلانشهرهای اسرائیل تغییر جهت دادند. اصابت یک موشک بالستیک مثل اصابت یک راکت از غزه نیست؛ ویرانیاش بسیار بزرگ است—ما در رویداد «باتیام» دیدیم: ساختمانی ١٤ طبقه با اصابت مستقیم—یک وجهش فرو میریزد—اما ٧٠ ساختمان پیرامون آسیب میبیند—صحنهی آسانی نیست: خانوادهای آنسوی خیابان چشمانتظارِ نجات عزیزان از زیر آوار، و نیروهای ما بیوقفه کار میکنند و حتی حاضر نیستند برای استراحت کوتاه صحنه را ترک کنند تا مطمئن شوند تلهها خنثی شده. من جرأت نزدیکشدن به آن خانواده را پیدا نکردم—کلمهای نمییابی.
وقتی میفهمی صحنههایی مثل حيفا، پِتحتیکوا، بئرالسبع هست، میخواهی با چشم ببینی—رفتیم پتحتیکوا کنار دریا… میبینی موشک بسیار قوی و ویرانگر است و آدمها را داخلِ «پناهگاه» میکشد و میکُشد.
@bidari_jahani
.
بخش سوم
آیا هدف سقوطِ نظام بود؟
از آغاز هدف رسمیِ جنگ «سقوط نظام» نبود؛ حکومت را از هوا ساقط نمیکنند؛ اما آرزوی برخی در سطح کابینه این بود که شاید اقدامات ما بتواند موجی از تغییرات ایجاد کند که نهایتاً به تضعیف یا سقوط نظام منجر شود.
شاید در نتیجهی اقدامات ما، اگر ترسِ جامعه بیفتد، رخ دهد—باید هرچه میشود در آن مسیر هل داد—زندانها را باید زد، مخالفان باید ببینند کنارشانیم. شاید دولت پیش رو فرصتی برای سقوط نظام داشته باشد—این میتواند «نتیجهی» اهداف ما باشد.
در روز نهم عملیات، کابینه مطلع شد که آمریکاییها بالاخره پاسخ مثبت دادهاند: ترامپ در ملاقاتِ کوچکی گفت تصمیم به حمله گرفته و عدهای را برای همکاری خواستار شد؛ او اطلاع داد که ساعت حمله را تعیین کرده است — شب گذشته هفت عصر دوباره تماس گرفت و گفت آمریکاییها نیمهشب یک و نیم سه بمب بر فردو میاندازند و اگر موفق شوند، بقیه را بر نطنز میاندازند؛ ما هم از آنها خواستیم تا اصفهان را هم مورد هدف قرار دهند. البته واکنشِ ایران به حملهٔ آمریکا میتوانست منجر به درگیریهایی علیه پایگاههای آمریکا یا کشورهای عربی شود و در آن صورت ترامپ پاسخ شدیدی میداد.
یک مقام اطلاعاتی گفت لازم است هدفگذاریِ «سقوط نظام» روشن شود تا مشابهِ تجربهٔ صدام نشویم که ضربهای دید اما سالها در قدرت ماند.
در مراحل پایانی، وقتی تهدیدات و ضربهها روشن شد، بحثِ آتشبس مطرح شد. در نقطهای سران کشور به این نتیجه رسیدند که بهتر است عملیات را ببندند و سعی کنند آتشبس سر بگیرد؛ به درخواست ترامپ بعضی حملات معلق شد و هواپیماها برگشتند — البته بمبها برای استفادهٔ بعدی محفوظ ماندند. این فرصتی بود برای نشان دادن «قابلیت بازگشت»..
در نهایت، میتوانیم به مردم بگوییم که تهدیدِ هستهای ایران بهطور معناداری مهار شده است؛ آن را «به تودهٔ سرطانی» تشبیه کردم: اگر بیرونش نکشی میمیری؛ اگر بیرونش کنی، به این معنا نیست که دیگر هرگز بازنمیگردد. بنابراین باید سالها مراقب باشیم تا بازگشت امکانپذیر نباشد. این وظیفهٔ ماست؛ نقش من این است که برای آینده آماده باشم. در عینِ حال، این دستاوردها لازم بودند اما کافی نیستند.
آنها — رژیم ایران — نابود نشدند؛ نظام سقوط نکرد؛ ایدئولوژی و چشماندازشان هم از بین نرفت. ما نسلی هستیم که از فاجعۀ هفتم اکتبر آموخت و اکنون مسئولیتِ جلوگیری از تکرارِ آن را بر دوش دارد؛ باید سالها برای حل این مسائل تلاش کنیم.
ساعت میدان فلسطینِ تهران روی ٢٠٤٠ تنظیم است، بازهم خواهند کوشید. ایران نابود نشد، نظام ساقط نشد و بینش و افقش از میان نرفت. ما نسلِ هفتم اکتبریم و شکست را میفهمیم، مسئولیتِ حل بزرگترین مسائل را هم بر دوش ما میگذارد—باید سالها ادامه دهیم. آیا انگیزهی شخصی برای «جبرانِ» آن شکست در شما بود؟ آنچه در هفتم اکتبر رخ داد، «فاجعه» بود—بزرگترین درسش این است که بزرگترین خطا، انتظار برای تحقق نیات شوم دشمن است به امید اینکه شاید رخ ندهد—اینجا «چرخشِ کاملِ ذهنی» لازم است که امیدوارم دههها بماند تا آن روزهای سخت تکرار نشود. نیروی هوایی بخشی از شکست هفتم اکتبر بود—هیچکس انکار نمیکند. من در نوار غزه و کیبوتصها بزرگ شدهام—تجربه پس از هفتم اکتبر مشتِ سنگینی بر شکم بود. آنچه رخ داد، قابل «تعمیر» نیست—رخ داد؛ باید مسئولیت را بفهمیم و آینده را «تصحیح» کنیم.
@bidari_jahani
هدایت شده از حوزه قم
▫️باور کردنی نیست، بعد از جنگ ۱۲ روزه، هم چنان لوایح استعماری FATF در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت است. آیا آقای آملی لاریجانی از تجربه خسارت بار تصویب برجام با ریاست علی لاریجانی درس عبرت میگیرد؟!
- خطر تصویب cft و پیام انفعال به جبهه مقاومت را جدی بگیرید.
● حجت الاسلام رحیمی
ـــ ـ ـ ـــ ـ
۞ حوزهقمـ Hawzeh_Qom