eitaa logo
🇮🇷آماده باش یاران، ابراهیم 🇮🇷
94 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
11.6هزار ویدیو
106 فایل
این کانال بمنظور حمایت و ارتباط با دولت،ایجاد شده هر پیشنهاد،که منجر به بهبود اوضاع کشور می‌شود را،در کانال"یاران ابراهیم"مطرح و پيرامون آن بحث کنید سپس،نظرات را بصورت یک بسته پیشنهادی یا تذکر به دولت می‌رسانیم. خواهشمندم،دوستانتون رو به کانال دعوت کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نیمه پنهان غرب🌗
🌓بازگشت به همه سایت‌ها در ایران کاملاً ضروری است؛ هیچ سایتی به دلیل حمله نظامی از بازرسی معاف نمی‌شود! 🔹مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی: بازگشت به همه سایت‌ها در ایران کاملاً ضروری است. 🔸رژیم بازرسی انتخابی وجود ندارد. 🔹ایران نمی‌تواند بگوید که "به اینجا بیایید، اما به نطنز یا اصفهان نیایید، چون آن‌ها مورد حمله قرار گرفته‌اند". 🔸️همه می‌دانیم این حملات جدی بود و خساراتی ایجاد کرد. 🔹ممکن است نیاز به اقدامات امنیتی و احتیاطی باشد، اما هیچ سایتی به دلیل حمله نظامی از بازرسی معاف نمی‌شود. 🌗 👇 https://eitaa.com/joinchat/3959554299C7b558c3f51
هدایت شده از یک فنجان شعر☕️
امیر برومندenc_17416453621904136493225.mp3
زمان: حجم: 1.66M
عصر دلتنگی...☘ یابن الحسن کجایی..... هلا که راز خدایی خدا کند که بیایی..🌸
هدایت شده از طنز حلال 🤣🤣🤣
‌ 🚩 نگاهی کوتاه به زندگی حضرت سكینه بنت الحسین علیه‌السلام ▪️حضرت سکینه، دختر با كمال و با فضيلت امام حسین (علیه‌السلام) و بانو رباب است. نامش را، أميمه، أمينه، آمنه، امامه و اميّه نیز گفته‌اند،امّا به سكينه مشهور مى‌باشد. ▫️وی دختری عفيفه، بخشنده، شاعر، فصيح و بليغ، آشنا در نزد اهل ادب، با وقار و خوش ذوق بود. ▪️امام حسين علیه‌ السلام درباره‌اش مى‌فرمايد: اما سكينه غالباً و با تمام وجود محو جمال ازلى خدای متعال است. به جهت اين مقام والا است كه امام حسين علیه‌السلام در روز عاشورا، وى را «يا خيرة النسوان»، اى بهترين زنان، خطاب فرمود. ▫️درباره‌ى ازدواج حضرت سكينه با همسران متعدّد گزارش‌هاى مختلفى نقل شده، ولى آنچه صحيح به نظر مى‌رسد آن است كه وى، تنها به عقد عبدالله‌ بن حسن (علیه‌السلام) در آمد و او نيز قبل از زفاف در کربلا به فيض شهادت نايل آمد. جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 wikifeqh.ir/سکینه_بنت_الحسین ʲᵒᶦⁿ↷ ➣ @wikifeqh طنز حلال @Mohame0917
هدایت شده از طنز حلال 🤣🤣🤣
20.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗻صعود بانوی محجبه کوهنورد گرگانی خانم عباسی برفراز قله آرارات کشور ترکیه واهتزاز پرچم یاحسین وباشعار(حجاب هویت من است) درحدتوان منتشرکنید...... مدیونید به شهدا و امام زمان اگر نشر ندهید..... اگر چادر خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها برات ارزش داره نشر بدین اونم حداکثری.... 👌👌👌👌 💚💫 💫 طنز حلال @Mohame0917
هدایت شده از طنز حلال 🤣🤣🤣
🌟❧✧﷽✧❧🌟 🌙🌟💫داستــــــــــانِ‌شـــــــــب🌙🌟💫 👈حکایتی بسیار زیبا و خواندنی👉 🍆از دزدی بادمجان تا ازدواج💍 💎شیخ علی طنطاوی تعریف می‌کند : یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام "مسجد جامع توبه" که مشهور است .. 💎جوانی طالب علم ،، بسیار فقیر و مشهور به عزّت نفس بود ،، او ساکن اتاقی در مسجد بود ،، دو روز بر او گذشته بود و غذایی نخورده بود ،، توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت ،، روز سوّم احساس کرد از شدّت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است .. 💎با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعاً گوشت مُردار و یا حتّٰی دزدی در حد نیازش جایز هست ،، بنابراین گزینهٔ دزدی بهترین راه بود .. 💎این مسجد در یکی از محلّه‌های قدیمی واقع شده و در آن‌جا خانه‌ها به سبک قدیم به هم چسبیده و پُشْتِ‌بام‌های خانه‌ها به هم متصل بود به طوری که می‌شد از روی پُشْتِ‌بام به همهٔ محلّه رفت ،، این جوان به پُشْتِ‌بامِ مسجد رفت و از آن‌جا به طرف خانه‌های محلّه به راه افتاد ،، به اوّلین خانه که رسید ،، دید چند زن در آن است ،، چشم خودش را پایین انداخت و دور شد ،، به خانهٔ بعدی که رسید دید خالی است و بوی غذایی مطبوع از آن خانه می‌آمد ،، وقتی بو به مشامش رسید از شدّت گرسنگی انگار مانند یک آهن‌ربا او را به طرف خودش جذب کرد .. 💎این خانه یک طبقه بود و از پُشْتِ‌بام به روی بالکن و از آن‌جا به داخل حیاط پرید ،، فوراً خودش را به آشپزخانه رساند در دیگ را برداشت دید در آن بادمجان‌های شکم‌پُر "دلمه‌ای" قرار دارد ،، یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیّتی نداد ،، گازی از آن گرفت ،، تا می‌خواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد ،، با خودش گفت : پناه برخدا ،، من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم ؟؟ 💎از کار خودش خجالت کشید ،، پشیمان شد ،، استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود ،، سراسیمه بازگشت .. وارد مسجد شد و در حلقهٔ درس استاد حاضر شد در حالی‌که از شدّت گرسنگی نمی‌توانست بفهمد استاد چه می‌گوید .. 💎وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند ،، زنی کاملاً پوشیده پیش آمد و با شیخ گفتگویی کرد که او متوجّهٔ صحبت‌هایشان نشد ،، شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت .. 💎صدایش زد و گفت : تو متأهل هستی ؟؟ جوان گفت : نه ،، شیخ گفت : نمی‌خواهی زن بگیری ؟؟ جوان خاموش ماند ،، شیخ باز ادامه داد‌ ،، به من بگو می‌خواهی ازدواج کنی یا نه ؟؟ جوان : پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم ،، چگونه ازدواج کنم ؟؟ 💎شیخ گفت : این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب و ناآشناست ،، کسی را ندارد ،، نه در اين‌جا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر و او را با خودش آورده ،، او اکنون در گوشه‌ای از این مسجد نشسته ،، این زن خانهٔ شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است ،، اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعاً همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسان‌های بدطینت در امان بماند ،، آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری ؟؟ 💎جوان گفت : بله ،، استاد رو به آن زن کرد و گفت : آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری ؟؟ زن هم پاسخش مثبت بود .. 💎آن‌ها به عقد یکدیگر درآمدند ،، عموی زن به او گفت : دست شوهرت را بگیر ،، سپس آن دو را به طرف خانه زن راهنمایی کرده و از آنان خداحافظی کرده و رفت .. 💎زن و شوهر وقتی وارد خانه شدند ،، زن نقاب از چهره‌اش برداشت ،، جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجّهٔ آن خانه شد ،، الله اکبر ،، این همان خانه‌ایست که واردش شده بودم ،، زن از او پرسید : چیزی برای خوردن میل داری؟ 💎گفت : بله ،، پس در دیگ را برداشت ،، نگاهی به درون آن انداخت و با تعجّب گفت : عجیب است ،، چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است ؟؟ مرد به گریه افتاد و قصّهٔ خودش را برای همسرش باز گفت : 💎زن گفت : این نتیجهٔ امانتداری و تقوای توست ،، از خوردن بادمجان حرام خویشتن‌داری نمودی ،، اکنون خداوند تعالی هم خانه و صاحب خانه را بر تو حلال نمود .. 💫شبتون‌بخیــر و عاقبتتون‌بخیــر 💚💫 💫 طنز حلال @Mohame0917
هدایت شده از مداحی آنلاین
@Maddahionlinمداحی آنلاین - نماهنگ قبله نما - پیام کیانی.mp3
زمان: حجم: 3.11M
قبله نما رخ بنما حال دلا زاره یه عمره اسمت همه جا گرمی بازاره روز وصال تو شیرین تره از عسل مولا مولا مولا العجل العجل 🆕 🎙 🔊 💔 🌷 ♨️ @Maddahionlin 👈