[وَفاء] ؛ـــ طِفلان مسلم ..
امام حسین؏ خطاب بہ فرزندان مسلم
فرمودند: شھـادت مسلم کافي است و
شما میتوانید بروید آنها گفتند که: بہ
خدا سوگند از شما جدا نخواهیم شد و
در رکاب شما میجنگیم وَ ما دوست
نداریم پس از شما زنده بمانیم !
.
فرزندان مسلم در رکـاب امامحسین؏
شھید و اسیر شدند؛ آن دو اسیر شده
هنگام شهادت به آسمان نگاه کردند و
ندا دادند کہ ایخالق ما، ايحاکمترین
حاکمان، میانما و قاتلِما بهحق حکم
کن؛ سرانجام گردن قاتل دو طفل زده
شد.
.
ما حسین را دوستداریم بخاطر آنکہ
با نام او، عطر نجابت در فضا پراکنده
مۍشود عطر ایمان، عطر مقاومت در
برابر ظلم از اینسو تا آنسوۍ جھان،
از زمین تاستارگان !
ـ ـــ نادرِ ابراهیمۍ.
[؛]
ـگاهۍ اوقات حضرترقیهۜ با دستهای
کوچـکش سجـادھ امامحسین؏ را باز
میکرد. او منتظر پدرش مۍنشست تا
بیاید و در آن سجاده نماز بخوانَد. این
دختـر، از رکـوع و سُـجود پدرش لذت
میبرد؛ رقیه در کربلا هر دفعه سجاده
امامحسین را درهنگام نماز باز میکرد.
ـــ ـ ورقك ، کتابِ سرورالمـومنین
^^
کسانۍ که در واقعہ عاشورا به شھادت
رسیدند، با خون خود راھ امام را ادامه
داده و تثبیت کردند و در مقابل افرادۍ
که دراین واقعہ عظیم زنده ماندند حول
یك محور و آن، بہ نتیجه رسیدن هدف
امام حسین علیھِالسلام، گام برداشتند.
حضرت رقیه سلاماللهعلیها با آنکه سه
سالھ بودند اما با حماسه آفرینۍِ خود،
احیاگـر حادثهي عاشورا شدند.
؛ ـــــــ ــــــــ ــــــــ
بخوانید کہ نقل است از . .
محمدصادقِ کفیل . 🌿
ـــ ـــ
سفرهدارِ روضہي بابا منم، با دستـِ
خویش . . ، گندمۍ گر نَذر گردد ؛
آسیابش میکنم!