eitaa logo
🇵🇸 . آماج .
26هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
977 ویدیو
331 فایل
. ﷽ - ‌ ______ * 🤍 رسانہ‌ي‌‌‌‌‌‌‌‌ فرهنگۍاجتماعۍِآماج‌‌ ؛ ‌‌. • وابسته به موسسهٔ رسانه‌‌ای ِ آدینه ، [ فارس ] - ‌‌ ‌‌• این‌‌جا را بِکاوید. _ ‌_ @AmajReply . . • حتماً رسانه‌‌ها رو نشر بدید، اما با حفظِ لوگو. ‌‌ آماج : نشانہ .
مشاهده در ایتا
دانلود
🇵🇸 . آماج .
🟢 همه‌ی ما. از شخصیتِ یزیدِ شراب خوارِ، بی بته‌یِ، زناکارِ، زن بازِ، خداناباورِ، همجنسبازِ، میمون‌ب
🟠 جدا از چهره شکنجه دیده زینب سلام‌الله ‌‌برگی از عاشورا همواره ناخوانده است ؛ آن هم حضورِ زینب به‌عنوان مدیر داخلی جنگ و مسئولیت خطیر اداره خيمه‌ها در خلال جنگ و پس از آن است. مدیریت پشت جبهه با مادرانی که یک به یک فرزندان خویش را از دست می‌دهند و التهاب بی آبی تا به آن‌جا قوی است که در منابع معتبر هرگز گفته نشده، صدای شیون‌ها از ‌خیمه به میدان رسید. ‌ در مجلس یزید او در میان اعرابی که هنوز سر از جاهلیت نشُسته‌اند سخن می‌گوید و خطاب به يزيد: تو حقیرتر و کوچکتر از این هستی که من تو را مخاطب قرار بدهم. ‌ مگر دم دروازه کوفه زینب را مجبور کردند که سخنراني بکند؟ یا در مجلس ابن‌ زیاد؟ ‌‌این زینب و این شکوه و استقامت، نتیجه‌ی یک تربیت زنانه است. اگر حسین و حسن علیه‌‌السلام را مسجد و اجتماع در کنار تربیت خانوادگی پرورانده ‌‌باشد، زینب را خانه پرورانده است و مادرخانه، که در کربلا پیام تاریخی زن مسلمان را فریاد بزند و صورتی از متفاوت از زن بودن را نشان دهد که عمیقا هم با تلقینات سنتی ما از زن در تضاد است. هیچ کس به او نمی‌گوید صدایت را مردان نامحرم می‌شنوند و ممکن است ‌‌‌طفلکی‌ها ‌‌از راه راست منحرف شوند! جهاد بزرگِ او بیان ظلم در نزد سلطان ستمکار است.‌ ‌‌‌‌‌ او صورتِ زنانه جهاد را بی‌کم و کاست نشان می‌دهد صورتی که حقا از شمشیر به‌ دست گرفتن بسیار سخت‌تر است و محتوای ایدئولوژیک، یعنی راز ماندگاری کربلا را تامین می‌کند. اگر چه جنگ در میدان به نفع یزید به میانه می‌رسد، اما با خطبه‌ی زینب با فتح حسین پایان می‌گیرد. ‌‌ روشن‌ ساختن محتوای فکری و فلسفه قیام بدونِ هیچ ترسی و بدون توجه به هیچ کلیشه جنسیتی در عصر جاهلیت، پرده دیگری از عاشوراست که میان ناله برای معجر سوخته و سیلی فراموش شده‌ است. بهتر است به حال آنگونه که دخترهایمان را تربیت می‌کنیم بگرییم. ‌ علی شریعت | @Amajha
‌ ـ هر که بھ میدان مۍرفت، به زبان حال مۍگفت:«خدایا، آیـا مرا لایق عشق‌ورزی می‌دانی؟ تو خود مۍدانی کھ چه اندازه عاشق تو و فرزندِ پیامبر توام. مےخواهی مرا پس از عشق‌بازۍ چگونھ ببینی؟ سر بریده؟ پھلو دریده؟ ترجیح مۍدهی مرا کشته شمشیر ببینۍ یا آماج تیر و نیزه؟ خدایا به من چنان توانے بده کہ تاآخرین رمق با دشمنان فرزند پیامبرت بجنگم تا [ قطعه قطعھ‌ام ] کنند یـا [ بسوزانند و خاکسترم را بر باد دهند ] تا بدین معیار، میزان عشق من بھ تو و میزان عشق تو بہ من سنجیده شود.» ~ کتاب ماھ به روایت آه، بہ قلم جناب ابوالفضل زورویۍ .
⁕ ــــــ ـ ماه بہ روایت آه، کتابے است دربارھ فضائل ماه بنۍ هاشم، به قلم جناب ابوالفضل زورویۍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ آخرین طفل خیمه، ساعتے پیش آرام گرفته و خوابیدھ است امـا رقیـه در آغوش و سر بر بازوی من، با صدایۍ گرفتھ و بغض‌آلود، بی‌تـابۍ می‌کند. صدای پایۍ آرام و سنگین از بیرون خیمه بھ گوش می‌رسد. ـ می‌شنوۍ رقیہ جان؟ این صدایِ پا را می‌شناسے؟ لحظه‌ای آرام می‌گیرد و در سکوت، گوش می‌خواباند. ـ بله؛ این عمویم عباس است. ـ آفرین؛ پس تـا عمویت عباس هست، نباید از هیچ چیز بترسۍ. ـ عمویم آن بیرون نمي‌ترسد؟ ـ عمویت جز خدا از هیچ‌کس و هیچ چیز نمۍترسد. تا او هست، هیچ‌کس نمی‌تواند بہ ما آسیب برساند. ـ اما اگر عمویم عباس نباشد ...
ماه را من چه بگویم کہ چنین است و چنان؛ شاھ شمشاد قَدان، خسرو شیرین‌دهنان ــــ 𖧧 '
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؛ ࿐ . صدای پای آشنا ، امیدبخش، سنگین و شمرده بـه خیمه نزدیک شد و بر درگاھ خیمھ آرام گرفت. ایـن عادت مألوف و شیوھ‌ۍ معمول عبّاس بـود ـ ـــ ـ که از فرط حجبـ و حیا، هرگز حضور خود را با صداۍ بلند یا خطاب نـام زنانِ حرم اعلام نمی‌کرد. یا یکے از کودکان، واسطھ‌ۍِ اعلام حضور او می‌شد یا خود آن‌قدر می‌آمد و مےرفت و بـا فاصلھ از خیمه مۍایستاد تا متوجّه حضور او می‌شدیم. شب‌ها نیز هرساعتے بر درگاه خیمه‌ها مکثۍ می‌کرد تا در صورت ضرورت و نیاز، مددکار و خدمت‌گزار زنان و کودکان باشد. ــ ـ از همان منبع بالا