استوری احسان کرمی برای آتشسوزیهای اخیر لسآنجلس
اگه یک هزارم این اتفاق توی ایران رخ داده بود، دلیلش قطعا ناکارآمدی جمهوری اسلامی بود و باید رژیم چنج میشد!
اما چون این فاجعه تو آمریکا رخ داده، نه گله و شکایت میکنه نه ناله و سیاهنمایی. مثل یه آدم خوب و سربهزیر، فقط دعا میکنه!
ذات کثیف خودتحقیر وطن فروش
🍁☘🍁
#قصه_و_عبرت
جوانی که #خدا_رابه_مبارزه_طلبید
ومانند الاغ مرد
💥در دهه ی پنجاه میلادی در یکی از دانشکده های کشور های عربی دانشجویی ساعتش را در دست گرفت، به آن نگاه می کرد و فریاد می کشید: اگر خدایی وجود دارد یک ساعت بعد جان مرا بگیرد.
صحنه عجیبی بود، گروهی از دانشجویان و اساتید شاهد آن بودند. دقیقه ها به سرعت گذشت. وقتی دقیقه ها به پایان رسید با غرور و مبارزه طلبی برخواست و به همشاگردی هایش گفت: ببینید، اگر خدا وجود داشت جان مرا می گرفت!
دانشجویان رفتند. شیطان بعضی از آن ها را وسوسه کرد، بعضی از آنها گفتند خداوند به خاطر حکمتی به او مهلت داده است و بعضی سرشان را تکان دادند و او را مسخره کردند.
این جوان با خوشحالی نزد خانواده اش رفت «با غرور» گویا با دلیل عقلی که پیش از این کسی آن را به کار نبرده ثابت کرده است که خدا وجود ندارد و انسان بیهوده خلق شده است و پروردگاری وجود ندارد و معاد و حسابی هم در میان نیست!
وارد خانه شد. مادرش سفره ی غذا پهن کرد. پدرش در جایش کنار سفره نشسته بود و منتظر بود تا همراه اعضای خانواده خوردن را شروع کند. پسر به سرعت رفت تا دستش را بشوید. صورت و دستانش را شست سپس آن ها را خشک کرد. در همین زمان بر زمین افتاد و هیچ حرکتی نکرد.
بله افتاد و مرد. پزشک در گزارشش قید کرد که مرگش به خاطر آبی بود که داخل گوشش رفته بود.
دکتر عبدالرزاق نوفل رحمه الله در این باره می گوید: خداوند نپذیرفت مگر اینکه مانند الاغی بمیرد!
در مورد الاغ و اسب به لحاظ علمی معروف است که اگر آب وارد گوش یکی از آنها شود در جا می میرد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠 تلخی مرگ 💠
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
🍃 حضرت یحیی پسر زکریا از پیامبران عصر حضرت عیسی (ع) بود، با عیسی (ع) دوستی و انس داشت، یحیی از دنیا رفت، پس از مدتی عیسی (ع) بالای قبر او آمد، از خدا خواست او را زنده کند.
🍃 دعایش به استجابت رسید، و یحیی زنده شد و از میان قبر بیرون آمد، و به عیسی (ع) گفت: از من چه می خواهی؟
🍃 عیسی (ع) فرمود: می خواهم با من همانگونه که در دنیا مأنوس بودی اکنون نیز مأنوس باشی و با من انس بگیری.
✨ یحیی گفت: «هنوز داغی و تلخی مرگ، در وجودم از بین نرفته است، و تو می خواهی مرا دوباره به دنیا برگردانی و در نتیجه بار دیگر مرا گرفتار تلخی و داغی مرگ کنی؟» ✨
آنگاه او عیسی (ع) را رها کرد و به قبر خود بازگشت.
📚 داستان دوستان جلد 5 نویسنده : محمد محمدی اشتهاردی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مولا علی (ع) چقدر زیبا دنیا را توصیف میکند...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شما اگر یک قدم
برای این خاندان بردارید
اونها ده قدم براتون بر میدارن...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwABATT8Z4ABld4sLLQ4349W_EHmeUR3XcUAAskHAAKAyfhSgUa3ZEP6ZcU2BA.mp3
6.1M
▫️ "خدا را به خون گلوی حضرت علی اصغر علیه السلام قسم دهید تا فرجم را نزدیک کند!"
❗️ حکایت شفا یافتن یک مسیحی، از برکت روضه حضرت علی اصغر【ع】 به مناسبت میلاد آن حضرت (۹ رجب)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیطان منظور بچه شیطوناست( اجنه ها)
بشدت از ناپاکی کثیفی شلختگی لذت میبرن
و در اون مکان ها زندگیمیکنن!
نزار لباست بهم ریخته باشه خونت بهم ریخته باشه و نظم نداشته باشی
برای همین اسلام بشدت توصیه به پاکیزگی و نظم داره✅
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-_🪽🌱°°
#تاظهور_زمانی_نمانده🦋
🎙استاد شجاعی
💠قوی ترین سرباز امام زمان کیه؟!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار:
🍁حکایت اول:
از کاسبی پرسیدند:
چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟
گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند!!!؟
🍁حکایت دوم:
پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود...
پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!!
پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید:
انشاءالله خدا او را هدایت میکند...!
دختر گفت:
پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟؟!!!!...
🍁حکایت سوم:
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟؟...
گفت: آری...
مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛
یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم..
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...!
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم...
گفتند: پس تو بخشنده تری...!
گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد!!
اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...!!
🍁حکایت چهارم:
عارفی راگفتند:
خداوند را چگونه میبینی؟!
گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد، اما دستم را میگیرد...🍁
____🍃🌸🍃____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز جمعه بیست و
یکم زمستان و دی ماه
از خدای منان برایتان
تنی سالم و دلی شاد
میخوام . همین دوتا
رو که داشته باشید ،
انگار خوشبخت ترین
انسان روی کره زمینید....
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢داستان زیبای پیرمردی که بخاطر #صلوات هایش از جهنم نجات پیدا کرد و به بهشت رفت