هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
💌در زندگیهای هم سرک نکشید.
از هم نگویید،
حتی از زندگی خودتان برای دیگران نگویید.
چه کسی به تو گفته درد دل کنی؟ کجای دین و روایت آمده است که بنشینی برای بقیه درد دل کنی؟
اگر دلت خیلی درد
دارد به حرم حضرت معصومه سلاماللّهعلیها و جمکران برو.
دو رکعت نماز بخوان
و به آن خدایی بگو که
میتواند درد تو را درمان کند.
این شخصی که گوش
میدهد از دو حال بیرون نیست.
یا دوست توست
که داری ناراحتش میکنی،
غصه میخورد.
برای چه داری او را ناراحت میکنی؟
و یا دشمن توست که خوشحالی میکند.
💐استاد حاج آقا زعفری زاده
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
❤️
وصیت من به دخترانی....
که عکسهایشان
را در شبکههای مجازی میگذارند
این است که ...
این کار باعث میشود تا امامزمان
عجل الله خون گریه کند...!
شهیدمحسنرعد🕊
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
💢پارت نود و هشت
💢تاوان یک گناه
💢ارسالی از اعضا(مهدا)
بعداز یک ربع راه رفتن رسیدیم سر زمین یه اتاقک کوچیک با گل درست کرده بودن
_خانم شما تو اتاق باشید تا ما کارها رو انجام بدیم
_نه منم میام یکم راه برم
_باشه خانم هر جور راحت هستید خسته شدین تو اتاق همه چی هست
_باشه ممنون
داشتن سر زمین بادمجان و گوجه و چغندر و از این جورچیزی ها می کاشتن که مجبور نشن برن شهر بخرن
_میشه منم نهال بکارم ؟؟
_نه خانم شما اذیت میشین
_اجازه بدین دوست دارم قبلاً هم با مادر و پدرم میرفتیم سر زمین من کمک شون می کردم شما هم مثل خانواده م هستید
چندتا نهال گوجه برداشتم و شروع کردم به کاشتن
_ماشاءالله خانم خوب بلدهستین
_من یه دختر روستای هستم
_نگین خانم شما زن خانزاده هستید
لبخندی زدم و شروع به کاشتن نهال ها شدم اسکندر و حیدر هم بذر چغندر و خیار و هندوانه و خربزه می کاشتن سبحان هم با یه دبه آب پای نهال ها می ریخت نجمه هم یه چای آتیشی آماده کرده بود که بعد کار کردن حسابی می چسبید با شیرینی ها خونگی رقیه خانم
دم غروب بود که نجمه صدازد
_بیایید چایی
_باشه آمدیم
سر چایی خوردن
_رقیه خانم خوب عروس تون رو نیاوردین کمک ؟؟
سبحان بنده خدا خجالت کشید سرش پایین بود ولی معلوم بود رنگش سرخ شده
_هنوز زود ان شاءالله فرداشب دعوت شون کنم بعد یواش یواش از عروسم کار بکشم
خندی و بقیه هم خندیدن ولی سبحان نه چون خجالت می کشید پسر هم این قدر خجالتی ندیده بودم
ادامه دارد....
💢پارت نود ونه
💢تاوان یک گناه
💢ارسالی از اعضا(مهدا)
تو راه برگشت به حرف سبحان فکر می کردم نکنه واقعا سعید نزاره من تا آخر عمرم ازدواج کنم و مجبور باشم این جور زندگی کنم واقعا تو سر سعید چه فکری بود بهتر بود فقط توکلم به خدا باشه
رسیدیم رفتیم تو خانه فردا شب شد خانواده مریم دعوت بودن سه تا برادر داشت و یک دونه خواهر مریم دختر آخری بود خوشگل با همه احوال پرسی کردم مریم که خجالت می کشید اینجا هم دخترهاشون رو تو۱۳یا۱۴عروس می کردن بعد یک ساعت شام رو آوردن و بعدشم که شام رو خوردیم دخترو عروسهای مادر مریم با نجمه رفتن ظرف بشورن سبحان هم تو هال نشسته بود و سرش پایین بود
_رقیه خانم باید مریم بره ظرف بشوره که معلوم بشه کار خونه هم بلده
_دخترم ماشاءالله همه کار بلد مریم مادر پاشو برو کمک کن
طلفکی مریم با خجالت پاشد بره
_نه مادر بشین مریم نمی خواد بتول خانم بگین مریم بشینه
_نه مریم رفت بهتره از همین اول اینجا رو هم مثل خونه مادر و پدرش بدونه
_ممنون سبحان هم باید مثل پسر برای شما بمونه کاری چیزی داشتین انجام بده
طلفکی سبحان تو فکر بود حتما کارهای که می کردم رو جبران می کرد
_آقا سبحان دیگ ها سنگین هست برین کمک خانم ها کمر شون درد می گیره از همین اول باید مثل کوه تکیه گاه زن تون باشید
_اره مادر برو کمک کن اذیت نشن
_نه حاج خانم من و اصغر میریم پاشو داداش
_چشم
رفتن از همین اول چه غیرتی بودن بدبخت سبحان
ادامه دارد....
💢پارت صد
💢تاوان یک گناه
💢ارسالی از اعضا(مهدا)
بعد یه شب نشینی یک ساعته رفتن نصف شب بود و مجبور بودم برم دستشویی گلاب به روتون داشتم دستامو میشستم که دیدم در اتاق سبحان باز شد
آمدبیرون منم چند قدم رفتم سمتش
_چیزی شده آقا سبحان ؟؟
_نه ممنونم برای همه چیز شما مثل خواهر برام می مانید
من که روم نمی شه بگم دلم می خواد زنم رو زود به زود ببینم شما حداقل با این کارها تون باعث می شد من زنم رو ببینم
_نگران نباش داداش همه جا رسمه تا شب عروسی عروس و داماد کمتر همو ببینند ولی من کاری می کنم زودتر عروسی بگیرین مریم بیاد پیشت
_ممنون من میرم کسی ما رو باهم نبینه بد بشه
_باشه ممنون
فردا قرار شد صبح بریم سر زمین
_رقیه خانم خودتونم جون بودین می دونید الان مریم و آقا سبحان چه حالی دارن بهتر نیست به بهانه کاشت نهال مریم هم بیاد سر زمین ؟؟
_اتفاقا من دیشب ازت خوشم آمد که گفتی سبحان بره کمک ولی برادرش خیلی غیرتی هستن بازم با مادرش موقع رفتن صحبت می کنم شاید بزاره بیاد سر زمین
_ممنون رقیه خانم
_من همین یه پسر رو دارم دوست دارم هر چی می خواد براش فراهم کنم زیادم به این رسم و رسوم که میگن تا شب عروسی نباید عروس و داماد هم رو ببینند اعتقاد ندارم
ادامه دارد....
1_963367963(2).mp3
8.65M
اگرهمگی یکدل ویک صدابرای ظهوردعاکنیم🌸
قطعاامرشریف ظهورمحقق خواهدشدقرائت هرشب دعای فرج به نیت ظهور....
#به رسم وفای هرشب بخوانیم دعای سلامت وفرج حضرت💌
🌺بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفاءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
#امام_زمان_عج
دعای سلامتی آقاامام زمان عج
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
یه جاهایی باید بهت بر بخوره
غرورت بشکنه
بغض کنی
چشمات پر اشک بشه
یه جاهایی هم لازمه قلبت
بشکنه
ترک برداری و از درون فرو بریزی
تا بفهمی
تو این دنیای بی رحم
نمیشه به هیچ دیواری تکیه داد
نباید اجازه بدی
تورو تو موقعیت تحقیر و استیصال قرار بدند
سعی کن قوی باشی خودت باشی و خودت
درد و رنج هات هر چقدر هم که سنگین باشه
میتونی تنهایی به دوش بکشی
محکم تر از همیشه باش و برای آرامش خودت
تلاش کن ....
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
دختران شهر به روستا فکر می کنند
دختران روستا در آرزوی شهر می میرند
مردان کوچک به آسایش مردان بزرگ فکر می کنند
مردان بزرگ در آرزوی آرامش مردان کوچک می میرند
فقیر به دنبال پول و شادی ثروتمند
ثروتمند در حسرت آرامش زندگی فقیر
کودک به دنبال آزادی بزرگتر
بزرگتر در حسرت سادگی کودک
پیر در حسرت جوانی
جوان در پی تجربه سالمند
او در حسرت زندگی من
من در حسرت زندگی او...
کدام پل در کجای جهان شکسته است
که هیچکس به خانه اش نمی رسد...!
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده
است:
در کتاب خدا سوره ای است
که سی آیه دارد
و هر کس پیش از خوابیدن
آن را قرائت کند
خداوند برای او سی حسنه می نویسد
و سی گناه از او را پاک می کند
وسی درجه بر درجات او می افزاید
و فرشته ای از فرشتکان خدا مأمور میشود
تا بال هایش را بر روی او بگسترد
و او را از هر بدی و آفتی نگه دارد تا از
خواب بیدار شود
و این سوره از جانب صاحبش در روز
قیامت مجادله می کند
و آن سوره ملک است
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
⭐️خــــدای مهربانم
⭐به درگاه مهر بی پایان تو آمدهام
⭐️تا از تو به حق بزرگیات بخواهم
⭐جانم را از تیرگیها پاک کنی
⭐️افکارم را به روشنی؛ جلا بخشی
⭐و دل من و عزیزانم را شاد کنی
⭐️الهی نگاهت را از ما دریغ مدار
⭐شبتون معطر به عشق الهی
🌹