‌ ‌🍁 زندگی کاروانی است زود گذر خرابه ای ناپایدار🌸🍂 تابلویی زیبا و فریبنده میسوزد و میسوزاند و هیچ وقت در آن رنگ حقیقت نمیگیرد جز مــــــــعـــــــرفـــت🌸🍂

💞✨ عصرتون بخیر قوری دلتون 🫖 پراز چای خوشرنگ طاقچه فکر تون پراز گل های رنگارنگ عطر نرگس شیراز دل آرای زندگیتون ترنم باران برکت عمرتون عصر آدینه تون سرشار آرامش🫖

🌹 💗سلام آقا 💫شهر را برايت 🎊آذين بندى كرديم 💗تا قدوم مباركت را بر روى 💫چشمانمان بگزارى 🎊چشم انتظـار 💗روى ماهت هستيم 💫آقا تا روشن 🎊كنى عالم هستى را ... 🌸پیشاپیش نیمـه شعبـان مبارک🎊💐

ایران من سلام🇮🇷✌️ برای سربلندی و قوی تر شدن تو رأی میدم🇮🇷✌️ با هر انگشت زدن ما بر روی برگه رأی روحیه دشمن را تضعیف میکنیم🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷✌️✌️✌️✌️

#خاطرات_شهید ●هر موقع كه او به جبهه میرفت، دختر كوچكم گريه میكرد. آخرين مرتبه كه به جبهه رفت وخداحافظى كرد. صورت دخترش را بوسيد. ●هنوز فرصت بود كمى بنشيند كه دخترم به او گفت: بابا برو دشمنامونو بکش . محمدرضااشك در چشمانش حلقه زد. به من گفت: اين بچّه احساس مسئوليّت میكند و تو ناراحتى؟ به اوگفتم: من ناراحت نيستم، چون تازه مرخصی آمدى و هيچ وقت در منزل نيستى. حالا کمی بمون پیش ما. ان شاءاللّه جنگ به سلامتى تمام میشود. ●وقتى ازدر خارج شد، مادرم پشت سر او آب ريخت. با يك حالت خاصى برگشت ونگاه كرد كه من در همان حال به زمين نشستم و گفتم: رضا!صورتت را برگردان ، گفت: چرا؟ گفتم: ديگر بر نمیگردى برگرد یه باردیگه ببینمت. گفت: بادمجان بم آفت ندارد. رفت و دیگه برنگشت. هروقت ازش میپرسیدن : چرا جلوى دوربين نمیآيى؟ میگفت: اين با اخلاص انسان منافات دارد. من به جبهه میروم برای رضاى خدا. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 📎فرماندهٔ گردان حضرت‌معصومه لشگر ۱۰علی‌ابن‌ابیطالب سردارشهید#محمدرضا_اسحاق‌زاده🕊🌷 ●ولادت : ۱۳۴۳/۴/۱ تربت‌حیدریه ، خراسان‌رضوی ●شهادت : ۱۳۶۴/۱۲/۳ فاو ، عملیات والفجر۸

🎉🎁🎉 🎁 🎁داستان شنیدنی 🎉دزد و واعظ برای آخرت‌تان از این کارها انجام دهید...! 🎊#استاد حسین انصاریان 🎁 شبی که وصل تو 🎉 در خاطرم شکوفا شد 🎁 چه مجلسی به قدومت 🎉 بپا و تزیین بود 🎁 سحر کشیده مرا 🎉 تا تمام رویاها 🎁 برای این تن بی جان 🎉 سراب سنگین بود 🎁 به هر کجا که روم 🎉 اضطراب تشویش است 🎁 به غیر شانه پر مهر تو 🎉 که تسکین بود 🎁 🎉🎁🎉

🛑🎥 جمعه‌های دلتنگی دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج