eitaa logo
یاران امام زمان (عج)
3.6هزار دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
21.4هزار ویدیو
20 فایل
بســـــــــــــمـ‌اللّھ‌الرحمن‌الرحیـــــــــــــمـ راه ظهورت را بستم ..... قبول اماخدا را چه دیدی شاید فردا حر تو باشم . 🔹مدیریت: @Naim62 🔹 مدیرپاسخ به سوالات مذهبی سیاسی و انگیزشی: @Sirusohadi 🔹مدیرپاسخ به سوالات احکام شرعی: @AMDarzi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیری که شد خطیر، حسن بوده هم پیر هم مسیر، حسن بوده بی آنکه دست باز کند سائل همواره دست گیر، حسن بوده «لبیک یاحسین»
✨ای پاک و نجیب مثل باران، برگرد ای روشنی کلبۀ احزان برگرد... ✨یعقوب امیدش همه پیراهن توست ای یوسف گمگشتۀ کنعان برگرد... تعجیل در فرج مولایمان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️لحظه هاي آخر پيغمبرست روح هستي درميان بسترست.. ▪️اشك او ازبي كسي حيدرست قصه نامردي و ميخ دَرَست.. ▪️قطره قطره اشك او دارد سخن از دل و لبهاي پرخون حسن... ▪️در نگاه آخرش راز مگوست حرفها از بوسه زير گلوست.. ⚫️آجرک الله یا صاحب الزمان ارواحنافداه
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 از کنار رنج‌های رسول خدا ساده نگذریم! ◾️چطور مظلومیت‌های امام حسین(ع) باید ذکر شود، اما مظلومیت‌های پیامبر(ص) نباید ذکر بشود؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ چه کسی از دوستان و رفقای پیامبر خواهد بود؟ 🔺 «ابوحمزة» از امام باقر علیه السلام نقل نموده که پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: 🔹 «خوشا به حال کسی که «قائم» از اهل بیت مرا درک و در غیبتش و قبل از قیامش به او اقتدا کند و دوستانش را دوست، و دشمنانش را دشمن بدارد. چنین کسی از رفقا و دوستان من و گرامی ترین امتم نزد من در روز قیامت است.» 📚 کمال الدین و تمام النعمة ج ۱ص ۲۸۶ ح۲
گفت امام حسین کوهی از غصه داشت ولیکن رباب داشت ! اما امام حسن ... تنها میانِ خانه و تنها میانِ شهر زخم زبانِ همسر و زخم زبانِ شهر💔😭)
4_5969773979005618998.mp3
745.8K
. امشب شب غم پروری دارد مدينه حال و هوای ديگری دارد مدينه امشب علی دست دعا بالا بگيرد اشک يتيمی از رخ زهرا بگيرد امشب فضای آسمانها اشکبار است شهر پيمبر را غمی در انتظار است امشب ملائک سوز خود را ساز کردند سوز درون خويش را ابراز کردند با ديده ی گريان و با قلبی شکسته زهرا کنار بستر بابا نشسته خاموش شد امشب چراغ معنويت پيغمبر رحمت جدا گردد ز امّت ای آسمان خون گريه کن امشب که زهرا با چشم خود بيند غم داغ پدر را از خانه وحی خدا امشب صفا رفت از جمع اهل البيت ختم النبيا رفت امشب حديث غصّه می خواند مدينه داغ گردان را می کند پنهان به سينه امشب پيمبر را وداع آخرين است وقت فراق اهل بيت طاهرين است امشب علی و فاطمه ماتم گرفتند بر گرد پبغمبر نوای غم گرفتند پيداست مرگ از روی چون آئينه او سبطين بنشستند روي سينه ي او درهای فتنه باز شد بعد از پيمبر ظلم و ستم آغاز شد بعد از پيمبر امشب حسن را بويد و بوسد پيمبر با فاطمه راز نهان گويد پيمبر ای دخترم ای سينة تو مينوی من تو زودتر از اهل بيت آئی سوی من اهل سقيفه عقدة دل باز کردند و آن کينة ديرينه را آغاز کردند اهل ستم ناحق به جاي حق نشستند از اهل بيت مصطفي حرمت شکستند بعد از نبي حق علي را غصب کردند بيگانه را بر مسند حق نصب کردند شد بعد فقدان رسول الله رحمت سيلي زدن بر فاطمه اجر رسالت پايان عمر رحمه للعالمين شد آغاز غمهاي اميرالمؤمنين است .
4_5969817903636155446.mp3
5.81M
❣﷽❣ 🕊 🕊⚫️ 🕊 👌👌 ⁩ به لطف و کرم ثارالله یه روز می‌سازیم ان شاالله طرح حرمت از مهدی ساخت حرمت با ما یک خیابون رویایی تا حرم بی بی زهرا الهی یه روز تموم بشه غمت بخونیم توی بقیع از کرمت قربون کبوترای حرمت قربون این همه لطف و کرمت 🕊ای غریب آقام…غریب آقام… آقام آقام کبوتر بقیع گریونه غریبی تو رو میدونه نه خادمو نه یک زائر نه روضه خونی داری نه گنبد و‌ نه گلدسته نه سایبونی داری تو الهی که این دعاها بگیره گنبد طلای تو پا بگیره حرم تو بوی زهرا بگیره الهی یه روز تموم بشه غمت بخونیم توی بقیع از کرمت قربون کبوترای حرمت قربون این همه لطف و کرمت 🕊ای غریب آقام…غریب آقام… آقام آقام مصیبت و غمت سنگینه غم تو به دلم میشینه تو کوچه ی بنی. هاشم تا راهتونو سد کردند شبیه چادر زهرا غرورتو لگد کوب کردن کی می‌دونه که چی اومده سرت توی کوچه پیش چشمای ترت بی هوا سیلی زدند به مادرت 🕊ای غریب آقام…غریب آقام… آقام آقام 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
صدا ۰۰۲_sd--۲۴.m4a
6.78M
روضه امام_حسن علیه السلام از شروع تا اوج. تا فرود روضه   از بارِ داغش پشتِ پیغمبر شکسته تنهاترین سردارِ بی لشگر شکسته سجاده‌اش بر غربتِ او گریه کرده پایِ غریبی‌اش دلِ منبر شکسته بخشید آنکَس را که زد نیزه به ساقَش او دستگیری می‌کند از هر شکسته   تا زهر را نوشید فرمود: آه مادر راحت شد این آئینه‌یِ یکسر شکسته بُغضِ چهل سالِ مرا این زهر بشکست اما غرورم را کسی دیگر شکسته   یک کوچه‌ی باریک و دو دیوارِ سنگی یک راه بُن‌بست و دو برگ و بر شکسته فهمید فرزند بزرگم ، ناسزا گفت می‌خواست من باشم ولیکن سر شکسته گفتم که با رویم بگیرم ضربه‌اش را رفتم نبینم حرمتِ مادر شکسته   اول مرا زد بعد از آن هم مادرم را من میزدم بال و پَر و او پَر شکسته از رویِ چادر پایِ خود را بر نِمی‌داشت پایی که قبل از این جسارت ، در شکسته در زیرِ پاها گوشواره خوردتر شد خندید وقتی دید نیلوفر شکسته فهمیدم از اُفتادنِ مادر که بد زد فهمیدم از دیوارِ کوچه ، سر شکسته لایوم کَ یومَک  حسینم گریه کم کن تنها نه من ، از گریه‌ات خواهر شکسته می‌بینمت با مادرم بر شیبِ گودال در لابه‌لایِ نیزه و خنجر شکسته ای کاش می‌شد تا نبینم ساربان هم انگشت را دنبالِ انگشتر شکسته حسن لطفی