eitaa logo
یاران امام زمان عجل‌الله
3.6هزار دنبال‌کننده
24.5هزار عکس
20.9هزار ویدیو
18 فایل
راه ظهورت را بستم ..... قبول اماخدا را چه دیدی شاید فردا حر تو باشم مدیر @Naim62 ( مدیر سوالات مذهبی سیاسی و انگیزشی👈 @Sirusohadi ))
مشاهده در ایتا
دانلود
سرگذشتبانوی دوم 👈قسمت شصت و سوم نجمه دستم رو گرفته بود و گریه میکرد... با هر فشاری که به شکمم میومد جیغم به آسمون میرفت...با صدای جیغ و گریه هام مادرم از حال رفت و خاله ام به کنارم نشست... نجمه خدا رو قسم میداد که زودتر فارغ بشم و کمتر درد بکشم... ننه حیدر دو تا سیلی محکم به صورتم زد و با صدای بلند گفت: -زور بزن ...بچه ات داره خفه میشه...زور بزن تا بچه ات نمرده... از فکر مردن بچه ام عرق سردی به کمرم نشست... همه چیز رو تیره تار میدیدم...چشمم به نجمه بود...نجمه تمام صحنه ها رو از نزدیک میدید... تو دلم گفتم((چقدر اوضاعم خرابه که مادر یادش رفته نجمه رو از اتاق بیرون کنه!!!!!!!)) با حس خالی شدن شکمم و احساس سبکی، چشمهام رو باز کردم و به ننه حیدر نگاه کردم... ننه حیدر تو چشمهام نگاه کرد و گفت: -‌خجالت نکشیدی با این قد و قواره همچین بچه ای زاییدی؟؟؟ مبارکه....چادر زری زاییدی... نجمه دستم رو بوسید و گفت: -ابجی دیدی گفتم دختر میشه...خیلی نازه چشمهاش عین خودته .... مادرم بچه رو کنارم گذاشت و گفت: -‌مبارکت باشه مادر ...دختره... ادامه دارد.....
سرگذشتبانوی دوم 👈قسمت شصت و چهارم احمد ظرف کاچی رو به دستم داد و گفت: -چقدر خوشگله...شبیه فرشته هاست ...دستهاش رو ببین چقدر کوچولویه... کاچی پر از کره رو با بی میلی خوردم و به احمد گفتم: -‌اسمش رو چی بزاریم؟؟؟ احمد دستهای دخترم رو بوسید و گفت: -نمیدونم...هرچی تو بگی... به دخترم نگاه کردم و گفتم: -شیرین چطوره؟ احمد پیشونی دخترم رو بوسید و گفت: -شیرین...چه اسم قشنگی.. عمه احمد شیرین رو بغل کرد و گفت: -خیلی دخترتون ناز داره...پدر سوخته از الان واسه باباش کرشمه میاد... احمد شیرین رو از عمه اش گرفت و گفت: -دختر باباست دیگه ،واسه باباش ناز و کرشمه نریزه برای کی بریزه؟!!! به حیاط رفتم تا برای سماور اب بیارم...وقتی در اتاق رو باز کردم عمه احمد حرفش رو خورد و یک حرف جدید به میون آورد...احمد ناراحت بود...کنار سماور نشستم و بهش نگاه کردم... احمد بدون مقدمه تو چشمهام نگاه کرد و گفت: -عمه میگه شیرین رو چند ساعتی به دست طلعت بدیم تا اونم ببینتش ... با تعجب گفتم: -چند ساعت؟ عمه احمد سرش رو پایین گرفت و گفت: -‌چند ساعت زیاده؟خودت رو بزار جای اون ،بچه ات داره میره تو دو ماه و اون هنوز ندیدتش!!! تو دلم گفتم((ندیده که ندیده...کی گفته بچه ام رو باید به هوویم بدم؟!!!)) ادامه دارد....
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
✨﷽✨ 💢 ⚜ امام سجاد سلام الله علیه فرمودند: ▫️هرگاه در رابطه با امری اندوهگین شدید، نظیف ترین لباس خود را پوشیده و وضو بگیرید و بر بلندی چهار رکعت نماز بگذارید: 🔹دو رکعت اول: ▫️رکعت اول بعد از حمد سوره زلزال و در رکعت دوم بعد از حمد سوره  اذا جاء نصرالله. 🔹دو رکعت دوم: ▫️در رکعت اول بعد از حمد سوره کافرون و در رکعت دوم بعد از حمد سوره قل هو الله احد بخوانید. ⬅️ بعد از سلام آخر دست ها[ی نیازتان را] به آسمان بلند نموده و این دعا را بخوانید: ✨ اَللّـهُمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ بأسمائک الَّذی اِذا دُعیتَ بِهِ عَلی مَغالِقِ اَبْوابِ السَّمآءِ لِلْفَتْحِ بِالرَّحْمَةِ انْفَتَحَتْ، و َاِذا دُعیتَ بِهِ عَلی مَضآئِقِ اَبْوابِ الاَْرْضِ لِلْفَرَجِ انْفَرَجَتْ، و أسألک بأسمائک التی َاِذا دُعیتَ بِهِ عَلَی العُسْرِ لِلْیُسْرِ تَیَسَّرَتْ ، و َاِذا دُعیتَ بِهِ عَلَی الاَْمْواتِ لِلنُّشُورِ انْتَشَرَتْ، 🤲 صلّ علی محمد و آل محمد و اقلبنی بقضاء حاجتی. ⚜حضرت فرمودند: ▫️در این هنگام قسم به خداوند، شخص قدمش را بر نمی دارد مگر این که خداوند حاجت روایش می کند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📚الصحیفة السجادیة الجامعة ص 119، دعا 58
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
☀️امام باقر علیه‌السلام فرمودند: لَوْ أَنَّ اَلْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ اَلْأَرْضِ سَاعَةً لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا كَمَا يَمُوجُ اَلْبَحْرُ بِأَهْلِهِ اگر امام ساعتی از روی زمین برداشته شود، زمین ساکنانش را طوری فرو می‌برد که دریای خروشان دریانشینان را. 📚بحارالانوار ، ج ۲۳ ص ۳۴ ✍ما نفس کشیدنمون رو مدیون امام زمانمون هستیم. با زیاد دعا کردن برای فرج مولایمان کمی از حق آن حضرت بر گردنمان را ادا کنیم. • خوب نیست شیعه صبحش شب بشه و شبش صبح بشه و بیاد امام زمانش نباشه... 🌤مهدےجان ؛ ✍ بی «تو» هوای دلمان ابری و روزگارمان پاییزی است، بیا که اگر نیایی، زمستانی سرد در پیش داریم... • گرانقیمت‌ترین رایگانِ دنیا، وقت است، • وقت با ارزش‌تر از طلا است، ⏱قدر لحظه لحظه‌ها را بدانیم... • عمر و زندگی، المثنی ندارد... • زندگی خیابان یک‌طرفه است... • زندگی دگمه برگشتی ندارد... • در این عمرے که می‌دانے • فقط چندے تو مهمانے ... ⏳تا عمرمون به این دنیاست، برای ظهور امام زمان علیه‌السلام، قدمی برداریم، • کاری که قرار است فردا بالاجبار انجام دهیم، • امروز از روی اختیار آن را انجام دهیم و ظهور منجی را از خداوند طلب کنیم و نگذاریم امر به نهایت برسد! اللﮩـم عجـل لولیڪ الفـــرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_17175170499077064374920.mp3
2.9M
میتپد دل به ....😭 دلتون امام حسینی شد منم دعا کنید التماس دعا 🤲
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
بهترین دانستنی ها در طب سنتی👇 آیامی دانید⁉️ دود اسپند سریع جذب مغز می شود و آنرا گرم می‌کند. آیا می دانید ⁉️ عطسه عروق را منبسط می‌کند، عروق ریز مغز را باز می کند. آیا می دانید ⁉️ بی حسی های دندانپزشکی باعث سردی تن میگردد و موهای صورت را سفید میکند برای رفع این مشکل اگر همان لحظه نمک روی آن قرار دهید سردی رااز بین می برد. آیا می دانید ⁉️ بهترین رقیب حجامت پیاده روی است. آیا می دانید ⁉️ غذاهای سرد پوکی استخوان می آورد ومی توان کلسیم لبنیات را از انجیر وبادام درختی که گرم هستند تامین کرد. آیا می دانید ⁉️ گشنیز بیش از حد غم زاست «بخاطر سردی». آیا می دانید ⁉️ سوپ گندم بهترین خونساز است وبرای همه مزاجها خوب است. آیا می دانید ⁉️ انواع ویتامین ب 12در نان جو وجود دارد که باعث می شود موهای سر سفید نشود. آیا می دانید ⁉️ خوردن آب یخ و آب بین غذا اصلی ترین عامل در بروز مشکلات کبدی از جمله کبد چرب است. آیا می دانید ⁉️ قارچ بسیار سرد است واستمرارش بدن را سرد می کند. آیا می دانید ⁉️ ملاک تشخیص چاقی اندازه گیری مچ دست است که اگر مچ کوچک بود تن چاق بود شخص اضافه وزن دارد که باید ناهار را از وعده های غذایی اش حذف کند. آیا می دانید ⁉️ تمایل به بوهای بد مانند بوی بنزین وگازوئیل و....به دلیل سودای زیاد مغز است. آیا می دانید ⁉️ غذاهای سرد چاق کننده و غذاهای گرم لاغر کننده است آیا می دانید ⁉️ زیره برای لاغر ی خوب است، اما باعث چین و چروک می گردد. آیا می دانید ⁉️ موقع درد عسل بخورید، زمانیکه عسل خوردید، عسل خودش را به موضع درد میکشاند ، همانطور که آهن ربا، به سمت آهن می رود«سرعت اثر دارو را افزایش می دهد» آیا می دانید ⁉️ 10عدد بادام به اندازه 5پرس چلو کباب ارزش غذایی دارد آیا می دانید ⁉️ چربی دنبه گوسفند هرچه قدر وارد بدن شود به همان اندازه بیماری از بدن خارج میشود .
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
🔺این 15 عمل را رها کن تا شاد باشی 1 –  همیشه حق با تو بودن را رها کن 2 – نیاز به کنتــــــــرل کردن را رها کن 3 -  سرزنـــــــــــــــــش کردن را رها کن 4 -  افکار مبارزه گرانه خــــود را رها کن 5 – باورهای محـدود خودت را رها کن 6 – شــــــکوه و شکایت را رهــــــــا کن 7 – قضـــــــاوت کردن را رهـــــــــــــــا کن 8 – تحت تاثیر قرار دادن دیگران را رها کن 9 -  مقاومت در مقابل تغییر را رهـا کن 10 – برچــــــسب زدن ها را رهـــــــا کن 11 – ترســــــــــــهایت را رهــــــــــــــا کن 12 – بهانه هایــــــــت را رهـــــــــــــا کن 13 – گذشـــــــــــته را رهــــــــــــــــــــا کن 14 – وابســـــــــــــتگی هایت را رها کن 15 – زندگی کردن بر طبق خواسته های دیگران را رها کن 🍃🌹
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
. هفت چیز بدون هفت چیز خطرناک است : 🌞دانش بدون شخصیت ! ☘سیاست بدون شرافت ! 🌞علم بدون انسانیت ! ☘ثروت بدون زحمت ! 🌞لذت بدون وجدان ! ☘تجارت بدون اخلاق ! 🌞عبادت بدون ایثار  ...! 🍃🌹
🌨🍁🌨 🍁 بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖم 🍁شخصی می گفت: من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای اموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است ، به هر ماشینی میگفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت. خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم . یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله ، به راننده گفتم جمکران ، گفت بفرمایید. تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم. راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم. بعد از رساندن آنها به مقصد ، به سمت جمکران رفتیم. گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود ؟ گفت: 🌨کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم. مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد. گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن. گفت:شبی ساعت دوازده ، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم، هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند. از کنار آنها که رد شدم، گفتند جمکران. گفتم من خسته ام و نمی برم. مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی آنها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم. به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو. بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟ به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هزیان می گویی‼️ دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟ با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟ گفت:برو جمکران. گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟ گفت:آن خانواده گریه میکنند و نگران هستند. گفتم به من چه؟ گفت:کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آنرا تحویل بده. به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و توهم است، برگردم بخوابم. در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است. آنرا باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد. سوار ماشین شدم و رفتم جمکران. دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم:خواهر چرا گریه میکنی؟ گفت:برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟ گفتم:شوهرتان کجاست؟ گفت:چرا سوال میکنی؟ گفتم:من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟ گفت:شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است. گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم. به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت:این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل میکنم. گفت شما کی باشید؟ کیف را در آوردم و به او دادم. مرد کیف را گرفت و درب آنرا با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ گفتم آقا به من گفت که بیایم. چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟ گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند: 🌟«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ» 🌟دمی ز حاجت ما نمی کنی غفلت 🌟که این سجیه به جز در شما نمی بینم. 🌟ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم 🌟تو در کنار منی و تو را نمی بینم. مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آنرا تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد. 🌨تا نیایی گره از کار بشر وا نشود 🌨درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 🌨 🍁🌨🍁 https://eitaa.com/amamzaman3138
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🔴 ⭕️اونا میخواستن تو میدون آزادی کنسرت بزارن! 🌹ما تو آمستردام هیئت راه انداختیم الله اکبر و لله الحمد و له الشکر علی ما أولانا 🌹 🔴 https://eitaa.com/amamzaman3138
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا