eitaa logo
دوستداران بقیة الله🇵🇸🇮🇷
68 دنبال‌کننده
924 عکس
1.1هزار ویدیو
17 فایل
کپی حلال اگه یه صلوات برای فرج که بفرستی عالی میشه☺️ ارتباط با ادمین @iafatemezehra
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید دستغیب(ره): ماهستیم که باید ظهور کنیم نه (عج) و ظهور ما وقتی است کہ تزکیہ بشویم و جانمان را از آلایش ها پاک کنیم💭👌
اومد خدمت یکی از اهل بیت(ع) گفت:آقاجان،باغی دارم که الان چند وقته که میخام بفروشمش💷 اما نمیدونم چه حکمتیه تا لحظه سند و... میریم اما معامله فسخ میشه
آقا فرمودند: آی مرد!نکنه نماز نمیخونی؟؟😠 _پناه بر خدا،تمام نماز هامو اول وقت میخونم +نکنه خانوادت نماز نمیخونن❓ _نه آقا،اتفاقا اونا مقید تر از من هستن به مسائل دین و قرآن🦋 +نکنه غلام یا کنیزی داری که نماز نمیخونه؟ _نه آقا همشون نماز میخونن✨ بعد از سوالات،امام به فکر فرو رفتند، و بعد از دقایقی فرمودند: داخل باغت،ی درختی هست،فلان جا،بالای اون درخت ی کلاغ لونه کرده،داخل اون لونه ی استخون هست همون رو بنداز دور☄
طرف رفت🏃‍♂ درخت رو پیدا کرد🌲 ازش رفت بالا و استخوون رو انداخت بیرون هنوز پایین نیومده،مشتری پیدا شد و باغشو به مبلغ خوبی خرید🌸 اومد پیش حضرت🏃‍♂ آقا جان قضیه این استخوون چیه،که تا انداختمش باغم به فروش رفت🧐 آقا فرمودند: اون استخوون ی شخص بی نماز بوده که اون کلاغ آورده داخل باغ تو🕊 و همین باعث شده باغت بی برکت بشه @ef_zed_komeyl
پیامبر(ص): اوّلين چيزى كه بنده را به خاطرش محاسبه مى‌كنند نماز است؛اگر نمازش پذيرفته شود،اعمال ديگرش نيز پذيرفته مى‌شود و اگر نمازش ردّ شود،ساير اعمالش نيز ردّ خواهد شد». پ.ن:نماز مثل گذر نامه هست🧧 که اگه باطل باشه نگهبونا اجازه ورود به بخشای دیگه نمیدن😊
برای سلامتی آقاصاحب الزمان(عج) صلوات❤️
بعضی‌از‌خآنومآ چآدروپوشیه‌میپوشن چشمآشونوبه‌طرز‌فجیع‌آرایش‌میکنن وفقط‌و‌فقط‌ازچـٰآدرصرفاجهت زیبآیی‌استفآده‌میکنن:/ جوری‌چادربپوشیم‌که‌خانم‌حضرت‌زهراۜنگاهمون‌کنه نه‌بنده‌های‌خدا
📜 امـٰام صادق‹؏›فرمودند🌱: آنڪہ‌خـداخـیرش‌رابخواهد عشق‌حـسین‹؏›رابھ‌قلب‌ اومۍاندازد♥️! . . 🏴
تھ‌خوشبختۍیعنۍ خستگیِ‌توراه‌اربعین‌رو باخوردن‌یھ‌استکان‌چاےعراقۍ ازبدنت‌بیرون‌ڪنی..💔
460.mp3
5.01M
حالا که من از حرم دورم، درمونم صبره آخه مجبورم..💔 شهیدمحسن‌حججی
!...✋🏻مـی گـفـت' هـر کـسـی روزی "3"مـرتـبــه خـطـاب بــه مـهـــــدی "عــج "بــگـه بــابــی انـت و امـی یـاابــاصـالـح الـمـهـدی حـضـرت یـه جـور خـاصـی بــراش دعـا مـیـکـنـن(:..! ••شـهـیـد بــابــک نـوری.....••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.. 🔹غصه هاۍ امام زمان ... رزق امشبمون☺️ شبت بخیر رفیق وضو یادت نشه😉 اللهم عجل لولیک الفرج
❤️بسم الله الرحمن الرحیم ❤️
امام صادق (ع) نقل کرده اند: «هر که چهل صباح این عهد را بخواند از یاران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی باشد. به هر کلمه آن هزار حسنه، او را کرامت فرماید و هزار گناه از او محو کند.»🌺🌺
اسلام علیک یا بقیه الله فی ارضه💙✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-تأسف‌آوره... ڪار اون شخصی‌‌ڪہ... برای‌سبڪ ڪردن‌بدنش ... دوساعت روی‌تردمیل‌ می‌دوه ... امابراے سبڪ‌ڪردن بارگناهاش .. دودقیقه .. دربرابر پروردگار نمی‌ایسته ... یڪمی‌حرف‌حساب حواسمون‌باشه.
هرگاه ڪه نمازت قضاشدونخواندی دراین فڪر نباش ڪه وقت نماز خواندن نیافتی بلڪه! فڪرڪن چہ گناهے را مرتڪب شدی کہ خداوند نخواست در مقابلش بایستے! را سبڪ نشماریم
راز سه شنبه شب های شهید تورجی زاده اولین روزهای سال 63 بود. نشسته بودم داخل چادر فرماندهی ،جوان خوش سیمایی وارد شد. سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان نیرو نمی خواهی!؟ گفتم : تا ببینم کی باشه! گفت : محمـــد تــورجی ، گفتم این محمد آقا کی هست؟ لبخندی زد و گفت : خودم هستم. نگاهی به او کردم و گفتم : چیکار بلدی؟ گفت: بعضی وقت ها می خونم. گفتم اشکالی نداره ، همین الآن بخون! همانجا نشست و کمی مداحی کرد. سوز درونی عجیبی داشت. صدایش هم زیبا بود. اشعاری در مورد حضرت زهـــــرا سلام الله علیها خواند. علت حضورش را در این گردان سوال کردم. فهمیدم به خاطر بعضی مسائل سیاسی از گردان قبلی خارج شده. کمی که با او صحبت کردم فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است. گفتم : به یک شرط تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی خودم باشی ! قبول کرد و به گردان ما ملحق شد.  ***   *   * مدتی گذشت. محمد با من صحبت کرد و گفت : می خواهم بروم بین بقیه نیروها. گفتم : باشه اما باید مسئول دسته شوی. قبول کرد. این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد. بچه ها خیلی دوستش داشتند. همیشه تعدادی از نیروها اطراف محمـــد بودند. چند روز بعد گفتم محمـــد باید معاون گروهان شوی. قبول نمی کرد، با اسرار یه من گفت : به شرطی که سه شنبه ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی! با تعجب گفتم : چطــور؟ با خنده گفت : جان آقای مسجدی نپرس! قبول کردم و محمد معاون گروهان شد. مدیریت محمد خیلی خوب بود. مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گروهان بشی. رفت یکی  از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری! کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی! گفتم : صبــر کن ببینم. یعنی چی که تو باید شرط بذاری؟! اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی کجا می ری؟ اصرار می کرد که نگوید. من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی؟ بالأخره گفت. حاجی تا زنده هستم به کسی نگو، من سه شنبه ها از این جا می رم مسجد جمکــــران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم. با تعجب نگاهش می کردم. چیزی نگفتم. بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخــوئیــن تا جمکـــران را می رود و بعد از خواندنن نماز امام زمـــان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر می گرد. یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمــد انداختم. سرش به شیشه بود. مشغول خواندن نافله بود. قطرات اشکـــــــ از چشمانش جاری بود. در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــــار 14 بار ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم!  به نقل از سردار علی مسجدیان ( فرمـــانده وقت گردان امام حسن علیه السلام
*⚘﷽⚘ که دوست داشت چیزے ازش نماند 😳 🔰هـر وقـت بحـث را پـیش مے کشـید مےگفـت: «خوش بہ حـال آنـان ڪه وقتے می شوند چیزی از آنها باقی نمی ماند . من هم دوسـت دارم ناشناخته باشم و اثری از من باقے نمـاند.» 🔰قـبل از به مرخصے آمـده بـود و مرا دلدارےمے داد. گفتم: «انشـاءالله کےبر می گردے؟» - « روز بعد از عید.» دقیقاً هفـت روز بعـد از عید تشیـع جنازه اش بود. 🔰بالاےتابوتـش نشستــم. گفتـم: «مے خواهـم صورت پسرم را ببوسـم.» گفـتند:« !» گفتــم: «می خواهم را، بدنش را ببوســم.» گفتــند: «شــهید شما دست هم ندارد، فقـط کمے از پایــش باقے مانده!»😭 🔰نشسـتم بالاے تابــوت و گفـتم: «پسرم شیــرم حلالـت. این پســر را که در راه خدا دادم با سـر و گردن و دست و پا قربانے در راه خــدا دادم. امیدوارم خــداوند این قربانے را از من قــبول کــند.» ☘▫️☘▫️☘ عبدالرسول محمدپور سمت: جانشین حفاظت اطلاعات لشکر 33 المهدی(عج)
همسرش می گفت چشاش خیلی خوشگل بود امابا این چشمها تو زندگی یہ نگاه حرام نکرده بود می گفت من بهش می گفتم: ابراهیم این چشای خوشگل برا من نمیمونہ حالا ببین .. وقتی جنازشو آوردن دیدم چشماش نیست ..💔 انگار خدا اون چشای خوشگل و"پاک" رو فقط می خواست واسه خودش انحصاری ..! ــــــــــــــــــــ حاج محمد ابراهیم همت 🦋🌱🌹
‏بایداینوبفهمی ، کربلامیخوای ؟ نشین‌پای‌پدرومادرت‌که‌توروخدا منوببرین‌کربلا . وضوبگیربشین‌سرسجاده مادرشون‌وصداکن((: بگومن‌بَدم‌؛من‌همه‌زندگیموخراب‌کردم هیچی‌هم‌ندارم‌بهش‌بنازم ؛ هیچی‌ندارم‌فدای‌شماوخونواده‌‌ت‌ کنم‌امادلم‌کربلامیخواد فقط‌یه‌کربلا(: 💔. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️چرا کنترل چشم اهمیت زیادی دارد؟ 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
••• حق الناس یعنی
شباهت کیهان با بدن انسان🤭 --------------------------------- ایا تو گمان میکنی همین جسم کوچک هستی درحالی که جهانی در تو نهفته است؟! مولا علی(علیه السلام)
1_613577212.mp3
13.69M
بعضی دلتنگی‌ها را نمی‌توان بر زبان آورد کجایی نهایت آرزوی عاشقان...؟ خوشبختی یعنی تو زندگیت امام زمان عج داری 💔 🌷 https://eitaa.com/shahid_moezegholami