دوست مشمار آنکه در نعمت زند
لاف یاری و برادرخواندگی
دوست آن باشد که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
🌷 امام صادق علیهالسلام:
🔹"تخَيَّرْ لِنَفْسِكَ مِنَ اَلدُّعَاءِ مَا أَحْبَبْتَ وَ اِجْتَهِدْ فَإِنَّهُ (يَومَ عَرَفَة) يَوْمُ دُعَاءٍ وَ مَسْأَلَةٍ؛
🔸هر چه مىخواهى براى خود دعا بخوان و (در دعا كردن) بكوش كه آن روز (روز عرفه) روز دعا و درخواست است".
📚 الکافي، ج4، ص463.
┄┄┅═✧❁🌺💎🌺❁✧═┅┄
📌وب سایت آمریکایی Business Insider: باید اعتراف کنیم که یمنی ها دشمنانی قدرتمند هستند و مقابله با آنها خرج سنگینی برای آمریکا دارد.
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ای نشستگان در مقابل خانه خدا به ایستادگان در مقابل دشمنان خدا دعا کنید
@amar_com83
⭕️یمنی ها به مناسبت عید قربان دو تا کشتی که به سمت اسرائیل می رفتند رو برای مقاومت فلسطین قربونی کردن...!
نذرشون قبول😁
🏷 روزه قضــا
چند روز قبل از شهادتش ، از سر دشت مے رفتیم باختران بین حرفهایش گفت:
‹‹بچه ها! من دویست روز روزه بدهڪارم›› تعجب ڪردیم!!!
گفت:
‹‹شش سالہ هیچ جا ده روز نموندم ڪہ قصد روزه ڪنم.››
وقتی خبر رسید شهید شده، توی حسینیه انگار زلزله شد. ڪسی نمی توانست جلوی بچه ها را بگیرد توی سر و سینه شان می زدند. چند نفر بی حال شدند و روی دست بردنشان آخر مراسم عزاداری، آقای صادقی گفت:
‹‹شهید به من سپرده بود ڪہ دویست روز روزه قضا داره ڪی حاضره براش این روزها رو بگیره؟››
همه بلند شدند نفری یڪ روز هم روزه می گرفتند، می شد ده هزار روز....
📚 یادگاران ،ج ده ، ص ۹۴
شهیددفاعمقدس مهدی_زین_الدین♥️
˹➺ 』
ما خریدی برای عقد نداشتیم. برای حاجی یک انگشتر عقیق به قیمت صد و هشتاد تومان خریدیم. ایشان هم برای من یک انگشتر هزار تومانی خرید. بعدها حاجی میگفت: وقتی مادرت میگفت که لباس و چیزهای دیگر هم بخر و تو میگفتی: نه همینها بس است، برگردیم، نمیدانی که در دلم از خوشحالی چه خبر بود؛ از اینکه میدیدم شما الحمدلله همانی هستید که میخواهم.
سردار #شهید محمد_ابراهیم_همت🌹🕊
🥀 #شهیدی که دهان خود را پر از گِل کرد تا مبادا صدای نالهاش موجب لو رفتن مَعبر شود
برای شروع عملیات کربلای ۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم. وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم #شهید_حمیدیاصیل بر اثر گلوله توپ، هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشهای از معبر افتاده است
👈اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که دهان شهید پر از گِل بود. بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای نالهاش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود.