eitaa logo
عمار
32 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
18.6هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بابا این خواهر ماست، مادر ماست، دختر ماست
سرنوشت جنایتکار فروغ جاویدان 🔹در جریان حمله پلیس آلبانی به مقر اشرف ۳، پایگاه مجاهدین خلق در آلبانی، یکی از اعضای این گروه به نام «عبدالوهاب فرجی‌نژاد جهرمی» کشته شد. فرجی‌نژاد که در میان مجاهدین با نام مستعار «فرمانده افشین» و «علی مستشاری» شناخته می‌شد، از فرماندهان بخش نظامی مجاهدین پس از شروع جنگ مسلحانه در سال ۱۳۶۰ بود. مریم رجوی او را که به بیش از ۶۰ ترور موفق مشهور بود، از برترین فرماندهان نظامی سازمان معرفی کرده بود. او مسئولیت‌های مختلفی در سازمان داشت؛ از فرماندهی در عملیات فروغ جاویدان و مسئولیت قرارگاه جلولا در نزدیکی مرز ایران تا آموزش تیم‌های ترور اعزامی به ایران و عضویت در تیم حفاظت مسعود رجوی. 🔹مجید محمدی، از اعضای بریده سازمان، نشست سالگرد ۳۰ خرداد در قرارگاه اشرف را به یاد می‌آورد که فرجی‌نژاد به‌عنوان یکی از افراد باسابقه در عملیات‌های ترور، در آن صحبت کرده بود. فرجی‌نژاد می‌گفت: «شاخص ما برای ترور چند مورد بوده؛ اول اینکه شخص ریش داشته باشد، دوم اینکه یقه پیراهن وی کامل بسته باشد. در این دو مورد برای ما کاملا مسجل می‌شد که وی یا پاسدار بوده یا طرفدار این حکومت. برای ما کاملا روشن بود و نیازی به پرسش و پاسخ نداشتیم و عمل ترور را انجام و او را به رگبار می‌بستیم.» 🔹اما شاید کمتر کسی بداند که فرجی‌نژاد یکی از صحنه‌های خونین تاریخ ایران در عملیات فروغ جاویدان در سال ۱۳۶۷ را رقم زده است. او معاون تیپ خط‌شکن مجاهدین بود که باید از سرپل‌ذهاب تا کرند را اشغال می‌کرد. صمد نظری، یکی دیگر از بریده‌های سازمان، می‌نویسد: «حدود ۳۵ نفر از سربازان در روز دوم خود را تسلیم نیروهای سازمان منافقین به فرماندهی فردی به نام افشین (عبدالوهاب فرجی) کردند. فرمانده به آنها دست‌بند و چشم‌بند زد و در گوشه‌ای جمعشان کرد. تعدادی از آنها به دلیل تشنگی مستمرا از نگهبانان تقاضای آب می‌کردند. یکی از فرمانده‌های دسته‌ها به فرمانده خود اطلاع داد که آنها آب می‌خواهند. فرمانده افشین با اشاره دست به دوتا از تیربارچی‌ها اشاره کرد و گفت «به اسرا آب بدهید.» تیربارچی‌ها بی‌رحمانه تمامی اسرا را به رگبار بستند.» . 🔹این اقدام جنایتکارانه فرجی‌نژاد، تا سال‌ها بعد یکی از افتخارات او در سازمان بود. هادی شبانی، راننده رئیس وقت شورای مرکزی مجاهدین که در عملیات فروغ جاویدان در واحد توپخانه مشغول بود، با اشاره به این جنایت فرجی‌نژاد می‌گوید «اجساد روی هم ریخته شد و از آن عکس گرفتند. این عکس تا مدت‌ها به‌عنوان یکی از مهم‌ترین دستاوردهای عملیات فروغ جاویدان در جلسات معرفی می‌شد.»
دولت رئیسی ۲۷۰ هزار میلیارد تومان از بدهی دولت قبل را تسویه کرد 🔹آمارهای به دست آمده از دولت نشان می‌دهد از شهریور تا اسفند ۱۴۰۰، ۶۹ هزار و ۷۸۹ میلیارد تومان، در سال ۱۴۰۱، ۱۷۴ هزار و ۶۳۲ میلیارد تومان و در دو ماهه اول سال ۱۴۰۲، ۲۵ هزار و ۵۰۲ میلیارد تومان از اوراق فروخته‌شده دولت قبل، تسویه شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آتش زدن اسناد سازمان منافقین توسط عناصر منافق پ.ن: معلوم نیست چه غلطی کردن الان دارن میسوزننشون
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 افشاگری عضو سابق منافقین در پخش زنده بی‌بی‌سی و تلاش مجری برنامه برای قطع سخنان وی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠پیامبر میگفت در آخرالزمان مردان خود را شبـیه زنان می کنند و زنان نیز خـود را شبیه مردان دولتمردان کانادا رو میبینید که کفش پاشنه بلند صورتی پوشیدن. 👤گلام
8.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اعترافات صریح اپوزیسیون به شکست: براندازی یعنی چرخیدن در مدار صفر درجه؛ حتی یک درصد از جامعه ایران در "زن، زندگی، آزادی" شرکت نکردند. 💢 اپوزیسیون در یک نشست در شبکه سلطنت‌طلب «کانال یک» گفتند: 🔺سران اپوزیسیون با لگدپرانی، روحیه براندازان را تضعیف کردند / خیال کردند با یک ائتلاف ساختگی، مشکل رهبری حل می‌شود و انقلاب سه سوته پیروز خواهد شد / اختلاف میان اپوزیسیون بعد از جنبش "زن، زندگی، آزادی" به بالاترین حد خود در چهار دهه گذشته رسیده است!
خدای بزرگ؛ تورا شکر می کنم که علی (ع) را آفریدی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگه قرار نبود امسال سال خون باشه؛ چی شد پس؟😄
هفت روزنامه ای که در صفحه اول خود هیچ خبری از تار و مار شدن در آلبانی منتشر نکردند‼️ شرق دنیای اقتصاد سازندگی آرمان ملی رسالت آفتاب یزد شهروند تک تیرانداز انقلاب👇 💥@enghelab_sniper
دستِ بالا رفته‌ی را جدی نگرفتند که سر حسین بالای نیزه‌ها رفت! _اهمیت غدیر کمتر از محرم نیست؛ پس در کنار روزشمار محرم را هم تبلیغ کنیم! امام رضا(ع): هر که غدیر را گرامی بدارد در زمره ی شهدا خواهد بود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📄 وصيتنامه‌ دکتر چمران به امام موسی صدر 💠 متني كه در زير مي‌خوانيد، وصيتنامه‌اي از سردار رشيد اسلام، شهيد دكتر مصطفي چمران است كه خطاب به‌امام موسي صدر نگاشته شده است. اين وصيتنامه در 29 خرداد سال 1355 تنظيم شده يعني در روزگاری که لبنان در سياه ترين روزهاي جنگ داخلي بسر می برده. از يكسو نيروهاي فلسطيني و احزاب چپ لبنان با سوريه درگير شده بودند؛ و از سوي ديگر احزاب دست راستي و در رأس آنها فالانژيستها، با سوءاستفاده از غفلت جبهه ملي و اسلامي لبنان، مناطق آنان را مورد هجوم قرار داده بودند. در چنين روزهايي كه از آن به عنوان دومين دوره جنگ داخلي نام برده مي‌شود، امام صدر به دكتر چمران مأموريت داد تا براي سازماندهي مقاومت شيعيان، راهي شهرك نبعه گردد. و اين وصيتنامه قبل از عزيمت تنظيم شده👇👇 ✍️ وصيت مي‌كنم … وصيت مي‌كنم به كسي كه او را بيش از حد دوست مي‌دارم! به معبودم! به معشوقم! به‌امام موسي صدر! كسي كه او را مظهر علي مي‌دانم! او را وارث حسين مي‌خوانم! كسي كه رمز طايفه شيعه، و افتخار آن، و نماينده هزار و چهار صد سال درد، غم، حرمان، مبارزه، سرسختي، حق طلبي و بالأخره شهادت است! آري به‌امام موسي وصيت مي‌كنم … براي مرگ آماده شده‌ام و اين امري است طبيعي كه مدتهاست با آن آشنا شده‌ام. ولي براي اولين بار وصيت ميكنم. خوشحالم كه در چنين راهي به شهادت مي‌رسم. خوشحالم كه از عالم و ما فيها بريده‌ام. همه چيز را ترك گفته‌ام. علايق را زير پا گذاشته‌ام. قيد و بندها را پاره كرده‌ام. دنيا و ما فيها را سه طلاقه گفته‌ام و با آغوش باز به استقبال شهادت مي‌روم. از اينكه به لبنان آمدم و پنج يا شش سال با مشكلاتي سخت دست به گريبان بوده‌ام، متأسف نيستم. از اينكه آمريكا را ترك گفتم، از اينكه دنياي لذات و راحت‌طلبي را پشت سر گذاشتم، از اينكه دنياي علم را فراموش كردم، از اينكه از همه زيبائيها و خاطره زن عزيز و فرزندان دلبندم گذشته‌ام، متأسف نيستم … از آن دنياي مادي و راحت طلبي گذشتم و به دنياي درد، محروميت، رنج، شكست، اتهام، فقر و تنهايي قدم گذاشتم. با محروميت همنشين شدم. با دردمندان و شكسته دلان هم آواز گشتم. از دنياي سرمايه داران و ستمگران گذشتم و به عالم محرومين و مظلومين وارد شدم. با تمام اين احوال متأسف نيستم … تو اي محبوب من، دنيايي جديد به من گشودي كه خداي بزرگ مرا بهتر و بيشتر آزمابش كند. تو به من مجال دادي تا پروانه شوم، تا بسوزم، تا نور برسانم، تا عشق بورزم، تا قدرتهاي بي نظير انساني خود را به ظهور برسانم، از شرق به غرب و از شمال تا جنوب لبنان را زير پا بگذارم و ارزشهاي الهي را به همگان عرضه كنم، تا راهي جديد و قوي و الهي بنمايانم، تا مظهر باشم، تا عشق شوم، تا نور گردم، از وجود خود جدا شوم و در اجتماع حل گردم، تا ديگر خود را نبينم و خود را نخواهم، جز محبوب كسي را نبينم، جز عشق و فداكاري طريقي نگزينم، تا با مرگ آشنا و دوست گردم و از تمام قيد و بندهي مادي آزاد شوم… تو اي محبوب من رمز طايفه اي، و درد و رنج هزار و چهار صد ساله را به دوش مي‌كشي، اتهام و تهمت و هجوم و نفرين و ناسزاي هزار و چهار صد سال را همچنان تحمل مي‌كني، كينه‌هاي گذشته و دشمني‌هاي تاريخي و حقد و حسدهاي جهان سوز را بر جان مي‌پذيري، تو فداكاري مي‌کني، تو از همه چيز خود مي‌گذري، تو حيات و هستي خود را فداي هدف و اجتماع انسانها مي‌كني، و دشمنانت در عوض دشنام مي‌دهند و خيانت مي‌كنند، به تو تهمتهاي دروغ مي‌زنند و مردم جاهل را بر تو مي‌شورانند، و تو اي امام لحظه‌اي از حق منحرف نمي‌شوي و عمل به مثل انجام نمي‌دهي و همچون كوه در مقابل طوفان حوادث آرام و مطمئن به سوي حقيقت و كمال و قدم بر مي‌داري، از اين نظر تو نماينده علي (ع) و وارث حسيني… و من افتخار مي‌كنم كه در ركابت مبارزه مي‌كنم و در راه پر افتخارت شربت شهادت مي‌نوشم… اي محبوب من، آخر تو مرا نشناختي! زيرا حجب و حيا مانع آن بود كه من خود را به تو بنمايانم، يا از عشق سخن برانم يا از سوز دروني خود بازگو كنم… اما من، مني كه وصيت مي‌كنم، مني كه تو را دوست مي‌دارم… آدم ساده‌اي نيستم! من خداي عشق و پرستشم، من نماينده حق و مظهر فداكاري و گذشت و تواضع و فعاليت و مبارزه‌ام، آتشفشان درون من كافيست كه هر دنيايي را بسوزاند، آتش عشق من به حدي است كه قادر است هر دل سنگي را آب كند، فداكاري من به‌اندازه‌اي است كه كمتر كسي در زندگي به آن درجه رسيده است … به سه خصلت ممتاز شده‌ام: 1. عشق كه از سخنم و نگاهم و دستم و حركاتم و حيات و مماتم مي‌بارد. در آتش عشق مي‌سوزم و هدف حيات را جز عشق نمي‌شناسم. در زندگي جز عشق نمي‌خواهم، و جز به عشق زنده نيستم. 2. فقر كه از قيد همه چيز آزاد و بي نيازم. و اگر آسمان و زمين را به من ارزاني كنند، تأثيري در من نمي‌كند.