با توجه به آماری که نشون میده میزان حضور اهل سنت چقدر پر رنگ بوده و به جد میشه گفت رای اونها بوده که سرنوشت انتخابات و مشخص کرده،خوب میشه فهمید این اتفاقات از سالها پیش برنامه ریزی شده وچقدر روش کار کردند سخت کردن ازدواج ،کنترل جمعیت،از هم پاشوندن خانواده ها،در عوض اهل سنت با اینکه اکثریتشون تو شرایط سخت دارند زندگی میکنند ،کنترل جمعیت ندارند و روز به روز جمعیتشون بیشتر میشه و عقائدشون کل کشور و میگیره،اونوقت ما در مقابل سالها کار وتلاش اونها می خواستیم یک هفته ای مردم و بیدار کنیم،معلومه نمیشه،همین قدر هم موفقیت فقط لطف خدا بود.
من خواهشم از شما مربیان قرآن و احکام و کسانیکه جلسات روضه برگذار میکنند،اینه که امسال مراسم امام حسین علیه السلام و خیلی جذاب برگذار کنید طوری که جوانها و نوجوانها جذبش بشند،جوانها و نوجوانها وبچه ها رغبتی به گریه کردن ندارند و اصلا نمیفهمنش ،بقیه مردم هم اینقدر روزمره خودش و با اشک و آه سرو کار دارند که دیگه رغبتی به اشک ریختن ندارند،به نظرمن حقیر جلسات روضه امروزه برای زور زدن برای گریاندن،تلاش برای فهماندن باشه،روی خانه وخانواده و مساله فرزند آوری و بخصوص روی مساله امام شناسی و پیروی از ولایت کار بشه،جلسات مختصر و مفید،بعدش هم شام😉
برای اینکه به قول امام رحمة الله عليه،این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگاه میدارد،امام دقیقا مساله آگاه سازی مردم و مطرح فرمودند که با حضور در این جلسات و روضه های امام حسین علیه السلامه که میشه آگاهی مردم را بالا برد،اگه این بشه،۴ سال آینده راه هموار شده.
🔴دکتر #جلیلی، میراثدار #شهید_رئیسی!
🔹 من «جلیلیچی» نیستم. سال ۹۲ به او رای ندادم. دور اول انتخابات همین امسال هم به او رای ندادم. به ضعفها و محدودیتهای او در مقام یک سیاستمرد واقفم. اما حالا که پس از سه هفته ممنوعیت سخن گفتن درباره نامزدهای انتخاباتی امکان نوشتن یافته ام دوست دارم از او بنویسم.
🔹 از سعید جلیلی که به نحو کمنظیری نماینده بخش بزرگی از فضیلتها و زیباییهای انقلاب اسلامی پنجاه و هفت در سیاست ملی ماست.اگر آرمان پنجاه و هفت پیوند یافتن و بلکه یگانه شدن دین و سیاست در متن حیات مدنی بود، این یگانگی نخست باید در وجود سیاستمرد محقق شود. جلیلی به وضوح مصداق این معناست.
🔹 پیشتر نوشتم که مهمترین میراث شهید رییسی سیاست تقواست و اینک باید افزود که میراثدار او از این جهت بیشک سعید جلیلی است. با این ملاحظه که آنچه برای سید شهید با شمّ و غریزه محقق بود، برای جلیلی با نحوی تفصیل و نظرورزی همراه شده است. نحوی درک سازوار مبتنی بر دیانت از سیاست و مقاومت و عدالت که در جزئیات مشی عملی و زیست شخصی نیز متبلور است. و این فقط مربوط به امور کلان سیاست نیست؛
🔹شاید به چشم کسانی خرد و کم اهمیت به نظر برسد، برای من اما اینکه سیاستمداری داریم که در اوج مشاجره پینگیپنگی مناظره دونفره، وقتی رقیب قرآن میخواند، ملتزم به امر «فاستمعوا له و انصتوا» لب از سخن میبندد، قیمتی است.
🔹اینکه مجاهد جانبازی داریم که زخم و جراحت خود را محمل تبلیغ سیاسی قرار نمیدهد (شاید هنوز هم بسیاری از مردم جانباز بودن او را ندانند) ارزشمند است. اینکه نامزد انتخاباتی داریم که در نحوه عمل خود، در گفتن و نگفتن، در رفتن و ماندن، بیش از هر چیزی حجت شرعی را در نظر میآورد همان لحظه طلایی سیاست پنجاه و هفتی است.جلیلی امروز خیلی بیش از گذشته در منظر و مرئی وجدان ایرانی ما حاضر است.
🔹میدانم که بابت جمله بعدی ملامت و تمسخر خواهم شد اما چه باک؟ این وجدان ایرانی هر چند به او رأی ندهد اما عمیقا دوستش دارد. همچون شمایلی از فضیلتهای بنیادینی که مدینه ما را برافراشته است: تقوا، شجاعت، سلامت، سادهزیستی و مردمداری. ممکن است بسیاری بترسند و ترجیح دهند که در این شرایط سخت و خطرناک چون اویی سکان کشور را به دست نگیرد. اما این ترس به خلاف تصور همراه با نفرت نیست. تلاش دو هفته اخیر برای نفرت ساختن حول جلیلی موفق نبود (به خلاف مورد احمدی نژاد در سال هشتاد و هشت).
🔹فضیلت و تقوا چیزی نیست که از نظر انسان ایرانی نکتهسنج مخفی بماند و او کسی را که به این زیور آراسته است، نمیتواند دشمن بدارد.همچنین این ترس چندان مربوط به ویژگیهای شخصی جلیلی نیست در واقع این ترس، ترس از تنگ شدن زندگی و مجال و امکانهای آن (خواه در پرتو سیاست حجاب و محدودیت اینترنت یا نزاع با قدرت های جهانی) به حفره های بزرگی در کلیت سیاست انقلابی باز میگردد.
🔹 بار دیگر مسائل جلیلی را به یاد آوریم اینکه جلیلی زبان تخاطب با بخش مهمی از مردم را ندارد؛ اینکه ایدههای در نسبت با تکثر واقعاً موجود در ایران امروز ندارد؛ اینکه ایده آزادی در منظومه او جای روشنی ندارد و اینکه ایده امکان پیشرفت بدون همراهی با هژمونی غرب هنوز اعتماد و امید چندانی بر نمی انگیزد؛ جملگی به کاستیهای اساسی نیروی انقلاب و گفتار و طرح سیاسی آن بازمیگردد.
🔹 اگر این خللها زیر عبای پوشاننده شهید رییسی و سیادت و صفا و معنویت او از نظر مخفی شده بود که البته چندان هم نشده بود به معنای حل و فصل آنها نبود و مسیر آینده مسیر در انداختن طرحی نو و حل و فصل واقعی این کاستی هاست. با مشاجره ملال آور تعیین مقصر و سرزنش متقابل در میان نیروهای انقلابی گامی به پیش برداشته نمی شود.
🔹شمایل محبوب و دوست داشتنی جلیلی اینک به مثابه یک سرمایه سیاسی متعلق به نیروهای انقلاب است. من تصور میکنم روند وقایع ماهها و سالهای پیش رو ارزش اجتماعی این سرمایه را بالاتر نیز خواهد برد. اما گشایش آینده ما در هزینه کردن مسرفانه این سرمایه نیست در تلاش جدی و سخت کوشانه و بیرحمانه برای حل مسائلی است که موجد ترس فوق الذکر میشود. کاش سعید جلیلی خود به محور این تلاش تبدیل شود.
8.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر انقلاب: نسل جوانِ انقلابی نمیگذارد کشور را در فرهنگ غربی غرق کنند
اینکه کسانی بخواهند کشور را غرق کنند در فرهنگ غربی و گرایش به فرهنگ غربی را روزبهروز در کشور توسعه بدهند، این واقعیّتی است؛ بله، وجود دارد...
امّا اینکه اینها بتوانند انقلاب را از خطّ خود منحرف کنند و کشور را در فرهنگ غربی غرق کنند، بدانید که قطعاً چنین چیزی اتّفاق نخواهد افتاد.
8.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بانگ عزا آمده از عرش
میرسد از کرببلا نور
نور خدا نور حسین است
نور علی نور علی نور
🔺هوای خنک در پیش است ...
در حالی که همگان تصور می کنند که این روزهای گرم تداوم خواهد داشت اما از اواخر این هفته شاهد کاهش دما خواهیم بود که این کاهش دما از اوایل هفته آینده محسوس خواهد شد !
از روز یکشنبه هفته آینده با کاهش قابل توجه دما در نیمه شمالی شاهد هوایی خنک در سردسیرات کشور خواهیم بود و در گرمسیرات کشور نیز گرما قابل تحمل خواهد شد .
با وقوع این کاهش دما ، اواخر ماه تیر روزهای خنکی در کشور رقم خواهد خورد و بسیاری از نقاط نیمه شمالی کشور هوایی تا ۵ درجه خنک تر از نرمال خواهند داشت
🔺دیدار «جلیلی» با «پزشکیان»/اعلام آمادگی دریافت پیشنهادات
🔹سعید جلیلی شامگاه شنبه با حضور در دفتر مسعود پزشکیان با رئیس جمهور منتخب دیدار و گفتگو کرد.
🔹در این دیدار صمیمی جلیلی با تبریک مجدد انتخاب پزشکیان، دیدگاههای خود پیرامون مهمترین مسائل کشور و راهکارهای رفع آنها را تبیین کرد.
🔹رئیسجمهور منتخب نیز در این دیدار اظهار داشت: داشتن برنامه تنها شرط موفقیت در امور نیست، بلکه به کار گرفتن افراد متخصص، اهل دانش و معتقد به کار و فعالیت ضامن اجرای برنامههاست.
🔹پزشکیان در پایان برای دریافت دیدگاهها و پیشنهادات جلیلی اعلام آمادگی کرد.
🔺سخنگوی شورای نگهبان:مراسم تنفیذ پس از صدور اعتبارنامه برگزار میشود
طحان نظیف:
🔹با عینک سیاسی به افراد نگاه نکرده و بر اساس قانون عمل میکنیم.امانتدار آرای مردم بودیم.
🔹رقابتهای انتخاباتی تمام شده و از امروز باید شاهد رفع مشکلات مردم از سوی قوای سهگانه به خصوص قوه مجریه و رئیسجمهور منتخب باشیم؛ امیدواریم منتخب مردم قدر حضور مردم را بداند و گامهای مهمی برای پیشبرد امور آنها بردارد.
🔻آغاز دوبارهی دورهی افول ایران
🖊درد اندیشه
۱. ما در دههی نود و به واسطهی دولت حسن روحانی، یک «برههی انحطاطی» را پشت سر گذاشتیم و میرفت که با گشایشهای رئیسی، وارد مقطع تاریخی جدیدی بشویم. بهواقع، یک دورهی جدید در حال شکلگیری بود و قدرت ایران، احیا و بازسازی شده بود و گرهها نیز در مسیر گشودن. با شهادت رئیسی و اینک، قدرتیابی پزشکیان، باید به صراحت گفت که دوباره به آن «گذشتهی سیاه» بازگشتهایم و دولت روحانی، بازتولید شده است. پزشکیان، هیچ فکر و نظر و ایدهای در دست ندارد، جز همانها که روحانی در طول هشت سال، همهی آنها را تجربه کرد. ما به گذشته بازگشتیم. باید باور کنیم که دورهی انحطاط تاریخی، آغاز شده است. پزشکیان، ایران را در «تعلیق» و «سرگردانی»، غوطهور خواهد کرد و نارضایتیهای اجتماعی، اوج خواهد گرفت. چهبسا حادثههای سالهای ۹۶ و ۹۸، دوباره تکرار شوند و بحران از پی بحران، گریبان ایران را بگیرد. روزهای بسیار تلخ و گزندهای در پیش است. ظرفیتها و فتوحاتی که در این مدت کوتاه سه ساله به دست آمدهاند، از دست خواهند رفت و بر حجم تضادها و کشمکشها و گسستها، افزوده خواهد شد. باید به حال ایران و قدرت تمدنیاش خون گریست که کسی همچون پزشکیان، بر کرسی ریاست جمهوریاش بنشیند. اندوختههای دولت پویای رئیسی، همچون پیکر او، خواهند سوخت و دردها و رنجها، دوباره متولد خواهند شد. ریاست شخصیت کارنابلد و متلاطم و فاقداندیشهای همچون پزشکیان، در ذات خودش، به معنی افتادن در ورطهی «بحران ملی» است.
۲. در دورهی انتخابات، حقایق آشکار شدند و بهروشنی، دو نوع نگاه در کنار یکدیگر قرار گرفتند و رقابت کردند. انتظار میرفت که جامعهی ایران، به حدی از «بلوغ فکری» و «رشد سیاسی» دست یافته باشد که انحطاط و تعالی را از یکدیگر بازشناسد و طعم تلخ آزموده را دوباره و چندباره، نچشد؛ ولی بیش از هفده میلیون نفر، اینچنین انتخاب کردند. خامی و ندانمکاری خویش را عیان کردند و نشان دادند که از نظر توان فهم و تحلیل سیاسی، در مرحلهی پیشاانتخاب قرار دارند. هیچ توجیهی وجود ندارد که یک نسخهی شکستخورده و بسیار پرهزینه، دوباره به ایران تحمیل بشود و مسیر غلط، تکرار گردد، جز اینکه جامعه، حتی «حافظهی تاریخی کوتاهمدت» نیز ندارد و عبرت نمیاندوزد. جامعهی نابالغ و کودکصفت که گرفتار تلاطمها و تذبذبهاست و یک مسیر را تا پایان طی نمیکند و از آنچه که بر او گذشته، درس نمیگیرد، رشد و پیشرفت نخواهد کرد و همچنان، سرگرم تکرار خطاهای تاریخی خویش است. این شانزده میلیون نفر، ایرانی را که «نزدیک قله» بود بر «لبهی پرتگاه» نشاندند و هزینهی گزاف نادانی سیاسی خویش را بر بخش دیگر جامعه، تحمیل کردند. فقط نادان میتواند به نادان دیگر، رأی بدهد. تأمل کنید: یک جمع شانزده میلیونی، از کسیکه به صراحت میگوید «نمیدانم»، توقع «تدبیر در سطح ملی» را دارند! روشن است که مردمسالاری، به سقوط و سفاهت کشیده شده که به این «بازی جاهلانه» تقلیل یافته است. این نوع مردمسالاری، عرصهی قدرتگیری قماربازان سیاسی است و شایستهی کودکصفتان بیبهره از تعقل.
۳. تأسفبارتر اینکه، این شانزده میلیون نفر، اغلب همان کسانی هستند که هیچگاه، مسئولیت انتخابهای غلط خویش را نمیپذیرند و بهجای خویش، ساختار را متهم میشمارند. ساختار و بخشی از جامعه، هزینهی انتخابهای سیاسی اینان را میپردازد و از چالهای به چالهای دیگر میافتد، اما اینان در مواجهه با ناکارآمدیها و بحرانها، به سراغ «نقد ساختار» میروند و نه «ملامت خویش». به این ترتیب، در عین اینکه «انتخاب» میکنند، اما «مسئولیت» نمیپذیرند و با فرافکنی، به انتقاد و نفی رو میآورند. ما در این «چرخهی باطل» گرفتار شدیم که کسانی، انتخابهای نادرست خود را بر کرسی قدرت مینشانند، اما از ساختار، توقع پاسخگویی دارند. این خصوصیت جامعهی نابالغ است که میگریزد و با خودش و انتخابهایش روبرو نمیشود. جامعهای که در ناآگاهی و ندانمکاری، غوطهور است، ثبات و قرار ندارد و به تداوم تاریخیاش نمیاندیشد و در طرف درست تاریخ، نمیایستد. بعید نمیدانم که با این حجم از خطاکاری و ندانمکاری، ورق تقدیر تاریخی برگردد و بهجای ایران، فیالمثل، یمن در مرکز چرخش تمدنی بنشیند و ایران به حاشیه برود. ما فرصتهای تاریخی بسیاری را سوزاندیم و قدردان نعمت عظیم انقلاب، نبودیم. این «کفران نعمت»، عقوبتهایی داشته و پس از این هم خواهد داشت. نخستین نقطهی اصابت این عقوبتهای جمعی، زندگی روزمرهی ما خواهد بود. این انتخاب غلط، جان معیشت ما را خواهد گرفت. روزهای بسیار سخت و دشواری در پیش است و صدالبته، لیاقت ما بیش از این نیست. استحقاق ما، پزشکیان است نه رئیسی که خدا، او را از ما گرفت. دلم برای «میراث رئیسی» میسوزد که به دست پزشکیان خواهد سوخت.