معلم با بصیرت وآگاه ،کارمند
شهیدسید علی زرگر
فرزند : سید جعفر
تاهل : متاهل
یگان: سپاه سمنان-تیپ12قائم
مسئولیت : معاون دسته
نوع عضویت : بسیج
تاریخ شهادت : 1366/11/07
محل شهادت : ماووت عراق
عملیات : بیت المقدس2
قسمت هایی از وصیت نامه
جهاني را نگاه ميكنم كه ظلمت و تاريكي آن را فراگرفته است ابرقدرتان و شياطين خود را آماده كردهاند تا اسلام و سپاه اسلام را نابود كنند. در ميان اين تاريكيها و بر رهبران كفر، امامي را ميبينم كه وارسته از تمامي هواها و وابسته به الله به پهنه گيتي بر توكل به خدا تكيه زده است و ندا ميدهد:اگر براي خدا كار كنيد پيروزيد انشاءالله.
در كل جامعه نظر كردم كه خدايا من بايد در خطوط سياسي دنباله روي چه كسي باشم؟ امام را يافتم و روحانيت را. انشاءالله با تشكل مقدس خود قادرند جهان را متحول نمايند تا زمينه ظهور حضرت مهدي(عج) فراهم آيد.
و اما برادران ديني و بسيجيان . در جامعه وجبهه بايد سرمشق باشيد. با يك بار و دوبار و بارها جبهه آمدن تكليف ساقط نميگردد، بلكه تا در جهان هستيد و روح در بدن داريد به تكليف خود عمل نماييد. تابع ولايت فقيه بودن يعني همين.
# سمنان
☀️ بخشی از سخنرانی امام خمینی رحمه الله علیه در جمع سفرا و کاردانان خارجی مقیم تهران در تاریخ ۱۳۶۲/۱۱/۱۸
☀️ شما به سران کشورهای خودتان بگویید که یک فکری برای خودتان بکنید.صدام رفتنی است، صدام را ما هم کارش نداشته باشیم ملت خودش او را بیرون می کند.
☀️ما با همه ی مردم دنیا صلح می خواهیم داشته باشیم لکن آنها نمی گذارند.
☀️ اگر صدام به ما حمله نکرده بود ما کاری به عراق نداشتیم. عراق برادر ماست.
☀️کشورهای اسلامی به خود بیایند خیال نکنند که صدام را نگه می دارند و ما را از دست می دهند برای آنها خوب است،اسلام را نگه دارید تا از همه ی شرق و غرب نجات پیدا کنید.
☀️ رژیم بعث عراق ، نگرانی کمتری از تهاجم قوای ایرانی از طریق مرداب های شمال بصره یا همان هورالهویزه و هورالعظیم داشت زیرا با وجود چنین مانع بزرگ طبیعی،احتمال عملیات نظامی در این منطقه را غیر ممکن می پنداشتند.
☀️آنها هرگز فکر نمی کردند که یک روزی تلاش اصلی عمده ی قوای ایران در این منطقه قرار گیرد.
( هور منطقه ای است مرداب مانند هم سطح آب دریاهای آزاد با گیاهانی همچون نی با ارتفاع ۲ تا ۷ متر و گیاه بَردی با ارتفاع ۱ یا ۲ متر و گیاه چولان با ارتفاع نیم متر)
☀️افراد محلی با قایق هاب باریک چوبی از میان نی های هور عبور می کردند.
☀️اما لازم بود برای اجرای عملیات گسترده از تعداد زیادی بلم و قایق های کوچک موتوری استفاده شود.
☀️ هور با وسعت زیاد و عرض چهل کیلومتری تا نزدیکی دجله
☀️ دولت عراق که نسبت به جزایر نفتی مجنون در میان هور احساس خطر نمی کرد در حین جنگ به عملیات حفاری و اکتشاف چاه های نفت در این منطقه ادامه می داد.
☀️ محسن رضایی می گفت: باید تا غرب دجله و آن طرف شط العرب برویم، در آنجا باریکه ای وجود دارد که حیاط خلوت دشمن است مثل پستوی خانه اش است که تمام امکانات و وسایل فرماندهی اش را آنجا گذاشته و بعد با آرامش نشسته و جبهه های کوشک، شلمچه و طلائیه را فرماندهی می کند.
☀️او معتقد بود باید از طریق هور ، روی مواضع قرارگاهی دشمن سرازیر شویم تا یک کلید مهم یعنی جاده ی العماره- بصره را تصرف کنیم.
🌷جزایر مجنون در منطقه ی جنوب شرق کشور عراق و در مقابل نوار مرزی جمهوری اسلامی ایران قرار دارند.
🌷هورالهویزه و هورالعظیم در شمال استان بصره، از جنوب به طلائیه و از شرق به حاشیه ی ساحلی هور نزدیک جاده ی سوسنگرد - طلائیه مرتبط است.
🍀 دوستان همراه!
🍀 ما در جزیره ی مجنون شهید زیادی دادیم و پیکرشان آنجا باقی ماند روی سنگ قبر شهدای گمنام دقت کنید، روی بعضی از آنها محل شهادت را جزیره ی مجنون نوشته اند.
🍀 مطالعه ی این مطالب را از دست ندهید.
🌷 در این منطقه سوم اسفند ۶۲ عملیات خیبر انجام شده و شهدای زیادی تفحص شدند از جمله پنج شهید گمنام که در این مکان دفن هستند.
🌷فردی یک شب تقاضا می کند در این حسینیه که گنبد طلایی آن در تصاویر ارسال شد، تا صبح به مناجات و خلوت بگذراند و گفت درهای حسینیه را ببندید و بروید.
🌷صبح فردایش که به سراغش آمدند دیدند چشمانی سرخ و متورم از گریه دارد و می گوید: دیشب تا صبح دیدم که گروه گروه ملائک از آسمان بر مراز این پنج شهید گمنام فرود می آیند.
🌷شهید صابری اهل تبریز تکه کاغذ کوچکی دستش بود ، گفت: عکس دختر چهارماهمه هنوز نه دیدمش نه بغلش کردم، همه هستی من همینه
🌷سال ۹۷ دخترش آمد طلائیه
🌷چنگ به خاک طلائیه می زد و بابا بابا می گفت
🌷سیصد شهر و روستا و بخش ما به دست دشمن بود.
🌷طلائیه طلاست.
🌷طلائیه بوی فاطمیه می دهد، عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها اینجا بسیار دیده شده است.
🌷آقای ایرانی سرباز بچه های تفحص بود. بعد از اتمام دوره ی سربازی، عنصر تفحص شد.
🌷دهه ی هشتاد روز عرفه ای در طلائیه برگزار شد .سی هزار زائر آمده بودند.
🌷آقای ایرانی چند ماه قبل از عرفه برای زائران مُهر طلائیه تهیه می کرد.
🌷شب عرفه مهرها را بسته بندی می کرد، می گوید یک دفعه دیدم شهید همت در سنگر را باز کرد،وارد شد مهرها را می بوسید و در قفسه می گذاشت.
🌷یک مهر نصفه را در جیبش گذاشت.
🌷گفتم: چرا مهر شکسته برداشتید؟
🌷گفت: به خدا قسم اگر این زائران می دانستند خاک طلائیه ، خاک پای حضرت زهراست، این خاک را رها نمی کردند.