CQACAgQAAxkBAAFm8EtiaeGS09G-08bRzpibv0Wi48DuOwACYQADVJqJUb13ROIfapWPJAQ.mp3
4.04M
أللّهُمَّ عَجِّلِ لِوَلِیِّکَ الفَرَجِ وجعلنا من خَیرِ أعوانِهِ وَ أنصارِهِ
#زیارت_آل_یاسین
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲
https://eitaa.com/amayojib_olmoztarr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا بقیة اللّه فی ارضه🌹
السلام علیک حین تقرا و تبیّن🌹
السلام علیک حین تصلّی و تقنت🌹
السلام علیک حین ترکع و تسجد🌹
السلام علیک حین تهلّل و تکبّر🌹
السلام علیک حین تحمد و تستغفر🌹
💐 روز جمعه است و نثار حضرت بقیة الله الاعظم #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و ارواحنا لتراب مقدمه الفداء،۱۰ گُل صلوات هدیه کنیم 🥀🥀🥀
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲
https://eitaa.com/amayojib_olmoztarr
مضطر( مهدویت)
🔸🔹علت دلگیری غروب های جمعه از یکی از بزرگان اهل معنی و معرفت پرسیده شد: علت این که عصرهای جمعه دل
🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀
🥀🥀
🥀
غروب جمعهای دیگر هم آمد...
دلتنگیهایی از جنس عشق...
از جنس ندانستن...
از جنس ندیدن...
از جنس ندبه...
🥀 اَیْنَ بَقِیَّةُ اللهِ...
کجاست ذخیره خدا...؟
🥀 اَیْنَ الْمُنْتَظَرُ...
کجاست آن بهانتظار نشسته...؟
🥀 اَیْنَ قٰاصِمُ...
کجاست درهم شکننده...؟
🥀اَیْنَ الْمُضْطَرّ...
کجاست درمانده...؟
🥀اَیْنَ الطّٰالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلآٰءَ😭😭😭
کجاست خون خواه شهید کربلا؟
کجاست...؟
کجاست...؟
کجاست...؟😔
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲
https://eitaa.com/amayojib_olmoztarr
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ «بشارت ظهور به تجربهگر»
برشی از برنامه زندگی پس از زندگی (۱۴۰۲)
🔹 انشاالله آدم وارد محشر بشیم وگرنه مورد شفاعت قرار نمیگیریم...💔
مردم بیدار میشویم ⁉️
یا روزی بشود که بیداری سودی ندارد 🔱
آقا امام زمان عجل الله تنها هستند
نیاز به یاری ما دارند
نیاز به بیداری جامعه دارند
نیاز هست که به همه گفته شود
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲
https://eitaa.com/amayojib_olmoztarr
مضطر( مهدویت)
👈 لینک کلیپهای دوره انسان مصلح: 👌دوره جامع امر به معروف و نهی از منکر با پاسخ به شبهات جلسه اول
💫💫💫💫
سلام و احترام خدمت شرکتکنندگان محترم مسابقه انسان مصلح
اسامی برگزیدگان این دوره:
✅ نفر اول برنده هدیه یک میلیون تومانی: خانم مرضیه عبدی☘
✅نفر دوم برنده هدیه نیم میلیون تومانی: آقای محمدرضا رضایی نیری☘
✅ به ۵ شرکت کننده محترم دیگر به نیت پنج تن آلعبا، پنج هدیه متبرک قلمدان طرح مهدوی تقدیم میشود:
✅خانم صدیقه موسوی
✅آقای علی نبوی راد
✅خانم زمانی
✅خانم منصورهسادات موسوی
✅خانم امینآبادی
برندگان محترم هدایای متبرک، لطفا آدرس و کدپستی خودتون رو به آیدی
@Ayn_alMoztar ارسال بفرمایید
مضطر( مهدویت)
💫💫💫💫 سلام و احترام خدمت شرکتکنندگان محترم مسابقه انسان مصلح اسامی برگزیدگان این دوره: ✅ نفر اول ب
پنج بزرگوار دیگه هم زحمت بکشید آدرس پستی خودتون رو به آیدی بالا ارسال بفرمایید🌸🙏🙏
🔴 خودتان را برای جنگ با اسرائیل آماده کنید
🔵 شهید محسنحججی:
🟢 خودتان را برای ظهور امام زمان عجل الله و جنگ با کفار بخصوص اسرائیل آماده کنید كه آن روز خیلی نزدیک است.
🌷اللهم لَیِّن قَلبی لِوَلِیِّ اَمرِک...🌷
خدایا قلبم را برای ولی امرت نرم و مطیع گردان.
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲
https://eitaa.com/amayojib_olmoztarr
🔹️ ماموریت ویژه سردار #نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید #محسن_حججی:*
◇ بعد از *شهادت حججی* تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شدحزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
◇ بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر *محسن و دو شهیدحزب الله* را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
◇ به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر *محسن* را شناسایی کنی؟"
◇ می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، *محسن* برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
◇ در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید.
◇ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
◇ رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟!
این بدن *اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!"
◇ بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.داد زدم: *"پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"*
◇ حاج سعیدحرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت :"این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده."دوباره فریاد زدم : *"کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"*
◇ داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
◇ هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکررا برای شناسایی دقیقاباخودمون ببریم."
◇ اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر *محسن* نبود وداعش میخواست فریب مان بدهد.
🔹️ توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"* گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم.
◇ نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم.
◇ هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله ، پیکر *محسن* را تحویل گرفته اند.
🔹️ به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم *بی بی حضرت زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچهها اومد پیشم و گفت: *"پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن.توی حرم."*
◇ من را برد پیش *پدر محسن* که کنار ضریح ایستاده بود. *پدر محسن* می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: *"از محسن خبر آوردی"*
◇ نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟!
بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
◇ گفتم: "حاجآقا، پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتونببینیدش."
◇ گفت: "قَسَمَت میدم به بیبی که بگو."
◇ التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح *حضرت زینب علیها السلام* و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو.
تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی ،راضی ام."
◇ وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: *"حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان."*
🔹️ هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: *"بی بی جان ، این هدیه را از من قبول کن!*
هدیه نثار ارواح مطهرشان صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️توسل به امام زمان(عج)
🎙آیت الله ناصری
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲
https://eitaa.com/amayojib_olmoztarr
#سلام_امام_زمانم
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الهادِمُ لِبُنیانِ الشِّرکِ وَالنِّفاقِ...
آمدنت نزدیک است...
و صدای قدم هایت لرزه بر جان طاغوت ها انداخته!
سلام بر تو و بر روزی که بُت های روزگار یکی یکی به دستان ابراهیمی تو سقوط کنند!
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲
https://eitaa.com/amayojib_olmoztarr