❇️❇️❇️
۲
ادبیات جفاکارانه او در حالی است که ماشین نظامی آمریکا در عراق و افغانستان و سوریه در گل ماند و با سرشکستگی مجبور به عقب نشینی شد. او در حالی خستگی خود را به مردم نسبت می دهد که در اوج سازش طلبی طیف متبوعش، تشییع دشمن شکن و ده ها میلیونی سردار سلیمانی را به چشم دید و دو سال بعد اذعان کرد:
«قبل از شهادت شهید سلیمانی، در تمامی نظرسنجیهایی که ما داشتیم، از سال ۹۶ تا ۹۹؛ محبوبیت من از ۹۰، آمد روی ۶۰ درصد، و محبوبیت شهید سلیمانی، رفت روی ۹۰ درصد. مردم ما، #قهرمان_بودن_در_منطقه_را_می_پسندند. ما هم نوکر مردم و هم نوکر آنچه می پسندند، هستیم».
ترویج سازش طلبی و جنگ هراسی، آن هم در مقاطعی که دشمن گستاخانه تهدید میکند، بوی خردستیزی و تهدید افزایی میدهد. این ادبیات مسموم را باید دشمن داشت و قائلانش را تهدید امنیت ملی انگاشت.
بلانسبت آقای ظریف، هنگامی که اشعث بن قیس (سر دسته سازش طلبان در صفین، و عامل تحمیل حکمیت) به سخنان امیر مومنان (ع) اعتراض کرد و با ژستی "نصیحت گرانه" گفت "یا امیر المومنین! این که گفتی، به ضرر و خلاف مصلحت توست، نه به نفع تو!"؛ حضرت پاسخ داد: "مَا یُدْرِیکَ مَا عَلَیَّ مِمَّا لِی عَلَیْکَ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ اللَّاعِنِینَ ... إِنَّ امْرَأً دَلَّ عَلَی قَوْمِهِ السَّیْفَ وَ سَاقَ إِلَیْهِمُ الْحَتْفَ لَحَرِیٌّ أَنْ.
تو چه میفهمی چه چیز به ضرر من است یا نفع من؟ لعنت خدا و لعنت کنندگان بر تو باد ... کسی که شمشیر دشمن را به سوی قوم خود راهنمائی کند و مرگ را به سوی آنها بکشاند، سزاوار است نزدیکانش با او عداوت بورزند و بیگانگان، از او در امان نباشند". (خطبه ۱۹ نهج البلاغه).
🤫منابع روسی : خبر پنج آمریکایی که بر اثر سقوط هلیکوپترشان در قبرس کشته شدند دروغ است.
آنها در غزه کشته شدند، آنها از نیروهای دلتا بودند و در آزادسازی گروگان ها تخصص داشتند.
ـــــــــــــــــــــــ
🚨پایگاه خبری #مقاومت 💠
هدایت شده از خیبرپرس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عدم پاسخ مصر به درخواست فلسطینیان برای انتقال نوزادان نارس به این کشور
🔹مدیر کل بیمارستانهای غزه: ۵ روز است که از مصر میخواهیم اجازه دهد نوزادان نارس به این کشور منتقل شوند، اما هیچ پاسخی دریافت نکردیم.
#طوفان_الاقصی|#فلسطین|#مقاومت
@Kheybar_Press
هدایت شده از خیبرپرس
🔺وزیر خارجه امارات: ما تجارت و ارتباط خود را با اسرائیل ادامه خواهیم داد و فقط دنبال سود خود هستیم.
#طوفان_الاقصی|#فلسطین|#مقاومت
@Kheybar_Press
هدایت شده از خیبرپرس
هشدار انصارالله یمن به صهیونیستها: کشتیهایتان را غرق خواهیم کرد
#طوفانالاقصی| #فلسطین| #یمن
@Kheybar_Press
✍اربعین مقاومت
ساعاتی پیش شورای امنیت سازمان ملل سرانجام پس از ۴۰ روز از آغاز درگیری ها میان گروههای مقاومت فلسطین و رژیم اسرائیل در هفتم اکتبر و ۴ پیشنویس قطعنامه پیشنهادی که به بن بست رسیده بودند، قطعنامه وقفه بشردوستانه درگیری ها در غزه را تصویب کرد.
آمریکا تسلیم مقاومت شد.
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کودکان نیل میشوند و فرعون غرق خواهد شد
🔹راهپیمایی جهانی حمایت از کودکان غزه در آستانۀ روز جهانی کودک
🔹شنبه ۲۷ آبان در سراسر جهان و ایران
@Farsna
🟣خبرنگار BBC: در بیمارستان شفا نه سلاحی بود و نه رزمنده حماس!
خبرنگار شبکه دولتی انگلیس اذعان کرد بیمارستان شفا در نزدیکی سواحل غزه که مورد حمله جنایتکارانه ارتش اسرائیل قرار گرفت، فاقد هر گونه نیروی نظامی حماس و اسلحه بوده است!
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اورلا گورین خبرنگار بیبی سی گزارش داد: ما توانستیم با دکتر احمد مخللاتی در داخل بیمارستان شفا صحبت کنیم. او که عصبانی و ناامید بود گفت: «صلیب سرخ و دولتهای بریتانیا و آمریکا کجا هستند؟ آیا همه منتظرند همه ما اینجا بمیریم و بعد بگویند ما مردم خوبی بودیم؟» این جراح پلاستیک از وحشتی گفت که عملیات سربازان و جستوجوی اتاق به اتاق در میان کارکنان و بیماران داخل ساختمان بیمارستان شفا ایجاد کرده است. او گفت نیروهای اسرائیلی افرادی را که در روزهای اخیر تلاش میکردند بیمارستان را ترک کنند هدف قرار میدادند و تعدادی کشته شدند.
این پزشک به ما گفت که هرگز نه حتی یک اسلحه یا نه حتی حضور حماس را در بیمارستان ندیده است. دکتر مخللاتی اصرار داشت که فقط غیرنظامیان در بیمارستان حضور دارند و ارتش اسرائیل را برای ارائه مدرکی دال بر فعالیت حماس در آنجا به چالش کشید. او گفت بیمارستان بدون برق، اکسیژن و آب است. به گفته او، شش نوزاد نارس در روزهای اخیر جان خود را از دست دادند و او نگران است که بقیه هم به دلیل کمبود اکسیژن و کمبود برق «یکی یکی» از دست بروند. دکتر مخللاتی گفت که پزشکان به دلیل کمبود تجهیزات از جمله دستگاه تنفس مصنوعی قادر به کمک به یک بیمار سوختگی نبودند و مجبور شدند «بگذارند او بمیرد».
این در حالی است که بیبی سی قبلا به نقل از ارتش اسرائیل گفته بود بیمارستان شفا قلب تپنده حماس است. پیتر لرنر، سخنگوی ارتش اسرائیل اندکی پس از شروع عملیات گفت: «هدف ما این است در جستوجوی حماس، در هر جا که مخفی شده، به آنجا برویم. محوطه بیمارستان مرکز اصلی عملیات و شاید حتی قلب تپنده و مرکز ثقل آنها باشد».
در همین حال، کانال ۱۳ اسرائیل پس از اشغال بیمارستان توسط نظامیان صهیونیست گفت: یک شکست اطلاعاتی مرگبار دیگر؛ برخلاف آنچه پیشبینی میشد، بیمارستان الشفاء در غزه، خالی از هرگونه سلاح و تجهیزات نظامی بوده است.
🔴🔴🔴ارتش رژیم اشغالگر چگونه تعداد واقعی کشتههای خود را پنهان میکند؟
ارتش رژیم اشغالگر صهیونیستی به دلایل متعددی از جمله حفظ روحیه نیروهای خود و ممانعت از تقویت و توسعه جبهه مقاومت، با اعلام گزینشی آمار کشتهها و یا اعلام آنها تحت عناوین دیگری سعی در پنهان کردن تعداد واقعی کشتههای خود دارد.
جوان آنلاین: گرچه تصاویری که از محل درگیریها میان نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی و نیروهای مقاومت ثبت و منتشر میشود، نشان میدهند که تلفات بسیار بالاتر از آمار اعلام شده از سوی مسوولان مربوطه است اما تلآویو در مورد بیشتر درگیریها و عملیاتها، تعداد واقعی تلفات نیروهای خود را مخفی نگه میدارد و معمولا خبرهایی که در این زمینه منتشر میشوند، تحت نظارت نظامی قرار میگیرند.
به گزارش ایسنا به نقل از سایت الخنادق، رژیم صهیونیستی سیاست کاهش تلفات انسانی را به چند دلیل در پیش میگیرد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
یک، حفظ روحیه سربازان و جلوگیری از فروپاشی روانی آنها در درگیریهای موجود در جبهههای مختلف؛
دو، حفظ جبهه داخلی و جلوگیری از اعمال فشار بر ارتش و کابینه برای تغییر رویکرد خود در زمان درگیریها و سایر اوقات؛
سه، حفظ استقلال در تصمیمگیری سیاسی کابینه که بر هر انتخابات در آینده تاثیر میگذارد؛
چهار، جلوگیری از افزایش روحیه نیروهای مقاومت چراکه با اعلام تعداد زیادی کشته، آنها به انجام عملیاتهای بیشتر تشویق میشوند؛ و پنج، تضعیف و چند تکه شدن آشیانه مقاومت و تقویت و توسعه جبهه منتقدان آن و عملیاتهایش که موجب اعمال فشار بر مقاومت شده و آن را در وضعیت دفاع از خود قرار میدهد.
تعداد کشته شدگان ارتش اشغالگر در جنگ زمینی در غزه تا امروز به ۴۹ نفر و از هفت اکتبر گذشته به ۳۶۸ سرباز و ۵۹ پلیس رسیده است.
اما ارتش رژیم صهیونیستی چگونه توانسته تعداد واقعی کشتههای خود را پنهان کند؟
با توجه به اینکه اتباع کشورهای مختلفی در ارتش رژیم صهیونیستی عضویت دارند، باید به این نکته اشاره کرد که اسامی و تعداد کشتههایی که از سوی این نهاد اسرائیلی اعلام میشود، تنها مربوط به شهروندان یهودی است که در داخل اراضی اشغالی زندگی میکنند و خانوادههای آنها آنجا سکونت دارند، در واقع تلآویو به ندرت و آن هم تحت شرایط سیاسی خاصی و یا دیگر مسایل، اسامی کشتههای اتباع خارجی و سایر ادیان غیر یهودی را اعلام میکند، روال این است که به خانوادههای این کشتهها اطلاع داده میشود اما این کشتهها در آمار رسمی محسوب و اعلام نمیشوند و گاهی نیز آمار تلفات آنها در میان کشتههای تصادفات رانندگی و دیگر سوانح اعلام میشوند.
گسترش به کارگیری این روند در جنگ فعلی علیه نوار غزه و آغاز عملیات طوفان الاقصی از هفتم اکتبر و نیز آغاز عملیات زمینی ارتش اشغالگر به دلیل این است که تعداد زیادی نیروی مزدور از کشورهای اروپایی و آمریکا در ارتش حضور دارند.
مقاومت در درگیریها و نیز در ویدیوها نشان داده که برای چنین جنگی در سطوح نظامی و رسانهای آماده است و نیروهای القسام از تواناییهای جنگی بالایی برخوردار هستند و همین ویدیوها دروغ بودن ادعاهای ارتش رژیم صهیونیستی درباره تعداد کشتههایش را ثابت میکنند.
ارتش رژیم صهیونیستی از پنج زیر شاخه با عنوانهای ارتش میدانی، نیروی هوایی، نیروی دریایی، پدافند هوایی و یگان ذخیره تشکیل شده و ارتش میدانی بزرگترین این زیرشاخهها است.
رژیم صهیونیستی از منظر هزینههای نظامی در قیاس با تولید ناخالص داخلی پس از عربستان، دومین ارتش پرهزینه جهان را داشته و بودجه آن در سال ۲۰۲۳ به حدود ۵۸ میلیارد شکِل معادل حدود ۱۷.۶ میلیارد دلار میرسد و در واقع این بودجه حدود ۱۷.۵ درصد کل تولید ناخالص داخلی این رژیم را تشکیل میدهد.
دلیل اختصاص چنین مبلغ هنگفتی این است که ارتش رژیم صهیونیستی نقش مهمی را در حفاظت از این رژیم ایفا میکند و تلآویو برای بقای خود به آن و تواناییهای نظامی آن وابسته است و از آنجایی که این رژیم اساسا به موجب قدرت نظامی در منطقه تشکیل شده، ارتش آن بزرگترین زیرشاخه کابینه را تشکیل میدهد.
گام دوم انقلاب💐
🟢هزینه کلان «من و تو» از کجا میآمد؟
این بودجه را یک فرد نمیتواند بپردازد و نهادهای وابسته به دولت این کار را میکنند. اسپانسرها یا نمایندگان آنها نخستین بار در امریکا کیوان (عباسی) و رها (اعتمادی) را ملاقات کردند. کسانی هم که در این گفتگو حاضر شدند، امریکایی بودند.
جوان آنلاین: یکی دو روز قبل از آنکه بیانیه موسوم به بیانیه تعطیلی شبکه تلویزیونی من و تو منتشر شود، داریوش همایون، از مجریان شبکههای ماهوارهای ضدانقلاب، در مذمت من و تو و بیبیسی و اینترنشنال و صدای امریکا سخنانی گفته بود و ایرانیها را از اعتماد به آنها بر حذر داشته بود.
همایون در آن سخنان با تأکید بر اینکه «فریب آنچه را که میبینید، نخورید؛ این رسانهها به شما دروغ میگویند» گفته بود که «دنیا توسط رسانهها اداره میشود و جهانخواران از طریق در اختیار گرفتن رسانهها، افکار عمومی جهان را در اختیار میگیرند و به آن سمتی که میخواهند میبرند.»
جالب آنکه بیشتر محتوای بیانیه من و تو درباره وضعیت مالی رو به وخامت شبکه من و تو بود و همایون هم تأکید کرده بود که «آنها از شما پول نمیخواهند، آنها تماشاگر میخواهند. برای اینکه هر قدر بیشتر دیده شوند، بیشتر میتوانند ذهن جامعه را در اختیار بگیرند.» او در ادامه تصریح کرد «متأسفم که این را عرض میکنم؛ شما ملت ایران در مشت اینترنشنال و من و تو و بیبیسی و صدای امریکا هستید.» پیش از این هم حسن اعتمادی، از مؤسسان من و تو و پدر رها اعتمادی، مجری و تهیهکننده سرشناس این شبکه، طی سخنانی یک افشاگری جنجالی از پشت پرده منابع مالی این شبکه انجام داد. او گفته بود که «من از قبل از آغاز به کار شبکه در تیم این شبکه بودم. وقتی کیوان و رها بودجه مورد نیاز شبکه را گفتند، من با ناباوری گفتم که خیلی عجیب است (به دلیل بالا بودن رقم)».
این بودجه را یک فرد نمیتواند بپردازد و نهادهای وابسته به دولت این کار را میکنند. اسپانسرها یا نمایندگان آنها نخستین بار در امریکا کیوان (عباسی) و رها (اعتمادی) را ملاقات کردند. کسانی هم که در این گفتگو حاضر شدند، امریکایی بودند.»
او با طرح این سؤال که این عناصر امریکایی وابستگی فکریشان چه میتواند باشد و این پول از کجا میآید، گفته: «بودجه شبکه من و تو، دولتی است و مال پنتاگون (وزارت دفاع امریکا) است. بودجه شخصی نیست و نمیتواند باشد.»
مدیران من و تو هیچ گاه در خصوص منابع مالی این شبکه توضیحی ندادهاند و چند سال پیش هم که موج مطالبه شفافیت مالی من و تو در توییتر به راه افتاد، سکوت کردند. در ویکیپدیا هم در این خصوص آمده که «طبق گزارشی که یک اتاق فکر انگلیسی به نام فارین پالیسی سنتر در سال ۲۰۱۱ منتشر کردهاست، این شبکه که به مرجان و کیوان عباسی تعلق دارد بودجه خود را از تعدادی سرمایهگذار خطرپذیر دریافت میکند، اما این گزارش هیچ نامی از این سرمایهگذاران خطرپذیر نبردهاست. به گفته خبرنگار رویترز، کیوان و مرجان عباسی خود را از توجه رسانهها به دور نگه میدارند و مانند دیگر مقامات شبکه من و تو، با وجود درخواستهای مکرر برای اظهارنظر، حاضر به مصاحبه نیستند. به نوشته فایننشیال تایمز، هویت حامیان مالی این شبکه مخفی ماندهاست، اما برخی از تحلیلگران ایرانی معتقدند که این شبکه به صورت تعمدی و با ظرافت به تبلیغ حکومت شاهنشاهی پهلوی میپردازد.
سعید کمالی دهقان، روزنامهنگار گاردین، نوشت برداشت عمومی چنین است که شبکه به سلطنتطلبان نزدیک است. شبکه به صورت گسترده به ایران پیش از انقلاب میپردازد و آن دوران را باشکوه جلوه میدهد. ترازنامه مالی شبکه نشان میدهد که طی سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ به میزان ۳۳ میلیون پوند ضرر کردهاست. شبکه از سال ۲۰۱۲ به این سو نحوه تأمین بودجهاش را مخفی نگه داشته و به درخواستهای شفافسازی پاسخ ندادهاست.» در بیانیه تعطیلی این شبکه، گفته شده که تا پیش از این از تبلیغات تلویزیونی کسب درآمد میکردند که حرف عجیبی است و بعید است جز مخاطبان سطحی من و تو کسی آن را باور کند، چراکه این بودجه هنگفت نمیتواند از تبلیغات تأمین شود. خصوصاً که معلوم نیست چرا این تبلیغات کذایی دیگر تأمین کننده نیست!
گام دوم
♨️♨️♨️بهستوهآمدن وزیرخارجه سابق از بیآبرویی جهانی صهیونیزم؟!
۱
اسرایل بیشاز آنکه «شهرهایی در سرزمینی اشغالشده» یا «مهاجرانی دستچینشده از سرزمینهای مدرن» باشد، در نزد تفکر صهیونیزم یک «آبرو» بود؛ آبرویی برآمده از هولوکاست.
اسرائیل بیشاز آنکه «شهرهایی در سرزمینی اشغالشده» یا «مهاجرانی دستچینشده از سرزمینهای مدرن» باشد، در نزد تفکر صهیونیزم یک «آبرو» بود؛ آبرویی برآمده از هولوکاست. این وجه از اسرائیل برای صهیونیسم بسیار مهمتر بود و آن حجم تبلیغاتی که در اثبات هولوکاست کردند و آن منع و تعقیبی که انکار و ضدیت با هولوکاست در غرب دارد، گواهی است بر اهمیت این آبروی قطرهقطره جمعآوریشده در دستکم یک قرنونیم گذشته. اما این آبرو که نه در میان نخبگان، اما در میان تودههای غربی قابلانکار نبود، در یک ماه گذشته و از هفتم اکتبر تا الان بدون مبالغه میتوان گفت نابود شد و چیزی از آن نماند، جز آنچه در کمال شگفتی هنوز در میان برخی مسئولان سابق و روشنفکران ایرانی برای حفظ آن تلاش میشود که معروفترین آنها وزیر خارجه سابق است!
شواهد بیآبرویی تمدنغربی و بیآبرویی صهیونیزم در یکروز آنقدر زیاد است که در شمار نمیآید. ممکن است من از چند نمونه یاد کنم که بیشتر ژورنالیستی هستند. مثل اینکه گفته میشود برکناری وزیر کشور انگلیس به خاطر آن بود که او تظاهرات ۵۰۰ هزار نفری انگلیسیها علیه جنایات اسرائیل را «تظاهرات حامیان تروریسم» خوانده بود. زن نادان حواسش نبود که کمی آبرو هم برای لندن و بریتانیای کبیر باقی بگذارد. وقتی ۵۰۰ هزار در یک پایتخت انگلیس به خیابان میآیند، شاخصهای جامعهشناسی میگوید چندینبرابر آن جمعیت نیز برهمین عقیدهاند و فقط امکان حضور نداشتهاند فلذا نمیتوان یکباره مردمان کشورت را حامی تروریست بدانی و وزیر کشور همان مردم هم باشی! این حداقل آبرویی بود که دولت انگلیس بهرغم سراپا صهیونیستیبودن و سراپا حامی اسرائیل و جنایتهای آن بودن برای خود میتوانست بخرد.
مورد ژورنالیستی دیگر نیز مردم استرالیا بودند که با قایقهای خود به دریا زدند و مانع پهلوگیری کشتی تجاری اسرائیلی شدند. این یکی فوقدراماتیک و درعینحال نشانه عقلانیت و علاوهبرآن خروش وجدان انسانی بود. اینها یعنی اسرائیل بیآبرو شد. آبرویی که یکقرنونیم برای آن جهانی را برپا ایستاندهبود، بههمینراحتی از دست رفت. گویی دم شیری تکان خورد و عنکبوت لای بوتهها را به هوا افکند!
شاید تعطیلی شبکه منوتو را هم بتوان به این فهرست افزود. یک دکان قهوهفروشی حتی اگر روزی یکیدو مشتری بیشتر نداشته باشد، اما خوشآبرو و معروف باشد، تعطیل نمیکند! آبرو در بازار و در جامعه و خانواده برای همه گرانبهاترین سرمایه آنان است و اگر آبرو بماند، موجودیت هم میماند؛ و این یعنی آبروی رفته این شبکه صهیونیستی با آبروی اسرائیل گره خورده بود!
این وضع جهان است. اما در ایران وزیرخارجه سابق تلاش میکند این هتک آبروی جهانی صهیونیسم را با سخنانش تعدیل کند! ابتدا میگوید «مردم ایران خسته شدهاند از هزینهدادن برای فلسطین» و بعد با تمسخر میگوید: «نصرالله زد توی کاسه و کوزه حماس» و باز سیر نمیشود و با آنکه سیاست اعلامی کشور «نداشتن قیمومت مقاومت فلسطینی» و «تکذیب گسترش جنگ از طرف ایران» است، پیدرپی ورود ایران به جنگ با اسرائیل را چنین و چنان تحلیل میکند، تا آنجا که دوستانش میگویند «دستهگل به آب داد» و «مشاعرش را از دست داده است»!
او وزیرخارجه دو سال پیش ایران است؛ و این حرفها هنوز از حلقوم دیپلماسی و از تریبون یک مسئول سابق ایران شنیده میشود. دو روز بعد از این حرفها در سخنانی دیگر میگوید: «در اوکراین از روسیه رودست خوردیم، هم پهپادها را گرفتند و هم خودشان لو دادند.» و حرفهای دیگری درباره خروج ایران از معادلات قدرت جهانی! در چهزمانی؟! در زمانی که هیچ توجهی به اوکراین نیست و توجه جهان به صهیونیزمستیزی است! در چنین شرایطی یک وزیرخارجه سابق، قرائت رسمی و بارها اعلامشده همان وزارتخانه را که «ما قبل از جنگ اوکراین، تعداد محدودی پهپاد به روسیه دادیم» زیرسؤال میبرد و بحث اوکراین را زنده و تلاش میکند صهیونیزمستیزی جهان را با گزارههای اینچنینی به «ایرانستیزی» بازگرداند: «ایران را از بسیاری از معادلات قدرت جهان بهتدریج با بازی امنیتیسازی و تهدیدانگاری حذف کردهاند. هیچ یک از کنشگران قدرتمند جهانی هم تمایل جدی به ایفای نقش ایران ندارد.»
ممکن است کسی بگوید این یک حد از خیانتبارگی است که ظاهراً سقفی هم ندارد و هر روز بر آن افزوده میشود، اما من این را ضعف و زبونی یک به ظاهر سیاستمدار میدانم. بیشتر نشانه سستی رأی و نادانی و سادهلوحی است. همه گزارهها و قضیهها را باید کنار هم گذاشت و از بالا به آن نگاه کرد که اینحد از سستی رأی و اندیشه را دید.
❇️❇️❇️صهیونیستها از وحشت فروپاشی «هابرماس» را به میدان آوردند
۱
انتشار همزمان سخنان رئیس یک مؤسسه صهیونیستی و بیانیه یورگن هابرماس شاخصترین فیلسوف معاصر آلمانی یک گزاره مشترک داشت: «موجودیت صهیونیزم در خطر فروپاشی بسیار بسیار بسیار عظیم قرار گرفته است»
غلامرضا صادقیان
انتشار همزمان سخنان رئیس مؤسسه «ای. دی. ال» که یک مؤسسه صهیونیستی با برنامه کمک به شناخت آسیبهای یهودیستیزی است و بیانیه یورگن هابرماس چهره فلسفی شاخص معاصر آلمان که مشخصاً علیه انفجار یهودیستیزی در جامعه آلمان پس از تهاجم اسرائیل به غزه صادر شده است، یک پیام مشخص دارد: «غرب از سرنوشت صهیونیزم به هراس افتاده است». در این دو سخنرانی و بیانیه وحشت از «بهخطر افتادن موجودیت صهیونیزم» و «افتراق ملتهای غربی و جوانان یهودی و امریکایی از مانیفست صهیونیزم» موج میزند.
هابرماس که چهرهای آشنا در میان دانشگاهیان ایرانی است، بیانیهای را بههمراه یک حقوقدان و یک استاد علومسیاسی منتشر کرده که سه گزاره از این بیانیه حرف اصلی است و باقی بیانیه برای بیان این سه تنظیمشده و اگر در جای دیگری از آن گفته شده که باید از کشتن غیرنظامیان اجتناب شود، درواقع تعارفی است که حرفهای اصلی را به حاشیه نمیبرد. آن سه گزاره یکی این است: «عملیات ارتش اسرائیل علیه اقدامات تروریستی بهلحاظ اصولی موجه است» و دیگری: «نسبتدادن نسلکشی به عملیات اسرائیل معیارهای قضاوت را بهنابودی میکشاند» و سومی: «عملیات اسرائیل ابداً توجیهگر فضای ضدیهودی بهخصوص در آلمان نیست». شخصاً معتقدم اینکه بیانیه هابرماس که بهیقین با درخواست سران و سلاطین و صاحبنفوذهای صهیونیزم در آلمان منتشر شده، به امضای یک حقوقدان و استاد علوم سیاسی هم رسیده، فقط برای تأیید بیشتر آن بوده تا مبادا کسانی آن را به تخیلات متافیزیکی یک فیلسوف کهنسال نسبت دهند و یا تناقض این بیانیه با نظریه معروف هابرماس (کنش ارتباطی) را به رخ بکشند!
بیانیه هابرماس و دوستان در این برهه گواهی است براینکه فضای ضدصهیونیستی که حالا در این بیانیه «ضدیهودی» تعبیر شده، در جهان و بهخصوص آلمان بسیار بالا رفته و سلاطین غربی را نگران کرده است، تا آنجا که از فیلسوفان مدد خواستهاند! اینکه هابرماس از «بهویژه آلمانیها» میخواهد عملیات ارتش اسرائیل را بهانه و توجیهی برای یهودیستیزی نکنند، یعنی اوضاع بهشدت وخیم است و نگرانیها در حدی بالاتر از انتظارات و پیشبینیها بوده است. در تأیید این ادعا از سخنان جاناتان گرینبلت مدیر مؤسسه صهیونیستی «ای. دی. ال» امریکا که در جمع نخبگان سیاسی امریکایی و اسرائیلی به زبان آورده باید بهره برد. او در سخنانی که آن را شکاف بزرگ نسلی در باور به صهیونیسم میداند، میگوید: «ما یک مشکل نسلی بسیار بسیار بسیار عظیم داریم. تمامی نظرسنجیهایی که دیدهام، از نظرسنجی مؤسسه ای. دی. ال، نظرسنجی دیوان کیفری بینالملل و نظرسنجی مؤسسههای مستقل، نشاندهنده این است که مسئله حمایت امریکا از اسرائیل یک موضوع مربوط به احزاب چپ و راست نیست، مسئله پیر و جوان است. آقایان! تعداد جوانانی که معتقدند کشتاری که بهدست حماس انجام شد، موجه است، بهطور بهتآور و هولناکی بالاست، بنابراین ما واقعاً مشکل نسل زد داریم و ما باید همه انرژی خود را روی این موضوع بگذاریم. اینکه ما دنبال تقسیمات [احزاب]چپ و راست بودیم، کار غلطی بوده است. داستان اصلی، نسل بعدی و حماس و شریکهای جرم و احمقهای مزخرفشان در غرب هستند که به طرز وحشتناکی همراستا شدهاند. حرف آخرم: ما تغییری ناگهانی در ادبیات فعالان حاضر در امریکا در روز هشتم اکتبر مشاهده کردهایم. ادبیات دانشجویان حامی عدالت در فلسطین و صدای یهودیان طرفدار صلح ناگهان تغییر کرد و شبیه هجمه تبلیغات ایرانیها شد. ادبیاتی که با تعداد بسیار زیاد در گروههایشان کاربرد دارد. ما بازهم این را در روز هشتم اکتبر دیدیم. این قدر سریع که ادبیات در گروههایشان همه حول موجودیت صهیونیسم شد و ادبیات دیگری که ما آن را از هجمه تبلیغاتی ایرانیها سراغ و شناخت داریم. ما معتقدیم مسائل بیشتری از این هست که پنهان مانده است. این نسل جوان است که ما باید انرژیمان را روی آنها متمرکز کنیم؛ و اتفاقاتی هم در مورد ایران درحال رخ دادن است، اینکه هجمه تبلیغاتی ایرانیها و ادبیات و راهکنشهایشان بر حوزه فعالان امریکایی در حال سرازیر شدن است به روشها و انواعی که بسیار از نایاک [شورای ملی ایرانیان امریکا]متفاوت است وبسیار بسیار مشکلساز است.»