حالم بد است...😔 آقا جان شما که غریبه نیستید دلم گرفته از این زمانه از این دنیای بی شما... چقدر خودمان را آرام کنیم چقدر به دلم دلداری بدهم، چقدر وعده بدهم... بغض دارد خفه ام میکند جا ماندن از کربلا شد بهانه سر باز کردنش اما باز هم آرام نشدم... آخر آنجا رزمایش منتظرانت بود... حداقل کنار هم دلخوش بودیم به زیاد بودن مان به شبیه بودن مان به عالم گیر بودن تان حداقل در هوایی نفس می‌کشیدیم که شما نفس میکشیدید شما که نَفَس همه عالمید... و نَفَس ما به برکت شماست کاری به این روزهای نفس تنگی ندارم؛ وقتی سخن از شماست، چه جای فکر کردن به بلاها ما که می‌دانیم مومن است و بلا ، ادعا هست و امتحان... آقا جان به رسم غریب نوازی شما خاندان و دعایی که به ما آموختید، شِکوه کردم وگرنه دنیا دنیا دنیا شکر بابت وجودتان بابت نعمت حضور پشت ابرتان بابت محّب بودنم و شاید شیعه بودن... آقااا این محرم و صفر هم گذشت می‌دانیم که می آیی انتقام میگیری با روضه های محرم نفس تازه میکنیم اما داغ دلمان سرد نمی شود که "لا تَبردُ ابداً" ... و باز در پایان این ماه داغ یتیمی مان تازه می‌شود و خیلی تازه تر و داغ تر تصور کنید زخمی که تازه سر باز کرده باشد... آخر مجاورش هستیم آخر اسمش رئوف است آخر سلطان است و غریب الغربا و شهادتش بسی سنگین برای ما... آقا... کارم شده حرم رفتن اما سوار ماشین شدن و پیاده شدن جلوی باب الجواد هم دیگر آرامم نمی‌کند به هر بهانه ای پیاده راه میفتم سمت حرم... قلبم را در دستم میگیرم و به آسفالت کف خیابان میکشم تا زنگار گناه پاک شود تا دلم صاف شود آینه شود برق گنبد در آن بتابد و شما در آن بتابی... نگاهم که به گنبد طلایی اش میفتد،همه چیز را فراموش میکنم ناخودآگاه لبخند برلبم می نشیند و به زبان خودم میگویم: "ممنون که هستی" میدانی که بی اغراق میگویم امااا اما خودم بهتر میدانم، این ها دوای دردم نیست دوای من شمایی آقا... ظهورت... آنقدر آلوده هستم که حضورت را درک نمی کنم... یتیمی امتِ دور از امام، کم از یتیمی بی پدری نیست... آقا کاش بودی مثلا ما هم مثل اصحاب ائمه می‌آمدیم و زیارتتان می کردیم مثلا سوالاتمان را می‌پرسیدیم و وقتی شما میگفتید نظر خودت چیست پاسخ میدادیم: شما از ما به ما آگاه ترید یا بن رسول الله... می‌آمدیم و فقط یک دلِ سیر شما را نگاه می‌کردیم هیبت پیغمبری کرامت حسنی و شجاعت حسینی تان را اصلا چهره شما، کافر را مومن میکند حتما دلِ سنگ من را هم آب می کرد کاش... و آه... آه من الفراق و من امیدوارم... که "انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا" حتما و به همین زودی و خواهم بود در این دنیای فانی به صدقه سرِ خوبان 🌿۲۹صفر۱۴۴۳ مصادف با شب شهادت ولی نعمت

مسیر زندگی ام با شما عوض شد. . •💫

امام‌رضادلش‌برات‌تنگ‌شده‌که‌دعوتت‌کرده... آقا پناهیان اخه‌ شما آقا جآنم دلت برای چی تنگ میشه.....

وقت خداحافظیه...😞 الهی که امسال حسین، سالِ آخرم نباشه ° •

ببخش اگه جز گریه چیزی نداشتم...

شود روزی که در سجده بگویم رسید صاحب زمان الحمدلله 🌿 #ماءمَعین💦

مسیࢪ نگاهت من ࢪا از تمام دل بستگے ھا؎ دنیایےام دوࢪ مےڪند و مھتاب لبخندت مࢪا بہ آسمان نزدیڪ تࢪ.... ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌙

♥️ زمان با کسی که‌ دوسش داری زود میگذره... همیشه محرم ها انگاری زود میگذره.. 🎵حسین طاهری

⏳

السلام علیک یا امین الله فی ارضه🌿 #یکشنبه‌های_علوی

من درون قلب خود را با توسل دیده ام داخل آن غیر حا و سین و نون چیزی نبود . . . #یامعزالمؤمنین #استوری #یاکریم_بن_کریم علمدارگرافیک🌙