امیرحسن¹¹⁸
مثلا شب سوم وسط روضه چشمام واسه همیشه بسته شه .
ما روضه رقیه شنیدیم و هنوز زندهایم . .
مارا به این سخت جانی گمان نبود !
همون لحظه تو هیئت که وسط سینه زنی مست شدی و تو حس و حال خودتی
خب؟
دقیقا شیرینی زندگی تلخت همونجاس:)))
امیرحسن¹¹⁸
ما روضه رقیه شنیدیم و هنوز زندهایم . . مارا به این سخت جانی گمان نبود !
قسم به سردرد بعد روضه بانو رقیه که ما دلتنگ کربلاییم .
امیرحسن¹¹⁸
قسم به سردرد بعد روضه بانو رقیه که ما دلتنگ کربلاییم .
خانم..
شرمندتم اگه امشب تو روضه ات نمردم.
امیرحسن¹¹⁸
خانم.. شرمندتم اگه امشب تو روضه ات نمردم.
خانم شرمندتم که به خاطر کبودی لبت جون ندادم.
امیرحسن¹¹⁸
خانم شرمندتم که به خاطر کبودی لبت جون ندادم.
خانم شرمنده ام به خاطر ناله اَبتاه چشمم رو برای همیشه نبستم.
حالا اومدی..
حالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدی؟
عمو عباسُ نیاوردی چرا تنها اومدی؟
انقد دوست دارم تا خود شب اینجا روضه بذارم و باهم گریه کنیم..
اما من خودم جونش رو ندارم
و میدونم همه مون مثل همیم..
امیرحسن¹¹⁸
انقد دوست دارم تا خود شب اینجا روضه بذارم و باهم گریه کنیم.. اما من خودم جونش رو ندارم و میدونم همه
پس به عبارت " سه سال طفل تو بودن،هزار سال گذشت " اکتفا میکنم .