امیرحسن¹¹⁸
ببین مارو اینجا ،
پره دردیم (:
نزار دق مرگ بشیم تو حسرت ندیدن حرمت ...
امیرحسن¹¹⁸
بهم گفت : چرا اینقدر همش از کربلا حرف میزنی
خسته نشدی انقدر گفتی کربلا کربلا
اگه نرفتیم نرفتی دیگه
چرا انقدر خودتو اذیت میکنی ؟
هیچی نگفتم صبر کردم بره
رو کردم به کتیبه امام حسین
گفتم دیدی مردم چی دارن بهم میگن ؟
میگن کربلا رو بزارم کنار بهش فکر نکنم ..
من میتونم بیخیال جونم بشم
اما نمیتونم به تو و کربلات فکر نکنم
خودمونیم آقا انگار داریم مجنونت میشیم :)
میگفت آدما تا خیال نکنن دیوونهای
کارت درست نیست :)
آره ما دیوونهایم دیوونهی حسین :)
عشق است قربونت برم ، هرچی از طرف شما باشه عشقه ، چه وصال ، چه فراق ، چه دیوونگی :))
« دیوانگیِ عشقِ حسین عین کمال است .. »
امیرحسن¹¹⁸
آقایامامحُسین .. درسته که حتی اگر یك سلام از روی پشتِ بآم به شما بدیم زیارت محسوب میشه ؛ ولی خب به هرحال بزارید حرف دلمو بهتون بزنم ؛ یک سلام از روی بآم اصلا دلم را خوش نکرد جای عاشق بین آغوش است روی بام نیست : )