eitaa logo
روستای امیرکلا بابلکنار
1.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
34 فایل
09126970589 ارسال نظرات ،پیشنهادات ،فیلم ، تصاویر
مشاهده در ایتا
دانلود
پر توم نیهه : per tom niheh : خیلی وقت نیست ، دقایقی پیش حرکات ظاهری بدن کلش : kelesh : سرفه اپچه : abcheh : عطسه ول و ویاز : valo vyaz : دهن دره یا حرکات بعد از خستگی وشنا : veshna : گرسنه تشنا : teshna : تشنه دکت : daket : افتاده یا مریض زاله تو : zaletoo : تب شدید گس دگیت : ges daghit : حالت ناراحتی ، بی قرار خرناس : khernas : خر و پف شدید وضعیت هوا وارش : varesh : باران میاه : miyah : ابری افتاب : eftab : آفتاب سرما : serma : سردی ورفی : varfi: برفی غذا ها و میوه ها هلی : hali: آلوچه ، گوجه سبز او : oo : آب مرغنه : mergheneh : تخم مرغ بیشتی : bishti : ته دیک پلا تیم : pela tim : اضافه های برنج یا پلو پلا : pela : برنج ، پلو خرمانی : khermani : خرمالو سه : seh: سیب سی تی : siti : نوعی گوجه سبز پشته زیک : peshteh zik : نوعی شکلات محلی کئی پلا : kaee pela : کدو برنج باکله : bakeleh : باقلا انواع بازی های محلی چله کته بازی : chelekete bazi : بازی با دو چوب که بر اثر برخورد چوب بزرگ بر روی چوب کوچک و هنگام ضربه به طرف روبرو امتیاز داده می شود. چش بیته کا : chesh bayteh ka : قائم موشک که با چشم داشتن طرف مقابل نفر بعدی قائم می شود و ... نجات بازی: nejat bazi : نوعی بازی که برای نجات یار خودی تلاش می شود. تنبره : takbareh : با چیدن چند سنگ و با پرتاب توپ به طرف سنگها و بعد فرار تا راهی برای روی هم گذاشتن سنگ ها می باشد. بزه کا : bazeh ka : نوعی بازی که یک نفر را در میون جمع قرار داده و یک نفر به او می زند و بعد از بلند شدن باید بگوید نفری که زد کی بود. هفت سنگ : haft sang : با هفت سنگ که به ترتیب بایستی با یک روش خاصی آنها را روی دست قرار داد که در پایان همه روی دست قرار گیرند. خط تیله بازی: khatileh bazi : تیله بازی با پا دیگر اصطلاحات لینگه لو: linge lo : لگد مال ، له کردن چله: cheleh : شاخه درخت چمر : chemer : صدا ونگ : vang : صدا زدن شونگ: shong : فریاد زدن تیل : til : گل و لای تی تی : titi : شکوفه درخت یا گل گنگه : kengeh : زیرساقه گیاه که در زمین است پچیم : pachim : پرچین یا دیوار چوبی که با شاخه ها درست می شود تلی : tali : تیغ یا سیخ برخی درختان چکر : cheker : برامدگی روی چوب و دیگر وسیله ها کپل : kapel : پرتاب کردن کتار : ketar : به مجموعه دهان را گویند ورز : varz : شخم زدن اول بهار نشا : nesha : بوته برنج برای کاشت کمل کوفا: kamel kafa : مجموعه از چیدن کاه رویس هم دماس : demas : بگیر میراب : mirab : کسی که آب زمین را تقسیم می کند تیم : tim : بذر یا دانه کتل : katel : به درازا ، ردیف چکه : chakeh : دست زدن سرما: serma : رقص نفار :nefar : محلی برای استارحت و نگهبانی در صحرا اوخار: okhar : آخور ، محل غذا برای دام تیسابه : tisabeh : پا برهنه رواق سر : revagh sar : ایوان یا جلوی منزل کاتی : kati : نردبان لچک : lachek : سربند ، پارچه برای بستن سر پندیک : pendik : ویشکون گذلاق: gezelagh : قلقلک برای خنده کلن : kalen : خاکستر آتش وازی : vazi : شن و ماسه دسته چرخ: dasteh charkh : فرغون ، وسیله برای حمل بار شب خوابی : shab khabi: چراغ شب متکا :metka : متکا یا بالش دسی برق : dasi bargh : چراغ دستی یا قوه لم و لوار : lamo levar : خرابه یا چاله کنار باغ که دیوار نباشد آپچین : apchin : نایلون یا پلاستیک بقیه اصطلاحات تقریباً با همان لهجه فارسی صحبت می شود.
آقای حسینعلی محمدنژاد امیر @amirkela1
#ورزشی سجاد عباسی (متولد پنجم بهمن ۱۳۶۸ اهل روستای امیرکلا بابلکنار ساکن قائم‌شهر)  فرزند جناب آقای محمد باقر عباسی و مرحومه طیبه عباسی ووشوکار از قهرمانان ووشو مردان ایران در بخش ساندا می‌باشد. ووشو را از سال ۱۳۸۳ بعد از ورزش‌های کیک بوکسینگ و کاراته آغاز کرد و توانست طلای مسابقات غرب آسیا و طلای مسابقات بین‌المللی جوانان اندونزی را در سال ۲۰۰۸ کسب کند. از دیگر عناوین وی علاوه بر کسب مقام‌های برتر بین‌المللی، کسب مدال برنز جهانی کانادا ۲۰۰۹، برنز المپیک بازی‌های رزمی ۲۰۱۰، برنز مسابقات آسیایی گوانگ‌جو، طلای جام جهانی ۲۰۱۰، دو طلای جام پارس ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱، طلای جهانی ترکیه و اینک قهرمان بازی‌های آسیایی ویتنام است ایشان هم اکنون در کسوت مربیگری در حال فعالیت می‌باشند @amirkela1
روستای امیرکلا بابلکنار
پر توم نیهه : per tom niheh : خیلی وقت نیست ، دقایقی پیش حرکات ظاهری بدن کلش : kelesh : سرفه اپچه
سلام آقای یزدانی، دررابطه با واژه های محلی: خرمندی واژه درسته که البته به زبان فارسی قدیم هم اینگونه تلفظ میشد،نه خرمانی، مورد دیگر نفار هرچند به غلط تلفظ میشد واژه درست مازنی و فارسی نپار درسته که به مرور این واژه معرب شده به غلط تلفظ میشود در تعریف نپار: بنایی است تابستانی و کاملا چوبی که تا سالهایی نه چندار دور روستاییان مازرون جلوی خانه خود میساختند در دو طبقه، طبقه زرین ان کارگاه ریسندگی_کرچال_ و تنور خانه یا تندیر خانه بود و انباری، طبقه دوم مکانی بود برای استراحت روزها و شبهای گرم تابستان، یک نمونه از نپار یا نفار هنوز در حیاط بالا تکیه کنار تربت امامزاده صادق به اسم ساقی نفار یا اصطلاح صحیح ان نپار، باقی است، به امید زنده کردن همه رسوم و زبان و واژه های مازنی! مورد دیگر قبا واژه درسته نه قوا، قوا تلفظی عامیانه است که به غلط استفاده میشود اگر بخواهیم از این دست واژه های غلط را با ذکر مثال بگوییم مانند کلمه سطل و دیوار است که بعضی ها در گویش عامیانه فارسی کوچه بازاری سلط و دیفال تلفظ میکنند، از این دست کلمه های مازنی کم ندیدم که شما به اشتراک گذاشتید، جسارت مارا ببخشید. با تشکر از آقای حبیب الله محسنی
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمیگیم خداحافظ میگیم به امید دیدار 😔😔😔
‏‌‏به   💞  یکشنبه 💞  خوش آمدید ☀️ ۲۰ آبان  ۱۴۰۳    شمسی 🌙  ۸  جمادی الاولی   ۱۴۴۶   قمری  🌎 ۱۰ نوامبر   2024    ميلادی 🗻  ۲۱ تیر ما   ۱۵۳۶     تبری 🌿  ۶ تیر ما   ۱۵۹۸    دیلمی 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 @amirkela1
سال ۱۳۷۰ مراسم سومین روز شهادت محمدعلی زمانی امیر @amirkela1
آشنایی با فرهنگ اصیل مازندرانی با از جناب سلام : ابزار ارتباطی اولیه بود برای فاصله های کمی دور یعنی فاصله ای که فریاد با حداکثر شدت صدای فردی به گوش شخص دیگری برسد مثلا شخصی روی تپه للجاری فریاد سر دهد شخص دیگری ایستاده در ازاراسی پیامش را میتواند بشنود، مثل ملکی به ملکی،کوهی به کوهی،جنگلی به جنگلی و فاصله دره به کوهی البته در محدوده برد فریاد انسان، میان عشایر ایران و ساکنین جنگل هیرکانی _ از شرق استان گلستان،مازندران،گیلان،اردبیل تا جمهوری آذربایجان و قسمتی از ارمنستان و جمهوری نخجوان و در ادامه تا جنگل ارسباران _رایج بوده و هنوز هم در مناطق جنگلی به دلایلی استفاده میشود. در هر منطقه نام خاص خودش را دارد، در قسمتهایی از مازندران: ونگ، اویا و در غرب مازندران واستان گیلان بنام: گورو زدن معروف است، ، ونگ ویا گورو زدن صوتی است ممتد بمدت حدود پنج تا ده ثانیه که: درانتهای حلق وبا بکارگیری تارهای میانی و بلند صوتی، تولید میشود، صدایی با فرکانس پایین یا میانی تولید میکند تا اینکه حداکثر برد را داشته باشد، در قسمت ابتدایی این پیام صوتی که بیشتر جنبه هشدار دادن دارد(به این معنی که:اگاه باش،گوش کن و...) شخص پیام دهنده حداکثر فشار صوتی را به انتهای حلق آورده تا توجه شونده را بگیرد، در قسمت میانی پیام یکی دوتا کلمه ویا جمله ای کوتاه _ متن پیام_ را در محدوده فرکانس میانی تولید میکند، چون دیگر شنونده سراپا گوش است و نیاز نیست که گوینده حد اکثر شدت صوت را بکار گیرد. در این قسمت پیام دهنده اگر پیام پیچیده ای نداشت_ که نیاز به کلمه یا جمله کوتاه باشد_ صدایش را دو تاسه ثانیه تحریر میدهد تا به زمختی صدای بم خود لطافتی ببخشد تا بجای آزردن کوش شنونده آن را نوازش کند، گاهی در همین قسمت پیام_ علایم و نشانه های رایج بود که برای گوینده و شنونده آشنا _که بدون استفاده از جمله یا کلمه ای، با تغییر لحن صدایش منظوری رابه شنونده برساند، در انتهای این پیام صوتی گوینده از تارهای ابتدایی و ظریف حنجره اش استفاده، به عبارتی آرشه را از ته حنجره به قسمت ابتدایی حنجره می سراند تا صدای دلنشین تری تولید کند تا در ذهن شنونده خاطره خوشایندی بجا گذاشته باشد، ونگ، گورو یا اویا انقدر بین مردم قدیم مناطق جنگلی و کوهپایه متداول و کار راه انداز بود که ازاین ابزار برای بیان و انتقال احساسات نیز استفاده میشد، مردم در عروسیها از صوتی بنام کله ونگ _از زیرمجموعه اویا_برای بیان حداکثر حس شادی شان استفاده میکردند که از میانه تا انتهای پیام از تحریر بیشتری استفاده میشد که نشانه سرمستی شان از آن اتفاق خوشایند بود، مردم حتی در مکانهایی مثل شالیزار که از فاصله دور همدیگر را میدیدند ولی از حال هم خبر نداشتند از این ابزار برای انتقال احساس و ارسال و دریافت پیام استفاده میکردند و...تشکر از شما که با یادآوری مواردی از این دست موجب زنده کردن خاطرات شیرین مسن تر ها و آشنایی نسل جوان از فرهنگ و آداب نیاکان میشوید. @amirkela1
4_5981001573273176690.mp3
22.87M
آهنگ کامل(آی مه مریم جان) زندگی نامه حجت غلامی خواننده :رضا اسفندیاری @amirkela1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی کوتاهتر از اینه که بخوام با فکر اینکه مردم دربارم چه فکری میکنن ، سرگردون باشیم ... تمام کارایی که توی دنیا میکنم ، مربوط به خودم و خدای خودمه... نگران حرف های پشت سرم نیستم، آینده پیش روم فرصت نگاه کردن به عقب رو نداره... واسه اهداف خودم ، حال خوب خودم میجنگم و دست از تلاش برای داشتن بهترین زندگی برنمیدارم... اگه حرف پشت سرم بود ، یعنی موفقم ... اگه دوستم ، دشمنم شد ، یعنی به پیروزی نزدیکم... با قضاوت این جماعت نه کسی مومن واقعی شده نه دزد سابقه دار