eitaa logo
قرارگاه فرهنگی عمار
574 دنبال‌کننده
36.6هزار عکس
23.1هزار ویدیو
159 فایل
✊... " ما تا آخر ایستاده ایم " ...✊ 💪... مقاومت رمز پیروزیست ...💪 ☎️ تماس با ما : @MMirzaei72 ✍انتقاد ... پیشنهاد ... عضویت و همکاری 🔴 عمار در اینستاگرام : shahriyar_ammar@
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ محاکمه که ترس نداره عزیز! میای دادگاه اثبات میکنی به ضرر مملکت کار نکردی و تمام وعده هات اجرا شده مثلا اثبات میکنی که در این ۸سال هم چرخ سانتریفیوژها چرخید و هم چرخ اقتصاد! اثبات میکنی و میری خونتون در ولنجک به ادامه زندگیت میرسی کور شود هر آنکه نتواند دید... منبع : توئیتر انقلابی ✳️ 🆔 @ammar_enghlab
⭕️ به معنای شب آرزوها نیست، بلکه شب رغبت‌ها و گرایش‌ها و مجذوب‌شدن‌هاست؛ لذا آن انجذاب و گرایش و میل و شوق را می‌گویند رغبت، در برابر رهبت. منبع : توئیتر انقلابی ✳️ 🆔 @ammar_enghlab
🛑 انفجار مین در مهران ۲ شهید برجا گذاشت 🔹ظهر امروز بر اثر انفجار مین فرمانده تفحص شهدا در مهران و یکی از اعضای این تیم در منطقه عملیاتی کله قندی به شهادت رسیدند. 🔹این دو شهید گرانقدر برای انتقال پیکر مطهر شهدای تفحص شده در نزدیکی پاسگاه دوراجی عراق در منطقه عملیاتی کله قندی بر اثر انفجار مین به شهادت رسیدند. 🔹با گذشت بیش از ۳۰ سال از پایان جنگ تحمیلی مین‌های خاموش و انفجار مهمات عمل نکرده همچنان در این مناطق قربانی می‌گیرد/ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab
9.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 فیلم دیده نشده از دیدار صمیمی و🌷شهید حاج قاسم سلیمانی با مادر یک شهید ‌‌‌‌‌‌‌‌✳️ 🆔 @ammar_enghlab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ در توقيعي که از ناحيه امام عصر(عج) براي شيخ مفيد(ره) صادر شده حضرت فرمودند: همانا ما از رعايت حال شما كوتاهى نمى كنيم و شما را از ياد نمى بريم، چه در غير اين صورت سختيها و گرفتاريها برشما فرو مى آيد و دشمنان شما را ريشه كن كرده و از بين می برند. منبع : توئیتر انقلابی ✳️ 🆔 @ammar_enghlab
⭕️ فرق ما با اینه که؛ اونا نیمه‌های شب تو بیابونا دنبال آرزوهاشون دویدن و بهش رسیدن... اما ما فقط یه شب تو سال، اونم می‌شینیم و آرزو می‌کنیم... برای رسیدن باید دوید منبع : توئیتر انقلابی ✳️ 🆔 @ammar_enghlab
📌 *ماجرای رزمنده ای که زنده زنده سوخت، اما آخ نگفت....‍* 🔹️ *شهید سید مرتضی آوینی* روایت میکند که : *حسین خرازی* نشست ترک موتورم که به منطقه عملیاتی برویم بین راه، به یک نفربر پی ام پی و تانک برخوردیم که در آتش می سوخت. ◇ *فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!* ◇ من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم. گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش! 🔹️ *جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا ضجه و ناله نمی زد!* *و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!* 🔹️ بلند بلند فریاد می زد: خدایا! الان پاهام داره می سوزه! می خوام اون ور ثابت قدمم کنی! ◇ *خدایا!* *الان سینه ام داره می سوزه!* *این سوزش به سوزش سینه ی حضرت زهرا نمی رسه!* ◇ خدایا! الان دست هام سوخت! می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم! نمی خوام دست هام گناه کار باشه! ◇ *خدایا!* *صورتم داره می سوزه!* *این سوزش برای امام زمانه!* *برای ولایته!* *اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!* ◇ آتش که به سرش رسید، گفت: خدایا! دیگه طاقت ندارم، دیگه نمی تونم، دارم تموم می کنم. لااله الا الله، ◇ *خدایا!* *خودت شاهد باش!* *خودت شهادت بده آخ نگفتم!* 🔹️ آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم! ◇ بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت. ◇ *حال حسین آقا خرازی از همه بدتر بود.* دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت: ◇ *خدایا!* *ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟* *ما فرمانده ایناییم؟* *اینا کجا و ما کجا؟* *اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه* *جواب اینا رو چی می دی؟* 🔹️ *زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.* *تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن من خیسِ اشک شد. ◇ *شهید سردار حاج حسین خرازی* کودکی سوخت در آتش به فغان، هیچ نگفت مادری ساخت به اندوه نهان، هیچ نگفت پدر پیر شهیدی که به عشق ایمان داشت سوخت از داغ پسرهای جوان، هیچ نگفت 🔹️ *صبحانه ای با شهدا* ✳️ 🆔 @ammar_enghlab
در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!! به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند. شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش اینهمه عظمت را ندارد. ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو می تازد. میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و می خواهد از شوق بال در آورد. این است "رسم رفاقت..." در "غیاب" یکدیگر" حافظ آبروی" هم باشیم...🙏🤍✨ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab
✅ولایت مداری مردم از صبح جلوی در نشسته بودند. بغض گلوی همه را گرفته بود. وضع خود احمد هم بهتر از آنها نبود. قرار بود آن روز از مریوان برود. مردم التماس می‌کردند می‌خواستند «کاک احمد»شان را نگه دارند. شانه‌هایشان را می‌گرفت، بغلشان می‌کرد و می‌گذاشت سیر گریه کنند. چشم‌های خودش هم سرخ و خیس بود. رفت بین مردم و گفت«شما خواهر و برادرای من هستید. من هرجا برم به یادتون هستم. اگه دست خودم بود، دوست داشتم همیشه کنارتون باشم. ولی همون که دستور داده بود احمد بره کردستان حالا دستور داده بره یه جای دیگه. دست من نیست. وظیفه است. باید برم.» ✳️ 🆔 @ammar_enghlab
14.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◀اللهم عجل لولیک الفرج بحق الحسین علیه السلام ↩اللهم احفظ امام الخامنه ای 🌹 🌹 ◀با ولایت تا ظهور🔻 با شهادت تا قیامت ‌‌‌‌‌‌✳️ 🆔 @ammar_enghlab