eitaa logo
قرارگاه فرهنگی عمار
464 دنبال‌کننده
35.3هزار عکس
21.9هزار ویدیو
150 فایل
✊... " ما تا آخر ایستاده ایم " ...✊ 💪... مقاومت رمز پیروزیست ...💪 ☎️ تماس با ما : @MMirzaei72 ✍انتقاد ... پیشنهاد ... عضویت و همکاری 🔴 عمار در اینستاگرام : shahriyar_ammar@
مشاهده در ایتا
دانلود
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | کلاس درس دشمن‌شناسی 🔹 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «دشمنتان را بشناسید و اوّل هم بدانید دشمن کیست؛ دشمن را اشتباه نکنید. ثانیاً وقتی دشمن را شناختید که کیست، نقطه‌ضعف‌های دشمن را بشناسید، ناتوانی‌های دشمن را بشناسید. دشمن همیشه سعی میکند خودش را در نظر شما بزرگ و قوی جلوه بدهد. سعی کنید بشناسید دشمن در چه وضعیّتی است، چه ضعفهایی، چه نقطه‌ضعف‌هایی، چه ناتوانی‌هایی دارد. دشمن را بشناسید، نقشه‌های دشمن را بشناسید. خیلی‌ها در مقابل نقشه‌ی دشمن غافلگیر میشوند؛ [مراقب باشید] غافلگیر نشوید.» ۱۴۰۱/۰۹/۰۵ ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌
11.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 «دو ضربه چاقو را به پیکر شهید از ناحیه پشت کتف راستش وارد کردم، یکی از ضربات به وی وارد شد» 🔹خبرگزاری قوه قضاییه در خصوص شرح جلسه دادگاه متهمان پرونده شهادت سید روح‌الله عجمیان نوشت:متهم حسینی: به اندازه دو بند انگشت دو مرتبه چاقوی خود را به بدن شهید عجمیان فشار دادم و در مرتبه سوم کمی به داخل بدن وی وارد کردم. 🔹متهم کرمی: من با دست چپم دستم را روی شانه شهید انداختم و با یک سنگ به سرش ضربه زدم. سنگ وقتی به سرش خورد خرد شد. بعد از اینکه سنگی به سر شهید زدم سه ضربه با مشت به سرش کوبیدم... وقتی وضعیت خلوت شد یک ضربه به شهید زدم و فرد دیگری با چاقو به دنده چپ شهید ضربه وارد کرد. 🔹متهم فرزام نیا: دو ضربه چاقو را به پیکر شهید از ناحیه پشت کتف راستش وارد کردم، یکی از ضربات به وی وارد شد و ضربه دوم هم به دست کسی که پیکر شهید را بر زمین می‌کشید اصابت کرد..پس از وارد کردن ضربات چاقو فرار کردم. ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌
مردی ثروتمند وارد رستورانی شد. نگاهی به این طرف و آن طرف انداخت و دید زنی سیاه ‌پوست در گوشه‌ای نشسته است. به سوی پیشخوان رفت و کیف پولش را در آورد و خطاب به گارسون فریاد زد، برای همه کسانی که اینجا هستند غذا می‌خرم، غیر از آن زن سیاهی که آنجا نشسته است! گارسون پول را گرفته و به همه کسانی که در آنجا بودند غذای رایگان داد، جز آن زن سیاه پوست. زن به جای آن که مکدر شود و چین بر جبین آشکار نماید، سرش را بالا گرفت و نگاهی به مرد کرده با لبخندی گفت، تشکّر می‌کنم. مرد ثروتمند خشمگین شد. دیگربار نزد گارسون رفت و کیف پولش را در آورد و به صدای بلند گفت، این دفعه یک پرس غذا به اضافۀ غذای مجّانی برای همه کسانی که اینجا هستند غیر از آن سیاه که در آن گوشه نشسته است. دوباره گارسون پول را گرفت و شروع به دادن غذا و پرس اضافی به افراد حاضر در رستوران کرد و آن زن سیاه را مستثنی نمود. وقتی کارش تمام شد و غذا به همه داده شد، زن لبخندی دیگر زد و آرام به مرد گفت، سپاسگزارم. مرد از شدت خشم دیوانه شد. به سوی گارسون خم شد و از او پرسید،این زن سیاه‌پوست دیوانه است؟ من برای همه غذا و نوشیدنی خریدم غیر از او و او به جای آن که عصبانی شود از من تشکر می‌کند و لبخند می‌زند و از جای خود تکان نمی‌خورد. گارسون لبخندی به مرد ثروتمند زد و گفت، خیر قربان. او دیوانه نیست. او صاحب این رستوران است. 💥شاید کارهایی که دشمنان ما در حق ما می‌کنند نادانسته به نفع ما باشد ! ــــــــــــــــ ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌
11.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجلس باید عصاره فضایل ملت باشد ۱۴۰۰/۰۳/۰۶ 🔺گزیده بیانات رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠در سال ۸۲ یک عده از نمایندگان مجلس نامه نوشتند به بنده، یک نامه‌ی واقعاً غیر منصفانه‌ای بود... یک سؤالهایی از ما کردند که جوابش را خودشان باید میدادند چون هم مجلس، هم دولت دست خودشان بود... نامه مضمونش این بود که خلاصه باید تسلیم بشوید و الّا کارتان تمام است. تسلیم نشدیم، ایستادیم و ان‌شاءاللّه باز هم خواهیم ایستاد. ۱۴۰۱/۰۷/۲۷ ☀️(مدظله‌العالی) ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنجشنبه ست؛ شادی روح پاکِ سردار دل‌ها، شهدای عزیزمون، جمیعِ اموات،صلواتی همراه با سوره حمد قرائت کنیم. یاد ِعزیزایِ رفته بخیر💔 ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌
🔆 پندانه ✍ آنچه ما انجام می‌دهیم بر آیندگان اثر دارد 🔹یک غذاخوری بین‌راهی سر در ورودی‌اش با خط درشت نوشته بود: شما در این مکان غذا میل بفرمایید، ما پول آن را از نوهٔ شما دریافت ‌خواهیم کرد. 🔸راننده‌ای با خواندن این تابلو، اتومبیلش را فوراً پارک کرد و وارد رستوران شد و ناهار مفصلی سفارش داد و نوش‌جان کرد. 🔹بعد از خوردن غذا، سرش را پایین انداخت که بیرون برود، ولی دید پیش‌خدمت با صورت‌حسابی بلندبالا جلویش سبز شده است. 🔸با تعجب پرسید: مگر شما ننوشته‌اید پول غذا را از نوهٔ من خواهید گرفت؟ 🔹پیش‌خدمت با خنده جواب داد: چرا قربان، ما پول غذای امروز شما را از نوه‌تان خواهیم گرفت، ولی این صورت‌حساب مربوط به پدربزرگ مرحوم شماست. 🔸ممکن است ما کارهایی انجام دهيم که آيندگان مجبور به پرداخت بهای آن باشند. انتخاب‌ها را جدی بگیریم. ما در قبال آیندگان ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌