«حضرت علیاكبر عليهالسلام از شراب معرفت و محبت و جذبهی الهی تا خط جور خورده بودند و دیگر روح و بدنشان كشش ادامه دادن نداشت. لذا برگشتند تا از حضرت سيدالشهداء استمداد كنند كه يک كاری بكنيد كه من اين چند لحظهی باقی مانده را بتوانم بمانم و ادامه بدهم. حضرت سيدالشهداء هم در مورد ایشان در روز عاشورا اشاره كرده بودند که «علی ممسوسٌ في ذات الله» یعنی علی غرق و فانی در ذات خداست. اين عبارت را هم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله راجع به اميرالمؤمنين علیه السلام فرمودند و هم حضرت اباعبدالله علیهالسلام راجع به حضرت علیاكبر علیهالسلام...»
#قصار | حاج شیخ جعفر ناصری
@ammar_nevesht
الحمدلله این روزها و این شبها #شنیدنی های خوبی پیدا کردم؛ گفتم اینجا هم معرفی کنم شاید دوست داشتید و به کار شما هم اومد:
۱. «پادکست تاریخ قیام سیدالشهداء»
تولید رسانهی رادیو مناهج:
https://eitaa.com/Manahejj_Radio/351
[که البته به شدت، شنیدن سایر آثارشون رو هم بهتون پیشنهاد میکنم.]
۲. پادکست «ماجرای حسین» بر اساس
کتاب لهوف مرحوم سید بن طاووس
از حجتالاسلام نخعی، استاد دورهی روایت انسان
https://eitaa.com/maminnakhaei/884
۳. سلسله سخنرانیهای «جبههی حسین»
از حجتالاسلام و المسلمین محسن قنبریان
https://t.me/m_ghanbarian/5401
امیدوارم گوش بدید و لذت ببرید و من رو هم دعا کنید.
@ammar_nevesht
اولین زخم را دشمن با اماننامه به عباس زد. آن روز سلطان ادب، هزار بار این سوال را از خود پرسید: «خدایا من چهکار کردهام که شمر جرئت کرده برایم اماننامه بیاورد؟!» تاسوعا سالگرد اماننامه است...
@ammar_nevesht
«ای ماه بنیهاشم، خورشیدلقا عبّاس
ای نور دل حیدر، شمع شهدا عبّاس
از محنت و درد و غم، ما رو به تو آوردیم
دست من مسکین گیر، از بهر خدا عبّاس...»
[در میان اهل دعا معروف است که این شعر از لحاظ توسل، تأثیر فوقالعادهای دارد؛ اگرچه ظاهرا از نظر شعری ارزش چندانی ندارد.]
@ammar_nevesht
«خیلی حرف است کسی مأمن و پشتوانهی امامش قرار بگیرد. تا زمانی که آقا قمربنیهاشم زنده بود، ایشان در کنار آقا سیدالشهدا قرار داشت. با حضور حضرتش آقا سیدالشهدا احساس قدرت و آرامش میکرد. «فلما قُتِلَ العَبّاسُ بانَ الاِنکِسارُ فِی وَجهِ الحُسَین علیهالسلام.» هنگامی که حضرت عباس شهید شدند، شکستگی در چهرهی اباعبدالله الحسین علیهالسلام پدیدار شد. فضا یکدفعه فرق کرد. ببینید آقا سیدالشهدا چگونه پشتش را از دست داده است که [بعد از شهادت ایشان] اینگونه تعبیر میکند که: الآن انکسر ظهری؛ الان پشتم شکست، تمام شد، استقامتم رفت، کمرم شکست.»
#قصار | حاج شیخ جعفر ناصری
@ammar_nevesht
هی یه چیزی میخوام بگم، هی پاکش میکنم و دوباره مینویسم. ولی روی دلم میمونه اگه نگم؛ خیلی از رفقا [بعضا حتی به شدت مذهبی و انقلابی] که این شبها دارن از حضور و سینهزنی آقای دکتر پزشکیان در هیئات و مجالس محرم [که البته دم ایشون هم گرم و درستش هم همینه] کیف میکنن و قلبیقلبی میشن، به روضه خوندنهای شهید رئیسی گیر میدادن و حتی همونو هم مسخره میکردن. چقدر این سید حتی بین ما مذهبیها غریب بود...
16.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یاد شهید تاسوعا؛
سرباز روز نهم:
«ایشالا تاسوعا پیش عباسم...»
@ammar_nevesht
یعنی خود مقبل کاشانی هم با خودش فکر میکرد که یه روزی چند بیت شعر بگه و تا ابد اینجور ماندگار بشه؟!
روایت است که چون تنگ شد بر او میدان
فتاده از حرکت ذوالجناح وز جولان
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت
هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
کشید پا ز رکاب آن خلاصهی ایجاد
به رنگ پرتوِ خورشید، بر زمین افتاد
بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد...
عه مگه نهجالبلاغه خوندن و اظهار به شیعه و پیرو مکتب مولا بودن امتیاز مثبت نداشت؟ چی شد پس؟ تموم شد دیگه دورهی مناظرات؟!